یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات دوره دهم ریاست‌ جمهوری
کلید پیروزی در انتخابات
وزن سنگین آراء خاموش و تحریمی


رضا کیوانی


• با مقاسه آراء شهر تهران در انتخابات سال ۸۶ مجلس شورای اسلامی نتیجه جالبی بدست می آید:
۷۴ درصد آراء خاموش، تحریمی ها و طرفدارن عدم شرکت
۱۲ درصد اصولگرایان
۶ تا ۸ درصد اصلاح طلبان
۶ تا ۸ درصد کاندیدهای مستقل ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ فروردين ۱٣٨٨ -  ۲ آوريل ۲۰۰۹


۱- وزن سنگین آراء خاموش و تحریمی
بر اساس اعلام رسمی وزارت کشور در انتخابات سال ٨۶ مجلس شورای اسلامی، ۶ میلیون و ۵۷٣ هزار نفر در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر واجد رای دادن بودند، با اعلام نتایج انتخابات مشخص شد تنها ۱ میلیون ۷۴۰ هزار نفر، یعنی ۲۶ درصد مردم تهران در انتخابات شرکت کردند (این رقم خوشبینانه ترین آمار و با احتساب آراء سفید و امدادهای غیبی است) و ۷۴ درصد از شرکت در انتخابات سر باز زدند (آراء خاموش ، تحریمی ها، کسانی که امیدی به بهبود اوضاع ندارند و..).
با برآورد سرانگشتی از متوسط آراء کاندیدهای اصولگرایان (ائتلاف فراگیر اصولگرایان و جبهه متحد اصولگرایان) و نیز آراء کاندیداهای اصلاح طلبان (ائتلاف یاران خاتمی و کاندیدهای اعتماد ملی) مشخص می شود جریان راست حدود ۱۲ درصد آراء واجدین شرایط را بدست آورد و اصلاح طلبان نیز حدود ۶ تا ٨ درصد آراء را کسب کردند و حدود ۶ تا ٨ درصد آراء نیز مربوط به کاندیدهای مستقل بود(مجموع سه عدد می شود ۲۶ درصد). این نسبت ها در سایر کلانشهرها نیز با اندکی تفاوت بدست آمده است.
با مقاسه آراء شهر تهران نتیجه جالبی بدست می آید:
-    ۷۴ درصد آراء خاموش، تحریمی ها و طرفدارن عدم شرکت
-    ۱۲ درصد اصولگرایان
-    ۶ تا ٨ درصد اصلاح طلبان (اگر معتقد باشیم در انتخابات تقلب شده و آراء اصلاح طلبان بیشتر بوده، این درصد به ۱۰ خواهد رسید)
-    ۶ تا ٨ درصد کاندیدهای مستقل
مقایسه آراء نشان می دهد وزن گروه اول به تنهائی ۶ برابر پیروز انتخابات مجلس (جریان اصولگرایان) است، یعنی اصولگرایان با داشتن ۱۲ درصد طرفدار، پیروز انتخابات شدند درحالیکه مخالفان با داشتن ۶ برابر رای موفق به "استفاده موثر" از این پتانسیل بزرگ خود نشدند. در انتخابات آینده نیز وزنه اصلی (چندین برابر آراء هر کاندیدا) متعلق به آراء خاموش و ناراضی است و هر جریانی که برنامه ریزی درستی در بکارگیری این آراء داشته باشد پیروز قطعی انتخابات خواهد بود.

۲- چگونگی توجیه آراء خاموش به شرکت در انتخابات
آراء خاموشی که به دلیل سرخوردگی – مخالفت با ساختار کنونی – بی تفاوتی، در انتخابات شرکت نمی کنند به سادگی برای حضور و حمایت از کاندید اصلاح طلبان متقاعد نخواهند شد. به آنان باید دلایل قانع کننده و برنامه ای روشن نشان داد تا اعتمادشان را بدست آورد. به تصمیم گیرندگان وسران اصلاح طلبان توصیه می شود:
الف: استدلال "چون راست بد است به ما رای بدهید" در چندین انتخابات آزموده شده و شکست خورده است ، خواهشا دوباره آن را امتحان نکنند.(قابل توجه تاجزاده عزیز!)
ب: شعارهای سیاسی غیر قابل انجام توسط کسانی که بارها عقب نشینی و محافظه کاریشان در حافظه مردم ثبت شده نمی تواند انگیزه مناسبی برای تجدید نظر تحریمی ها باشد. (در انتخابات ٨۴ اصلاح طلبان پیشرو شعار عدم تمکین به حکم حکومتی سر می دادند اما سرانجام با قبول حکم حکومتی برای تائید صلاحیت دکتر معین باعث سرخوردگی بسیاری از طرفدارانشان شدند)
ج: داشتن برنامه روشن و عملی برای برون رفت از وضعیت فعلی همراه با استفاده از شخصیت های سیاسی خوش نام و امتحان پس داده که اعتقاد راسخ آنها به رفرم و صیانت از آراء مردم بر همگان ثابت شده(به عنوان مثال عبد الله نوری) می تواند بخش مهمی از آراء خاموش و تحریمی را به صحنه بیاورد و همانطور که گفته شد حتی بخشی از آراء خاموش و تحریمی به تنهائی نتیجه انتخابات را دگرگون خواهد کرد، به گونه ای که امدادهای غیبی نیز نتوانند کاری از پیش ببرند!
د: به عنوان استراتژی انتخاباتی میتوان گزینه های متعددی را مد نظر گرفت. یکی از این گزینه ها، کاندید نمودن یکی شخصیت حزبی مانند عارف/نجفی/محمدرضا خاتمی/... به همراه معاون اولی عبدالله نوری است. در این شرایط عملا کاندید اصلی عبد الله نوری خواهد بود و طیف گسترده ای از رفرمیست های تندرو و تحریمی ها از این ائتلاف حمایت خواهند کرد و از طرف دیگر شورای نگهبان با عارف / نجفی طرف خواهد بود و لذا جبهه مشارکت ترسی از رد صلاحیت کاندیدشان نخواهند داشت. البته آنچه هدف اصلی است همکاری و ائتلاف اصلاح طلبان (احزابی چون مشارکت- مجاهدین- ...) با جریان های تندروتر در جهت استفاده موثر از پتانسیل آراء خاموش بر علیه اقتدارگرایان است، که برای تحقق این هدف میتوان استراتژی های مختلفی از جمله پیشنهاد ارائه شده را بکار برد.

٣- استفاده از فرصت انصراف خاتمی
انصراف خاتمی در روزهای پایانی سال ٨۷ اگرچه تبعات منفی برای جبهه اصلاح طلبان و خصوصا طرفداران جوانش داشت اما با خود یک فرصت تاریخی نیز به همراه آورد. حضور خاتمی در انتخابات به آن صورتی که رخ داده بود فرصت هرگونه ائتلاف طرفدارن اصلاحات ساختاری و تحریمی ها با وی را منتفی کرده بود. خاتمی که با اصرار و التماس چندین ماهه طرفدارنش، با "بی میلی" پا به این عرصه گذاشته بود هرگز حاضر به پذیرفتن شروط و تضمین های تحریمی ها نبود و از طرف دیگر برای کاندیدی که با "منت" به انتخابات وارد شده است گذاشتن شرط برای ائتلاف به شوخی شبیه است. اما حالا که خاتمی رفته، جبه مشارکت به عنوان یک حزب سیاسی بالغ که تجربه انتخابات مجلس قبل و ریاست جمهوری ٨۴ را دارد آمادگی بیشتری برای ائتلاف با طرفدارن اصلاحات ساختاری و به صحنه کشیدن تحریمی ها دارد. طرفدارن خاتمی شامل گروه یاری – موج سوم و ... ، در صورت ائتلاف با طیف گسترده تحول طلبان ساختاری، سنگین ترین وزن را در انتخابات آینده خواهند داشت، البته ائتلاف به معنای "پذیرفتن شرایط ما توسط دیگران" نیست بلکه به معنای "پذیرفتن شرایط دو طرف" است.

٨ فروردین ۱۳۸۸
منبع: میزان


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست