آیا اصولگرایان اصلاح طلب شدهاند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۹ ارديبهشت ۱٣٨٨ -
۲۹ آوريل ۲۰۰۹
بهتازگی حرکتی در داخل اصولگرایان آغاز شده که به نوعی جدایی از «محمود احمدینژاد» و تغییر حرکت و احتمالاً مشی سیاسی و راهبردی جدید با توجه به واقعیتهای موجود در جامعه تلقی میگردد. گروهی با عنوان «اصولگرایان حامی میرحسین موسوی» وارد میدان شدهاند که هنوز در ابتدای راه هستند و به ظاهر موسوی را در شرایط کنونی مطلوبترین گزینه برای ریاست جمهوری دهم یافتهاند و متقاعد گردیدهاند که در انتخابات از ایشان حمایت نمایند.
تشکیل جبهه اصولگرایان حامی موسوی
شکی در این واقعیت غیرقابل انکار نیست که به هر صورت گروهی از اصولگرایان به دلایل مختلف و اختلاف نظرها و روشهایی که با دولت نهم دارند حساب خود را به خصوص در یک سال اخیر از این دولت جدا کردهاند و به صف منتقدان پیوستهاند.
قصد نیت خوانی ندارم و نمیخواهم در این یادداشت به دلایل این حرکت و این جدایی اشاره کنم اما از طرفی شفاف کردن دلایل نزدیکی این جریان به گفتمان میرحسین موسوی و مطلع کردن افکار عمومی از این تغییر نگاه امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. هرچند این حرکت میتواند درجای خود رفتاری طبیعی و میمون باشد و شاید این خود از علائم تن دادن به سازو کارهای جاری در یک جامعه دموکرات باشد اما تردیدی هم نباید کرد که شفافیت در اعتقاد و گفتار و روش نیز از دیگر ضرورتهای نفس کشیدن و فعالیتکردن در فضای دموکراتیک است.
ضمن اینکه باید اطرافیان و مشاوران مهندس موسوی را به هشیاری در این مسیر دعوت کرد باید از جریان سیاسی جدید یعنی «اصولگرایان حامی میرحسین موسوی» نیز خواست که مواضع و دلایل خود را از رسیدن به گزینه موسوی بیش از بیش روشن و شفاف نمایند و آنرا با افکار عمومی در میان بگذارند.
این گروه باید روشن نماید که آیا تاکتیکی و مقطعی به این نتیجه رسیدهاند که از موسوی حمایت کنند؟ آیا به این جمع بندی رسیدهاند که سیاستهای قبلی پاسخگوی نیازهای کشور نبوده و باید طرح نو درانداخت؟ و یا منافع ملی بیشتر مد نظر این گروه از سیاسیون کشور است که آنان را متقاعد کرده که موضع سیاسی جدیدی را اتخاذ کنند؟ اینها سوالاتی است که پاسخگویی شفاف به آنها امری اجتناب ناپذیر و لازم است.
اعتقادات و نظرات و برنامههای میرحسین موسوی در حوزههای مختلف به خصوص در هفتههای اخیر به صورت خیلی شفاف در اختیار افکار عمومی و نخبگان و سیاسیون قرار گرفته است لذا باید این گروه جدید روشن نماید که تا چه اندازه با این تفکرات موافق است؟
مهندس موسوی در حوزه اقتصاد به طور جد و روشن تکلیف خود و همگان را با نحوه اداره اقتصاد کشور، بخش خصوصی قشر آسیب پذیر، اقتصاد دولتی، ترکیب دستگاههای اقتصادی کشور، نقش دولت در اقتصاد، نقش بخش خصوصی در این فرایند مسیر توسعه و پیشرفت، ارتباط با اقتصاد جهانی، فراهم کردن فضای مطلوب برای فعالیتهای اقتصادی، تقویت سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی، دستگاهها و سازمانهای نظارتی و پولی و بانکی و احیای دوباره برخی سازمانهای منحل شده، روشن کرده است. آیا این گروه جدید با توجه به این فاکتورها و با اعتقاد به نظرات موسوی وارد این عرصه شده است؟
موسوی در حوزه سیاستهای داخلی بحث آزادیهای مصرح در قانون اساسی آزادی فعالیت سیاسی و آزادی بیان، حقوق مخالفین و منتقدان، بحث چالش برانگیز خودی و غیرخودی، حقوق اقلیتها، حق اظهار نظر، پاسخگو کردن دولت و بسیاری نکات دیگر از این دست به صورت شفاف سخن گفته و مواضع و نظرات خود را مشخص بیان کرده است. گروه «اصولگرایان هوادار میرحسین موسوی» تا چه اندازه به این نظرات اعتقاد والتزام دارد؟
میرحسین در حوزه فرهنگ و کتاب سینما، اینترنت، رسانه آزاد، فرهنگسازی، دولت فرهنگی، فرهنگ غیردولتی، فعالیت نهادهای مدنی و NGOها، میزان دخالت دولت در مقوله فرهنگ و فرهنگسازی و به تعبیری قرنطینهزدایی از امور فرهنگی و موضوعاتی از این دست نیز تکلیف را حداقل در شعار و برنامه با جامعه روشن کرده است و صراحتاً خود را ملتزم و مصمم و پایبند به عملیاتی کردن این نظرات نشان داده است. آیا دوستان جدید مهندس موسوی را با این نظرات پذیرفته و به جرگه حامیانش پیوستهاند؟
میرحسین موسوی بهخصوص در بحث سیاست خارجی و تعامل با جهان و پرهیز از ایجاد تنش و برخوردهای احساسی و غیرمدبرانه و محاسبه نشده با دنیا، نظرات نو ابراز داشته و ارتباط با جهان با هدف دفاع از منافع ملی را جزئی از اصول خود قرار داده است و ضمن حفظ اصول نگاه جدیدی به نوع رابطه با دنیا دارد و بنا ندارد با دنیا بدون دلیل ستیزه جویی کرده و با دشمن تراشی بی دلیل ایران و ایرانی را با مشکل روبه رو ساخته و در مقابل اجماع جهانی قرار دهد بلکه تلاشش بر تدبیر و سیاستورزی عاقلانه و در مواقع ضروری در کنار اجماع قرار گرفتن استوار ساخته تا از این طریق جایگاه منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی را تقویت و تثیبت کرده و حاشیه امنیت بیشتری برای کشور تدارک ببیند و ضمن اعتماد سازی کشور را در جرگه کشورهای تاثیرگذار قرار دهد. حال با این وصف اصولگرایان جدید هماهنگی میان این سیاستها و نظرات خود میبینند؟ و بالاخره دهها مورد دیگر که گفتمان مهندس میرحسین موسوی را تشکیل میدهد.
لذا انتظار میرود این گروه جدید با تبیین مواضع و نظرات خود بیشتر خود را در منظر قضاوت افکار عمومی قرار دهند و اگر لازم دیدند به تبیین بیشتر آنچه که به آن انتقاد داشته و موجب اتخاذ این موضع جدید شده نیز بپردازند.
سیاست و سیاستورزی مدرن عرصهای روشن و شفاف و شیشهای است که همه چیز در آن عیان است و تلاش برای گرفتن رای مردم و به دنبال آن توسعه و پیشرفت کشور نیز در گرو این شفاف سازی و خارج شدن از لایههای پنهان و پیچیدهای است که شهروندان را در تردید و دودلی نگه میدارد و آنان را نسبت به سرنوشت کشورشان در مواقعی بی تفاوت میگرداند.
پس ضروری است گروه و جریان سیاسی تازه متولد شده به طور روشن و بیپرده مواضع خود در ارتباط با نکات مطرح شده و سایر نکاتی که در این یادداشت نیامد را روشن کند. بیتردید در میان حلقه نزدیکان موسوی نیز این تدبیر و دوراندیشی و درایت و انعطاف وجود دارد که از تمامی فرصتها و ظرفیتها در مسیر اصلاح امور و پیشرفت و آبادنی کشور خود رامحروم نسازند و در عین حال به الزامات دموکراسی نیز پایبندی نشان دهند.
و در پایان این کلام از خود می پرسیم که آیا معنای حرکت جدید سیاسی در میان جریان محافظهکار این است که بخشی از اصولگرایان اصلاح طلب شدهاند؟
حوادث و تحولات روزها و هفتههای آینده سیاسی به فهم بهتر و دقیقتر مسائل کمک خواهد کرد.
۴ اردیبهشت ۱۳۸۸
منبع: آفتاب
|