یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

محسن رضایی کاندید شد
بیانیه ی رسمی محسن رضایی در مورد حضور در انتخابات دهم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲۹ آوريل ۲۰۰۹


محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با انتشار بیانیه ای حضور خود در عرصه دهمین انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد. متن این بیانیه به این شرح است:

بسمه تعالی
مردم شریف، نجیب و قدرشناس ایران
در طول دوازده سال پرفراز و نشیب گذشته، پیشرفتها، تغییرات و نیز انحرافات، آسیب ها و خطاهای زیادی را در عرصه سیاسی و مدیریتی اجرائی کشور شاهد بوده ایم. اینجانب نیز در کنار شما ملت عزیز وصبور با نگاهی مثبت و اندیشه ای سازنده ضمن همکاری با دولتهای گذشته، تلاش خود را به احیای امر سیاست گذاری که یک خلاء راهبردی و کلیدی در اداره امور کشور بود معطوف داشتم.
ثمره این تلاش گروهی به همراه جمع فراوانی از نخبگان علمی، سیاسی و دانشگاهی کشور به فضل خدا منجر به تدوین کتاب دوم انقلاب که مجموعه ارزشمند سیاستهای کلی نظام از جمله چشم انداز ۲۰ ساله، سیاستهای کلی اصل ۴۴ و سایر موارد دیگر می باشد، شد که به همت اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و با توجه به رهنمود‌های رهبر فرزانه و حکیم انقلاب به عنوان نقشه راه آینده کشور تایید و ابلاغ گردیده است.
در این بین احساس کردم تغییرات حاصله و پیشرفتهای ناشی از آن پاسخگوی جهش لازم در اداره کشور و حل مشکلات اساسی جامعه نبوده، چه رسد به آنکه بخواهد کتاب دوم انقلاب را عملی سازد، از این رو با یک جمع‌بندی جامع، خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری نهم آماده کردم که دو روز قبل از انتخابات به دو علت از صحنه کنار رفتم، نخست اینکه برداشت کردم از حمایت گسترده‌ای برای تحقق ایده‌ها و تغییرات مورد نظر بر‌خوردار نیستم و دوم، اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات.
از آن زمان به این سو تلاش کردم که برای کارآمدتر کردن مردمسالاری، انتخابات و مدیریت دولت، به رایزنی‌ها و مشورت با دلسوزان نظام و مردم بپردازم. به باور اینجانب ما حصل این مطالعات تغییری است که باید در اداره کشور با تشکیل دولت‌های ائتلافی بجای دولتهای فرد‌گرا تحقق یابد به عبارت دیگر «برنامه محوری» جایگزین اعمال سلیقه فردی، تک اندیشی و یکسونگری شود.
امید می‌رفت برای تحقق ایده مذکور یکی دیگر از دوستان که نظریه دولت ائتلافی را پذیرفته و متعهد به برنامه‌های آن بود قدم به عرصه انتخابات گذاره و اینجانب به همراهی سایرین، وی رادر انجام وظیفه کمک نماییم تا دولتی کارآمد و متعهد، و برخاسته از آرای مردم مسند اجرا را عهد دار شود.
در این حال انتظار داشتم که گفتمان، اهداف و برنامه‌های نامزدهائی که به صحنه می‌آیند کشور را از حضور اینجانب در صحنه انتخابات بی‌نیاز سازد ولی تلاش‌های فراوان توأم با صبر و انتظار، بی‌نتیجه ماند و به دلایل زیر و پس از اینکه مدتی که دیگر نامزدهای انتخاباتی بخش زیادی از مسیر را طی کرده‌اند تصمیم گرفتم به صحنه انتخابات وارد شوم. لازم است پیشاپیش تصریح کنم که انجام تکلیف در شرایط حساس کشور مقدم بر هر نتیجه‌ دیگری است؛ اگرچه می‌دانم ملت بزرگ ایران، خالق حوادث بزرگ‌اند و فرزندان و خدمتگزاران خود را تنها رها نمی‌کنند.

ـ اما چرا احساس تکلیف؟
انتخابات ریاست جمهوری، میدان شکل‌گیری معرفت جمعی و اراده و عزم ملی برای دوره‌ای ۴ ساله است و طرح نشدن مهم‌ترین مسائل جامعه و راه‌حل‌های برون‌رفت از آن، ظلم بزرگی به این معرفت و عزم و اراده ملی است. به نظر می‌رسد علیرغم آنکه که اکثر نامزدهای انتخاباتی از بزرگان و شخصیت‌های قابل احترام هستند اما فاقد یک تحلیل راهبردی از شرایط جامعه، کشور و نظام بوده و متأسفانه کمتر توجه و تأکیدی بر مهمترین و اساسی‌ترین مسائل جامعه در آراء و برنامه ها یشان لحاظ شده است. برای مثال موضوعی از جانب آنها مطرح می‌شود اما راه حلی برای برون رفت از آن ارائه نمی‌شود.
من به ملت عزیز و نخبگان سرافراز ملت ایران ضمن بشارت پایان یافتن توطئه‌ها تلاشهای دشمنان در براندازی نظام جمهوری اسلامی، اعلان خطر می‌کنم:

۱ـ از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در داخل ، منطقه و نظام‌بین‌الملل برای ایران عزیز.
۲ـ تهدیدات داخلی از جمله بیکاری، تورم، فقر، مواد مخدر و سایر آسیب‌های اجتماعی که سبب جاری بودن ده‌میلیون پرونده قضایی در سال ، قریب صد‌هزار مجروح و کشته در تصادفات و مثالهم در نتیجه ضعیف شدن نشاط و آرامش در جامعه.
٣ـ ضعیف شدن اخلاق در عرصه سیاست و حکمرانی که تا سطح جامعه دامن گسترده و دولتی شدن از سوی دیگر امر به معروف و نهی از منکر و دور شدن مردم به عنوان بانیان اصلی این امر.
۴ـ تفرقه افکنی و تشتت بین دولت و اقوام و بین شیعه و سنی افزایش یافته و وحدت که اساس انقلاب و حیات سیاسی ایران است اکنون با تهدید جدی روبروست.
۵ـ برخی از دولتمردان و سیاسیون، ناکارآمدی خود و گروهشان را به پای نظام می‌نویسند و با وجود علاقه و اعتقاد راسخ مردم به رهبری و نظام اسلامی، ممکن است این مهم را متوجه نظام و رهبری کنند.
۶ـ جبهه‌بندی‌های جدید در جهان اسلام علیه ایران اسلامی و اسلام رو به گسترش است.
۷-ایجاد فضای امنیتی بجای گسترش آسایش و آرامش در کشور.

با لحاظ همه موارد بالا ورود من به صحنه انتخابات یا موجب کسب مسئولیت‌ ریاست‌جمهوری و ریاست دولت آینده خواهد شد که در این صورت بر اساس برنامه های موثر و مفیدی که تهیه کرده ام دغدغه‌های فوق را برطرف خواهم کرد. یا در غیر‌اینصورت در شکل‌گیری معرفت جمعی و عزم و اراده ملی تأثیر خواهم گذاشت و خواهم کوشید، دولت آینده به مسیر درست‌تری هدایت شود امید است با این تدبیر از فرصت‌سوز‌ی‌ها کاسته و نشاط و آرامش در جامعه ما فراگیر و پیشرفت و توسعه، شتاب بیشتری به‌خود بیابد. اگرچه در آینده برنامه‌های خود را توضیح خواهم داد ولی لازم می‌دانم به چند نکته مهم اشاره نمایم:

۱ـ ضرورت تغییر الگوی مدیریت کشور:
ساختار حکومت ایران در اثر پیروزی انقلاب اسلامی از بُعد سیاسی متحول و از نظام سیاسی شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی تغییر یافته است لیکن در بُعد اداری و مدیریت طی ٣۰ ‌سال اخیر تغییر چندانی صورت نگرفته و آن اصلاحات قلیلی که صورت گرفته در این اواخر دچار چالش گردیده است.
علت توفیق نظام در بُعد سیاسی آن است که یک تیم پیشرو به رهبری حضرت امام(ره) تحول سیاسی را در جامعه ایران به‌وجود آوردند و نهادهای سیاسی از قبیل قانونمندی آزادی و مردم سالاری، استقلال را بنیان نهاده و جانشین صالح ایشان هم این دستاوردها را تا امروز پاسداری کرده و ایران را به قدرت سیاسی دفاعی منطقه تبدیل نموده‌اند.
به‌همین دلیل حکومت‌داری در کشور خوب صورت می‌گیرد ولی حکمرانی و مدیریت کشور که عمدتاً در اختیار دولت است، از ابتدای انقلاب در بُعد اداری و مدیریتی کمتر، تیم پیشرو و خلاقی به خود دیده است. لذا کشتی کهنه‌ای که تعمیرات جزئی در آن انجام شده قادر به حمل جامعه بزرگ ایران نیست.
حال اگر کسی پیدا شود که همین تعمیرات جزئی را هم به هر بهانه‌ای خراب کند، ممکن است کشتی را غرق نماید. اکنون کشوربه یک تیم پیشرو نیاز دارد که الگوی مدیریتی کشور را تغییر دهد. من و دوستانم برای این کار آمده تا با کمک تجارب چهل‌ سال فعالیت سیاسی و مبارزاتی و علم و دانش اداره صحنه‌های بزرگ و آنچه که آموخته‌ایم و مطالعه‌ای که طی ۱۲ سال اخیر در مجمع تشخیص مصلحت نظام به کمک نخبگان کشور انجام، بانی یک تحول مدیریتی و اداری شده و الگوی مدیریتی کشور را تغییر دهیم. اولویت این اصلاحات ایجاد یک دولت ائتلافی، فراگیر، خدمتگزار و صدیق، متشکل از تمامی نخبگان کشور است.

۲ـ ضرورت رعایت و ترویج اخلاق سیاسی در جامعه:
رعایت شفافیت، صداقت، اخلاق اسلامی و کرامت انسانی در سیاست، اصولی ماندگار و ضروری است، در حالیکه امروز مشاهده می‌شود این امر مهم در حال محو شدن و بازیهای سیاسی و روانی در حال ظهور است.

٣ـ ضرورت برنامه‌ محوری به جای فردمحوری:
جلوگیری از دوقطبی شدن انتخابات و نهادینه شدن نزاع‌های سیاسی حاصل از آن، مانع شدن از فرد محوری در رأس قوه مجریه و تثبیت برنامه‌محوری به جای سلیقه‌محوری و تشکیل یک دولت ائتلافی کارآمد و متعهد در جهت به‌کارگیری حداکثر ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های مدیریتی، از ضروری‌ترین اصلاحات ساختاری و هدفمند کشور است که می‌بایست طی چهار سال آینده صورت گیرد.

۴ـ احیای جریانات اصیل خدمتگذار با تکیه بر اصولگرایی انقلابی:
با منحصر شدن جریان اصولگرایی و انقلابی به یک مجموعه خاص، نخستین گام در کشاندن کشور به بن‌بست سیاسی خواهد بود و باید اقدامی جدی در راستای احیاء مجدد جریان اصولگرایی انقلابی و ارزشی کرد که دربرگیرنده تمامی نیروهای معتقد، مومن، ارزشی و اصلاح‌گر در روند انقلاب اسلامی و کشور است.
امید فراوانی بود تا فرد دیگری این وظیفه مهم و خطیر را پذیرفته و پرچمداری آن را عهده دار شود و حقیر هم به او کمک می‌کردم.
اکنون، استوار، مصمم و صادقانه و بر مبنای اصول اخلاقی آمده‌ام و امیدوارم که به پشتوانه ملت شریف و سرافراز و عنایات حضرت ولی‌عصر(عج) رستگار و پیروز شده و ایران را به جایگاه شایسته‌تری برسانیم.

محسن رضایی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست