• ما تشنه بودیم.
از عشق نوشیدیم.
گل سرخ زندگیمان را
به هم بخشیدم.(غزل) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٨ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲٨ آوريل ۲۰۰۹

 
● غزل
 
ما تشنه بودیم.
از عشق نوشیدیم.
گل‌ سرخ زندگیمان را
به هم بخشیدم.
 
  امروز تو در من،
از میان خار و گلبرگ چنان روئیده‌ای
که نمی‌دانم
کدام برگ‌ توست
کدام ساقه‌ی من
 
 
 
● زن
 
پرومته، در سینه‌ی من است
راز آتش در دلم
خدایان در حسرت.
 
 
 
● رودخانه
 
وقتی ترا می‌بینم
عشق در من زاده می‌شود
و تو   چون رودخانه‌ای،
وحشی و ناآرام
از دست نیافتنی‌ترین قله‌ی قلبم
سرچشمه می‌گیری،
از نگاهم،
سینه‌ام،
لبانم،
واژگانم،
و بازوانم
سرریز می‌کنی.
 
مرا سنگ به سنگ،
خروش به خروش،
همهمه به همهمه،
در می‌نوردی،
بی آنکه بتوانم،
در آغوشت بگیرم.
 
 
شکوفه تقی
اوپسالا ۱۴ مارس ۲٠٠٩