انصار نیوز: در برابر میرحسین هم می ایستیم
میر حسین موسوی دو نیمه دارد: یک نیمه آن، ورژن ضعیفشده احمدینژاد است که میخواهد نمودی از ساده زیستی و گفتمان اولیه انقلاب را به نمایش بگذارد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۴ اسفند ۱٣٨۷ -
۱۴ مارس ۲۰۰۹
کلمه: هرچند که نام این ستون که به تازگی در "کلمه" باز شده است «ازنگاه منتقدان» است و نه از نگاه تخریب کنندگان اما از آن جا که در چند روز گذشته مساله تدوین "الگوی اخلاق مسلمانی در انتخابات" از سوی برخی فعالان اجتماعی برای ارتقاء سطح اخلاقی رقابت های انتخاباتی طرح شده است بیان نوشتار زیر که متاسفانه در سایتی قرار دارد که مسمی به نام قرآنی "حزب الله " است می تواند به درک ضرورت تدوین یک منشور اخلاقی مبتنی بر آموزه های اصیل اسلامی کمک کند. بدیهی است الگوی زندگی بر مبنای زیست مسلمانی تنها یک ادعا و شعار نیست و کسانی که داعیه حضور اسلام و اخلاق اسلامی در همه شئون زندگی دارند اگر نمی توانند به آن عمل کنند لااقل نباید به نام آن عمل کنند...
سایت انصار نیوز در بخشی از نوشته اش آورده است: میرحسین نباید تلافی بیست سال سکوت را در این چند ماه باقی مانده تا انتخابات بکند؛ چون همانطور که یک سکوت بیست ساله سوال برانگیز است، یک هیاهوی چند ماهه هم زیاد اخلاقی نیست. به قول همشهریهای شیرین زبان موسوی: الهم بیر بیر!
انصار نیوز در ادامه آورده است : در این روزها به طور متناوب سخنانی از میرحسین موسوی تیتر روز نامههای دوم خردادی میشود. آنچه که از آن میترسیدیم به وقوع پیوسته است و میرحسین موسوی خواسته و یا ناخواسته وارد بازی عوامل دوم خردادی شده است.
بنا به ادعای این سایت : میر حسین موسوی دو نیمه دارد: یک نیمه آن، ورژن ضعیفشده احمدینژاد است که میخواهد نمودی از ساده زیستی و گفتمان اولیه انقلاب را به نمایش بگذارد.
نقاش قصه ما در این نیمه میخواهد به عنوان یک احمدینژاد دوم یا رجایی ثانی جلوهگری کند.
این «نیمه» به دعای کمیل در منزل شهید باکری میرود و نگران امور فرهنگی کشور است و پیوسته امام راحل را مورد نظر خود دارد و شهید بهشتی را الگوی خود میداند. این نیمه همان دغدغههای ارزشی دهه شصت و توبه نصوح مخملباف را دارد.
این نیمه از خوردن گلابی چینی و انگور خارجی توسط مردم نگران است و نگران این است که خودروهای گرانقیمت نباید در پایتخت تردد کنند و رفتن مردم به دبی و امثال و ذالک برای تجارت و یا سیاحت، این نیمه را آزار میدهد.
در حقیقت این نیمه خواهان احیای مجدد گشت کمیتههای انقلاب اسلامی است و این که مثلا در دادن پاسپورت به مردم دقت بیشتری بشود تا به بیراهه نروند و سر از دبی در نیاور ند.
انصار در بخش دیگری از مطلب خود آورده است:
آیا تا به حال اندیشیدهاید چند درصد راکبان این خودروهای گرانقیمت خارجی مدیران دولتی و فرزندان و همسران رسمی و غیررسمی آنها هستند؟
هنوز نیامده آدرس غلط میدهید و میخواهید دوباره بخش خصوصی کشور را مشتی مرفه بیدرد جلوه دهید؟!
آیا واقعا مخاطبان خود را مشتی آدم عوام از همه جابیخبر ارزیابی کردهاید؟!
به لطف تکنولوژی، امروز در اکثر خانههای ایرانی - چه بخواهیم و چه نخواهیم- یک آنتن ماهواره وجود دارد؛ حتی در روستاهای دور دست نیز مردم به حجمی از اطلاعات رسیدهاند که دیگر با این جور حرفها نمیتوان صندوقهای رای را پر کرد.
اشتباه شما و دوستانتان این است که هنوز هم انتخاب احمدینژاد را ناشی از رای پوپولیستی ملت میدانید و اصرار دارید تا با همین روش سبد رای خود و هم مسلکانتان را پر کنید.
بعید است که شما از عمق مفاسد اقتصادی و باندهای مافیایی که در زمان اصلاحات و سازندگی در درون شرکتهای دولتی به وجود آمد، بیاطلاع باشید و بعید است که ندانید کینه و نفرت نخبگان دولتی با احمدینژاد به خاطر جهت حرکت احمدینژاد در پاکسازی سیستم اجرایی کشور است.
دیگران وقتی تخریب میکنند، میفهمیم که کجایشان سوخته، ولی ای سید اولاد پیغمبر شما چرا؟!
شما میتوانستید در خرداد ۷۶یک قهرمان ملی بشوید ولی الان ...
چه عرض کنم؟!
این مردم حق دارند که که گلابی چینی و انگور خارجی و سیب لبنانی بخورند!
نوش جانشان!
اقتصاد اسلامی یعنی این که فرد انسان به هر درجهای از پیشرفت و کمال که میخواهد، برسد و اگر عُرضه هم داشت، سوار هواپیمای شخصی بشود.
جناب موسوی!
نمیدانم اطلاع دارید یا نه؟
اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی شده است؛ دیوار برلین هم فروریخته است.
گورباچف -دبیر کل حزب کمونیست شوروی- هم مدتی است به ازای صرف ناهار و شام و چند دلار سخنرانی علمی میکند.
راستی به شرف عرض برسانم که دیگر حتی قذافی نیز به دنبال اندیشههای دولتی نیست و صحبت از دولت فاطمیون در شاخ افریقا میکند.
این مسکو که امروز میبینید، آن مسکوی بیست سال قبل نیست یک وقت به شما آدرس غلط ندهند!
بیست سال است که ملت ایران در برابر زیادهخواهی ایالات متحده بدون حمایت اتحاد شوروی و بدون تئوری جنگ سرد ایستاده است.
یک قدری در ادبیات خودتان دقت کنید!
امروز بر خلاف آن چه مشاوران شما به عرض مبارک رساندهاند، ایران عزیزترین کشور منطقه است و حتی دموکراسیهای لرزانی چون ترکیه میخواهند صلابت احمدینژاد را جلوی دوربینهای تلویزیونی تقلید کنند...
دولت احمدینژاد در بیست سال گذشته نزدیکترین گفتمان را به اندیشههای امام راحل داشته است و دوباره برق شادی را در چشمان زنان و مردان فراموششده پایین شهری و روستاهای محروم نشاند و زخم عمیقی را که دوستان شما در امپراطوری دولتی در زمان اصلاحات و سازندگی بر روح مردم محروم به وجود آورده بودند، اندکی التیام داد و آن وقت جنابعالی در این دوره طلایی انقلاب، سکوت بیست ساله را میشکنید و دولتی را که از لسان رهبر فرزانه به دولت حزبالهی مفتخر گردیده، مورد انواع تهمتها قرار میدهید!
نیمه ارزشی شما سزاوار احترام است.
جنابعالی که در زمان حیات امام و در شرایطی که حمایت آن پیر فرزانه را با خود همراه داشتید و مجلس و قوه قضایی هم از شما حمایت میکرد چندین نوبت استعفا دادید، چگونه میخواهید در شرایط جاری کشور که رقابت سیاسی به جنگی تمام عیار بین باندهای مافیایی در شرکتهای دولتی تبدیل شده است و باندهای مافیایی برای رسیدن به قدرت و دستیابی به منابع رانتی از هر ترفندی استفاده میکنند قوه اجرایی را مدیریت کنید؟!
شرایط کاری احمدینژاد را با زمان خودتان مقایسه کنید! احمدینژاد در سه سال گذشته با انواع مخالفتها روبرو بوده است؛ مجلسی که گرچه نام اصولگرایی را یدک میکشد، ولی توسط دولتمردان سابق شما در مرکز پژوهشهای مجلس به کانون کارشکنی تبدیل گردیده است؛ دستگاه قضایی و رسانه ملی را هم که شاهد هستید. به این لیست بیمهری ها اضافه کنید سنگاندازی چند هزار مدیر اصلاحات و سازندگی که در قالب احزاب دوم خردادی به فعالیت سازمانیافته مشغولند؛ ولی با همه این اوصاف، ایران و دولت و رئیسجمهور آن محبوبترین چهره جهان اسلام و منطقه هستند.
جناب موسوی!
نیمه دوم شما به اندازه نیمه اولتان دوست داشتنی نیست.
تکلیف ما با نیمه اول شما روشن است؛ ولی مطمئن باشید در برابر نیمه دوم شما خواهیم ایستاد. تا او چه خواهد...
۱۰ اسفند ۱٣٨۷
منبع: کلمه
|