غزه؛ اوباما؛ ترکیه
صلح همین نزدیکی ها -- در آن دورها
سیامک طاهری
•
صلح چگونه ممکن است؟ آیا فلسطینیان باید از بخشی از خواست های خود صرفنظر کنند؟ تا چه میزان؟ به هر حال ارثیه دولت های پیشین به دولت جدید اسراییل رسیده است و این دولت در ماه های آینده باید در مورد تمام مسائل پیش گفته تصمیم بگیرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ اسفند ۱٣٨۷ -
۲ مارس ۲۰۰۹
حمله گسترده اسراییل به غزه بحث های بیشماری را برانگیخت.این جنگ از زاویه های گوناگونی قابل بررسی است.
۱- از زاویه انتخاب زمان حمله و زمان پایان آن
حمله پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وانتخاب اوباما شروع وپیش ازبر گزاری مراسم سوگند ریاست جمهوری پایان یافت .این در حالی است که غزه از یک سال پیش در محاصره کامل قرار داشت وهر لحظه انتظار چنین حمله ای می رفت.در اینجا طبیعتا این سوال پیش می آید که چرا اسراییل این زمان را انتخاب کرد. آیا این هشداری به اوباما بود که ما بدون توجه به اینکه چه کسی در آمریکا بر سر کار است سیاست های خود را به پیش می بریم ؟ سکوت به نسبت طولانی اوباما وعدم اظهار نظر او در باره این حمله وسپس اظهار نظر به گونه ای که کمترین جلب توجه را بنماید وانعکاس کم جان آن در رسانه ها نشانی از نارضایتی او از این حمله داشت .بی گمان این حمله بر برنامه های از پیش اعلام شده او در رابطه با ایجاد تغییرات اثری منفی داشت.حتی همین حمایت کم رنگ اوباما از اسراییل هم باعث شد که انتقادات زیادی بسوی او روانه شود کاسترو ؛ چاوز تظاهر کنندگان در کشور های اسلامی واروپایی وحتی آمریکا ؛ کانادا؛ استرالیا ؛ کشور های آمریکای لاتین ...؛ این حمایت را مورد سوال قراردادند.وچهره او در جهان که برا ثر وعده های داده شده وپیروزی بزرگش در انتخابات درخشان می نمود تا حدودی و بخصوص در خاورمیانه کدر شود.
۲- از زاویه حیثیتی ودیپلماتیک
از این نگاه شاید بتوان با جرات گفت بزرگترین باخت اسراییل رقم خورد .جنبش جهانی صلح بخصوص در اروپا وآمریکا که تا کنون از موضع گیری مستقیم در مقابل اسراییل خود داری می کرد این بار به شکل نسبتا گسترده ای اسراییل را محکوم کردواین پدیده نسبتا جدیدی است. پاره ای از کشورهای اروپایی اسراییل را محکوم کردند وکشورهایی هم که در سوی اسراییل ایستادند ؛حمایتشان نسبت به گذشته کم رمق بود. قطع ارتباط کشورهای ونزوئلا وموریتانی وبسته شده دفتر تجاری این کشور در امارات نیز ضربه دیگری به این کشور بود .تظاهرات ضد اسراییلی در آرژانتین را نیز نباید از نظر دور داشت .اسراییل در آرژانتین پایگاه نیرومندی دارد .از نظر تعداد یهودیانی که در خارج از اسراییل زندگی می کنند آرژانتین دومین کشور پس از آمریکا است.
٣- از زاویه نظامی
بی گمان آسیب نظامی وارده بر حماس بسیار بزرگتر از آسیب وارده بر اسراییل بود. اما اسراییل نیز برای اولین بار در درگیری با فلسطینیان با چنین حجم گسترده ای از تلفات مواجه می شد. دیگر رویای پیروزی هایی چون جنگ ۶روزه به رویایی دور برای اسراییل تبدیل شده است.موشک های دست ساز حماس اثرات تخریبی بسیار کمی بر جا می گذارند ؛اما در این جنگ حماس برای اولین بار موشک های را آزمایش کرد که چند کیلومتر دورتر فرود می آمدند اگر فلسطینیان به موشک هایی مجهز شوند که باز هم چند کیلومتردورتر فرود آیند ومیزان تخریب آنان بیشتر از میزان کنونی باشد آنگاه موجودیت اسراییل به شکلی جدی مورد تهدید واقع شده وتوازن تا حدود زیادی بهم خواهد خورد.نباید فراموش کرد که فلسطینیان در میان کشور های عربی خاورمیانه از بیشترین تعداد تحصیل کرده ومتخصص بر خوردارند وبدین ترتیب حتی اگر کمکی در این زمینه از بیرون هم در یافت ندارند درآیندهای نه چندان دور این امر دست یافتنی می نماید. اگرچه در تبلیغات اسراییلی ها سخن از ارسال این موشک ها از خارج از غزه برای آنان می شود ؛ اما دلایل زیرین شکی جدی در این مورد را ایجاد می کند
۱- غزه منطقه بسیارکوچک ونوار گونه ای در کنار دریای مدیترانه است که از شمال وشرق با اسراییل ودرجنوب غربی –ناحیه ای بسیار کوچک در حدود فقط ۶کیلومتر – با مصر هم مرز است ..اسراییل مرزهای آبی این منطقه را بشدت کنترل می کند وحتی تا کنون اجازه ساخت یک اسکله را هم به آنان نداده است.تنها راه ارتباطی نوار مرزی بسیار کوتاه با مصر است (گذر گاه رفح)که آنهم بیش از یک سال است مسدود است .اگرچه فلسطینیان با ایجاد کانال هایی ارتباط های معینی با مصر را برقرار کرده اند ولی باید توجه داشت که این ارتباطات بنا به ماهیت خود بسیار محدود هستند وبا توجه به نیازهای گوناگون از مواد غذایی تا سوخت که بعلت یک سال محاصره ایجاد شده است وطول چند کیلومتری نوار مورد نظر امکان انتقال این حجم گسترده از موشک تقریبا منتفی است
۲- اگر فلسطینیان امکان قاچاق موشک را داشتند قاعدتا باید نوع موثر تر آنرا وارد می کردند نه موشک هایی که امکان تخریبی بسیار کم ولی صدای زیادی ایجاد می کنند.
٣- تا زمان حمله اسراییل به غزه به ندرت از ارسال موشک به غزه سخن گفته می شد وبیشتر رسانه های دنیا از موشک های دست ساز سخن می گفتند ولی به موازات بلندترشدن صدای اعتراض مردم جهان تبلیغات در این مورد افزایش یافت.
۴- اولین موشک ها از این دست از سوی گردان های وابسته به الفتح شلیک شدند . آیا آنان نیز این موشک ها را وارد کرده بودند.
خطر دیگری که موجودیت اسراییل را تهدید می کند رشد سریع جمعیت فلسطینی در مقابل جمعیت اسراییلی است .در واقع فلسطینیان را می توان به سه دسته تقسیم کرد ۱-فلسطینیان ساکن اسراییل کنونی که تعدادآنان ۲/۱میلیون نفر است ۲- فلسطینی ای آواره در کشور های گوناگون عربی وجهان که آمار دقیقی از آنان در دست نیست ؛اما تعداد آنان چند میلیون نفر تخمین زده می شود. ٣- فلسطینیان ساکن سرزمین های اشغالی جنگ سال ۶۷که شامل ساکنین ساکنین کرانه باختری با ۵/۲ میلیون نفر وساکنین نوار غزه می شودبراساس تازه ترین سر شماری که در نوار غزه صورت گرفته؛ رشد جمعیت در نوار غزه طی ۱۰ سال گذشته ۴۰ در صد بوده است. به گزارش شبکه تلویزیونی بیبیسی، براساس این سرشماری غزه بالاترین نرخ تولد را در جهان دارد. در این سرشماری که در سال ۲۰۰۷ گرفته شد جمعیت نوار غزه یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر ذکر شده است؛ بدین ترتیب رشد سالانه جمعیت در نوار غزه حدود ٣،۵ در صد است..شهروندان اسراییلی نیز ۷/۵ میلیون نفر هستند به این ترتیب ۶/۵ میلیون عرب در مقابل ۷/۵ میلیون یهودی صف کشیده اند(به غیر از فلسطینیان ساکن اردوگاه ها) همانطورکه گفته شد آنجه که وضعیت را برای اسراییلیان خطرناک می کند رشد بالای زاد و ولد در میان اعراب وروند مهاجرت منفی در میان یهودیان است.
اگر وضع به همین منوال به پیش رود بزودی اسرایلیان به اقلیتی در میان فلسطینیان تبدیل می شوند. سرعت زاد وولد در غزه به گونه ای است که چند روز پس از آغاز آتش بس جمعیت غزه با وجود تلفات سنگین در جنگ تغییری نکرده بود.
۴- از نظر بعد تبلیغاتی
بی گمان از این نظر نیز اسراییل بازنده بزرگ بود. تصاویر منتشر شده در مورد خانه های ویران ؛اجساد کودکان وزن ها ؛ بمباران مدارس وحتی مقر های سازمان ملل ؛ بمباران گذر گاه رفح در هنگام بازدید مقامات آلمانی ؛ تیر اندازی بسوی بازدید کنندگان فرانسوی ؛و...هر چند که هر بار با عذر خواهی همراه بوده اما جهت گیری منفی افکار عمومی را به همراه داشت.بی گمان یکی از ضربه های بزرگی که اسراییل دریافت کرد موضع گیری ترکیه در اجلاس داووس بود. ترکیه کشوری است که همواره با اسراییل روابط خوب ومناسبی داشته است نیاز اسراییل به ترکیه بسیار بیشتر از نیاز ترکیه به این کشور است . واسراییل همواره برای روابطش با ترکیه ارزش فوق العاده ای قائل بوده است . حمله رجب طیب اردوغان به اسراییل در مقابل دوربین های باز تلویزیون وپخش مستقیم این سخنان در سراسر جهان با وجود آنکه برای اسراییل بسیار سنگین وتحقیر آمیز بود ولی نه تنها موجب عکس العمل متقابل اسراییل نشد بلکه رییس جمهور اسراییل نیز در یک تماس تلفنی پنج دقیقه ای با نخست وزیر ترکیه از بی احترامی دبیر جلسه داووس که امکان سخن گفتن به او را نداده بود عذر خواهی کرد وابراز امیدواری کرد که روابط دو کشور همچون گذشته باقی بماند.عملی که اسراییل تا کنون در رابطه با هیچ کشوری انجام نداده است. این تنها به دلیل میزان اهمیت روابط با ترکیه از سوی اسراییل است. در این میان رییس جمهور ترکیه از اقدام نخست وزیر این کشور حمایت کرد و وزیر امور خارجه ترکیه در رابطه با امکان برهم خوردن روابط ترکیه واسراییل گفت : بدون حمایت ترکیه ؛ حفظ موجودیت اسراییل در منطقه بسیار دشوار خواهد بود بسیار سادهانگارانه خواهد بود اگر بپنداریم که مشاجرهی لفظی اردوغان با شیمون پرز، فیالبداهه و بدون برنامهریزی تنظیم شده قبلی رخ داده است. او آگاهانه در آغاز سخن و همچنین در مصاحبهای که با مجلهی نیوزویک انجام میدهد، ضمن آن که تاکید میورزد مخالف یهود ستیزی است و آن را جرم علیه بشریت قلمداد میکند حکومت کنونی اسراییل را به بازبینی اساسی در برنامههایش فرامی خواند. روزنامه فاینشنال تایمز نیز در زیر تیتر"داووس لرزید " نوشت : "داووس به علت ولووله سیاسی به لرزه در آمد" وشبکه بی بی سی اعلام کرد :اردوغان در بازگشت به ترکیه همانند یک قهرمان مورد استقبال قرار گرفت . از سوی دیگردرخواست برای محاکمه جنایتکاران جنگی اسراییلی در جهان بلند شد این اولین باری است که در چنین ابعادی این درخواست مطرح می شود .در ۱۵ کشور اروپایی بطور جداگانه می توان چنین شکایاتی را مطرح شود .حتی گفته می شود که آمریکا از اسراییل خواسته است تا خود تحقیق در این باره را آغاز کند.به نظر می رسد که دیگر تبلیغات اسراییلیان به شکل گذشته اثرات خود را از دست داده است .حتی این بهانه که حمله اسراییل به غزه به دلیل موشک پراکنی های حماس بوده تست هم قابل قبول نیست جهان ناگهان کشتار های دیر یاسین وکفر قاسم وتل زعتررابه یاد آورد واز خود پرسید ؛ آیا در آن روزگاران هم موشک های حماس عامل آن کشتار ها شدند. از سوی دیگر هرروز عده بیشتری به این نتیجه می رسند که برای موفقیت امیز شدن گفتگو های صلح باید حماس را به این گفتگو ها پیوند زد.حمله ای که قرار بود به تضعیف وبی اثر کردن حماس بیانجامد در عمل به مطرح شدن این سازمان به عنوان یک طرف مذاکره منجر شد.وقتی اسراییل به منظور نابودی سازمان آزادیبخش فلسطین حمله کرد وتا مرز های بیروت پیشرفت حزب الله متولد شد .تلاش اسراییل برای نابودی سازمان آزادیبخش درون سرزمین های اشغالی به تولد حماس انجامیدد وقتل یاسرعرفات با دردست گرفتن دولت خود گردان بوسیله حماس پایان گرفت. آیاازاین همه تجربه ای به دست می آید؟.آغاز گفتگو های میان حماس وفتح به منظور تشکیل دولت وحدت ملی بازهم بر نقش حماس خواهد افزود.
امکان صلح
شاید این کمی عجیب به نظر آید اگر گفته شود که خاورمیانه هرگز به اندازه امروز به صلح نزدیک نبوده است. اروپاییان به تکاپو افتاده اند. براون وضعیت اقتصادی جهان را وخیم ارزیابی می کند ومعتقد است بدون آرامش در خاورمیانه ودیگر نقاط جهان برون رفت از این بحران اقتصادی دشوار است . باراک اوباما، ضمن صحبت در باره دستورات خود به فرستاده ویژه اش، گفت: «به وی گفتم که اول با دقت حرفهای همه طرفها را گوش کند، زیرا، آمریکا در گذشته، بدون در نظر گرفتن اوضاع، اغلب دیکته می کرد. اینک ما، قبل از هر چیزمی خواهیم گوش کنیم، همه پیش داوری هائی را که طی سالیان گذشته شکل گرفته است، به کناری بگذاریم. فکر می کنم اگر بتوانیم به این کار موفق شویم، بدین معنی است که حداقل، امکاناتی برای پیشرفت بوجود آورده ایم».... و «قطعا ما نمی توانیم نه به اسرائیلیها و نه به اعراب دیکته کنیم که کدام رویکرد برای آنها خوب است و کدام بد. آنها، خود باید تصمیم بگیرند. اما من باور دارم که الآن بهترین موقع برای هر دو طرف می باشد. آنها باید به این نتیجه گیری رسیده باشند که راه حلی راکه تا کنون در پیش گرفته اند، به سوی امنیت، به سوی توسعه و ترقی خلقها نیست. زمان نشستن در پشت میزهای مذاکره، فرارسیده است»..واینک بر اسرایلیان یقین شده است که امکان پیروزی نظامی برای آنان وجود نداردووضعیت روز به روز در جهت مخالف خواست های آنان حرکت می کند.امکانات متحدان این کشور برای کمک رسانی به آنان به علت بحران اقتصادی جهانی هر روز کمتر می شود . سرانجام روزی فلسطینیان به موشک های قویتر دست خواهند یافت وحتی اگر این امر محقق نشود آنان در میان دریای فلسطینیان غرق خواهند شد.درست در چنین وضعیتی ترکیه فشار را هر روز بیشتر می کند.اردوغان از واقعی بودن حماس ولزوم به رسمیت شناختن آن سخن می گوید . یک کابوس واقعی برای اسراییل. با اظهارات جیمی کارتر که او هم حماس را یک واقعیت موجود دانسته وخواهان مذاکره با این سازمان شده بود کابوس اسراییلیان کامل تر شده است. مذاکرات حماس واسراییل بر سر سرباز ربوده شده اسراییلی از گونه رخ داد هایی است که باید به آن توجه جدی مبذول داشت. بنا به نوشته رسانه های آمریکایی:" اهود باراک گفت: «افکارعمومی بداند، بهایی که اسرائیل برای بازگرداندن شالیط (سرباز ربوده شده اسراییلی) میپردازد، بسیارسنگین است و حمایت مردم ازتصمیم دولت ضروری است.» رسانههای اسرائیل میگویند، باراک از پرز میخواهد با عفو زندانیان فلسطینی به خاطر مبادله آنها با شالیط موافقت کند. پرز برای امضای فرمانی که مورد حمایت اکثریت مردم باشد، ابرازآمادگی اصولی کرده است. به گزارش روزنامه هاآرتص، اسرائیل آماده است هزار زندانی امنیتی فلسطینی، از جمله نمایندگان زندانی مجلس قانونگذاری فلسطینی را در برابر شالیط آزاد کند. پیشتر یکی از درخواستهای موکد حماس، آزاد کردن احمد سعدات دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین بود. نام مروان برغوثی از رهبران جنبش فتح هم دراین معامله مطرح است. برغوثی هفت سال پیش دستگیرشد و پس از محاکمهای دو ساله، به اتهام برنامهریزی قتل بیش از هشتاد اسرائیلی به پنج بارحبس ابد محکوم شد.مروان برغوثی واحمد سعادت ازجمله رهبران بسیار محبوب فلسطینی هستند که آزادی احتمالی آنان بسیاری از معادلات را تغییر می دهد.مروان بر غوثی ممکن است جانشین محمود عباس شود که اعتبارش در میان فلسطینیان خدشه دار شده است.در این صورت کسی در راس سازمان آزادیبخش والفتح قرار می گیرد که بر خلاف عباس توانایی اقناع فلسطینیان را دارد .او احتمالا به سیاست های عرفات باز خواهد گشت.آزادی او بوسیله حماس می تواند باعث از میان رفنتن اختلافات ایجاد شده نیز بشود.
اینک زمان کم کم برای باز گشت به پشت میز مذاکره آماده می شود. سخن بر سر این است که اسراییل تا چه حد آماده دادن امتیاز است. آیا حاضر به باز پس دادن همه سرزمین های اشغالی است؟ تا کنون این کشور به طور صریح از بازپس دادن اورشلیم – بیت المقدس عرب ها- و بخش های دیگر خودداری می کرده و ساختن شهرک هایی در این مناطق را هنوز هم ادامه می دهد. آیا اسراییل حاضر است اجازه بازگشت به آوارگان فلسطینی را بدهد. در این صورت توازن نیرو به نفع فلسطینیان هم اکنون به هم می خورد. آیا اسراییل حاضر است آب های منطقه بطور مساوی بین فلسطینیان و یهودیان تقسیم شود؟ در آن صورت دیگر اقتصاد اسراییل به سختی می تواند اقتصاد برتر منطقه باشد. پس صلح چگونه ممکن است؟ آیا فلسطینیان باید از بخشی از خواست های خود صرفنظر کنند؟ تا چه میزان؟ به هر حال ارثیه دولت های پیشین به دولت جدید اسراییل رسیده است و این دولت در ماه های آینده باید در مورد تمام مسائل پیش گفته تصمیم بگیرد.
|