یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۶ اسفند ۱٣٨۷ -  ۱۶ مارس ۲۰۰۹


دل‌خوش‌کردن به پوست سیاه اوباما و شعار «تغییر» او سراب است!
در مورد ایران، شعار «همه گزینه‌ها روی میز» موثر نخواهد بود
اهداف اجلاس ریاض و اختلافات اعراب
چرا فرش‌های ایران پس از انقلاب رنگ می‌دهد؟!
نقدی بر فیلمی که نمایش داده نمی‌شود!

روزنامه «ایران» با عنوان: «دیپلماسی تکمه‌ای آمریکا» نوشته است:
«‏۱ـ رئیس جمهور جدید امریکا و طراح شعار «تغییر»، در سناریویی ناکارآمد و تکراری، تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران را برای یک سال دیگر تمدید کرد. تحریم‌های یکجانبه‌ای که از آبان ۱٣۵٨ آغاز شد، در اسفند ماه ۱٣۷٣توسط رئیس جمهور وقت کلینتون تشدید گردید و تاکنون همراه با افت و خیز فراوان تداوم یافته است.
۲ـ خانم هیلاری کلینتون در سفر اخیر منطقه‌ای خود به خاورمیانه برخی شعارهای بوش را تکرار نمود و در روسیه تکمه سمبلیک ‏RESET‏ را از طرف اوباما به همتای خود اهدا نمود. این واژه انگلیسی که در علم یارانه کاربرد دارد به معنای «صفر کردن»، «راه‌اندازی مجدد» و «بازگرداندن سیستم به وضعیت اولیه» می‌باشد. مروری بر رفتار دولت امریکا در هفته‌های اخیر و طرح «دیپلماسی تکمه‌ای» آن نشان می‌دهد که شعار انتخاباتی «تغییر» آقای اوباما با شیبی تند در سرازیری قرار گرفته است، چرا که برای تحقق شعار تغییر، متناسب با ادبیات سیاسی رایانه‌ای، بایستی قطعات سخت‌افزاری را به روز نمود، قطعات ناکارآمد را به دور انداخت و برنامه‌های جدید نرم‌افزاری را متناسب با تحولات واقعی و سریع جهانی جایگزین نمود، در غیر این صورت کاربست دیپلماسی تکمه‌ای (راه‌اندازی مجدد یا ‏RESET‏) به معنای حفظ سخت‌افزار و نرم افزار ناکارآمد و قدیمی موجود در کاخ سفید است و ناامیدی شهروندان امریکایی را در تحقق شعار تغییر به دنبال خواهد داشت. باید پذیرفت که بسیاری از مفاهیم در دنیای معاصر متحول شده است، دولت‌ها و بازیگران جدیدی وارد عرصه شده‌اند که قواعد سنتی حاکم بر روابط بین‌الملل را به کلی متحول ساخته اند، بازیگرانی وارد عرصه‌های مهم جهانی و منطقه‌ای شده‌اند که بعضاً فراتر از برخی دولت‌ها به وظایف خود در قبال کشور و مردم خود عمل می‌کنند، مقاومت حماس و حزب‌الله در خاورمیانه از این زمره به شمار می‌روند، گروه‌های مقاومتی که در مقابل نسل‌کشی و جنایات تل آویو، برتر از بسیاری از دولت‌ها در خاورمیانه درخشیدند، درک این تحول مهم در کاخ سفید و تمایز قائل‌شدن بین مقاومت و تروریسم راهگشاست. شاید ایالات متحده در قبال روسیه اتخاذ «دیپلماسی تکمه‌ای» را کافی بداند، اما در مورد جمهوری اسلامی ایران «تغییر استراتژیک و ماهوی» رفتار امریکا تعیین کننده خواهد بود، تغییر رفتار محسوسی که منطبق بر واقعیات موجود جامعه پویا، علمی و شاداب ایران اسلامی بوده، عاری از شعارهای تکراری «همه گزینه‌ها بر روی میز است و.» گردد و همانند سیاست جمهوری اسلامی ایران مشتمل بر تعامل محترمانه و سازنده باشد. اگر امریکا سیاست‌های موجود خود را با نگاهی عمیق، موثر و مثبت، باز تعریف و بازبینی کند و به جای «دیپلماسی صوری تکمه‌ای» به «دیپلماسی واقعی و سازنده» مبتنی بر احترام متقابل به همه ملل روی آورد از فرصت فراروی بهره جسته است، در غیر این صورت، شهروندان امریکایی بار دیگر شاهد «دکترین سرگیجه امریکایی» خواهند بود.»

دل خوش‌کردن و سراب
روزنامه «جمهوری اسلامی» با عنوان: «اوباما ادامه خصومت با ایران» نوشته است:
« باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا مانند اسلاف دموکرات و جمهوریخواه خود تحریم‌های ایران را برای یکسال دیگر تمدید کرد. براساس این تحریم‌ها شرکت‌های آمریکائی از کمک به توسعه صنعت نفت ایران تجارت با تهران صادرات و واردات با ایران و سرمایه‌گذاری در کشور ایران ممنوع می‌باشند.
این اقدامی است که از سال ۱٣۷۴ روسای جمهور آمریکا هر ساله علیه ملت ایران انجام دادند و هیچ تفاوتی میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در این زمینه وجود نداشته است. امضای سند تحریم ایران در طول ۱٣ سال گذشته یکی از دلایل برخورد خصمانه دولت آمریکا با ملت ایران بوده و اکنون نیز این اقدام باراک اوباما نشان داد این خصومت همچنان ادامه دارد.
مبادرت به چنین اقدامی توسط روسای جمهور قبلی آمریکا امری طبیعی بود زیرا آنها در گفتار نیز خصومت خود را نسبت به ملت ایران اعلام می‌کردند. در این میان باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا تلاش می‌کرد خود را با اسلاف خود متفاوت نشان دهد و چنین وانمود کند که درصدد ایجاد تغییر در سیاست خارجی دولت آمریکا می‌باشد تا آنجا که حتی کلمه «تغییر «را شعار اصلی و محوری تبلیغات انتخاباتی خود قرار داد و با تکیه بر همین شعار توانست به کاخ ریاست جمهوری راه یابد. از چنین شخصی انتظار این بود که راهی مغایر با راه پیشینیان خود در پیش بگیرد و حتی انحرافات آنها را نیز جبران کند. اما عملکرد باراک اوباما نه تنها تاکنون با چنین انتظاراتی منطبق نبوده بلکه وی درست برخلاف این مسیر و کاملا منطبق بر مسیر اسلاف خود عمل کرده است. او به اشغال افغانستان ادامه داده در مورد پایان دادن به اشغال عراق نیز به وعده‌های خود عمل نکرده از رژیم صهیونیستی حمایت کرده در برابر جنایات صهیونیست‌ها در غزه سکوت پیشه کرد و جمهوری اسلامی ایران را نیز متهم کرد که تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا محسوب می‌شود...
بدین ترتیب تکلیف تعارفات سیاسی و البته غیررسمی رد و بدل شده میان تهران و واشنگتن در هفته‌های اخیر نیز کاملا روشن است. کسانی که تاکنون تصور می‌کردند یخ‌های روابط میان ایران و آمریکا را که ٣۰ سال است هر روز بر انجماد آنها افزوده می‌شود می‌توانند آب کنند اکنون باید به این نتیجه برسند که دل‌خوش‌کردن به پوست سیاه اوباما و یا شعار «تغییر» او دل بستن به سراب است و نگاه صحیح به آمریکا اینست که آمدن و رفتن افراد نمی‌تواند در سیاست‌های کلی واشنگتن که بر خوی سلطه گری مبتنی است تحولی بنیادین ایجاد کند. اقداماتی از قبیل ارسال پیام تبریک به مناسبت انتخاب اوباما به ریاست جمهوری یا اعلام آمادگی برای مذاکره و یا انتظار تجدیدنظر در سیاست‌های دولت آمریکا کاملا ناشیانه و ساده لوحانه است. سیاست متین و منطقی در قبال آمریکا همانست که امام خمینی در پیش گرفتند و اکنون نیز خلف صالح ایشان با روشنگری‌ها و موضعگیری‌های هوشمندانه همان سیاست را دنبال می‌کنند.
ما هرگز از اعلام بی‌نیازی به آمریکا و تکیه بر سیاست بی‌اعتنائی به اظهارات فریبکارانه دولتمردان آمریکائی ضرر نمی‌کنیم. این سیاست بی‌صبری و عجله در تصمیم گیری و اظهارنظرهای بی‌موقع است که همواره مشکل ساز است و دشمن را به طمع می‌اندازد و مطالباتش را بالا می‌برد. دولتمردان جمهوری اسلامی باید با متانت در برابر مسائل پیچیده‌ای همچون برخورد با آمریکا عمل کنند و از اظهارنظرهای شتاب‌زده پرهیز نمایند و مهمتر آنکه پا را از حوزه مسئولیت و اختیارات خود فراتر نگذارند.»

اختلافات اعراب و اجلاس ریاض
روزنامه «کیهان» در سرمقاله‌اش: «اهداف اجلاس ریاض» نوشته است:
« تحرکات سنگین عربستان بعد از پایان جنگ دی ماه غزه که به شکست مطلق رژیم‌های صهیونیستی، سعودی و مصر انجامید بیانگر آن است که این بار محور یاد شده از طریق به نمایش گذاشتن «امتیازات سیاسی» درصدد برهم‌زدن روندی است که به گمان آن‌ها اگر نبود امکان نداشت مقاومت به پیروزی برسد.
از هفته دوم بهمن ماه تا این روزها چندین مقام سعودی به دمشق سفر کرده‌اند چندین بار مقامات مصری نیز وارد پایتخت سوریه شده‌اند و اردنی‌ها نیز با ارسال پیام رسمی و اعزام نماینده سیاسی تلاش کرده‌اند تا به این روند بپیوندند. چندین جلسه در این اثنا به میزبانی امیر عبدالله پادشاه سعودی و با حضور بعضی از سران عربی و از جمله سوریه برگزار شده است که نزدیکترین مورد آن نشست روز چهارشنبه گذشته در ریاض با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، جابر الاحمد الصباح امیر کویت و بشار اسد رئیس جمهور سوریه می‌باشد.
پادشاه عربستان سعودی در اجلاس اقتصادی سران عرب در کویت که دو روز پس از پایان جنگ غزه برگزار شد اعلام کرد: «اینک زمان دفن اختلافات عربی فرا رسیده است» و وزیر خارجه عربستان پا را از این فراتر گذاشت و در مصاحبه با رسانه‌ها گفت: «اجلاس کویت اختلافات عربی را دفن کرد.» البته این اظهارات از سوی رئیس جمهور سوریه رد شد. بشار اسد در گفت وگو با روزنامه اماراتی دارالخلیج گفت: «ما اکنون در روند آشتی هستیم و نمی‌توانیم تأکید کنیم که با یکدیگر اختلاف نداریم.»
بلافاصله پس از نشست چهارشنبه ریاض، حسنی مبارک با ملک عبدالله پادشاه اردن در امان ملاقات کرد و رئیس دفتر مبارک آن را در ادامه مباحث اجلاس ریاض خواند. از آن طرف عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب نیز راهی دمشق شده است و قرار است تا دهم فروردین ماه سال آینده اجلاس سران عرب در پایتخت قطر برگزار شود.
این خبرها مجموعاً از فعال شدن خط مشترک ریاض، امان و قاهره حول یک محور اساسی خبر می‌دهد و بیانگر آن است که این دولت‌ها برای آن «اهمیت ویژه ای» قایل هستند برای شناسایی محور اساسی این گفت‌وگوها دشواری وجود ندارد همه می‌دانند مقاومت اسلامی منطقه مهمترین مشکل سه کشور عربی (تروئیکای عربستان، مصر و اردن) و نیز مهمترین مشکل رژیم صهیونیستی و آمریکا و بطور کلی غرب می‌باشد. در این میان سوریه به دلیل اینکه روابط استراتژیکی با ایران و مقاومت در فلسطین و لبنان دارد بشدت مورد توجه این محافل می‌باشد. محافل آمریکایی و عربی با صراحت از امکان جداسازی سوریه از ایران و مقاومت و نیز از امکان انتقال گفت وگوها از حول محور تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی در سرزمین فلسطین به گفت و گو پیرامون صلح رژیم صهیونیستی با سوریه سخن گفته اند. موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن براساس آنچه دو روز پیش کریستین ساینس مانیتور نوشت در یک جمعبندی از تحولات سیاسی خاورمیانه اعلام کرد آمریکا از طریق عربستان حداکثر تلاش خود را برای همراه ساختن سوریه با آمریکا به کار بسته است که این همراهی مستلزم فاصله گرفتن از ایران است. این روزنامه آمریکایی با صراحت از تضعیف محور عربستان ـ مصر در خاورمیانه بعنوان دلیل اصلی شکست اسرائیل در مواجهه با مقاومت فلسطین ارزیابی کرده است.
اما درباره مذاکرات چهارجانبه ریاض و سفرهای پی در پی مقامات مصر، اردن و عربستان به دمشق باید ارزیابی دقیقی داشت چرا که موضوع مقاومت در خاورمیانه مبنای قدرت ایران و سوریه در خاورمیانه است و هرگونه خلل در آن می‌تواند تأثیرات بنیادی و درازمدت بر خاورمیانه بر جای بگذارد. برای بررسی این موضوع باید گفت:
۱ـ سوریه از سال ۱٣۴۶ از اشغال جولان و جبل الشیخ به دست رژیم صهیونیستی در رنج بوده است. این دو نقطه فقط جنبه استراتژیکی و اقتصادی ندارند بلکه نوعی دعوای هویت نیز برای دولت دمشق به حساب می‌آید و از این رو سوریه بارها تلاش کرده است تا از طریق جنگ یا گفت وگو این دو را بازگرداند. اینک سوریه خود را با یک «فرصت بین المللی» مواجه می‌بیند و می‌خواهد بخت آزادسازی جولان و جبل الشیخ را امتحان کند. از نظر بشار پیروزی مقاومت در غزه و پیروزی حزب‌الله در لبنان، «نیاز به سوریه» را تشدید کرده است. از سوی دیگر بشار اسد به بن بست رسیدن مذاکرات اعراب و اسرائیل پیرامون تشکیل دو دولت را یک زمینه خوب برای فعال شدن مذاکرات با سوریه و در نتیجه آزاد شدن جولان می‌داند. اما دمشق نوعاً در برابر این سوال که آیا سوریه حاضر است تغییری در روابط خود با مقاومت بپذیرد نوعاً پاسخ صریح نمی‌دهد ولی بر این نکته تأکید می‌کند که روند صلح بدون مشارکت‌دادن قدرت‌های منطقه‌ای از جمله حزب‌الله لبنان و حماس در فلسطین ممکن نیست.
۲ـ عربستان سعودی و مصر مذاکره با سوریه را با هدف مهار ایران و مقاومت عربی منطقه دنبال می‌کنند و گمان می‌کنند اگر سوریه را با اعطای امتیازات مالی و سرگرم کردن به وعده آزاد شدن بلندی‌های استراتژیک جولان از مقاومت جدا کنند، زنجیره مقاومت در منطقه شکسته می‌شود و دوباره جریان سنتی جهان عرب که بر «ناسیونالیسم عربی» ـ به جای اسلام ـ و «غرب» ـ به جای مردم خودـ استوار است، احیا می‌شود و اقتدار این دو کشور بازمی‌گردد. چندی پیش رئیس جمهور مصر در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد: ایران در حال بلعیدن خاورمیانه است و ما نمی‌توانیم سکوت کنیم. او اگر صراحت لهجه داشت می‌گفت اسلام‌گرایی خاورمیانه را تسخیر کرده و باید راهی را برای کنترل آن پیدا کرد. البته در عین حال باید گفت مصر و عربستان خود در درون به یک نزاع پنهان نیز مبتلا هستند. مصری‌ها خود را رهبر جهان عرب می‌دانند در حالیکه عربستان معتقد است این جایگاه طی سه دهه گذشته از میان رفته است.
٣ـ اردن و کویت در این معادله نقش مکمل را ایفا می‌کنند و خود موضوعیت چندانی ندارند البته حضور کویت تأکیدی بر اصالت نقش عربستان و حضور اردن تأکیدی بر اصالت نقش مصر در این تحرک عربی است. ملک عبدالله اردن و شیخ احمد الصباح کویت منافع کشور خود را در این محور تعریف کرده‌اند. بخصوص اردن انتظار دارد عربستان و کویت در دوره بحران اقتصاد جهانی او را دریابند.
۴ـ عربستان و مصر در این مذاکرات با مشکلات عدیده‌ای مواجه‌اند یکی از این مشکلات این است که از سوریه می‌خواهند که روابط نقد و موثر با مقاومت که اساسی ترین وجه اقتدار دولت سوریه را تشکیل می‌دهد، با وعده نسیه آزادی جولان معاوضه کند. بشار اگرچه جوان است ولی خوب می‌داند که مذاکرات، وعده‌ها و ژست‌های سیاسی دولت‌های عربی هیچگاه نتیجه بخش نبوده است. از این رو رئیس جمهور سوریه بر این نکته تأکید می‌کند که: «تفاوت‌هایی میان توافقنامه صلح و خود روند صلح وجود دارد.»
۵ـ آمریکایی‌ها بعد از جنگ ۲۲ روزه علیه غزه تأکید کرده‌اند که اسرائیل نمی‌تواند بجنگد و باید به روش‌های سیاسی برای بهبود شرایط خود فکر کند. در حال حاضر بعید است که آمریکایی‌ها به تضعیف جدی روابط ایران و سوریه از یک سو و روابط سوریه و مقاومت امیدوار باشند آنان معتقدند کافی است سوریه کمی تغییر مسیر بدهد و به موازنه رابطه بین دمشق و تهران از یک سو و دمشق و واشنگتن از سوی دیگر فکر کند. به اعتقاد آنان این موازنه به ایران نیز می‌آموزد که شتاب خود را در منطقه کم کند و به رژیمی تعاملی در خاورمیانه بیندیشد در این صورت التهاب کنونی ـ یعنی پیشروی اسلام گرایی در خاورمیانه و جهان اسلام ـ کاهش می‌یابد و امکان «مدیریت تحولات» برای آمریکا فراهم می‌شود. اما این موضوعی است که در حدود گمانه‌زنی آمریکایی‌ها، سعودی‌ها و... قرار دارد.
۶ـ یک طرف این ماجرا رژیم صهیونیستی است این رژیم در شرایط ضعف مفرط قرار دارد و لذا به هیچ روی جرأت و قدرت مذاکره پیرامون جولان را ندارد و اگر هم مذاکره می‌کند ـ به قول بشار ـ آماده انجام تعهدات توافق شده در مذاکرات نیست. رژیم صهیونیستی در تحلیل درونی خود معتقد است که واگذاری جولان به فروپاشی موجودیت او می‌انجامد کما اینکه عقب‌نشینی از غزه در سال ۱٣٨۴ را موجب فروپاشی امنیت خود ارزیابی می‌کند. با این وصف بسیار بعید است که عربستان بیش از وعده اقتصادی بتواند وعده‌های سرزمینی را برای سوریه محقق کند. از همین رو رئیس جمهور سوریه در مقابل ذوق زدگی مقامات مصر و عربستان با صراحت اعلام کرد: توافقنامه‌های صلح یک برگه بیشتر نیستند اما واقعیت این است که اینک ۵۰۰هزار فلسطینی در سوریه هستند که باید به خانه‌های خود بازگردند و جولان که باید به سوریه بازپس داده شود و تا آن موقع هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
۷ـ اما در عین حال نباید از کنار تحولاتی که حول محور مهار مقاومت دنبال می‌شود و بدون تردید یک پروسه آمریکایی ـ صهیونیستی است عبور کرد. مقاومت در جنگ‌های ٣٣ و ۲۲ روزه به پیروزی درخشان و اعجاز گونه دست یافته است ولی یادمان باشد برای آنکه در فرآیند سیاسی حزب الله بر توطئه گران غالب شود ۱۹ ماه ـ حد فاصل آغاز اعتصام تاریخی حزب‌الله در نیمه دوم آبان ۱٣٨۵ تا اجلاس لبنانی دوحه در آخر اردیبهشت ۱٣٨۷ـ تلاش کرد. برای خنثی کردن توطئه‌های سنگین سیاسی، درایت بیشتر و زمان بیشتری نیاز است این موضوعی است که دستگاه سیاست خارجی ما باید بیش از هر دستگاه دیگری به آن توجه کند.»

شباهت اندک مصوبه مجلس
روزنامه «جام جم» واکنش معاون برنامه‌ریزی رئیس جمهور را به بودجه‌ای که مجلس تصویب کرده شرح داده و نوشته است:
«معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور گفت: قانون مصوب بودجه سال ۱٣٨٨ مصوب مجلس شورای اسلامی شباهت اندکی با لایحه پیشنهادی دولت دارد.
امیرمنصور برقعی روز جمعه در گفتگو با ایرنا،‌ تصریح کرد: در مصوبه مجلس علاوه بر تغییر ساختار پیشنهادی بودجه که تأثیر جدی بر نحوه اجرای بودجه دارد ۱۴۴ مورد تغییر در بودجه‌های جاری دستگاه‌ها و ۱۲۹۵ تغییر در طرح‌های عمرانی ایجاد شده است. وی گفت: این تغییرات بر چگونگی و کیفیت پیشبرد بودجه در سال آینده توسط دولت تاثیر جدی دارد.
معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور به شاکله بودجه از حیث ساختاری پرداخت و گفت: هنوز به طور کامل برخی از تبعات درخصوص منابع و مصارف بررسی نشده است و برخی موارد در گزارش‌های بعدی خواهد آمد.
وی در عین حال تأکید کرد: تغییرات ساختاری در ردیفها، منابع، مصارف، شباهت به لایحه دولت را کم کرده است.معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور اعلام کرد: منابع پیش‌بینی شده در قانون بودجه ٨٨ توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی قابل تحقق نیست.
وی در واکنش به تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جهت ایجاد تغییرات در منابع ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها و کاهش ٨۵۰۰ میلیارد تومان از لایحه تقدیمی مجلس، گفت: ‌این عامل به عنوان مهم‌ترین تغییر در منابع ناشی از هدفمندکردن یارانه‌هاست. معاون رئیس‌جمهور تأکید کرد: ‌با کاهش این بخش از لایحه، موارد دیگری توسط مجلس شورای اسلامی به آن اضافه شده که از این محل نیست.
‏معاون رئیس‌جمهور با بیان این که براساس مصوبه مجلس، ‌لایحه پیشنهادی دولت حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان یعنی ۱۷ تا ۱٨ درصد، ‌تغییر ناشی از حذف و اضافه شدن در بودجه را در خود دیده، ‌تاکید کرد: ‌‌از این میزان مقرر شده بود، ۲۷۰۰ میلیارد تومان برای ۱۱۹۰ طرح استانی در نظر گرفته شود.
‏وی گفت:‌ اکنون موضوع حذف یارانه‌ها به صورت نسبی در نخستین گام و در سال‌جاری به دو شرکت گاز و برق (شرکت‌های فعال در عرصه گاز و برق) ‌آسیب جدی وارد می‌کند.از سویی براساس قانون، دولت ملزم به ثبات قیمت‌ها می‌شود و‌ ازسوی دیگر باید قیمت مواد اولیه آنها افزایش یابد.به گفته وی به موجب احکام دیگر، هزینه این شرکت‌ها افزایش می‌یابد درحالی‌که دولت براساس تکلیف بودجه اجازه پرداخت یارانه به این شرکت‌ها را ندارد که به همین دلیل بشدت آسیب می‌بینند و هر گونه آسیب وارده به آنها بر روی کارکرد و خدماتشان تأثیر می‌گذارد.
‏معاون رئیس‌جمهور همچنین گفت: براساس حکمی در قانون بودجه ٨٨، به دولت اجازه داده شده، ٨۵۰۰ میلیارد تومان را از هرجا که صلاح می‌داند، صرفه‌جویی کند.وی در توضیح مطلب خود گفت: ‌در پایان مباحث مجلس، وقتی تراز بین منابع و مصارف برقرار نشد و ٨۵۰۰ میلیارد تومان عدم تراز مشاهده شد،‌ مجلس ‌حکم داد دولت از هر جا که می‌خواهد، این مبلغ را کم کند.برقعی گفت: برای این کار، تنها یک انتخاب پیش روی دولت قرار داشت، یعنی این که تنها گامی که می‌توانست بردارد، این بود که از پروژه‌های عمرانی، بودجه‌ها را بردارد، موضوعی که به صراحت بیان نشده بود.
‏وی افزود: ‌در حالی که باید زیرساخت‌های سرمایه‌گذاری بخش خصوصی از سوی دولت فراهم می‌شد و همین یک بند به معنای آن است که باید دولت ٨۵۰۰ میلیارد تومان از منابع عمرانی خود را کاهش دهد.
‏وی افزود: ‌به طور قطع چنین اقدامی، تبعات خود را بر عرصه اقتصاد کشور بر جای می‌گذارد؛ به‌طوری‌که این آثار تنها به سال آینده ختم نمی‌شود و سال‌های بعد را نیز دربر می‌گیرد.»

چرا فرش‌ها، رنگ می‌دهد
دکتر عطاءالله مهاجرانی با عنوان «یک پرسش» در روزنامه «اعتماد ملی» نوشته است:
«در شهر «راسلو» در نزدیکی ژوهانسبورگ، مرکز پژوهشی وجود دارد به نام «رسولی‌سنتر»، کنفرانس دعا از سوی همین مرکز برگزار شده بود...
سرمایه‌گذار و بانی اصلی این مرکز یک بازرگان فرش است به نام ابراهیم. ابراهیم ۷۵ ساله به نظر می‌رسید. با نگاهی دقیق و برنده و صدایی بسیار آرام و خوش‌طنین. بیش از پنجاه سال است که با بازرگانان ایرانی داد و ستد دارد.
در دفتر ابراهیم برای صرف چای رفته بودیم. یک فرش ابریشم کاشان دویست ساله آورد. بر فرش عباراتی از نهج البلا‌غه نقش شده بود. فرش انگار بوی بهشت می‌داد! خواب رنگ‌ها و لطافت ابریشم حیرت‌آور بود. ابراهیم گفت من یک سوال دارم. گفتم بفرمایید! گفت: «پیش از انقلا‌ب که با بازرگانان ایرانی کار می‌کردم، خیلی کارم راحت بود چون به حرف آنها اعتماد می‌کردم. وقتی می‌گفتند فرش رنگ نمی‌دهد، واقعا رنگ نمی‌داد. هر مشخصه‌ای را که درباره فرش می‌گفتند، همان بود. اما حالا‌ همان نیست»!
پرسید چرا اینطور شده است؟ پاسخش را می‌دانستم اما در جست‌وجوی زبانی یا واژگانی بودم که بتوانم برایش درست توضیح بدهم. گفتم: «اولاً‌ پس از انقلا‌ب افرادی وارد این صنعت شدند که تجربه‌ای و سابقه‌ای و نام و نشانی در فرش نداشتند. شاید گمان می‌کردند که مدتی در صنعت فرش می‌مانند و بار خود را می‌بندند. گره جفتی و تقلبی را همین جماعت تشویق کردند و ضربه‌ای کاری به اعتبار فرش ما زدند. ابراهیم گفت: «یک نکته تازه برایت بگویم. در مواردی با گره جفت و نیمی هم روبه‌رو شده‌ام. شش تار نخ را در یک گره به هم تابانده‌اند. فرش دیگر مثل مقوای خیس می‌خواهد فرو بریزد.»
گفتم: «اما دلیل دوم مهم‌تر است. انقلا‌ب وقتی ماهیت اعتقادی و ایدئولوژیک پیدا می‌کند، کسانی‌که ارزش‌ها و رویکرد انقلا‌بی را نمی‌پذیرند و از سویی هم نمی‌خواهند وجهه مخالف یا معارض پیدا کنند، نقاب دیگری بر چهره می‌زنند. آنچه می‌نمایند و می‌گویند نیستند. این رویه در گذار سال‌ها تبدیل به نوعی رفتار غالب یا ملکه می‌شود. ملکه ذهنی و رفتاری، آن وقت اگر بازرگان فرش هم باشد، به ناگزیر چنان رفتار و منشی در کارش تاثیر می‌گذارد.»
ابراهیم گفت: «درست است پیش از این در بازار فرش محبت و اعتماد حاکم بود. الا‌ن فقط پول حرف اول را می‌زند.» صدای اذان نماز بلند شد و صدایی خوش از مسجدی که معماریش انسان را گویی به مسجد و مدرسه و زاویه غزالی پرواز می‌دهد. امام جماعت نامش نعیم بود با صدایی بسیار لطیف‌تر از سدیس...»

نقدی بر فیلمی که نمایش داده نمی‌شود
محمدعلی ابطحی معاون رئیس جمهور دوره اصلاحات در یادداشتی با عنوان: «سیاست‌های یک بام و چند هوایی» در روزنامه «اعتماد» نوشته است:
«دو روز پیش در یک نمایش خصوصی فیلم کتاب قانون مازیار میری به نمایش درآمد. چند ماه پیش در دفتر آقای میری من و یکی دو تا از دوستان فیلم را دیده بودیم. آقای خاتمی هم در جلسه دیگری رفته بود و فیلم را دیده بود. این فیلم با اینکه مجوز ساخت گرفته ولی پس از ساخت، نمایش آن ممنوع شده است. فیلم‌های دیگری هم این وضعیت را دارند. سیاست‌های ابهام آمیز و یک بام و چند هوایی سینمایی وزارت ارشاد خسارت‌های جبران ناپذیری را به سرمایه‌گذاری در این صنعت روا داشته است. من البته که منتقد سینمایی نیستم ولی می‌شد فهمید رفتار نماینده دولتی مذهب در فیلم با صدرنشینان امروز حکومتی چقدر مشابه است. گمان من بر این است، این بخش از فیلم ناخودآگاه توجه جامعه را به همین روند جاری در کشور منعطف می‌کند که مسائل حساس و مهم فراموش شده و بیت‌المال به نحو بی‌سابقه‌یی خرج اتینای شعارهای رئیس جمهور می‌شود و در همان حال گفته می‌شود برای رعایت مسائل شرعی حتی غذای روزانه را از منزل می‌آورند. به‌خصوص وقتی بسیاری از متولیان فرهنگی و سینمایی امروز هم تنها در همین اندازه، به رعایت حدود دینی و اخلاقی در سینما می‌توانند فکر کنند و طرح ارائه کنند، حتماً جلو پخش آن را می‌گیرند و وسایل لازم را هم دارند که در برابر تعهدی که همین وزارت خارجه برای سرمایه گذاری کرده است، سر بالا جواب دهند یا پاسخی ندهند. قسمت دیگر فیلم البته ماجرای خانمی است که به عنوان مترجم در هیات بوده و از هدایای هیات کتاب اخلاق شبر نصیب او می‌شود که دستورات اخلاقی و شرعی را در آن آورده است. وقتی آن خانم مسیحی مترجم مسلمان می‌شود و در قالب همسر یکی از اعضای هیات به درون خانواده‌های ایرانی می‌آید، به دلیل اینکه کتاب اخلاق شبر را خوانده و به آیات و روایات اخلاقی اسلامی پی برده و از فقه و دستورات دینی اطلاع پیدا کرده و همه را خیلی جدی گرفته، مواجه با تناقضات فراوانی می‌شود که قصد برخورد و رویارویی با آنها را دارد و طبعاً موفق نمی‌شود و ناامید به کشورش، لبنان بازمی گردد و در آنجا به دلیل همان باورهای جدی دینی به کمک جنگ زدگان لبنانی می‌شتابد. وجود این تناقض وقتی جدی می‌شود که اعضای مسلمان خانواده داماد در کنار بی‌تفاوتی در برابر گناهان بزرگی مثل غیبت و تهمت که رواج فراوان دارد، به مستحباتی مثل سفره اباالفضل و مراسم مشابه می‌پردازند. در این قسمت نیز رویارویی عمل به دستورات دینی و ریاکاری و فریب در برابر هم قرار دارد. اما نکته قابل تامل و نقد در این قسمت افراطی است که آقای میری در رفتارهای خانم تازه مسلمان شده، به نام دین نشان می‌دهد. آنچه او عمل می‌کند، در بسیاری از موارد اگر قرار باشد در جامعه عملی شود احیای تحجر و ریاکاری در کشور است. کاش در این قسمت افراط صورت نمی‌گرفت تا فیلم کاملی باشد. در هرحال این فیلم کار زیبایی است که امیدوارم بتواند در سال آینده با تحولاتی که در کشور به‌وقوع خواهد پیوست شاهد اکران آن باشیم.‏»

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست