یک وزیر سابق:
سال هاست ورشکست شده ایم!
•
بیژن نامدار زنگنه:بانکهای ایران سالها قبل از بحران جهانی، ورشکست شده ولی مسئولین به مردم نگفته اند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣ خرداد ۱٣٨٨ -
۲۴ می ۲۰۰۹
بیژن نامدار زنگنه، که در دولت های موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی وزیر بوده است، در نشست شورای هماهنگی تشکلهای مهندسی، صنفی و حرفهای کشور ضمن سخنانی افشا کرد که بانکهای ایران سالها قبل از بحران جهانی، ورشکست شده ولی مسئولین به مردم نگفته اند. زنگنه افزود: "آنجا شفاف بود و همه فهمیدند، اینجا شفاف نیست و کسی نمیداند چه به سر بانکها آمدهاست....بانکهای ما دچار بحرانی شدهاند که در تاریخ بانکداری ایران بیسابقه است."
به گزارش سایت جمهوریت زنگنه در این جلسه که روز ٥ شنبه به منظور طرح مطالبات از رئیسجمهور آینده، در سالن همایشهای روزنامهی اطلاعات برگزار شده بود، اظهار داشت: "ما واقعاً در حال حاضر وضع بدی داریم که جز کاهش قیمت نفت، باقیاش ربطی به جریان اقتصاد جهانی ندارد. بعضیها خوشحالی میکنند که اقتصاد ما به دلیل بحران اقتصادی جهانی دچار بحران نشده اما در این بین دو بحث وجود دارد. اول اینکه اگر اقتصاد یک کشور در پیوند و تعامل با اقتصاد جهانی نباشد افتخار نیست و دوم اینکه چه کسی گفتهاست که ما درگیر بحران نیستیم."
وی سپس با اشاره به بحران اقتصادی ایران و عدم شفافیت درخصوص اعلام این موضوع اذعان داشت: "بانکهای ما سالها قبل از آنها ورشکست شده ولی ما به مردم نگفتیم. یعنی اینطور نیست که بانکهای ما الآن وضع بهتری داشتهباشند. آنجا شفاف بود و همه فهمیدند، اینجا شفاف نیست و کسی نمیداند چه به سر بانکها آمدهاست. دلیل اینکه در اینجا، بانکها نمیتوانند تسهیلات بدهند این است که دهها هزار میلیارد تومان منفیاند. یعنی بسیاری از پولهایی که در این سالها به مردم دادهشده اولاً معلوم نیست به چه کسی داده شده و دوم اینکه اصلاً برنخواهد گشت. برنمیگردد یعنی اینکه مطالبات غیرقابل وصول است و بانکها دچار بحرانی شدهاند که در تاریخ بانکداری ایران بیسابقه است."
وی راهحل برون رفت از این بحران را فراهم آوردن فضای کسب و کار و توسعهی کشور دانست و افزود: "اهتمام اصلی دولت بهعنوان مدیریت کلان جامعه باید به این باشد که توسعه و سربلندی ایران اصل باشد نه اینکه ویرانی ایران و خرج شدن ایران برای اینکه دیگران خوششان بیاید. باید برای ما اصل این باشد که همهی کارهایی که در داخل و خارج انجام میشود برای احترام و سربلندی ایران باشد. ایران نباید خرج دیگران شود. این مسئلهی مهمی است. منافع ملی ما فوقالعاده مهم است و باید به آن توجه شود. ایجاد فضای کسب و کار، توسعه و آنچه که برای سربلندی ایران است، اگر اهتمامِ این باشد خیلی اتفاقات میافتد. درست شدن فضای کسب و کار، فقط هم در حوزهی اقتصاد نیست، در حوزهی مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هم هست که مردم اعتماد بکنند که سرمایهگذاری کنند و از منابع خودشان استفاده کنند."
یکی دیگر از نکاتی که زنگنه در سخنانش به آن اشاره کرد مسئلهی نفت بود. او گفت: "اساساً برخورد و نگاه دولت به نفت چطور است؟ یک موقع است که ما نفت را به عنوان درآمد و بودجهی جاری میتوانیم استفاده کنیم یا چیزهای مختلف. یک موقع است که نفت را درآمد نمیدانیم، ثروتی میدانیم که نباید خرجش کنیم. کسی ثروت و سرمایهاش را خرج روزمرهاش نمیکند. سرمایه را نگه میدارند. دیگر پیرزنها هم در این مملکت این را میدانند و سرمایهشان را در بانک میگذارند و ١٨-١٩ درصد پول میگیرند و آن را خرج میکنند نه اینکه سرمایهشان را خرج کنند."
زنگنه ادامه داد: "نفت باید تبدیل شود به سرمایهی روزمینی. مکانیزمی که برای این موضوع در برنامهی اول نوشته شد حساب ذخیره بود که ما معتقدیم باید به حساب صندوق ذخیره تبدیل میشد. دوم اینکه در زمان آقای خاتمی یک مقداری از حساب صندوق ذخیره پول دادهشد، تعهدات بیش از ده میلیارد دلار شد و پنج ـ شش میلیارد دلار پرداخت شد."
او به اجرای صدها میلیارد دلار پروژه در طول عمر کاریاش اشاره کرد و بیان داشت: "اینکه شما بخواهید به اندازهی هزار میلیارد تومان در کل کشور کار بکنید، لازم نیست هزار میلیارد تومان پول داشتهباشید. اگر شما دویست ـ دویست و پنجاه میلیارد تومان منابع جور کنید، از طریق Finance، از منابع خارجی میتوانید هفتصد ـ هفتصد و پنجاه میلیارد تومان رویش بگذارید که بشود هزار میلیارد تومان. یعنی به ازای هر دلار شما میتوانید ٤ دلار را سامان دهید."
وی میزان درآمد نفتی ایران طی چهار سال گذشته را مورد بررسی قرار داد و با انتقاد از اشتباهات و عملکرد دولت گفت: "در طی این چهار سال ما نزدیک به دویست و نود میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم که همهاش خرج شدهاست و بسیاری صرف وارداتی شده که واردات ماشینآلات صنعتی و سرمایهای نبوده. اگر به روالی که در قانون برنامهی چهارم بود و بیش از آن ما هزینه میکردیم، ما باید بیش از ١٧٠ میلیارد دلار پول در صندوق ذخیرهمان میبود. با ١٧٠ میلیارد دلار در صندوق ذخیره یعنی میشد ششصد و هشتاد میلیارد دلار پروژه و طرح و سرمایهگذاری را با همراه کردن این منابع خارجی در کشور ساخت. چقدر کار به صنایع داخلی ارجاع میشد؟ این در شرایطی است که من خیلی تأسف میخورم دولت این پولها را خرج کرده ولی هر پیمانکاری را میبینی طلبکار است. در برق، راه، آب، گاز، پتروشیمی، نفت. این پولها کجا رفته؟ شما اگر دنبال توسعهی کشور بودید چرا این پولها را به همین پیمانکارها که کار میکنند ندادید؟ بعضیها فکر میکنند پیمانکارها این پولها را میبرند سوئیس و این به دلیل عدم فهم و شناخت از حرفه است. پیمانکار این پول را میگیرد، میرود برای خدمات تقاضا میکند یا کالا میخرد و یا حقوق کارگرش را میدهد. یک چرخه و زنجیرهی تولید در کشور فعال میشود. برای شما هم تولید و سازندگی ایجاد میشود."
زنگنه در ادامهی سخنانش مسائلی را که در عرصهی خصوصیسازی و به نام خصوصیسازی بوجود آمده تشریح کرد و خصوصیسازی در دولت فعلی را نوعی دولتیسازی جدید نامید: "در بخش خصوصی ما، نه آزادسازی اتفاق افتاد که بگوییم بخش خصوصی با آزادسازی اقتصادی شروع میکنند سرمایههایشان را میآورد و در قسمتهایی که طبق اصل ٤٤ اجازه داده شدهاست سرمایهگذاری میکند و نه خصوصیسازی. خصوصیسازی تبدیل شده به یک دولتیسازی جدید. سپاه میرود شرکتها را میخرد ـ دولتیهایی که دارند خصوصیسازی میکنند میخرد ـ سپاه میرود فرآب را میخرد. شنیدم سپاه اخیراً دنبال این است که یک مشاور بخش خصوصی بخرد. این یعنی برگشت. یعنی خصوصیها را هم دولتیها دارند میخرند. اصلاً من نمیفهمم یعنی چه! یعنی مثلاً نهادها و ارگانهای دولتی دارند به اسم خصوصیسازی خرید میکنند. با این رقیبهای بزرگ، بخش خصوصی ما نمیتواند کار کند. درست است سنش به بیست و پنج سال میرسد اما خیلی جوان و خیلی نحیف است به خاطر اینکه توجه خیلی کمی به آن شدهاست. تازه بخش خصوصی ما داشت جان میگرفت که ضربهی سنگینی به پیکرهاش وارد شد."
او روابط خارجی ایران را هم مورد ارزیابی قرار داد و گفت: "من فکر میکنم روابط خارجیمان هم باید درست شود. اگر کشوری میخواهد توسعه پیدا کند و سازندگی داشتهباشد و رشدش بالای ٨ درصد برود و در چشمانداز ١٤٠٤ جایگاه اول را در منطقه از لحاظ علمی، فنآوری و اقتصادی داشته باشد نمیتواند از منابع خارجی استفاده نکند. نمیتواند دسترسی به فنآوری خارجی نداشته باشد. نمیتواند که به بازارهای خارجی دسترسی نداشته باشد. شما به عنوان مهندس باید به بازار خارجی دسترسی داشتهباشید. اینکه هر جا بخواهید بروید سه ماه طول بکشد که ویزا بدهند اینکه کار نمیشود. اصلاً نمیشود اسناد مناقصه برد. نمیشود در مناقصه شرکت کرد. کارگر و امکانات میخواهید بفرستید سه ـ چهار ماه معطل کنید اصلاً نمیشود.اگر چنین سیاست خارجی ای داشتهباشیم که به اعتقاد من سیاست خارجی، توسعهگرا است باید روابطمان را بر این اساس با دنیا تنظیم کنیم و معنی این، این نیست که ما از عزت خودمان بگذریم. چه کسی گفته مسلمانی با عزت سازگاری ندارد و چه کسی گفته پیشرفت، غنی شدن و سربلندی ایران با اینکه انسان بتواند روابط خوبی داشتهباشد سازگاری ندارد؟ یا حتماً اگر میخواهیم روابط خوب با دنیا داشتهباشیم باید از یک سری اصول و ارزشهایمان بگذریم؟ اینها حرفهایی است که خیلی قدیمی است. اینها حرفهای دوران جنگ سرد چپ و راست است. الآن چین، هند، مالزی ـ که شعارهایی که میدهند، حرفهایشان از حرفهای ما در مورد مسائل جهان سوم کمتر نیست اما دارند پیشرفتشان را هم میکند ـ و خیلی از کشورهای دیگر نمونه هستند. معمولاً وقتی ناکارآمدیها وجود دارد آدم دنبال دشمن خارجی میگردد و سعی میکند با دشمن خارجی ناکارآمدیهای خودش را پوشش دهد و بگوید همانطور که میدانید دلیل ناکارآمدی من این است که دشمنان زیادی دارم و تحریم میکنند و نمیگذارند و مسائلی از این دست.ما اصلاً نباید کاری کنیم که دچار تحریم شویم. من معتقدم میشود خیلی کارها را کرد بدون اینکه گرفتار تحریم شویم. این حرفی که میزنم را ما تجربه کردهایم.یک زمانی بود که شصت هزار نفر در عسلویه کار میکردند و درآمد نفتمان هم بشکهای بیست دلار بود، ما یک دلار هم از آن بیست دلار نگرفتیم. همهاش را رفتیم جدا از آن جور کردیم. شصت هزار نفر مستقیم در عسلویه کار میکردند. چند روز پیش آقای نعمتزاده گفتند که ٥ یا ٦ هزار نفر در حال حاضر در عسلویه کار میکنند. ما در مقطعی جوشکار نداشتیم، رفتیم از خارج برای عسلویه جوشکار آوردیم ضمن اینکه به همراهش به کارگران آموزش دادیم و دو سال بعد دیگر به آن نیاز نداشتیم. من فکر میکنم الآن همهی آن جوشکارها بیکارند. همهی آموزشهایی که دادیم بیکارند. خب این به نظر من هیچ ربطی به تحریمها و موانع خارجی نداشته. به نظر من مقدار زیادش عملکرد داخلی خود ماست که به دلیل ضعف مدیریت به خارجیها ارجاع میدهیم و فکر میکنیم که به این ترتیب میشود مشکلات را حل کرد."
بیژن زنگنه در بخش دیگری از سخنانش به بحران شرکتهای دولتی اشاره کرد و گفت: "تخصیصهای عمرانی که کاهش پیدا کرده واقعاً کمرشکن بوده و در این سالها میدانم بودجههای عمرانی را که اول سالها بستهاند بالا گرفتهاند بخاطر اینکه بعداً در طول سال وقتی میخواهند از بودجهی عمرانی، بودجهی جاری را بالا ببرند متمم بودجه ندهند به اصطلاح حقوقی، اصلاحیهی بودجه بدهند و در نتیجه از اول هم نظرشان نبوده که آن کار را بکنند. من فکر میکنم شرکتهای دولتی هم طرحهای سرمایهگذاریشان دچار بحران است و در این حالت از همین شرکتهای دولتی دارای بحران بدون اجازهی قانونی صدها میلیارد تومان برای سود سهام عدالت پول گرفتند. یعنی شرکتی که اصلاً سود ندارد از موجودیاش پول درآورند به اسم تقسیم سود سهام عدالت و معلوم نیست در کجا باید دیده شود."
او در پایان سخنانش اظهار داشت: "من وظیفهی خودم میدانم که در مقابل مردم، فرزندانم و نسل آینده که نیاز به امید، سازندگی و فکر کردن دارد هر کاری میتوانم بکنم. بدون اینکه هیچ علاقهای داشته باشم و هیچ پیگیری داشتهباشم که من و امثال من یک بار دیگر در دولت برگردیم ولی واقعاً فکر میکنم ما در مقابل نسل حاضر و آیندهمان مسئولیم و هر کاری که از دستمان بر میآید باید با قدرت تمام بکنیم تا تغییر در وضع موجود و تغییر در مدیریت وضع موجود ایجاد کنیم چون به نظر من ادامهی این وضع نهایتش چیزی جز تحقیر ایران و سرشکستگی ایرانیان و یک آیندهی غیرروشن نیست. ما به سرعت داریم از همسایگانمان و از دنیا عقب میافتیم و این از نظر من چیز بسیار نگرانکنندهای است. واقعاً تأسفآور است برای کشوری که این همه مدیران خوب دارد، این همه سرمایههای انسانی دارد. من واقعاً غصهی این دویست میلیارد دلاری که رفتهاست را میخورم ولی غصهای که بیش از آن میخورم، غصهی ظرفیتها و سرمایههای انسانی است که الآن دارد در کشور زنده بهگور میشود. این غصهاش خیلی بالاتر از آن دویست میلیارد دلار است.پول عامل توسعه نیست ولی برای توسعه نیاز است اما اگر انسان مدیریت خوب داشتهباشد میتواند آن را هم تأمین کند. امروز و در این سالها واقعاً سرمایههای انسانی ما را تحقیر کردند. به نهاد مدیریت، خردورزی و عقلانیت توهین کردند و به عقل انسانها توهین میکنند وقتی میگویند دختر ١٤ ساله در زیرزمین خانهاش دارد غنیسازی اورانیوم میکند. این به شعور انسانها توهین میکند".
|