فلسطین- ناکامی برنامه ها- برنامه ای در محک
حسین حردان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣۰ دی ۱٣٨۷ -
۱۹ ژانويه ۲۰۰۹
تاسیس اسرائیل:
تجمع طبیعی گروه هایی از مردم در یک سرزمین و گذار تکاملی مرحله به مرحله آنان بر آن خاک، قوام ملی آنان را در یک پروسه تاریخی دراز مدت، شکل می دهد. در این شرایط سرنوشت آن مردم به جغرافی محیط شان پیوند می خورد و سپس به خاطر حفظ منافع مشترک و دفاع از منافع ملی، اقدام به تاسیس ارتش می کنند.
برخلاف این روند طبیعی که قوام ملت ها، بر تاسیس ارتش مقدم است، اسرائیل موردی استثنائی و بی سابقه بود. این ارتش، یهودیان را از سراسر عالم به سرزمین تاریخی فلسطین فراخواند و ملت خودرا تاسیس کرد. این ارتش ملت فلسطین را مانع اصلی پیشرفت و پایان پروژه ملت سازی خود می شمارد و بر این اساس استراتیجی نابودی ملت فلسطین را پی ریزی کرد.
انسان و عدالت:
از دیر باز؛ آن هنگام که عقل بدائی، سرنوشت انسان را از دیگر موجودات زنده جدا کرد، موازی رشد غریزه سیطره جوی در آدمی، برقراری عدالت به عنوان یک آرزوی انسانی رشد می کرد.
ادیان آسمانی هدف از فرود خود بر زمین را برقراری عدالت اعلام کردند. "عدالت" وعده داده شده کماکان برقرار نیست.
بخشی از ذهن عدالت خواه بشر، ناامید از برقرای عدالت آسمانی، تلاش برای جستجوی راه های زمینی برقراری آنرا را آغاز کرد. فیلسوفان، دانش پژوهان، جامعه شناسان و خیرخواهان، راه های بسیاری را کشف و پیشنهاد کردند.
یکی از این راه ها که به قدرت رسید و شانس در محک قرار گرفتن را یافت، سویالیزم بود. سوسیالیزم در طی ۷۰ و اندی سال حاکمیت خود، عدالتی را در جهان خود برقرار ساخت. این عدالت به مزاق مردمان آن بخش از جهان خوش نیامد و با فرو ریزی دیوار برلین از هم فرو پاشید...... ذهن "عدالت" خواه بشر همچنان در جستجو آن است.
فلسطین- دفاع برای بقا
چپ گرایی:
مبارزه با انواع ظلم چیزی جز ادامه روند برقرای "عدالت" نیست. در این راستا، مبارزه مردم فلسطین به عدالت و عدالت جویی وابسته شد، زیرا، "وعده بالفور" حق تاریخی تاسیس دولت ملی را آنان سلب کرد و آنرا غیر عادلانه به ارتش صهیونیزم بخشید، تا آن ارتش پروژه دولت و ملتش را به سرانجام برساند.
در زمانی که سوسیالیسم مرکز توجه غالب عدالت جویان جهان شده بود، احزاب و گروه های چپ فلسطینی در میان مردم، خصوصاً جوانان نفوذ فراوان یافتند. هواداران داران این نیروها در گروه ها و سازمان های متعدد رهایی بخش صف آرایی کردند و با ارائه برنامه های مختلف تلاش نمودند با اتحاد با سایر نیروها، عدالت گمشده فلسطین را بازگردانند. آنان با اجرای عملیات گوناگون در داخل زمین های اشغالی و در مناطقی از جهان، ابعاد جهانی مسئله فلسطین را گسترش دادند و آنرا در اذهان زنده نگه داشتند. شعارهای اعلام شده از سوی نیروهای چپ تحقق نیافت، و هنوز عدالت به فلسطین باز گردانده نشد. ..... جستجوی عدالت ادامه یافت.
ملی گرایی:
پیروزی انقلاب (۲٣ یولیو ۱۹۵۲) افسران آزاد مصر به رهبری ناصر و طرح شعار "وحدت عربی برای آزادی فلسطین" از سوی آنان، ملی گرایی در راس جنبش توده ای قرار گرفت. جمال عبدالناصر رهبر بلامنازع ملی گرایی عربی، شرکت انگلیسی آبراه سوئز را در ژوئیه ۱۹۵۶ ملی اعلام کرد. در پی این اقدام، کشور های فرانسه، انگلیس و اسرائیل به مصر حمله کردند. این کشورها بدون تحقیق اهداف اعلام شده خود از جنگ، مجبور به عقب نشینی شدند. ناصر، مقاومت مردم مصر در برابر هجوم نظامی استعمار را رهبری کرد و آنرا با شکست مواجه ساخت. در پی این پیروزی، محبوبیت رهبران ملی گرای عرب در کشورهای مختلف افزایش یافت و چراغ کم سوی امید برقرای عدالت را دوباره در دل مردم روشنی بخشید.
این روند ادامه یافت تا اینکه ارتش های عربی در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ متحمل شکست سختی از ارتش اسرائیل شدند. در این جنگ صحرای سینا، جولان، قدس شرقی و کرانه غربی رود اردن و غزه به اشغال اسرائیل در آمد.
۶ اکتبر سال ۱۹۷٣ میلادی جنگ چهارم، میان اعراب و اسرائیل، معروف به "جنگ رمضان" آغاز شد. در این روز نیروهای نظامی دوکشور مصر و سوریه بطور همزمان مستحکم ترین خطوط دفاعی اسرائیل موسوم به خط بارلو در شرق کانال سوئز و بلندی های سوق الجیشی جولان را در هم شکستند. این عملیات که برای نخستین بار در تاریخ منازعات اعراب و اسرائیل بطور کاملا هماهنگ صورت می گرفت، روحیه نظامیان اسرائیل را بشدت متزلزل کرد و نشان داد که اعراب اگر بخواهند می توانند با به فعل در آوردن قدرت های بالقوه خود این رژیم را سر جای خود بنشانند. پیروزی مصر وسوریه دوام نیافت، که بررسی علل آن از حوصله این نوشته خارج است.
تا آن زمان عدالت به فلسطین بازنگشت و چراغ روشن برقراری آن دوباره کم سو شد........ جستجوی عدالت ادامه یافت.
اسلام گرایی:
آپریل ۱۹۷٨، کمونیست ها در افغانستان به قدرت رسیدند. نیروهای مسلمان آن کشور برای مبارزه با "کفار" سازمان یافتند. آمریکا، پاکستان و بعضی از کشورهای عربی بی دریغ، تسهیلات لازم را برای آنان فراهم کردند. ارتش اتحاد جماهیر شوروی برای حمایت از رژیم سوسیالیستی افغانستان که فشار فزاینده نیروها مسلمان، دولت آنرا تهدید به سقوط می کرد، در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ وارد افغانستان شد.
میان نیروهای شوروی و دولت سوسیالیستی افغانستان از یک طرف و نیروهای مجاهدین افغان و داوطلبان عرب مسلمان و حامیان آنان در طرف دیگر جنگ سختی در گرفت. عاقیت تاب تحمل ارتش شوروی به سر آمد و مجبور به ترک خاک افغانستان شد. دیری نگذشت که آخرین رئیس جمهور کمونیست این کشور برکنار شد و در ٣۰ دسامبر ۱۹۹۲ برهان الدین ربانی به عنوان اولین رئیس جمهور اسلامی رژیم جدید افقانستان، تعیین شد.
پیروزی مجاهدین مسلمان در جنگ با ارتش اتحاد شوروی سال ۱۹۹۲؛ به قدرت رسیدن مسلمانان در ایران در انقلاب بهمن سال ۱۹۷۹و بیرون راندن اسرائیل از جنوب لبنان سال ۲۰۰۰ توسط نیروی مقاومت لبنان که حزب الله عمده ترین آن بود، امید برقراری عدالت را در دل مردم با تکیه بر شعارهای اسلامی تقویت کرد.
در نتیجه این رویدادها، اسلام گرائی در میان توده های عرب و مسلمانان افزایش یافت. نیروهای مسلمان فلسطینی در مرکز توجه مردم و جوانان آن ملت قرار گرفتند و محبوبیت آنان در میان توده ها، از محبوبیت نیروهای چپ و ملی گرا بیشتر شد. حماس و جهاد اسلامی از عمده ترین این گروه ها به شمار می آیند.
اکنون که بیشترین اعتماد و پشتیبانی مردم متوجه نیروهای مسلمان است، این نیروها در "محک" اند: آیا ارزش این اعتماد توده ها را دارند؟ آنان با تکیه به این اعتماد قادر می شوند عدالت را به فلسطین باز گردانند.؟..... موفقیت یا عدم موفقیت اسلام گرایی در تحقق عدالت گمشده پاسخ این سوال را خواهد داد........
صرفنظر از اینکه "عدالت" توهم است یا واقعیت؟... جستجو به امید برقراری آن ادامه دارد.
صلح مورد نظر اسرائیل
اسرائیل با تکیه به برتری نظامی بر کشورهای عرب، در تلاش است شرایط صلح مورد نظر خودرا به فلسطینیان و کشورهای عربی تحمیل کند. او و آمریکا، جبهه ممانعت (حزب الله، سوریه، حماس و ایران) را مانع اصلی تحقق چنین صلحی می شمارند. از دید گاه آنان از میان برداشتن این موانع نه تنها امری طبیعی، بلکه اجتناب ناپذیر و ضروری است.
اسرائیلی ها، نابودی حزب الله در لبنان و حماس در غزه را مقدمه ی برخورد جدی تر با سوریه و ایران می دانند. آنان عقیده دارند، بدون از بین بردن و یا تضعیف جدی جبهه ممانعت، امکان تحقق صلح دلخواهشان میسر نخواهد شد.
جنگ اسرائیل علیه لبنان
اسرائیل با تکیه بر همین اعتقاد، در سال ۲۰۰۶، برای نابودی حزب الله، به لبنان هجوم برد. این حمله با مقاومت سخت حزب الله و متحدان او روبرو شد، و ناکام ماند. ناظران سیاسی عقیده دارند، اگر اسرائیل در هجوم به لبنان موفق به شکست حزب الله می شد، بلافاصله غزه را هدف قرار می داد تا حماس را هم که در انتخابات ۲۵.۰۱.۲۰۰۶ پارلمان فلسطین اکثریت را به دست آورده بود، از میان بردارد.
جنگ اسرائیل علیه غزه
ناکامی نظامی اسرائیل در تحقق اهدافش در لبنان در سال ۲۰۰۶ سبب شد که معالجه اوضاع در غزه به ژنرال کیت دایتون هماهنگ کننده امور امنیتی ریاست فلسطین- اسرائیل واگذار شود. کیت دایتون برای برکناری یا حذف حماس از قدرت، طرحی که به "نقشه دایتون" معروف شد، ترسیم کرد و اجرای گام به گام آنرا به محمد دحلان مشاور امنیتی محمود عباس سپرد. جنبش مقاومت اسلامی حماس پس از آگاهی از نقشه "دایتون" با یک انقلاب پیش گیرانه مراکز و موسسات وابسته به حکومت خودمختار فلسطین در غزه را در اختیار گرفت و نیروهای امنیتی تحت رهبری محمد دحلان را تار ومار کرد. پس از این واقعه اسرائیل حلقه محاصره غزه را برای تضعیف حماس تنگ تر کرد و به ترور رهبران حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی ادامه داد.
عدم موفقیت طرح ژنرال دایتون در برکناری حماس از قدرت در غزه، سبب این شد که ارتش اسرائیل این وظیفه را به عهده گرفت، که بلافاصله مشغول تدارک حمله به غزه شد. ۲۷.۱۲.۲۰۰٨ اسرائیل با حمله هوایی که ۲۴۰ فلسطینی را به خاک و خون کشید، هجوم خود به غزه آغاز کرد. هجوم جنایتکارانه ۲۲ روزه اسرائیل به غزه که با اعلام یک جانبه آتش بست از سویش متوقف شد، ۱٣۰۰ کشته و نزدیک به ۶۰۰۰ مجروح فلسطینی بر جای گذاشت. بیشتر این قربانیان از میان کودکان و زنان و غیر نظامیان بودند. در این جنگ هزاران خانه و تقریباً همه زیربنای حیاتی غزه نابود شد. نیروهای مقاومت فلسطین پس از اعلام یکطرفه توقف آتش از سوی اسرائیل، با اعلام یک هفته آتش بست، خواستار عقب نشینی کامل اسرائیل از غزه شدند.
جنگ های وحشیانه اسرائیل علیه همسایگان عربش، تا کنون نتوانست چراغ امید برقراری "عدالت" را در دل مردم آن دیار خاموش کند. ایستادگی شجاعانه مردم غزه در این جنگ، صلح عادلانه را برای فلسطین به ارمغان نیاورد ولی مانع تحقق اهداف اسرائیل شد و اعتبار نیروهای مقاومت اسلامی را در میان مردم افزایش داد.
صرفنظر از اینکه "عدالت" توهم است یا واقعیت؟... جستجو به امید برقراری آن در اشکال مختلف ادامه می یابد.
|