یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نقش تاریخی سازمان مجاهدین انقلاب در حمایت از «طیف شیراز» تحکیم وحدت
مروری بر ماجرای انشقاق در دفتر تحکیم وحدت و شکل گیری دو شاخه علامه و شیراز



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۹ بهمن ۱٣٨۷ -  ۱۷ فوريه ۲۰۰۹


اختلافات در داخل مجموعه دفتر تحکیم همیشه وجود داشته و طبیعی تلقی شده است. در سال ۱۳۵۹ هنگامی که اصغرزاده، میردامادی، و دیگر دوستانشان مقدمات بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا در تهران را ندارک می دیدند، عده ای دیگر همچون محمود احمدی نژاد و علی سیدنژاد نیز از تمایل خود برای اشغال سفارت شوروی توسط دانشجویان خط امام سخن می گفتند. یک دهه بعد خروج طبرزدی از تحکیم گوشه دیگری از داستان اختلافات درونی از مجموعه را آشکار ساخت. اما آنچه در سال ۸۱ در دفتر تحکیم رخ داد فراتر از یک اختلاف بود آنچنانکه به یک انشقاق در دفتر تحکیم وحدت و تشکیل دو طیف شیراز و علامه انجامید. ماجرا از چه قرار بود؟

انشقاق در درون دفتر تحکیم ریشه در اختلافاتی داشت که در دهه ۷۰ در مجموعه تحکیم جدی شده و پس از دوم خرداد نیز به شکلی جدی تر و در ذیل فراکسیون بندی مدرن و سنتی رخ نموده بود. مهرماه ۱۳۷۶ نشست سالانه دفتر تحکیم در حالی در اصفهان برگزار شد که چندان امیدی به نتیجه بخش بودن این نشست نمی رفت. اختلافات بیشتر از آن شده بود که به راحتی دو طیف به توافق دست یابند. در این نشست شورای تحقق که وظیفه بررسی صلاحیت کاندیداهای شورای مرکزی را عهده دار است، صلاحیت مهدی طباطبایی را که منتسب به طیف سنتی تحکیم و دبیر تشکیلات مجموعه بود، برای کاندیداتوری در انتخابات شورای مرکزی مجموعه رد کرد. این در حالی بود که فراکسیون سنتی تهدید کرده بود که در صورت رد صلاحیت طباطبایی آنها دست به آبستراکسیون خواهند زد و نشست انتخاباتی را به تعطیلی خواهند کشانید. اینچنین بود که در آن نشست انتخابات بی نتیجه ماند. در شهریور ۸۰ اما همزمان با اردوی تابستانی دفتر تحکیم، شورای دفتر تحکیم، طی بیانیه ای شورای مرکزی وقت را به علت گذشتن ۲ سال از انتخابات آنها مطابق اساسنامه دفتر تحکیم، غیرقانونی اعلام کرد. بدین ترتیب دو فراکسیون سنتی (با ۳۷ حق رای) و فراکسیون مدرن (با ۲۰ حق رای) هر یک نشست های جداگانه ای را در هشتم و نهم شهریور همان سال برگزار کردند در حالی که هیچ یک به علت عدم برخورداری رای دو سوم مجموعه از برگزاری انتخاباتی برای تعیین شورای مرکزی جدید ناتوان بودند. در نهایت اما فراکسیون سنتی به رغم نداشتن دو سوم حق رای، اعلام کرد که به زودی نشستی را برگزار خواهد کرد و با تعیین اعضای شورای تحقیق جدید، انتخابات اتحادیه را نیز به سرانجام خواهند رساند.
در این میان اگر چه جناح های سیاسی همچون مشارکت و مجاهدین انقلاب به دنبال حل و فصل اختلاف داخلی در مجموعه تحکیم بودند اما منافعی را نیز در این مسیر دنبال می کردند. بهزاد نبوی از سوی مجاهدین انقلاب در مذاکرات خود با دانشجویان، این طرح را دنبال می کرد که با حذف فراکسیون مدرن از معدلات دفتر تحکیم، این اتحادیه را به دست ائتلافی از فراکسیون سنتی و یک فراکسیون میانه (که هفت حق رای داشت) بسپارد. سازمان مجاهدین همچنان که نویسنده عصر ما در مقاله ای تحت عنوان «دفتر تحکیم وحدت و ضرورت بازتحکیم وحدت» یادآور شده بود، اعتقاد داشت: «گروههای دیگری که با هویت و تاریخ جنبش دانشجویی دفتر تحکیم، مرزبندی ایدئولوژیک یا سیاسی دارند و در همان حال به دلیل فقدان فرصت و شرایط قانونی و آزاد از ظهور و فعالیت مشخص و شفاف دانشجویی برخوردار نیستند، از نفوذ در این تشکل غافل نبوده و به انحای مختلف در سال های اخیر سعی کرده اند که جاپایی در آن پیدا کنند.»
بنابراین انها فراکسیون مدرن را غصب کننده کنندگان دفتر تحکیم وحدت می پنداشتند و حمایت خود از جریان سنتی را با چنین توجیهی همراه می کردند. در مقابل، جبهه مشارکت نیز معادله ای دیگری را در میان این اختلافات پیش می برد. آنها می خواستند با حذف نیروهای منتقد اصلاحات که قسمتی از فراکسیون مدرن را تشکیل می دادند (همچون افشاری و عطری) از یکسو، و از سوی دیگر با کنار گذاشتن افرادی از سنتی که در همسویی با مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین گاهی انتقادی به جبهه مشارکت داشتند (همچون طباطبایی و منوچهری) به ترکیب جدید در شورای مرکزی دست یابند.
در نهایت اما هیات حل اختلافی با حضور سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار، هاشم آقاجری، حمیدرضا جلایی پور، عباس عبدی، محسن کدیور، و مصطفی تاج زاده تشکیل شد تا با گفتگو با نمایندگان دو فراکسیون در تحکیم بپردازد و از این رهگذر، اختلافات داخلی تحکیم که به کلافی سردرگم تبدیل شده بود، به نوعی پایان یابد. آنها پیشنهاداتی در ۱۰ ماده را به هر دو طرف ارائه کردند و بر اساس آن پیشنهادات، دو طرف باید از برگزاری انتخابات جداگانه خودداری می کردند و انتخابات باید در محل سومی و با حضور همه اعضا برگزاری می شد. اما به هر حال در شهریور ۸۰ فراکسیون سنتی نشست خود را بی توجه به آن توافقنامه در گیلان برگزار کردند در حالی که خبرگزاری دانشجویان از حضور نمایندگان ۲۰ انجمن در رشت خبر می داد و نمایندگان بیش از ۳۲ دانشگاه نیز اعلام کرده بودند که در نشست گیلان شرکت نمی کنند. سید مهدی طباطبایی اعلام کرد که آن نشست با حضور دو سوم آرا (از ۶۱ حق رای) به رسمیت رسیده و انتخابات شورای مرکزی برگزار می شود. به واقع اما به رسمیت رسیدن آن نشست غیرممکن بود و از همین رو طباطبایی با دخالت در حق رای دانشگاه های مختلف و ابطال و نعلیق برخی از حق رای ها از یکسو و اعطای حق رای به دانشجویان غیر انجمنی از سوی دیگر، امکان رسمیت رسیدن صوری این نشست را فراهم کرد؛ اقدامی که حتی با اعتراض و ترک جلسه از سوی برخی از اعضای فراکسیون سنتی نیز روبرو شد و سیدمهدی طباطبایی به عنوان اولین عضو شورای مرکزی در این نشست غیرقانونی انتخاب شد. این طیف در اواخر بهمن ۸۰ در حالی که همراهی دانشگاه های تهران، تربیت مدرس، و شهید بهشتی را نیز از دست داده بود و از حد نصاب لازم برای برگزاری نشست انتخاباتی برخوردار نبود، اعضای تکمیلی شورای مرکزی خود را در نشستی در دانشگاه شیراز انتخاب کرد و به طیف شیراز معروف شد. اما از سوی دیگر نیمه اسفند همان سال اکثریت انجمن های اسلامی که در قالب طیف مدرن تحکیم شناخته می شدند نیز با حضور انجمن های تهران، تربیت مدرس و شهید بهشتی، توانستند نشست انتخاباتی خود را در دانشگاه علامه برگزار و اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم را در این نشست انتخاب کنند. اینچنین بود که آنها نیز ملقب به طیف علامه شدند.

سعیدپویان
روزنامه اعتماد ملی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست