یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بیانیه اعتراضی دفتر تحکیم وحدت
ادامه بازداشت دانشجویان و ورود نیروی انتظامی به دانشگاه تربیت معلم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲۶ آوريل ۲۰۰۹


گر چه مسلخ را قناریان عاشق سکنی شده است. گر چه پنجره ها رو به تهی باز می شوند و درختان را شور بهار مرده، گرچه صدای پای هیچ سوار عاشقی خواب جاده را بر نمی آشوبد و ثانیه ها را رمق زنده ماندن نیست، گر چه شکوه دلاوری مرده، بغض حنجره هایمان را میهمان اند و سودای هیچ شرری در شریان های خشکیده ی بودن مان نیست ولی دریغا اگر شور انسانیت لحظه ای از دل هایمان و شوق آزادی لحظه ای از برابر دیدگانمان رخت بر بندد
حدود دو ماه از بازداشت دوستانمان عباس حکیم زاده، نریمان مصطفوی، مهدی مشایخی و احمد قصابان می گذرد. بازداشت این دانشجویان در شش اسفند ماه گذشته در حالی روی داد که دانشجویان شجاع پلی تکنیک انتقاد خود را نسبت به سوء استفاده از شهدا با دفن پیکر آنان در دانشگاه نشان دادند. اما این بهانه ای شد برای برخورد با دانشجویانی که در آن ماجرا حضور نداشتند ولی باز هم دستبند ظلم و بی عدالتی بر دستانشان نشست و انفرادی سلولهای اوین نصیبشان شد. این در حالی بود که پیش از آن مجید توکلی، کوروش دانشیار، اسماعیل سلمانپور و حسین ترکاشوند نیز به بهانه حضور در محل برگزاری بزرگداشت مهندس بازرگان بازداشت شده بودند.
جرم دانشجویان این است که چرا به فضای خفقان در دانشگاه اعتراض کردید؟ چرا بعد از اینکه با بلدوزر دفتر انجمن تان را با خاک یکسان کردیم باز زنده اید و اعتراض می کنید؟ چرا دانشگاه را پادگان نمی خواهید؟ چرا دروغ های دولت نهم را افشاء می کنید؟ چرا چشمتان را بر دروغ های "عامل تبعیض و فساد" نبستید؟ اینها دلایل حبس و تعلیق و به بند کشیدن عزیزانمان است. "چرا اعتراض می کنید؟" این شاه بیت مطلب است.
بازداشت هشت دانشجو از یک دانشگاه نتوانست احساس نفرت و کینه ورزی اقتدارگرایان و تمامیت خواهان نسبت به دانشگاه امیرکبیر را ارضا نماید و نیروهای امنیتی یاسر ترکمن، عضو دیگری از انجمن اسلامی این دانشگاه که پیگیر وضعیت دانشجویان بازداشت شده بود را نیز بازداشت کردند. آنان که پس از ماه ها فشار به دانشجویان زندانی به نتیجه و اعترافات مجعول دست نیافتند، سراغ مسعود دهقان عضو سابق انجمن اسلامی امیرکبیر رفتند. بازداشت یک فرزند شهید آن هم به اتهام اعتراض به تدفین شهدا در دانشگاه ها و پادگانی ساختن فضای دانشجویی لکه ننگی است که تا ابد بر پیشانی دولت مهرورز خواهد ماند.
دو ماه است که عباس حکیم زاده عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت برای اعتراف های مجعول تحت فشار است و اگر اینگونه نیست پس چه بی رحمی و قانون گریزی گزافی است که نگذاشته اند وی حتی یک بار با خانواده اش صحبت کند؟ اگر فشار و شکنجه روحی و شاید هم جسمی برای گرفتن اعتراف نیست پس چه چیزی باعث شده این فرزندان شجاع دانشگاه همچنان در بند و حصر بمانند بی هیچ چشم اندازی از آزادی؟
قریب دو ماه از بازداشت شبنم مدد زاده عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم می گذرد و پاسخ مناسبی در خصوص وضعیت وی به خانواده اش داده نشده است. در روزهای گذشته نیز نیروهای انتظامی وارد دانشگاه تربیت معلم کرج شده و در اقدامی خودسرانه با شلیک تیر هوایی به تهدید و ارعاب دانشجویان پرداخته است. تاخت و تاز این چنینی نیروهای انتظامی دانشگاه را تبدیل به عرصه اعتراضات حق طلبانه دانشجویان نموده و در ذهن ها روز های تلخ هجده تیر را که نیروهای انتظامی درهای دانشگاه را به روی خود باز دیده و امنیت را از دانشجویان ربودند، یادآوری می کند. ورود نیروهای امنیتی و انتظامی به فضای دانشجویی امری غیرقانونی و محکوم است و عاملین این حرکات گستاخانه باید محاکمه و مجازات شوند. همچنین محمد پور عبدالله نیز که از دانشجویان طیف چپ میباشد نزدیک به سه ماه است که در بازداشت به سر می برد و مرتبا از زندان اوین به قزل حصار و بالعکس منتقل می شود. که این اقدامات نشاندهنده افزایش فشار به وی جهت پذیرفتن اتهامات واهی است.
این در حالی است که آقای رئیس جمهور مهرورز بعد از ماه ها حبس رکسانا صابری به دلیل فشارها (یا بده بستان های) بین المللی به فکر افتادند این موضوع را پیگیری کنند. چه خوب! ولی یادمان نمی رود که موسم انتخابات است و خوش رقصی هایی اینچنین شاید از شدت خشم فعالین حقوق بشر بکاهد. اما کجاست عدالت ورزی مدعای آقایان که ببینند دانشجویان دربند به چه جرمی روزهایشان را با مرور دیوارهای انفرادی به شب می رسانند؟ فعالین و گزارشگران حقوق بشر کجایند که چنین ظلم و اجحافی در حق این دانشجویان شایسته ثبت در تاریخ است.
اسماعیل سلمانپور، یکی از بازداشت شدگان، را دیده اند که با سر تراشیده و بدنی نحیف و هوشیاری اندک در درمانگاه اوین بستری است. آیا نباید نگران شکنجه آنان باشیم؟ چه اعتراف و توبه نامه ای از آنان می خواهند که چنین مقاومت کرده اند و جسم شان چنین نزار شده؟ می خواهید بگویند که با اعتراض به تجاوز و تعرض به دختران دانشجو و یا سوال از رئیس جمهور می خواسته اند انقلاب مخملین کنند؟ می خواهید بگویند اشتباه کردیم، دولت نهم تماماً‌ مهرورز، عدالت پیشه و صادق است؟
تا کی قرار است تاوان سوء مدیریت ها، جنگ طلبی ها و دشمن تراشی حاکمان را دانشجویان منتقد و معترض بپردازند؟ تا کی قرار است با سناریوچینی های مضحک، فرزندان این ملت را به تاریکی سرد سلولهای انفرادی بسپارید و خیال باطل کنید که فتنه ای خاموش کرده اید حال آنکه پرونده سازی هایتان را خود گویید و خلق بدانها می خندد. چیزی که در این بین فسرده می شود تن عزیزانی است که عریانی پادشاه را به سخره فریاد زده اند. هوشیاران می دانند که ظلم مجال دوام نخواهد یافت و این سنت بر جریده تاریخ ثبت است.
بارها گفته ایم و شما اگر فراست می داشتید تا حال دانسته بودید که سرکوب و حذف دانشجویان منتقد، بستر اعتراض را گسترده تر و نهال ظلم ستیزی را پربارتر می کند. اگر سرکوب و فشار نتیجه مطلوب تاریک اندیشان را به دنبال داشت در طول ۴ سال سردمداری دولت نهم که از ابتدا کمر به قتل دانشگاه بسته بود می بایست خمودگی و رخوت بر دانشجویان منتقد مستولی می شد، حال آنکه هر روز جوانه ای نو بر درخت آزادی خواهی این سرزمین بارور می روید و خار چشم مستبدین می شود.
شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت این بار هم به مسئولینی که امروز بر سریر قدرتند هشدار می دهد که جان آزادیخواهان فسردن و تاوان آزادی خواهی ستادن و مکر پیشه کردن هایتان پاسخی درخور به دنبال خواهد داشت و ما مجالی بیش از این در بند بودن دوستانمان، خصوصا عباس حکیم زاده عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را تحمل نخواهیم کرد. اعتراف گیری های احتمالی تان سرکنگبینی است که صفرا خواهد فزود و شعله در بر دامن دانشگاه خواهد افکند.

شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
۴ اردیبهشت ٨٨


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست