چند – هیچ به نفع جنبش کارگری؟!
ملاحظاتی درباره ی مراسم اول ماه مه سال ۸۸ در تهران
کاوه اردلان
•
نقل شده که پیش ازآنکه همه دستگیرشدگان را به زندان اوین ببرند، درمحل کلانتری یکی ازکارگران با توجه به اتحاد بین تشکل ها، قطعنامه مشترک کارگران ایران، جمع شدن جمعیت چند هزارنفری به جای دشت درپارک لاله ،استیصال و درماندگی حاکمیت و نهایتاً روحیه بسیاربالای دستگیرشدگان گفته است که: تا اینجا که پنج – هیچ به نفع ما!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۹ خرداد ۱٣٨٨ -
٣۰ می ۲۰۰۹
اشاره: درپاسخ به سوالاتی* که حول و حوش برگزاری مراسم روز جهانی کارگر امسال در تهران شده است، درست تر دیدم که برای یک بررسی نسبتاً دقیق تر، به شکل و ترتیبی که در متن ذیل آمده است به بررسی جنبه های مختلف این اتفاق بپردازم. امید که قدم موثری باشد.
مراسم های مختلف اول ماه مه امسال؛ تفاوت ها و اشتراکات
درباره ی مراسم های اول ماه مه – روز جهانی کارگر – در سال ٨٨ گزارش ها و مطالب مختلفی نگاشته شده است. یکی از نکات مشترک مراسم های برگزارشده در شهرهای مختلف ایران، قطعنامه ی سراسری بود که توسط تشکل های مستقل جنبش کارگری ایران اعلام شده بود. درشهرهای مختلف متناسب با امکانات، توازن قوا و پیشینه ی برگزاری مراسم درسال های پیش، مراسم هایی با شکل های مختلفی برگزارشد. نکته اساسی و مهم دیگری که درهمه ی آنها مشترک بود، این است که اکثر گروه های کارگری درشهرهای مختلف در مراسم امسال، درفرم و محتوای مراسم نسبت به سال قبل خود پیشروی داشته اند.
واقعیتی دیگراین است که قدرت کارگران دراجرای مراسم و درجه ی عقب نشینی حاکمیت در جاهای مختلف متفاوت بوده است، اما مقایسه توان کارگران هر شهر با شهر دیگر به طور کلی نمی تواند قیاس درستی باشد ولی می تواند به عنوان تبادل تجربه مورد دقت کارگران قرارگیرد. به عنوان مثال اگر به برگزاری مراسم امسال در سقز و عقب نشینی قابل توجه حاکمیت و پیشروی کارگران سقز نظری بیفکنیم آن را یک موفقیت بزرگ خواهیم یافت؛ اما آیا لزوماً این امکان در تهران یا جای دیگری می توانست به وجود آید؟ دراین مورد مصاحبه ای که با محمود صالحی در مورد تاریخچه ی برگزاری مراسم اول ماه مه انجام شده است، نشان می دهد چگونه کارگران سقزبرای رسیدن به موقعیتی که حالا دارند، هزینه ها و تجربه های قابل ذکری را از سرگذرانده اند.
در واقع موقعیتی که اکنون ایجاد شده، نسبت مستقیمی با زمینه ی پیشین و حاصل پراتیک مشخص آنان در گذشته است. سطح حرکت در هر جا نتیجه ی مشخص ِ حرکت های پیشین آنان است و مقایسه صرف ِ حالای ِ یک جا با جای دیگر، ازنظر دور داشتن دیروز ِ پراتیک هر کدام از آنان است. به هرحال اما برای ما کارگران کنکاش در امروز و گذشته و سطح رادیکالیسم ِ کارگران دیگرمی تواند درس آموز و مثمرثمرباشد.
دراین گزارش- مقاله قصد بر تمرکز بر مراسم اول ماه مه در تهران است. و نیزلازم به اشاره است که این نوشتار بیش ازهرچیزمتکی برمشاهدات عینی و نیزاستناد به اطلاعیه ها و متون منتشرشده توسط کمیته ی برگزاری مراسم اول ماه مه – روز جهانی کارگر– سال ٨٨ است.
پیش از ورود به این سوال که ویژگی های گوناگون مراسم روز جهانی کارگر امسال در تهران چه بود ، لازم می دانم اشاره ای کوتاه به لزوم و چرایی و جنبه های مختلفی از اهمیت برگزاری مراسم روزجهانی کارگر– درکلیت آن – داشته باشم و سپس به مراسم امسال درتهران خواهم پرداخت.
چرا مراسم روزجهانی کارگربرای ما کارگران یکی از باید هاست؟
همیشه قصد نظام سرمایه و استثمار این بود ه است که کارگران هرگزمتوجه وجه اشتراک پشت پرده ی مناسبات سرمایه داری نشوند و برای این هدف ، دستگاه فکری-عقیدتی- تبلیغاتی خود را با تمام قوا بسیج میکنند. کارگران فکری- فیزیکی و همه قشرها و لایه های مختلف طبقه کارگرهمگی دریک چیزمشترک هستند و آن عبارتست از تولید تمام ثروت های مادی - معنوی جامعه ؛ درحالیکه خود ازآن بهره ای ندارند. البته به او فقط تا اندازی بهره میدهند که با آن زنده بماند تا باز در خدمت ایجاد سود برای کارفرمایان و سرمایه داران – دولتی و خصوصی – باشند. درک مشترک ازاین واقعیت عظیم ،یک آگاهی اساسی است که می تواند نظام سرمایه داری و دولت ها و دستگاه های سرکوب گرقضایی- امنیتی و نظامی حامی آن را در معرض تهدید قراردهد. اجتماع همگانی لایه های گونا گون اما هم سرنوشت و هم ماهیت ِ طبقه کارگر دریک روز و نه تنها دریک کشوربلکه در سطح جهان، درروز جهانی کارگر تأکید برهمین واقعیت است. چه اینکه اجتماع همگانی کارگران دراین روز علاوه بر امکان طرح مطالبات جاری، این امکان را می دهد تا یک ضرورت اساسی دیگر را حتی اگر در یک برنامه ی یک روزه باشد را مطرح نمایند و آن هم عبارتست از اینکه کارگران به جزاتحاد و دورهم گرد آمدن ابزار دیگری برای قدم به قدم عقب نشاندن نظام سرمایه داری ندارند. گرد هم آمدنی که درشکل کامل ترآن، باید و لزوماً درهرواحد صنفی- تولیدی – خدماتی باید منجربه ایجاد تشکل های مستقل کارگری و سپس پیوستن قدرت اتحاد این تشکل ها برای ایجاد سامانه ی سراسری کارگری محلی، کشوری و جهانی شود. ازطرفی علاوه بر طرح مطالبات روزمره دراین مراسم ها و علاوه بر به نمایش گذاشتن جنبه ای از اتحاد و همبستگی و گردهمایی کارگری، مراسم روزجهانی کارگر یاد آور واقعیت بزرگ دیگری نیزهست؛ واقعیتی که تاریخ مبارزه طبقاتی کارگران و رویارویی این طبقه با نظام سرمایه داری را یاد آورمی شود. جان باختگان بسیاری ازمیان کارگران علاوه برپیش بردن مطالبات اساسی کارگران، درمراحل مختلف تاریخی دستاوردها و حقوق اجتماعی - سیاسی- اقتصادی بسیاری را برای تمامیت جامعه انسانی به ارمغان آورده اند.
بسیاری ازحقوق دموکراتیک امروزه ی موجود در جهان، چیزی نیست جز حاصل مبارزات طبقه کارگرکه برای این دستاوردهای بشری، ازجان و مال و خون خود هزینه کرده است. اگرچه تکمیل روند دستیابی به لایه های واقعی وعمیق دموکراسی نیزهمواره مد نظرپیشروان طبقه کارگربوده است. اما به هرحال حتی دموکراسی های نیم بند و ظاهری موجود هم، چیزی جزامتیازهایی نیست که سرمایه داری درعقب نشینی های خود به کارگران داده است.
روزجهانی کارگر، یاد آور و تأیید همه ی این مضامین است. ازاین رو اهمیت برگزاری مراسم در این روز درسطح جهان فقط به هدف دورهم جمع شدن یا صرفاً جشن گرفتن نیست و حاوی بسیاری از مفاهیم و کدهای مبارزه طبقاتی کارگران است. درست ازهمین روست که دستگاه های سرکوب قضایی - پلیسی دولت ها، همواره و درجهت حفظ موقعیت سرمایه داران، اقدام به سرکوب اجتماعات مربوط به این روزکرده اند.
اتحاد عمل و این بار خیابان و شهر به جای دشت و کوه
همگان به یاد دارند که درنتیجه ی سنگ بنای با ارزشی که کارگران درسال های قبل در تهران گذاشته بودند، مراسم روزجهانی کارگرازمحافل خانوادگی به شکلی علنی و سال ها بعد دردشت خور( در جاده ی چالوس ) ادامه یافت. زحمت های بی دریغ کارگران برای این مراسم قابل تقدیراست که درتاریخ جنبش کارگری به نیکی ازآن یاد خواهد شد. و یا ابتکارتشکلهای جنبش کارگری درحضورفعالانه درمراسم خانه کارگر در سال ٨۶ و تحمیل شعارها و مطالبات واقعی کارگران به جای مطالبات دست کاری شده و ارائه شده توسط خانه کارگروابسته به حکومت یکی دیگر ازاقدامات ارزشمند کارگران بود. درسال ٨۷ قراربر این شد که مراسم درپارک چیتگر( واقع در اتوبان تهران- کرج) برگزارشود که نیروهای امنیتی ازورود کارگران به پارک جلوگیری کردند و کارگران درپارک جهان نمای کرج مراسم را برگزارکردند.
مراسم سال ٨٨ اما حکایتی دیگربود ، از آن دست که برای همیشه برگزاری مراسم درسطحی علنی و درمیان مردم و درشهررا تثبیت کرد. هم پای ِ گسترده تر شدن سطح اعتراضات کارگری و درست ازنتیجه ی پراتیک مبارزاتی کارگران، این بارتحلیل تشکل های مستقل جنبش کارگری نیزبه نقطه ای غیرقابل اغماض رسید؛ مراسم امسال باید به جای کوه و دشت در وسط شهرو درکنارکارگران بیشتری ، در میان مردم و رو درروی حاکمیت برگزارشود! کارگران دریافتند که اختلافات نظری نباید باعث شود که برسراشتراکات در مطالبات، متحد نشوند. این یکی از دستاورد های ارزشمند ، درسال های اخیردرجنبش کارگری ایران بوده است. دستاوردی که نمی توانست لزوماً و صرفاً ازفرمول های – البته درست – تئوری بیرون آید، بلکه بر تجربه ی عملی کارگران و مشاهده کردن نتایج زیان بارجدا کاری دراین سالها اتکا داشت. باری بالاخره پس از چند دهه، اتفاقی که باید می افتاد، افتاد.
سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، هیأت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش، شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، جمعی ازفعالین کارگری، شورای زنان و کانون مدافعان حقوق کارگر، به دور ازاختلافاتی که حقیقتاً برسرمسائل متفاوت دارند، درظرف اتحاد عملی به نام " کمیته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر٨٨" گرد هم آمدند. مطالبات و خواسته هایی که ازنظرآنان مسائل اصلی و امروزین ِکارگران ایران بود، درقالب قطعنامه ی کارگران ایران منتشرشد. و فراخوان مشترک برای شرکت در مراسم، تحت نام کمیته برگزاری – ازجمله– درتهران و درپارک لاله را صادرکردند.
تا پیش ازلحظه اتفاقات روزجمعه ۱۱ اردیبهشت ٨٨ – اول ماه مه – تا همینجا بزرگترین دستاورد برای جنبش کارگری حاصل شده بود. درک همه ی این تشکل ها به لزوم اتحاد عمل، حتی با وجود اختلافات اساسی – نه فقط تاکتیکی بلکه استراتژیک- در دیدگاه ها و عملکرد های این تشکل ها. این نکته خود به تنهایی نوید آن است که تجربه تاریخی طبقه کارگربرای اتحاد – تنها ابزار ِ رودررویی با سرمایه داری – امروز درجنبش کارگری ایران، آن هم به واسطه پشتوانه تجربه ی عملی و پراتیک حاصل شده است.
حاکمیت ، گیج و وحشتزده ازبیانیه ی مشترک این گروه ها اقدام به ارعاب و پیگرد کارگران کرد. ازچندین روزپیش از مراسم، تعداد زیادی ازکارگران و فعالان احضارشدند، تهدید تلفنی شدند، تعقیب شدند و جو ارعاب با تمام قوا توسط دستگاه های امنیتی- پلیسی به اجرا گذاشته شد. تصورحاکمیت اشتباه بود. این بار اتحاد عمل ، خواست چند فعال کارگری نبود. بلکه نتیجه ای بود که اکثرتشکل های مستقل جنبش کارگری بر آن اصرارداشتند. همانطورکه مراسم بالاخره انجام شد، نکته جالب و شاید حاشیه ای اما بسیار مهم ِ این اتحاد عمل آنطور که از کارگران فعال شنیده شده است این بود که بسیاری از نکات تاریک و گاه برخی سوء تفاهم های میان کارگران فعال در نتیجه ی این اتحاد عمل برطرف شد. و حتی پس از سرکوب مراسم، بیشترازروزهای قبل ازمراسم، کارگران به هم نزدیک شدند.
سرمایه داری ازاین اتحاد عمل بسیارعصبانی بود و نحوه ی سرکوب مراسم به خوبی نشان دهنده این عصبانیت و اهمیت اتحاد ایجاد شده است. شرح نحوه ی سرکوب مراسم و یورشی که به شرکت کنندگان شد، و اینکه بیش از۱۵۰ نفرپس ازضرب و شتم دستگیرشدند و یا برخوردهای تهدید آمیزبا خانواده های دستگیرشده را کمیته برگزاری دراطلاعیه های شماره یک و دو خود منتشر کرده است و دراینجا نیازی به تکرارآن نیست.
اول ماه مه امسال ، نقطه تلاقی و همبستگی جنبش های اجتماعی:
نه تنها درمیان دستگیرشدگان درمحل مراسم، بلکه درمیان شرکت کنندگان درمیدان آب نمای پارک لاله واقعیتی چشمگیر وجود داشت. تعداد زیادی ازمعلمان ( که در قطعنامه به نام کارگران فکری مورد حمایت قرارگرفته بودند) ، فعالان جنبش زنان (که در بندی از قطعنامه حقوق اجتماعی-اقتصادی- سیاسی برابر با مردان برای آنان خواسته شده بود)، فعالان دانشجویی و بازنشستگان (که در بند هایی از قطعنامه ی کارگران از انها پشتیبانی شده بود)، جوانان و فعالین جنبش لغو کارکودک حضورداشتند.
ازمدت ها پیش شنیده می شد که گفتگو و نقد و نظربین فعالین کارگری و فعالین جنبش زنان، معلمان ،فعالان لغو کارکودک و دانشجویی درحال انجام است. تلاش های طرفین درگیر ِ بحث نهایتاً به لزوم همبستگی بین دست کم بخشی از فعالین این جنبش ها ختم شد. مطالبات تاریخی طبقه کارگروافق دید جنبش کارگری، تصویری مستدل ازاین واقعیت است که دلیل تمام استثمارو ستمی که برزنان، کودکان و دیگراقشارجامعه می شود، ریشه درهمان مناسباتی دارد که جنبش کارگری برای محوآن مبارزه می کنند.
ادعا نمی کنم که همه ی طیف های مختلف این جنبش های اجتماعی دقیقاً به این نکته رسیدند و به همان دلیل درمراسم روزجهانی کارگرحاضرشدند ولی دست کم بحث و گفتگوهای طولانی که ازسال ها پیش آغازشده را عامل موثری می دانم که نهایتاً باعث شد تمام این جنبش ها بتوانند حداقل، پاره ای از مطالبات خود را در قطعنامه ی کارگران بیابند و نهایتاً درمراسم روزجهانی کارگرحاضرشوند. تعداد دستگیرشدگان ازجنبش زنان، دانشجویان و لغو کارکودک بسیارقابل توجه بود. و حضور آنان در مراسم چشمگیر تر.
این اتحاد برسرمشترکاتی هرچند نه حداکثری – ، بین جنبش های اجتماعی ایران یکی ازنمودهای مراسم روزجهانی کارگر سال ٨٨ بود.
ایستادگی زندانیان و خانواده ها:
پس ازآنکه نیروهای سرکوب، عصبانی و شتابزده به قصد متلاشی کردن فوری اجتماع حاضردر پارک اقدام به ضرب و شتم و بازداشت هرآنکسی که دم دستشان بود کردند، و پس از آنکه تمام خودروهای درنظرگرفته شده برای انتقال دستگیرشدگان پرشد و پس ازآنکه تحرک زیادی درمیان حاضران درمحل مراسم اتفاق افتاد، دستگیرشدگان را به کلانتری ها منتقل کردند و بازجویی های اولیه انجام شد، قرارها صادرشد ،مردان را ازکلانتری و پلیس امنیت میدان حُر و زنان را ازپلیس خیابان وزرا و نهایتاً همگی را به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل کردند.
یکی از آزاد شدگان نقل کرده است که در شب اول در کلانتری انقلاب بین نیروهای اطلاعات و نیروی انتظامی درگیری لفظی و بعد فیزیکی ایجاد شده است. و ضمن دریده شدن لباس های طرفین برخی در اثر کتک کاری خونین شده اند. گفته شده که نیروی انتظامی بر سر نحوه ی سرکوب و تعداد دستگیری ها و اینکه چرا باید دستگیر شدگان در محل نیروی انتظامی نگهداری شوند با اطلاعات اختلافاتی داشته است.
به قرار تماس هایی که از زندان با خانواده ها گرفته می شد و بر اساس گزارش هایی که آزاد شدگان از اتفاقات زندان ارائه کرده اند، روحیه ی بالای دستگیرشدگان درتمامی این مراحل مثال زدنی است. جوان تر ها که برخی انتظارداشتند مستأصل، متعجب یا مرعوب شده باشند درکلانتری و درزندان اقدام به خواندن آوازهای دسته جمعی و شورانگیزکردند. بزرگترها و یا آنانی که قبلاً نیز طعم بند و حبس و سرکوب دستگاه های ضدکارگری را دیده بودند در زندان، فضای حبس را تبدیل به حلقه های بحث و تبادل نظرکردند. برخی با برخی دیگر قرارگذاشتند که پس ازآزادی با هم فعالیت مشترک کنند و چه خوب که همدیگر را یافته اند! کسانی ازفعالین زنان، ازفعالین کارگری و دانشجویی – و برعکس – ازهم قول گرفتند که پس از آزادی ترتیب جلسات مشترک و مصاحبه ای دسته جمعی و انتشارآن را بدهند.
دربازجویی های تکمیلی دربند اطلاعات زندان اوین– بند ۲۰۹ – که طی ساعت ها بازجویی و فشارانجام گرفت، بسیاری ازدستگیرشدگان دربرابرانبوهی ازفشارها و سوال ها قرار گرفتند تا معلوم شود چه کسی یا چه کسانی ترتیب دهنده مراسم بودند، حال آنکه انگیزه ی این اتحاد عمل و مراسم جایی درست درمیان کارگران و مردم بود و دستگیری ۱۵۰ نفرنمی توانست باعث توقف خواسته چندین میلیون انسان شود.
یکی از نکات غرور آفرین این بود که از طریق آزاد شدگان روزهای اول و یا تماس های تلفنی این خبر به بیرون رسید که زنان زندانی دسته جمعی اعلام کرده اند ما قرار وثیقه های پنجاه تا صد میلیونی را نخواهیم پذیرفت و هیچ اصراری برای آزاد شدن نداریم مگر اینکه بی قید و شرط ما را آزاد کنید.
پس از آن مردان نیز همین تصمیم را گرفتند و خانواده ها نیز روحیه گرفتند و در نهایت ایستادگی زندانیان و خانواده هایشان باعث شد قرارهای وثیقه به قرار کفالت تبدیل شد.
این بدعتی بود که از زنان دستگیر شده آغاز شد و تا جایی که از شهرهای دیگر شنیده شده این حرکت ِ زنان و مردان در اوین مورد توجه دیگر فعالین سراسر کشور قرار گرفته است.
دستگیری ۱۵۰ نفر، نخست ازمنظر حاضرین عادی درمحل و سپس ازبعد رسانه ای به ضد خواسته ی حاکمیت بدل شد. خانواده ها با تجمع هرروزه خود در مقابل دادگاه انقلاب و اقدامات اعتراضی دیگر این فضا را شکستند که کسانی که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی – تجمع غیرقانونی – برهم زدن نظم عمومی و ... دستگیرشده اند، اتفاقاً هیچ جرمی مرتکب نشده اند و با غرور و کاملاً معترضانه برای آزادی دستگیرشدگان فریاد کردند. این از طرفی بدین مفهوم است که اگر زمانی زدن هر کدام از اتهامات و انگ های فوق الذکر باعث خاموشی دیگراعضای خانواده و احتمالاً ترس یا خجالت ازبیان این اتهام می شد، این بار خانواده ها لب به اعتراض گشودند. ازاتهام بستگان خود سخن گفتند و این پیام را دادند که عزیزان ما مجرم نیستند و ما برای این انگ ها ارزشی قائل نیستیم و آنانی که عزیزان ما را دربند کرده اند، مجرمند.
در روزهای اول با تهدید به دستگیری و تهدید به گاز اشک آور با خانواده ها برخورد می شد.
گفته میشد از شما عکس و فیلم میگیریم و بعداً به حسابتان خواهیم رسید و افرادی از خانواده ها سینه سپر کرده در مقابل دوربین می ایستادند و می گفتند: بفرما عکس بگیر ولی خوب بگیر. عکسم خراب نشود!
خانواده ها را از جلوی دادگاه انقلاب پراکنده می کردند. اما آنها باز بر می گشتند. در روزهای بعد دیگر با این جمع کاری نمی توانستند داشته باشند وبسیاری از آنان روی پله ی دادگاه می نشستند. جایی که حتی توقف چند ثانیه ای روی آن به اصطلاح اکیداً ممنوع بود.
یکی از خانواده ها شنیده بود که کسی از مقامات دادگاه حین مکالمه ی تلفنی با عصبانیت به نفر آنسوی خط هشدار می داده که: هر چه زودتر تکلیف پرونده های پارک لاله را مشخص کنید ،خانواده هایشان برای ما آبرو نگذاشته اند!
۱۵۰ نفردستگیرشده به جزآنان که سابقه ی سرکوب و آزارو زندان توسط حاکمیت را داشتند، همگی درکنار هم چهره ی واقعی تری ازنظام سرمایه داری را دیدند. و برای بسیاری ازآنان چنانچه خرده توهمی نسبت به ماهیت نظام وجود داشت اکنون این ماهیت برایشان روشن شده است.
ازآن ۱۵۰ نفر دراثراین تجربه ی سرکوب و دستگیری و زندان و بازجویی و محاکمه و به عبارتی این دوره ی کارآموزی آگاهی طبقاتی بیش ازچند ده نفرفعال با انگیزه ساخته خواهد شد. ازهمین رو نه تنها برگزاری مراسم مشترک توسط تشکل ها ی مختلف، بلکه دستگیری ها نیز خود منجربه قدمی رو به جلو شد برای جنبش های اجتماعی ایران و درواقع سرکوب حاکمیت که به قصد ایجاد رعب و وحشت و به عقب راندن فعالین بود، نتیجه ی عکس داد.
خارج از کشور – سطح بین الملل
اتحاد عمل در داخل کشور با وجود جو رعب و وحشت سرکوب تبدیل به پیامی برای خارج کشور شد. در بعد فراکشوری، همین امر باعث ایجاد تحرکاتی درفعالین خارج از کشور شد و تا جایی که گزارش های آن دیده شده، به نحوی، اشکالی ازاتحاد عمل و اعتراضات و تجمعات قابل و مهمی توسط آنان اتفاق افتاده است.
در باره ی چند و چون برنامه ها و تحرکات در خارج کشور، بیگمان گزارش های سودمند و نقد و نظرهای مختلف خواهد توانست قدم موثری باشد.
موخره
امروز که این مطلب نگاشته می شود هنوز درحدود ٣۰ نفرازدستگیرشدگان درحبس هستند و تلاش های کارگران و تشکل های کارگری درایران و جهان و نهادهای جهانی کارگری و حقوق بشری همچنان برای
آزادی این عزیزان ادامه دارد. امسال سنگ محکم دیگری برسنگ بناهای از پیش نهاد شده توسط جنبش کارگری گذاشته شد. از منظر نگارنده نکات مثبت حرکت امسال کارگران آنچنان درخشان و برجسته بود که اولین مجال بررسی را به این جنبه ها اختصاص دادم. منتظر می مانیم تا در اولین فرصت شاهد این باشیم که تشکل های شکل دهنده ی کمیته برگزاری دست به نقد نکات مثبت و نیز کم و کاستی های مراسم امسال بزنند. این حرکت باید ازهرمنظرمورد نقد قراربگیرد. اما چیزی که واضح است این است که این مراسم و تجمع علنی و چند هزارنفری کارگران ایران دیگربه کوه بازنخواهد گشت. امید دارم که تشکل های مستقل جنبش کارگری با حفظ اتحاد عملی که دربین خود به وجود آورده اند برای برگزاری مراسم سال ٨۹ قدمهای محکم و با ارزش تری بردارند. نیزاین نکته قابل تبریک است که این اتحاد عمل توانسته است باعث ایجاد بحث و نقد و همکاری در مسیرایجاد تشکل های مستقل کارگری و نیزتقویت تشکل های موجود شود.
نقل شده که پیش ازآنکه همه دستگیرشدگان را به زندان اوین ببرند، درمحل کلانتری یکی ازکارگران با توجه به اتحاد بین تشکل ها، قطعنامه مشترک کارگران ایران، جمع شدن جمعیت چند هزارنفری به جای دشت درپارک لاله ،استیصال و درماندگی حاکمیت و نهایتاً روحیه بسیاربالای دستگیرشدگان گفته است که: تا اینجا که پنج – هیچ به نفع ما!
حالا چند هفته ازآن اتفاق می گذرد، دستگیرشدگان دراوین و دربازجویی ها بازهم یک پیشروی دیگررا رقم زدند. خانواده ها خوش درخشیدند، درسطح جهانی تحرکات خوبی انجام گرفت وبالاخره، کمیته ی برگزاری کماکان برای آزادی فعالین فعالیت می کند وهرچند روز گزارش یا اطلاعیه ای از اقداما ت خود ارائه می کند. آن کارگرزندانی با وجود انجام این پیشروی ها ی جدید ، چه می گفت؟
حالا چند - هیچ به نفع جنبش کارگری!؟
کاوه اردلان، فعال کارگری - ایران – ٤خرداد ۸۸
*: این نوشته بخشی از مجموعه ایست، در پاسخ به سوال های بهزاد سهرابی (از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ) که از فعالین کارگری در شهرهای مختلف و در مورد اول ماه مه ٨٨ پرسیده شده است. منبع مطلب ،سایت کمیته ی مذکور است.
|