اول ماه مه و معضل اساسی طبقه کارگر!
عبدالله شریفی
•
این روز میگوید کار مزدی نباشد، میگوید استثمار ممنوع است، میگوید دولت و سرکوب گری نباشد، میگوید خرافه مذهب و جهالت و نفرت و تفرقه های ملی موقوف، میگوید ستمکشی جنسی ممنوع، میگوید ما همه از کودک و جوان و پیر، از زن و مرد یکسان هسیتم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣۰ فروردين ۱٣٨٨ -
۱۹ آوريل ۲۰۰۹
روز جهانی کارگر نزدیک است. ما در آستانه روز همبستگی جهانی طبقه کارگر هستیم. روزی که سالیان است طبقه کارگر جهان، علیه نظام سرمایه داری خیابانها را تحت سیطره خود در میاورد.
در این روز موج انسانی در ابعاد جهانی براه می افتد تا آرزوهای انسانی بشریت معاصر را برای لحظاتی نمایندگی کند۔ قاعدتا در این روز، علیرغم هویت تراشی های قلابی، علیرغم رقابت و کینه و نفرت درست کردن، در ورای معماری افکار روزانه دستگاه سازمانیافته سرمایه داری، گوشه ای از اتحاد و همبستگی شورانگیز به نمایش در میاید. در این روز، مرزها و هویتهای جعلی ملی و مذهبی و جنسی و هر گونه خرافه را در فضای انسانی همبستگی، برای ساعاتی ذوب میکنیم. به آنچه که قرار است ما را از طریق قانون و شرع و ارتش و سازمان عظیم افکار سازی تعریف کنند، وقعی نمی نهیم و چهره انسان نوعدوست، رفاه طلب و آزادیخواه را به نمایش میگذاریم.
در این روز در کنار هم و دست در دست هم علیه نظام بردگی مزدی، علیه استثمار و جنگ و ترور، علیه کشتار و شکنجه، علیه فقر و بیکاری، علیه تبعیض و ستم برای یک لحظه سیمای انسانی جامعه را تجربه میکنیم. در این روز حداقل برای چند ساعاتی در سایه قدرت متحد خود از تصویر از خود بیگانه شده انسان، فاصله میگیریم.
اما در دنیای واقعی امروزی در دنیای فقر و بحران و جنگ و ویرانی در دنیای مسخ انسانیت نظام سرمایه، نمیتوان تنها به شورانگیز بودن همبستگی این لحظات خیال خود را آسوده کرد۔ پیام این روز در غبار و تیره گی جهالت و خرافات گرفته نشده است. ریشه هایش در اسطوره و افسانه نیست. زنده است. امروزی است. مادی است و قطعا ریشه درمسائل ضروری امروز دارد۔
این روز میگوید کار مزدی نباشد، میگوید استثمار ممنوع است، میگوید دولت و سرکوب گری نباشد، میگوید خرافه مذهب و جهالت و نفرت و تفرقه های ملی موقوف، میگوید ستمکشی جنسی ممنوع، میگوید ما همه از کودک و جوان و پیر، از زن و مرد یکسان هسیتم و۔۔۔۔
این نه گفتن ها را باید در قالب اتحادی پایدار و تشکل و افق طبقاتی مادیت پیدا کند۔
امروز بحران اقتصادی جهانی نظام سرمایه داری بار سنگین خود را بر دوش طبقه کارگر انداخته است۔ طبقه کارگر و میلیاردها انسان محروم جامعه بشریت در نا امن ترین شرایط قرار داده است۔ سیر بیکاری و ابعاد فقر با شتابی غیر قابل تصور بر جهان گسترده شده است۔ تعرض به معیشت کارکنان جامعه و سرکیسه کردن دسترنج طبقه کارگر ، عقب راندن بیشتر سیاسی و اقتصادی امری است که نظام بورژوازی بدنبال آن است۔
ادعاهای موجود دول قدرتمند در مورد این بحران سراپا دروغ و غیرواقعی است۔ بشریت تاکنون به این اندازه توان تولیدی و قدرت خلاقیت نداشته است، هم اکنون نعمات مادی تولید شده دست بشر قادر است که کل این کره خاکی را به بهشت مبدل کند ۔ اما ولع و حرص استثمار بیشتر و بیشتر، آز و طمع سودآوری روزافزون، از یکسو و مبارزه برای بقا و تلاش برای حداقل معیشت از سوی دیگر تناقضی ذاتی این نظام است۔
مهم ترین معضل امروز که در واقع بزرگترین ضعف طبقاتی طبقه کارگر است، مساله فقدان ابزار اتحاد و مبارزه و دنبال نکردن افق طبقاتی است۔ این مصاف اساسی پیشاروی با این بحران جاری ضروری تر شده است۔ بعید نیست امسال اول مه با تحرک ریاکارانه و هدفمند جناح چپ بورژوازی در جهت اشاعه فضای تسکین دهنده به مارش های اول مه مواجه شود۔ افزایش جمعیت و مارش های قدرتمند در سطح جهان ممکن است اما در غیاب افق طبقاتی و حزب کارگری مسیر آن را قطعا جریانات و زوائد "فعال" شده دوران بحران در بستر غیرکارگری تعیین خواهند کرد۔
در این روز طبقه کارگر علیه نظام مزدی، علیه استثمار و علیه نظام نابرابر سرمایه داری اعتراض میکند. جناحهای متفاوت بورژوایی نیز بیکار نخواهند نشست، قصد دارند حرکت این روز را بی ضرر و جشن برای آرزوهای دست نیافتنی تبدیل کنند. اردوی خود را سازمان میدهند تا خصلت آنرا از محتوی تهی کنند. اگر دستشان برسد، بر این مارش انسانی خون می پاشند و اگر توازن اجازه نداد خود را طرفدار کارگر و جامعه جا میزنند. کسانی که در روزهای که جبهه مردم دست بالا دارد دم از کارگر میزنند در دوران اختناق و سرکوب در دوره عقب نشینی جبهه آزادیخواهی شمشیر از رو میبندند و حتی مخالفان خانوادگی جبهه خود را به اتهام هواداری طبقه کارگر سرکوب میکنند. نمونه های تاریخی در جهت صحت این ادعا فراوان است، برای نمونه به یک تجربه معاصر اکتفا میکنم . همه کسانی که سن و سالشان قد میدهد و به یاد دارند که در روز اول مه ١٣٥٨ خمینی سر دسته قداره بندان لمپن اسلامی گفت "... لاکن در این روز خدا هم کارگر است ..." و مدتی بعد در جریان قتلهای جمعی و سرکوبها، همین جنایتکار بود که در مقابل خواست کارگران و مردم گفت "... اقتصاد زیربنای خر است ...".
جهان هیچگاه به اندازه امروز نیاز به رها شدن نداشته است، در صورت عدم توفیق به این معضل اساسی دورنمای گسترش فقر و فلاکت و تعرضات پی در پی و عقب راندن بیشتر طبقه کارگر و جامعه بشری مخاطرات جدی زندگی اکثریت مردم خواهد بود۔
این مساله در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی و در شرایط تحرکات پراکنده مبارزاتی طبقه کارگر و تحمیل شدن فقر و مصائب غیرقابل وصف به مراتب ضروری تر است۔ روز جهانی کارگر در ایران تقابل جبهه آزادیخواهی و رهایی ازشر مذهب و مصائب با نظام جنایتکار اسلامی است. این روز میتواند مردم متحد را قدمها به امیال انسانی خود نزدیک کند، بگذارید مارش اول مه در تاریخ سازندگان آینده برابر و مرفه نقش خود را حک کند.
abe_sharifi@yahoo.com
|