تخریب خاوران و موج جدید سرکوب بازماندگان جنایات جمهوری اسلامی
سهراب مختاری
•
نهادهای مستقل بسیاری به کوشش بازماندگان قربانیان کشتارهای جمهوری اسلامی و همچنین فعالین حقوق بشری، ایجاد شده¬ اند که با جمع آوری اسناد این فجایع تاریخی، فهرست بلندی از پرونده های جنایات جمهوری اسلامی گرد آورده اند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۶ بهمن ۱٣٨۷ -
۱۴ فوريه ۲۰۰۹
در سالهای گذشته، با تلاش بازماندگان قربانیان کشتارهای جمهوری اسلامی در سه دههی حکومتش، جنبش پراکنده، اما تأثیرگذاری شکل گرفته است که هم در تبعید و هم در ایران نقش ویژه ای در روشنگری و مبارزه علیه جنایات جمهوری اسلامی ایفا کرده است. نهادهای مستقل بسیاری به کوشش بازماندگان قربانیان کشتارهای جمهوری اسلامی و همچنین فعالین حقوق بشری، ایجاد شده اند که با جمع آوری اسناد این فجایع تاریخی، فهرست بلندی از پرونده های جنایات جمهوری اسلامی گرد آورده اند. قتل عامهای دههی شصت، به ویژه قتل عام تابستان شصت و هفت که به کشتار حدود شش هزار ایرانی انجامید، قتل روشنفکران در دههی هفتاد که به قتل های سیاسی زنجیره ای نام گرفت، و قتل مخالفین سیاسی در خارج از ایران که ترور میکونوس مثال تاریخی آن است، سه محور اصلی این جنایات و مبارزهی دادخواهانهی بازماندگان را تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی اگرچه در همهی این سال ها سعی کرده است به هر شکلی و با هر اقدام ممکنی از افشای این جنایات، در داخل ایران با استفاده از ماشین سرکوب دولتی و در بیرون به کمک روابطش با دولتهای غربی، جلوگیری کند، اما افشای قتل عام تابستان ۶۷، رأی دادگاه برلن مبنی بر دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در آن اقدام تروریستی، و فاش شدن نقش مستقیم وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در قتل های پاییز ۷۷، شکست های سنگینی بوده اند که علی رغم همهی تلاشش در جهت مخدوش کردن حقیقت، متحمل شده است.
موج جدید و بی رحمانهی سیاست سرکوب بازماندگان در این چند ماه که شاید بتوان آن را تصفیه حساب جناح حاکم با بازماندگان نیز نامید، از تابستان امسال آغاز شده است. در تابستان مأمورین جمهوری اسلامی از مراسم سالانهی مادران در خاوران و حضور مردم برای گرامیداشت قربانیان کشتار ۶۷ جلوگیری کردند. سپس در پاییز از برگزاری مراسم فروهرها در منزل و قتلگاه ایشان ممانعت کردند و دو طرف کوچه ای که خانهی فروهرها در آن قرار دارد را بستند تا کسی نتواند در مراسم سالگردشان شرکت کند. سپس نوبت به مراسم سالگرد محمد مختاری و محمد جعفر پوینده رسید که این مراسم نیز با مداخلهی نیروی انتظامی ممنوع اعلام شد و اجازهی برگزاری مراسم به خانواده ها و کسانی که بر سر مزار این دو نویسندهی مبارز حاضر شده بودند، داده نشد. اما آخرین و جانگدازترین حلقهی این زنجیر، تخریب خاوران، مهمترین سند جنایات جمهوری اسلامی است. عملی که نشانهی دیگری از بی رحمی و شقاوت رژیمی است که حتی تاب تحمل مردگان را هم ندارد. مردگانی که هنوز چنان زنده اند و چنان در سرنوشت میهن مظلومشان شریکند که حتی گور آنها نیز پشت حکومت ولایت فقیه را به لرزه در آورده است.
تاریخ ایران به چند سال و چند دهه محدود نبوده و نیست، چنانکه در تاریخ کم نبوده اند مستبدان و ظالمینی که آزادیخواهان و فرزانگان میهنمان را قربانی قدرت طلبی خود کرده اند. اما تک تک نام های درخشان آن عزیزان تا امروز همچنان در حافظه امان باقی مانده است و چون مرحمی بر زخم تاریخیمان، ما را از گذرگاه سخت تنهایی و مقاومت عبور داده است.
امروز جمهوری اسلامی میخواهد به خیال خود با تخریب گورستان خاوران، سند جنایات خود را از بین ببرد. اما سند کشتار دههی ۶۰ و تابستان ۶۷ و دیگر جنایات جمهوری اسلامی، نه فقط گورهای دسته جمعی یا گورهای فردی عزیزانمان در سراسر ایران و جهان، بلکه ما بازماندگان این بهترین فرزندان آن آب و خاک نیز هستیم که در این دوران و در چنین موقعیتهایی، مسئولیت سخت و سترگی را به دوش داریم. جمهوری اسلامی اگر همهی گورهای آن عزیزانی که سرافرازانه برای آزادی و آبادی میهنشان جان داده اند را هم ویران کند، باز هم در نهایت برابر تاریخ ناتوان و زبون است. حضور مادران خاوران و مقاومت مداومشان در سالهای گذشته، رأی دادگاه میکنوس در برلن و دادخواهی مستمر خانوادههای قربانیان قتلهای سیاسی در ایران گواه این مدعاست. پس ما هستیم و میمانیم و روایتمان از آنچه که بر ما و میهنمان گذشته در تاریخ سرزمینمان خواهد ماند؛ به امید آینده ای بدون اعدام و سرشار از آزادی.
سهراب مختاری
برلین، 12.02.2009
sohrabmokhtari.com
|