یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عمر دوقطبی بودن در انتخابات به پایان رسیده است
محسن رضایی: ‌من معتقد به جریان سوم هستم
اداره جناحی کشور به ناکارآمدی و اداره فردی به فاجعه منجر می‌شود. برای عبور از این وضعیت‌ها، نیازمند یک تئوری جدید سیاسی برای افزایش ظرفیت‌های سیاسی جامعه هستیم. اسم این تئوری را من ائتلاف برای رقابت و رقابت برای وحدت و وحدت برای منافع ملی نامگذاری می‌کنم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ بهمن ۱٣٨۷ -  ٣ فوريه ۲۰۰۹


محسن رضایی در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بسته‌ای پیشنهادی با عنوان دولت ائتلافی را به کاندیداهای انتخابات هدیه می‌کند. هر یک از کاندیداهای انتخابات در ازای موافقت با شروط و پیشنهادهای این بسته از حمایت محسن رضایی فرمانده سال‌های جنگ برخوردار خواهند شد. ‌ البته رضایی در راستای معرفی این طرح و همراه کردن افراد با خود بیکار ننشسته و رایزنی‌های بسیاری را در دستور فعالیت‌های خود قرار داده است. رضایی امیدوار است که طرح دولت ائتلافی تا انتخابات دهم ریاست‌جمهوری نهادینه شود چرا که به نظر او نظام به جایی رسیده که فعالان سیاسی راهی غیر از ایجاد ساختارهای جدید فکری و فعالیت ائتلافی ندارند. ‌ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نظر دارد با این طرح نیروهای انقلاب را گردهم آورد و برای این منظور‌ هاشمی‌رفسنجانی، کروبی، ناطق‌نوری و لاریجانی را با خود همراه کرده است. ‌

-طرح دولت ائتلافی اولین بار از سوی شما مطرح شد و البته با واکنش‌های مختلفی نیز مواجه شد، علت طرح این موضوع چه بود؟ ‌

معتقدم که باید ظرفیت‌های سیاسی جدیدی در کشور به وجود آوریم. در غیر این صورت کارآمدی که مهم‌ترین چالش امروز کشور است به یک بحران تبدیل خواهد شد. کشور و جامعه ما آنقدر بزرگ و عظیم شده که هیچ جناحی و هیچ فردی به تنهایی نمی‌تواند آن را اداره کند. کسانی که غیر از این فکر کنند درک درستی از اداره کشور ندارند. اداره جناحی کشور به ناکارآمدی و اداره فردی به فاجعه منجر می‌شود. برای عبور از این وضعیت‌ها، نیازمند یک تئوری جدید سیاسی برای افزایش ظرفیت‌های سیاسی جامعه هستیم. اسم این تئوری را من ائتلاف برای رقابت و رقابت برای وحدت و وحدت برای منافع ملی نامگذاری می‌کنم و معتقدم که رقابت باید دارای یک کف و سقف باشد، کف رقابت، ائتلاف گروه‌ها و اشخاص هم‌فکر و هم‌برنامه است و سقف رقابت تشکیل عرصه ملی به‌عنوان یک ظرفیت جدید سیاسی است که در آن تمامی گروه‌های رقیب دور هم جمع می‌شوند و یک‌صدا از منافع ملی حمایت می‌کنند. از سوی دیگر، دیگر عمر دوقطبی بودن انتخابات در ایران به پایان رسیده است، پس مساله اصلی یک یا دوقطبی بودن نیست بلکه مساله اصلی آن است که هرکس در انتخابات آینده موفق شد باید دولت کارآمد را تشکیل دهد. ما وارد دهه‌ای می‌شویم که دهه دولت‌های کارآمد نام خواهد گرفت و فضاهای سیاسی‌ای که بر یک یا دوقطبی بودن تاکید داشت دیگر عمرش به پایان رسیده و مردم از این به بعد علاوه‌بر مشارکت بنا را بر نتیجه مشارکت خواهند گذاشت. در دولت آینده حداقل ۵ یا ۶ نفر از نیروها باید در حد رئیس‌جمهور باشند. اگر بخواهیم این موضوع شکل بگیرد، این ۵ نفر در یک گروه ٣۰ نفره از کارشناسان برنامه‌های خود را مطرح کنند تا هرکدام از آنها که برنامه‌هایشان مورد قبول جمع قرار گرفت، به‌عنوان نامزد وارد عرصه شود و دیگران نیز وارد کابینه شوند. در چنین فضا و اعتقادی، من دولت ائتلافی، کارآمد و متعهد را طرح کردم. ‌

-عرصه ملی را می‌شود بیشتر توضیح دهید؟ آیا یک نهاد خاص است یا گفتمان جدید؟

هم نهاد خاص است و هم گفتمان جدید. برای بازسازی وحدت در جامعه، ما دیگر نمی‌توانیم صرفا به دشمن مشترک تکیه کنیم تا وحدت را بسازیم بلکه باید به منافع ملی هم بیندیشیم. البته ایران هنوز دشمنان سرسختی دارد ولی به تنهایی این ایده توان بازسازی وحدت را ندارد. عرصه ملی هم یک گفتمان جدید است و هم نهادهایی برای ساخت آن باید در جامعه شکل بگیرد. همان اصطلاح پرمعنای امام که هرچند گاه یک‌بار بنشینید ولو چای بخورید.

‌-تاکنون فعالیت خاصی درخصوص تشکیل چنین دولتی انجام داده‌اید؟ ‌

من کارم را شروع کرده‌ام، اولا در نامه‌ای که برای سران قوا نوشتم تاکید کردم به شرایطی رسیدیم که باید عرصه ملی را ایجاد کنیم. البته سابقه طرح دولت ائتلافی به چند ماه قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری نهم برمی‌‌گردد که در آنجا، طی نامه‌ای از مقام رهبری تقاضا کردم که از شش نفر نامزدهای انتخاباتی اصولگرایان بخواهند که دور هم جمع شوند و از بین خود یک نفر را انتخاب کنند و بقیه هم در کابینه او باشند و به صورت جمعی قوه مجریه را اداره کنند. ‌

-ویژگی دولت ائتلافی شما چه تفاوتی با دولت وحدت ملی دارد؟

معتقدم در ایران دولت مقدم بر رئیس‌جمهور است، از این رو در کشوری مانند ایران که رهبری حاکم است و رئیس حکومت مستقل از قوه مجریه فعالیت می‌کند، دولت مقدم بر رئیس‌جمهوری قرار دارد در غیر این صورت رئیس‌جمهور یا دولت یک‌نفره تشکیل خواهد شد که همه توانمندی‌های مدیریت کشور را دربر نمی‌گیرد و به جامعه خسارت وارد می‌شود. اما دولت ائتلافی کارآمد و متعهد به جمع‌گرایی و برنامه‌محوری و نفی خودمحوری و تکروی می‌انجامد. از اختلاف نیروهای همفکر و هم‌برنامه در انتخابات جلوگیری می‌کند و پس از انتخابات همکاری را تسهیل می‌نماید. ‌ پیشنهاد من به‌طور مشخص این بود که نامزدهای اصولگرا و ارزشی با هم وحدت کنند و یک دولت ائتلافی کارآمد و متعهد برای چهار سال آینده تشکیل دهند و در انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش کنند یک ‌نفر به نمایندگی از آنها به صحنه بیاید ولی بقیه هم در دولت او حضور داشته باشند. ‌ در غیر این‌صورت اگر نامزدهای انتخاباتی و حامیان آنها فکر کنند که یک فرد به تنهایی و با یک تیم صرفا هماهنگ با او می‌تواند قوه مجریه را اداره کند، از چند حال خارج نیست، یا آنکه درک درستی از اداره کشور و مشکلات و فرصت‌های داخلی و بین‌المللی ندارد و یا ممکن است خدای ناکرده، انگیزه دیگری غیر از خدمت داشته باشد و یا آنکه برداشت غلطی از توکل دارد. ‌

-فکر می‌کنید چه زمانی این عرصه ملی در جامعه ایجاد شود؟ ‌

‌ به نظر من در دهه چهارم انقلاب این عرصه ملی شکل خواهد گرفت. دهه چهارم انقلاب دهه‌ای خواهد بود که ما در کنار احزاب و دموکراسی و رقابت‌ها صاحب نهاد جدیدی خواهیم بود که عرصه ملی نام خواهد گرفت، حال چه علنی باشد و چه پنهان. به حال معتقدم. ‌ در حال حاضر جمع‌آوری نیروهای انقلاب گردهم یکی از دغدغه‌ها است و تاکنون هم کسی برای ایجاد این انسجام اقدامی نکرده است و اگر هم شده، به نتیجه‌ای نرسیده است.

-آیا طی تلاش‌هایی که در این راستا انجام می‌دهید کسی هم با شما همراه شده است؟

خیلی از دوستان این موضوع را قبول دارند. ‌

-این موافقت‌ها جریانی بوده یا فردی؟

هم جریانی بوده و هم فردی. مثلا آقای‌ هاشمی، کروبی، لاریجانی و ناطق‌نوری.

-آقای قالیباف؟

خیلی دنبال نکردم. من معتقدم این مساله یا در همین انتخابات شکل می‌گیرد یا در انتخابات آینده مردم از این حالت فردمحوری یا فردگرایی به سوی دولت‌های ائتلافی حرکت خواهند کرد. زیرا این ایده جدید است و تصور این ماجرا برای مردم سخت است و نخبگان کشور هم با وجود اینکه چنین چیزی را منطقی می‌دانند اما به آن عادت نکرده‌اند، به نظر من از این به بعد راهی غیر از دولت‌های ائتلافی برای اداره کشور نیست. ‌

-اگر این موضوع پذیرفته و مقبول است چرا در انتخابات نهم که شما کاندیدا بودید آن را مطرح نکردید؟

همانطور که مطرح کردم من دلایل خود را دو ماه قبل از انتخابات نهم، به‌طور خصوصی طی نامه‌ای به رهبری نوشتم. ‌

-آیا امکان دارد این دلایل را برای ما هم مطرح کنید؟

اگر لازم باشد در فرصت مناسب این کار را خواهم کرد. ‌

-عده‌ای مطرح می‌کنند که چون قرار است در دولت ائتلافی افراد از همه جناح‌ها حضور داشته باشند ممکن بود شما در صورت پیروزی در انتخابات نهم برای چینش کابینه با مشکل مواجه می‌شدید؟ یعنی شما واقعا قائل به -حضور همه جناح‌ها هستید؟

بله. اصلا یکی از دلایلی که من در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری از صحنه کنار رفتم همین بود که دیدم نامزدهای ریاست‌جمهوری همفکر، حاضر نیستند ائتلاف تشکیل شود و من می‌دانستم که هرکسی به صورت فردی بیاید در اداره کشور مشکل پیدا می‌کند و در مصاحبه منتشرنشده‌ای قبل از انتخابات و یک روز بعد از کنار رفتنم گفته‌ام که این وضعیت انتخابات به تشکیل یک دولت ضعیف منجر می‌شود. ‌

-در حال حاضر آقای احمدی‌نژاد هم با مشکل مواجه شده است؟

بله قاعدتا، البته معتقدم تا آخرین روزی که ایشان رئیس‌جمهور است باید به او کمک کنند. این هنر نیست که رقبای آقای احمدی‌نژاد به جای کمک مرتب او را نقد کنند. به نظر من بسیاری از مشکلات معلول تنهایی است. یعنی آنهایی که می‌خواهند تنها باشند و یا آنها را تنها می‌سازند مشکلات‌شان بیشتر از آنهایی است که می‌خواهند جمعی حرکت کنند. ‌

-آیا به آقای احمدی‌نژاد پیشنهاد شده که مثلا به صورت جمعی حرکت کند تا به شکل انفرادی؟

نه‌تنها ایشان، دیگران هم اگر بخواهند موفق شوند باید حرکت آنها جمعی باشد. این نوع بحث‌ها اعتقادی و فرهنگی است و باید تبدیل به فرهنگ شود، اکثر کسانی که خود را برای انتخابات آماده می‌کنند با اینکه چنین نظراتی را تایید می‌کنند اما زیر بار حرکت جمعی نمی‌روند.

-دلیل این امر چیست؟

شاید دلیل این باشد که فکر می‌کنند افرادی که در دولت آنها حاضر می‌شوند باید از آنها حرف‌شنوی داشته باشند. اما ما باید ببینیم که حرف‌شنوی از رئیس دولت مهم است یا کارآمدی برای مردم. آیا دولت ایجاد می‌شود تا مشکل یک فرد را حل کند یا دولت‌ها برای حل مشکلات یک جامعه می‌آیند؟ در دهه اول انقلاب ما بهتر از این کار می‌کردیم و آنجا اصلا ریاست و مرئوسی مطرح نبود. ‌

-یعنی در حال حاضر مسائل و مشکلات به گونه‌ای شده که راهی جز ائتلاف وجود ندارد؟ ‌

به نظر من ما به جایی رسیده‌ایم که فعالان سیاسی راهی غیر از این ندارند که به فکر ساختارهای جدید باشند. در حال حاضر هم در چپ و هم در راست اختلافات خیلی عمیق است، به‌عنوان مثال در چپ اختلاف بین آقای خاتمی و کروبی وجود دارد، در اصولگرایان نیز اختلافات بین آقای عسگراولادی و ناطق‌نوری وجود دارد. پس مشخص است که این وضعیت سیاسی ایران ربطی به یک جناح خاصی ندارد بلکه موقعیت تاریخی جناح‌ها اینگونه است و این نشان می‌دهد که ما باید در سطح فراتر از جناح‌ها فکر کنیم. باید ساختاربندی‌های سیاسی را بازبینی کنیم. اگرنه این اختلافات در جناح‌ها حکایت از نقصی دارد که باید آن را در جامعه حل کنیم و بعد آن را به احزاب تعمیم دهیم. ‌

-انتخابات، مشارکت سیاسی افراد و تشکیل نهادهای سیاسی ازجمله دستاوردهای انقلاب است، تا چند ماه دیگر نیز شاهد برگزاری انتخابات دهم ریاست‌جمهوری هستیم، عرصه فعالیت همین جناح‌هایی که به اختلافات‌شان اشاره کردید را چطور ارزیابی می‌کنید؟ و میان اینها، یعنی کروبی، خاتمی یا عسگراولادی و ناطق‌نوری، آقای رضایی کجا است؟

من یک تعریفی از اصولگرایی دارم که یک‌سر آن آقای کروبی و محتشمی‌پور است و یک‌سر آن هم آقای ناطق‌نوری و لاریجانی است، بنابراین اصولگرایی‌ای که مدنظر من است یک اصولگرایی است که در هر دو جناح کشور پایگاه دارند و به نظر من عقاید و نظرات این افراد به هم خیلی نزدیک‌تر است تا کسانی که در ظاهر در جناح دیگری هستند، شاید شرایط خاص عاطفی یا ارتباطی باعث شده که با هم باشند اما در این طیف از افرادی که من نام بردم شاید شرایط فکری نزدیک‌تری وجود داشته باشد تا جناح‌هایی که الان هستند. ‌ در جناح‌های موجود جنبه ارتباطی، عاطفی خیلی قوی‌تر است تا جنبه فکری. اگر ما همه عوامل سیاسی ایران را براساس یک طیف فکری طبقه‌بندی کنیم سه جریان شکل می‌گیرد که من معتقد به جریان سوم هستم و آن اصولگرای واقعی و انقلابی است.

-آیا اصلاح‌طلبان هم شامل این جریان می‌شوند؟

برخی از اصلاح‌طلبان. اصلاح‌طلبان ارزشی هم جزو اصولگرایان انقلابی هستند، مثل آقای کروبی و محتشمی‌پور یا میرحسین موسوی که اصلاح‌طلب ارزشی هستند.

-شما آقای لاریجانی را در طیف فکری خود قرار دادید، ظاهرا در مقاطع مختلف یک‌سری نشست‌ها و مشورت‌ها را با یکدیگر داشتید که در انتخابات مجلس هشتم نیز انجام می‌شد، آیا از دل این نشست‌ها اتفاق خاصی برای انتخابات دهم بیرون می‌آید؟

ما برای انتخابات ریاست‌جمهوری در حال حاضر هیچ برنامه‌ای نداریم و هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم ولی برای انتخابات مجلس هشتم با هم بودیم و بخش زیادی از دوستان مشترک ما الان در مجلس حضور دارند. ‌

-قرار هست کاندیدای انتخابات دهم ریاست‌جمهوری شوید؟

من هنوز تصمیمی ندارم، منتظر شکل‌گیری دولت ائتلافی هستیم منتظر همین ایده هستم تا بتوانم با دوستان به توافق برسم. اسفندماه زمان مناسبی برای شروع به کار سازوکار اصولگرایان در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری است. تا اسفند باید وضعیت روشن شود و مردم نیز بتوانند تصمیم خود را بگیرند، بنابراین اسفندماه زمان مناسبی است.

-یعنی امید دارید که تا انتخابات دهم چنین امری صورت گیرد؟

بله، امید دارم و هنوز ناامید نشده‌ام. ‌

-قرار است از کسی حمایت کنید؟

اگر کسی دولت ائتلافی را قبول کند ممکن است، اگر خود من کاندیدا نشوم و افراد دیگر هم دولت ائتلافی را قبول نداشته باشند از هیچکدام حمایت نمی‌کنم. ‌

-از آقای کروبی چطور؟

به هر حال شرط من این است؛ باید دولت ائتلافی را قبول داشته باشند. ‌

-ایشان که تاکید کرده‌اند از تمام سلایق و گروه‌ها در دولت احتمالی خود استفاده خواهند کرد؟

با همه افرادی که قصد کاندیداتوری در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را دارند ارتباط دارم و صحبت کرده‌ام و نظرات آنها را هم شنیده‌ام.

رعنا زوره
۱۴ بهمن ۱۳۸۷
منبع: اعتماد ملی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست