یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۷ فروردين ۱٣٨٨ -  ۱۶ آوريل ۲۰۰۹


روزنامه «رسالت» با عنوان: «پرسش‌های بی‌پاسخ» نوشته است: «هندسه گفتمانی کشور در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری ترکیبی از کنش‌ها، واکنش‌ها و اندرکنشهای بازیگران سیاسی و دیالکتیک ساختاری-کارکردی آن با رفتار انتخاباتی رای‌دهندگان است. ماشین‌های حزبی استاندارد در جوامع مختلف با استارت موضع‌گیری‌های تصریح و تنقیح شده در قبال سیاستهای موجود وارد رالی رقابت‌های انتخاباتی می‌شوند. نوعاً اعتقاد بر این است که این دست موضع‌گیری‌ها پشتیبانی طیف گسترده‌ای از رای‌دهندگان را در پی دارد و لذا جریانات سیاسی با هدف گرفتن نقطه سیاه در دارت آرای خاکستری به اعلام مواضع و منافع می‌پردازند. در مرحله بعد ماشین‌های سیاسی، نامزد و یا نامزدهایی را معرفی می‌کنند که نماینده مواضع و منافع اعلامی باشند.
در این میان دیالوگهای حزبی کمک شایانی به تنویر افکار عمومی و تحلیل هندسه گفتمانی کشور در آستانه انتخابات دهم می‌کند. به همین منظور فرصت را مغتنم شمردیم با طرح پرسشهایی از دو نامزد اصلی جبهه دوم خرداد برخی ابهامات گفتمانی را مورد واکاوی قرار دهیم.‌
جناب حجت الاسلام کروبی یکی از نامزدهای اصلی جبهه اصلاحات تاکید کرده اند: «در کابینه من مجاهدین و مشارکت جایی ندارند.» اما مهندس موسوی نامزد دیگردوم خرداد در ایلام هنگامی که با سوال خبرنگار روزنامه «رسالت» درباره موضع وی نسبت به گروههایی چون مشارکت و مجاهدین که سابقه بی‌مهری با اندیشه امام (ره) را دارند مواجه شد این خبرنگار را دارای ذهنی بسته خواند و گفت: «نباید در خصوص احزاب قانونی به گونه‌ای صحبت کنیم که در مورد اسرائیل سخن می‌گوییم.»
با قرار دادن این دو گزاره کنار هم نتیجه منطقی این است که دوم خردادی‌ها به وضوح در مسیر یک کاسه کردن منافع و تالیف آنها با شکست مواجه شده اند، اما هنوز جای دو پرسش بی‌پاسخ از آقایان کروبی و موسوی وجود دارد که پاسخ به آنها می‌تواند به نوع تلقی مردم از این دو نامزد دوم خردادی و تحلیل هندسه گفتمانی کشور کمک کند.
اما پرسش از آقای کروبی به عنوان بزرگترین تجدید نظرطلب در جبهه دوم خرداد این است که اگر مخاطرات همراهی با مشارکت و مجاهدین بیش از فواید آن است -که حضرت عالی بنابر تجربه ٨ سال ریاست جمهوری خاتمی، ترجیح می‌دهید جایی در کابینه خود برای ایشان در نظر نگیرید- پس چرا تئوریسین پروژه خروج از حاکمیت یعنی عباس عبدی و برخی افراطیون دوم خردادی را در اردوگاه خود پناه داده‌اید و برای آنها مجالی جهت عرض اندام تدارک دیده‌اید؟
پراگماتیسم افراطیون در عصر بی اقبالی دوم خرداد به طور طبیعی آنها را به سمت مهدی کروبی سوق داد اما آیا وی که با این شداد و غلاظ، مجاهدین و مشارکت را به افراطی گری متهم می‌کند نباید از ورود آنها ممانعت می‌کرد؟ آیا این طیف تا پایان این رقابت نفسگیر در کنار کروبی باقی می‌مانند؟ و افرادی نظیر کرباسچی، عماد الدین باقی، نیلی، عبدی، قوچانی و... چه خوابی برای کروبی دیده اند؟ و...‌
اما پرسش از موسوی اینکه حمایت و نزدیکی بیش از پیش شما به مجاهدین و مشارکت اگر جنبه تاکتیکی دارد که با توجه به سوابق این جریانات بازی خطرناکی است و می‌تواند برای شما هزینه بر باشد؛ اما اگر نه این حمایت جنبه استراتژیک دارد با بخشی از مواضع اصولی شما مغایر است. شما اعلام کرده‌اید «هر فرد سالمی که می‌خواهد درون این نظام فعالیت سیاسی بکند باید مرز خود را با افرادی که مخالف امام(ره)، رهبری و قانون هستند مشخص کند.»‌
اصولگرایان نیز نمی‌گویند که حزب مشارکت و یا سازمان مجاهدین غیر قانونی هستند و یا اینکه از اسرائیل بدترند اما تجربه حضور خزنده این طیف در دستگاه اجرایی و تقنینی نشان می‌دهد که این دو حزب مرزبندی مشخصی با افرادی که مخالف امام(ره) و رهبری بودند، نداشتند. جریان دوم خرداد از آغاز تولد با یک گروه همزاد در برخی اوقات همخوان و در برخی مواضع ناهمخوان بوده است. یک جریان افراطی و برانداز از ابتدای پیدایش دوم خرداد در بسیاری از موقعیتها برای آنها هزینه بر و تهدید ساز بوده و حاضر نیست یک مرجعیت فکری و سیاسی را در بین دوم خردادی‌ها بپذیرد.‌
این جناح‌بندی نافرمان اشاره به یک سازمان غیر رسمی در درون جبهه دوم خرداد دارد که در نهایت منجر به چندپارگی سیاست‌های حزبی و گاه بروندادهای متناقض شده است. پروژه براندازی نرم، فشار از پایین، چانه زنی از بالا، عبور از حاکمیت یا خروج بر حاکمیت، نافرمانی مدنی، تلاش برای انقلاب مخملی در ایران و حتی ایده عبور از خاتمی به این بهانه که وی محافظه کار و تدارکاتچی است، محصول بیش از یک دهه همزادی با جریان دوم خرداد است.‌
جای بسی تعجب است که چگونه امروز شما پس از بیست سال سکوت، دم از تداوم همکاری و همراهی با این دوحزب سیاسی می‌زنید که حتی به آقای خاتمی نیز وفا نکردند. اتاق فرمان خروج از حاکمیت و استعفای دسته جمعی از مناصب و پستهای حکومتی و دولتی در دوره تسلط دوم خردادی‌ها -که حیات سیاسی نظام را با مخاطره روبرو کرد- در دل این دو جریان شکل گرفت. رای دهندگانی که امروز همراهی و نزدیکی شما با مشارکت و مجاهدین را به نظاره و تحلیل نشسته‌اند با توجه به اینکه یک بار هم سابقه استعفای شما را در زمان نخست وزیری به یاد دارند، چگونه می‌توانند امید داشته باشند که این دو جریان بار دیگر شما را در دولت دهم مجبور به استعفا و خروج از حاکمیت نکنند و کشور را به ورطه بی ثباتی سیاسی سوق ندهند.‌»

شگفتی‌های انتخابات این دوره
روزنامه «اعتماد» با عنوان: «شگفت‌انگیزان» نوشته است: «انتخابات ریاست جمهوری این دوره پر از شگفتی است و فقط مختص به یک جناح خاص هم نیست.
‏بحث کاندیداها و حمایت گروه‌ها و اشخاص کلاً به یک بحث پیچیده تبدیل شده است.
‏در جناح اصولگرا، همه هر کسی را به عنوان کاندیدا قبول دارند الا محمود احمدی نژاد را. هر روز نام یکی شنیده می‌شود؛ یک بار محسن رضایی، یک بار محمدباقر قالیباف و یک بار هم حسن روحانی و دیگران.
‏اما وضع در جناح اصلاحات تقریباً سرگیجه‌آور است. بعد از انصراف سیدمحمد خاتمی با آنکه همه فکر می‌کردند انتخاب آسان‌تر شده اما سرگیجه بیشتر شده و هرکسی دور خودش می‌چرخد. خصایص و ویژگی‌های میرحسین موسوی و مهدی کروبی آنقدر به هم نزدیک است که بسیاری مانده‌اند در بین انتخاب.
‏همین سرگشتگی هم باعث رویدادهای جالبی شده است. چند ماه پیش که هنوز سیدمحمد خاتمی کاندیدا بود و حزب کارگزاران سازندگی هم تصویب کرده بود که از وی حمایت کند، یکدفعه دبیرکل این حزب یعنی غلامحسین کرباسچی به دفتر مهدی کروبی می‌رود و می‌شود رئیس ستاد شیخ اصلاحات. ‏بعد که خاتمی انصراف می‌دهد و از میرحسین موسوی حمایت می‌کند، حزب کارگزاران به گفته هدایت آقایی سخنگوی حزب طی مصوبه یی به سمت میرحسین خواهد رفت اما در خبرها می‌آید عطریانفر عضو شورای مرکزی کارگزاران هم نزد کروبی رفته است. علامت تعجب که بزرگ‌تر می‌شود، شنیده می‌شود نجفی دیگر عضو حزب کارگزاران هم قصد کروبی کرده است. در این شرایط که دهان‌ها از شدت تعجب بسته نمی‌شده، همگان با وجود اعلام حمایت بسیاری از روحانیون سرشناس عضو مجمع روحانیون مبارز و سابقه دوستی دیرینه کل اعضا با شیخ اصلاحات در انتظار حمایت مجمع روحانیون مبارز از مهدی کروبی بودند اما بهس یکباره این تشکل روحانی نیز بیانیه یی صادر می‌کند و به کمک میرحسین می‌شتابد اما برای اینکه سرگیجه‌ها کامل‌تر شود، محمدعلی ابطحی عضو شورای مرکزی این تشکل هم سراغ کروبی می‌رود تا مشاور عالی وی شود؛ مدام هم مقاله می‌نویسد و رفتار انتخاباتی میرحسین را نکوهش می‌کند.
‏اینها که تمام ماجرا نبود. کرباسچی رئیس ستاد انتخاباتی کروبی، عطریانفر را با خود همراه می‌کند تا به جلسه‌یی برود؛ جلسه‌یی که از قضا‌هاشم آقاجری عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و علوی تبار روشنفکر نزدیک به جبهه مشارکت و احمد قابل عضو جبهه مشارکت هم در آن حضور داشتند. سازمان و مشارکت که از میرحسین موسوی حمایت کرده بودند و کرباسچی و عطریانفر هم که با کروبی بودند. اما موضوع جلسه‌یی که این جمع به آن دعوت شده بودند، چه بود؟ این جلسه معروف، جلسه دیدار با عبدالله نوری بود و جالب آنکه احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان ادوار، عبدالله مومنی سخنگوی ادوار و تعدادی از اعضای دفتر تحکیم وحدت هم در آن حضور داشتند تا در خصوص حضور دوباره شیخ خاموش به مشورت و تبادل نظر بپردازند اما صحبت‌هایی که در آنجا شد آنقدر تعجب برانگیز بود که عبدالله مومنی سخنگوی سازمانی که دعوت کننده اصلی عبدالله نوری برای کاندیداتوری در انتخابات بود، ترجیح داد به طنز بگوید دیگر موافق حضور شیخ خاموش نیست.
چه آنکه هم رئیس ستاد کروبی از نوری به صورت جدی دعوت به حضور کرد و هم علوی تباری که در زمان کاندیداتوری خاتمی تندترین نقدها را به حضور احتمالی نوری وارد کرده بود. اینجا بود که پازل شگفتی‌های این انتخابات تکمیل‌تر از گذشته شد. اما شگفتی‌ها باز به اینجا ختم نشد. میرحسین موسوی که مورد حمایت خاتمی است و بسیاری از احزاب اصلاح طلب که در بالا هم به آن اشاره شد از وی حمایت کرده اند، در ستادهای استانی‌اش بیش از آنکه اصلاح‌طلبان دیده شوند اصولگرایان رفت و آمد می‌کنند.
در گیلان رئیس ستاد موسوی کاندیدای آبادگران در انتخابات مجلس هشتم است و دبیر انجمن اسلامی دانشگاه گیلان که عضو طیف شیراز است و در تمام این سال‌ها به جای ارتباط با جبهه اصلاحات با بسیج و جامعه اسلامی ارتباط داشته، دیگر عضو ارشد این ستاد است. در بوشهر اما وضع جالب‌تر است. فردی که رئیس ستاد شده روز قبل از انتخابش به ریاست ستاد بیانیه یی علیه دادفر نماینده مردم بوشهر در مجلس ششم می‌نویسد و حسابی از خجالتش درمی‌آید و فردای انتخابش یعنی به مدت تنها دو روز با وی تماس می‌گیرد و حلالیت می‌طلبد و از وی می‌خواهد در کنار هم برای میرحسین موسوی کار کنند. تا همین جای داستان فعلاً بس است. ادامه داستان را باید طی روزها و هفته‌های بعد دید و منتظر ماند این پازل شگفتی‌ها در روز ۲۲ خرداد کامل شود. فقط امیدوارم این بار شگفتی از جنس شگفتی دوم خرداد ۷۶ باشد.»

بررسی وضع انتخاباتی اصولگرایان
روزنامه «سیاست روز» در بررسی وضع انتخاباتی اردوگاه اصولگرایان با عنوان: «اصولگرایان انتحار سیاسی نمی‌کنند» نوشته است: «مهمترین و حیاتی‌ترین کاری که اصولگرایان باید در عرصه آرایش انتخاباتی خود انجام دهند دوری از تعدد کاندیداهای انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری است.
در روزها و هفته‌های گذشته شاهد حمایت‌های گسترده جریان‌های سیاسی اصولگرا از احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کنونی بوده‌ایم.
گرچه صداهایی از گوشه و کنار شنیده می‌شود که محسن رضایی با همان شعار دولت ائتلا‌فی خود کاندیدا خواهد شد و یا ولا‌یتی نیز گزینه دیگر اصولگرایان در عرصه انتخابات است و دوباره بحث حضور قالیباف را مطرح می‌کنند، در صورتی که خود او اعلا‌م کرده است کاندیدای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری نخواهد شد، اما سیاست انتخاباتی اصولگرایان همچون انتخابات دوره دهم اجماع بر سر یک کاندیدا، بهترین سیاست انتخاباتی است که می‌توان اتخاذ کرد.
فضای کنونی انتخاباتی کشور به واسطه رئیس‌جمهور بودن کاندیدای اصلی اصولگرایان به نفع این جبهه رقم خورده است و اصلا‌ح‌طلبان نیز به این امر واقف هستند، عدم دسترسی اصلا‌ح‌طلبان به یک نامزد واحد یکی از بزرگترین مشکلا‌ت این جبهه است که تا پایان نیز به آن دست نخواهند یافت.
اما اصولگرایان تاکنون گرچه با قاطعیت کامل حمایت خود را از کاندیداتوری احمدی‌نژاد اعلا‌م نکرده‌اند، شاید باید این سیاست را یک سیاست انتخاباتی دانست؛ اما بارها گفته‌اند که بهترین گزینه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم احمدی‌نژاد است.جبهه پیروان خط امام و رهبری پیش از این گفته بود که کاندیدای اصلی اصولگرایان قطعا تا پایان فروردین ماه معرفی می‌شود.
پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که گزینه جبهه پیروان خط امام و رهبری که شامل احزاب و گروه‌های اصولگرا است، احمدی‌نژاد است.
محسن کوهکن که نایب رئیس دوم جبهه پیروان است گفته؛ هیچ گروهی از مجموعه ۱۴ تشکل عضو جبهه پیروان تا به حال به کاندیدایی غیر از احمدی‌نژاد نرسیده‌اند.
از اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان هر ازگاهی صدایی بلند می‌شود که بین اصولگرایان در انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تردید وجود دارد.
اما به نظر می‌رسد شک و تردید بیشتر در اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان دیده می‌شود و آنها بر سر دو راهی میرحسین ـ کروبی باقی مانده‌اند و هر کدام از شخصیت‌ها و احزاب اصلا‌ح‌طلب پشت سر یکی از این کاندیداها قرار گرفته‌اند.
اما این رویه در جبهه اصولگرایان وجود ندارد و دیده نمی‌شود که کاندیدای دیگری از اصولگرایان باشد که احزاب راستگرا بخواهند به حمایت از کاندیدای دوم خود بپردازند.تجربه خوب و مثمرثمر انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، سابقه خوبی برای اصولگرایان است که همان رویه را اتخاذ کنند.
با توجه به این که حداد عادل نیز گفته است؛ «تاکید اصولگرایان برای معرفی یک نامزد در انتخابات ریاست جمهوری به خاطر افزایش عقل است نه کمبود چهره شاخص اصولگرایان.
از مجلس شورای اسلا‌می به ویژه فراکسیون اصولگرایان نیز شنیده می‌شود گرچه هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده است اما گزینه اصلی این فراکسیون احمدی‌نژاد است.
فراکسیون‌های دیگری همچون فراکسیون انقلا‌ب اسلا‌می نیز که به تازگی تشکیل شده، اعلا‌م کرده کاندیدای مورد حمایت این فراکسیون احمدی‌نژاد خواهد بود.حسینیان رئیس فراکسیون انقلا‌ب اسلا‌می مجلس نیز با بیان این که احمدی‌نژاد کاندیدای نهایی اصولگرایان است گفت: «مطمئنا در نهایت همه اصولگرایان هم به این نتیجه می‌رسند.»
وی حتی قاطعانه گفته است که «قطعا احمدی‌نژاد در همان مرحله اول با رای قاطعی پیروز انتخابات می‌شود.»
برخی از افراد و شخصیت‌های سیاسی اعتقاد دارند که اصلا‌ح‌طلبان که هنوز کاندیدای واحدی ندارند و پیش‌بینی می‌شود که به کاندیدای واحد هم نرسند و در مقابل اصولگرایان نیز هنوز نامزد رسمی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی نکرده‌اندو این فضای انتخاباتی به نفع محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کنونی خواهد بود...»

پدر صنعت هسته‌ای کشور کیست؟
احمد قریب‌گرکانی معاون سابق سازمان انرژی اتمی نوشته‌ای در باب صنعت هسته‌ای کشور در روزنامه «اطلاعات» دیروز دارد. این نوشته با عنوان: «پدر صنعت هسته‌ای کشور کیست» را در پی می‌خوانید: با ادای احترام به یکایک هزاران عزیزی که آنچه داشتند در طبق اخلاص به پای مردم خود نثار کردند. سلام به عزیزانی که در سنگر کار و سازندگی بی‌مزد و منت، خالصانه و صادقانه در خدمت سر از پا نشناختند و به فضل پروردگار هیچ را به همه چیز مبدل ساختند. اینان خواب و راحتی، هستی و نیستی، تاریکی و روشنی را بی‌محابا از حمله و هجمه برای رسیدن به سرمنزل معشوق واگذاشتند و در پیمایش آن چیزی کم نگذاشتند.
فرصت کوتاهی دست داده تا دمی در محکمه عدل و انصاف درون دل به مشاهده‌گری در عرصه انرژی اتمی کشور بپردازیم. گرچه سخت و دشوار است ولی چون دیگران مطرح کرده‌اند گریزی از آن نیست. به هرحال مطلب این است که در گذر این عرصه، زمانی متجاوز از ۴۰ سال خون دلهای فراوان خورده شد تا میوه دانش هسته‌ای و فن‌آوریهای آن فقط به سرآغاز هستی و موجودیت خود برسد که هنوز هم راه زیادی باقی است و فقط پاسی از شب گذشته است.
برادران باید بدانند که راکتور تحقیقاتی تهران در دهه ۱٣۴۰ خود مبدأ تحولات بسیار بوده است و ریشه آغاز راکتورهای قدرت با مطالعات کامل آن به قبل از ۱٣۵۰ (زمانی که سازمان انرژی اتمی وجود نداشته است) برمی‌گردد. فاصله سالهای ۱٣۵۷-۱٣۵٣ شاید دوران طلایی انرژی اتمی باشد که به دلیل بلندپروازی نابخردانه آن زمان به سرانجام میوه دادن نرسید. ولی آنچه در فاصله ۱٣۶٨-۱٣۵٣ و بعد از آن در دو دهه معجزه‌آسای انقلاب و در دهه سوم اتفاق افتاد کم مهم نبود. انسداد کامل فعالیتها، انبوه دعاوی حقوقی خارجی و داخلی،‌ وجود ابهامات و التهابهای فراوان ناشی از انقلاب، غیبت دائمی و غیردائمی متخصصین سازمان، حذف بسیاری از همکاریهای علمی و فنی، ابطال سرمایه‌گذاری‌های آموزشی، نبود انسجام: سازمانی، برنامه‌ای، نیروی انسانی و امکانات مالی و باقی ماندن نیروهای اندک چه کار می‌بایست می‌شد؟ امید است خوانندگان محترم مقاله اهتمام و صیانت از غرور ملی را مطالعه کرده باشند. در عین حال حتماً و به هرحال شاید تاریخچه و شرایطی از نیازمندی‌های رشد انرژی اتمی را در برخی از منابع ملاحظه کرده‌اید. مطمئن هستم اگر نیم‌نگاهی هم انداخته باشید: فرمی‌ها، کورچاتف‌ها، بابا‌ها و قدیرخان گرچه شرایط خیلی آسانی نداشتند ولی شرایط آنان در مقایسه با شرایط فوق برای آنچه که باید انجام می‌دادند زمین تا زمان فاصله داشته است.
برداران عزیز شما بهتر می‌دانید که در دهه‌های اول انقلاب قرار نبود چیزی در بوق و کرنا شود. انشاءالله دین و اخلاق به ما اجازه ندهد از این گونه خلاء طبیعی آن زمان سوء برداشت کنیم. شاید کسانی در ده‌ها پروژه بوده‌اند که خانواده آنان هم از کم و کیف حتی اسم عاریتی پروژه‌ آنها به دلیل فوق بی‌خبر بودند. بدون هیچ انگیزه معنوی و مادی، که شما اکنون برخوردارید، ذره‌ای در حق آنان مرعی نمی‌شد به جز آنچه در ایمانشان استوار می‌گشت.
طی همین سالیان تمام فعالیت‌های مربوط به صنایع سوخت‌های هسته‌ای آغاز گردید، راکتورهای هسته‌ای تحقیقاتی جدید در کنار راکتور تهران به اضافه شتاب‌دهنده‌های متعدد برای انواع بهره‌برداری‌های پژوهشی و تولیدی و کاربرد آنها در پزشکی، توسعه کشاورزی، و بهبود تولیدات صنعتی پدید آمدند. در سال ۱٣۶۵ انبوه رادیوایزوتوپها پس از اخذ مجوزهای داخلی، خارجی به لحاظ علمی و بهداشتی به مراکز مصرف روانه شدند. پیدایش و تشکل ده‌ها مرکز تحقیقاتی با وظایف پژوهشی و صنعتی متعدد و متنوع تخصصی و پیشرفته رخ داد. طی همین دهه فعالیت‌های اکتشافی، روش‌های صنعتی تغلیظ تولید اورانیم کنسانتره در سطوح آزمایشگاهی، نیمه‌صنعتی، مراحل تبدیل اورانیم (UCF) در سطوح آزمایشگاهی و نیمه‌صنعتی، احداث آزمایشگاه و کارگاه ساخت قرص اورانیم حتی دسترسی به تعداد زیادی از واحدهای غنی‌سازی در همین دهه، همگی حاکی از دست‌یابی به دانش‌ها و فن‌آوری‌های بزرگ هسته‌ای در آن زمان است. در دهه دوم انقلاب اسلامی نه تنها فعالیت‌های فوق نهادینه گردید بلکه طراح‌های بزرگ صنعتی، انتخاب سایت‌ها و در مواردی ساخت پروژه‌ها نظیر راکتورهای تحقیقاتی اصفهان، تهیه سوخت جدید راکتور تهران، ساخت پایلوت پلنت کیک زرد تهران (دهه اول) و طراحی آمادگی اجرایی پروژه کیک زرد بندرعباس، امضای قرارداد نیروگاه با چین (که به دلیل امنیتی منتفی شد)، امضاء و آغاز عملیات نیروگاه بوشهر، تهیه دانش فنی، طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی و تفصیلی آب سنگین همه و همه بخشی از فعالیت‌های دو دهه اول انقلاب اسلامی به اضافه حل و فصل انبوهی از دعاوی حقوقی میراث گذشته سازمان بوده است.
برادران عزیز کمی منصف باشید کدامیک از پروژه‌های فعلی که شما فقط خود را بانیان آن می‌دانید به نحوی ریشه عمیق در دو دهه اولیه و قبل از آن نداشته است و کدام فقط حاصل طرح، اندیشه ده سال اخیر جنابان بوده است. ولی بدانید روندگان اصیل این راه هم کمتر چنین جرأتی را به خود داده‌اند که شما می‌دهید. چرا که آنان نیز منطق فرمایش مولا علی را می‌دانستند که این همان شائبه‌ای را ایجاد می‌کند که «هیچ کاخی ساخته نمی‌شود مگر کوخ‌های فراوانی به وجود آید» حتماً شما نمی‌خواهید زحمات دیگران نزدیک به نیم قرن را نادیده و یا فراموش کنید. انشاءالله راهی را برویم که به رشد همدیگر در حوزه‌های شغلی خود کمک کنیم. باشد تا سیاستمدار حرف عالم را نزند گرچه برعکس آن می‌تواند بلااشکال باشد. در آخر مایلم فقط یکی از نامه‌های جناب آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر محبوب زمان را خطاب به ریاست وقت سازمان به نظر مبارک برسانم.
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر امرالهی ریاست محترم سازمان انرژی اتمی
نامه مورخ ٣۰,۱/۶۶ جنابعالی و گزارش پیوست آنرا ملاحظه کردم و از موفقیتهای برادران دانشمند خود اطلاع یافتم. افتخاری که از شنیدن خبر این پیروزیها به انسان دست می‌دهد قابل توصیف نیست. انسان احساس می‌کند دیروز داستانهایی از عزت بر روی پای خود ایستادن شنیده بود و امروز جلوه‌های آن را می‌بیند. انسان خیال می‌کند دستان برادران ما شاخه‌های درخت استقلال‌خواهی این مردم است که به ثمر می‌نشیند، انسان وقتی این دستهای توانا را می‌بیند قدرت اسلام را می‌بیند و با خود می‌گوید نیل به تمامی آرمانهای بلند انقلاب امری شدنی و بلکه قطعی است.
برادران ما که از دستان خالیشان معجزه سر می‌زند طلایه‌داران رجعت فر اسلام هستند.
برادران من اگر غربی‌ها از انجام آنچه شما کرده‌اید عاجز باشند جای تعجب نیست، شما خدا و اسلام و ملتی بزرگوار و زاینده را پشتوانه دارید، تعجب از ماست که قرنها خفتیم و اجازه دادیم فارابی‌ها و خواجه‌نصیرها و ابن‌سیناهایی که صلب جامعه اسلامی حامل بود بزاز و نجار و کفاش شوند. امروز که به لطف اسلام بیدار گشته‌ایم آن صلب زاینده شما را به ما داده است که امیدوارم افتخارات آینده جهان اسلام و دنیای علم باشید.
برادران من هدفهای بزرگی که اسلام پیش روی ما قرار داده است همتهای بلند می‌طلبد که شما دارید، به آنچه پیش از این انجام داده‌ایم راضی نمی‌شویم و از آنچه ناممکن می‌نماید ناامید نمی‌گردیم و هستی را رفیق دینی خویش می‌بینیم. رفیقی که رازهای خود را با ما در میان خواهد گذارد.
در انتظار شنیدن خبر موفقیت‌های جدید شما هستم.
میرحسین موسوی
نخست‌وزیر
۱۵,۲/۶۶

صرفه‌جویی در انتشار پول و شبه پول
دکتر عطاءالله مهاجرانی با عنوان: «تصمیم‌های عجیب و غریب در سال صرفه‌جویی» در روزنامه «اعتماد ملی» نوشته است: «یکی از روشنترین و مهمترین مصادیق صرفه‌جویی در کشور، صرفه‌جویی در انتشار پول و شبه پول است. مهمترین کار دستگاه‌های اقتصادی دولت، بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار و وزارت اقتصاد همین کار حساس و تعیین کننده است.
در تیرماه سال گذشته، آقای مظاهری رئیس سابق بانک مرکزی که خودش نمادی از صرفه‌جویی در مدیریت بود. سمیناری در باره حفظ ارزش پول برگزار کرد. در آن سمینار که آیت‌الله حائری امام جمعه سابق شیراز هم نکات بسیار مهمی را مطرح کرده اند. در باره مبانی نظری حفظ ارزش پول به تفصیل صحبت شده است. یکی از نکته‌ها این بود.
پول کالا نیست. ارزش اعتباری دارد و کاهش ارزش آن (افزایش حجم نقدینگی) خیانت به مردم است.
فرض کنید شما حقوق ثابتی دارید. معلم و کارگر و کارمند هستید. دولت در همین فصل آخر کاری‌اش تصمیم می‌گیرد، نه هزار میلیارد تومان اسکناس چاپ کند. نمی‌دانم چنین حجمی از اسکناس چه درصدی از حجم نقدینگی را در بر خواهد گرفت. فقط می‌دانم همان گونه که دولت فعلی معتقد است از همه دولت‌های پیشین بیشتر کار کرده است. می‌توان گفت در انتشار اسکناس این ادعا کاملا درست است. دولت فعلی متکی بر در آمد‌های کلان نفت، تا توانست اسکناس چاپ کرد. تا دید شورای پول و اعتبار مزاحم است، شورا را حذف کرد. تا ‌دید رئیس بانک مرکزی گوش به فرمان نیست، دوره مدیریت بانک مرکزی شد یک ساله.
از روز روشن‌تر است که اقتصاد ما دچار رکود تورمی است. در چنین شرایطی انتشار اسکناس بدون پشتوانه تولید، آن هم در شرایط انجام واردات بی مهار، با سال صرفه‌جویی چه نسبتی دارد؟
کانون صرفه‌جویی می‌بایست رفتار دولت باشد. در دولت هم مهمترین صرفه‌جویی صرفه‌جویی در انتشار اسکناس است. نمی‌توان از سویی از اعلام سال جدید به عنوان سال صرفه‌جویی تجلیل کرد و از سوی دیگر چنین تصمیم‌های تعیین‌کننده و ویران کننده‌ای گرفت. تصمییم به انتشار اسکناس، اگر چنان که گفته می‌شود، بدون نظر شورای پول و اعتبار و رئیس و دبیر کل بانک مرکزی اتخاذ شده باشد. بایست مورد توجه مجلس قرار گیرد. حال که مجلس دارد کم کاری‌ها یا رکود در دستگاه سیاست خارجی را جبران می‌کند و سفرا را به مجلس احضار می‌کند! این داستان انتشار اسکناس، که برغم قوانین پولی و بانکی انجام می‌شود، حساسیت بیشتری دارد.
تصمیم دیگر یا وعده دیگر دولت، موضوع تعطیلات زمستانی است! اولا معلوم نیست این دولت تا زمستان آینده بر سر کار باشد. ثانیا سال صرفه جویی بود، نه اعلام تعطیلات تازه. یک مقایسه اجمالی با دیگر کشورها، به خوبی نشان می‌دهد که تعطیلات در کشور ما از هیچ کشوری کمتر نیست.
در هیچ کشوری، در شرایط عادی،گمان نمی‌کنم دولت بین‌التعطیلات را تعطیل اعلام کند. حالا با این همه تعطیل و بین‌التعطیلات، قرار است تعطیلات زمستانی هم انجام شود. به گمانم در این مورد هم مجلس باید به داد کشور و دولت برسد. و اجازه ندهد که اداره کشور دچار مدیریت باری به هر جهت شود.
در باره تصمیم به لغو رساله‌های پژوهشی دانشگاهی، در دوره کارشناسی ارشد، به عنوان صرفه جویی! بعدا برایتان می‌نویسم. آن هم از زمره صرفه جویی‌هایی ست
که تنها از نگاه وزارت علوم فعلی می‌توان تفسیر کرد.»

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست