اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ خرداد ۱٣٨٨ -  ۲ ژوئن ۲۰۰۹

دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری درایران کمتر ازیک ماه دیگر برگزارخواهدشد.کلیه ی جناحهای حاکم به تکاپو افتاده اند تا بلکه بتوانند هم مردم رابه پای صندوق های رای بکشانندوهم افکار عمومی رابه سمت خودجلب کنند.نمایشهای انتخاباتی درحالی برگزارمیشود که همچون سی سال گذشته نه تنها فاقد اندک مبانی ونشانه های انتخابات آزادودمکراتیک هستند،بلکه درچند سال اخیررژیم حاکم باتمامی نیرو وتوان خویش کوشیده تا آن مقدار ازدستاوردهایی را که در عرصه های مطبوعات ؛جنبش دانشجویی,جنبش کارگری؛جنبش زنان،ومبارزات مدنی ونهادهای غیر دولتی بوجودآمده است ،ازآنان بازپس گیرند.دراین دوره ،توقیف وتعطیلی روزنامه ها،سرکوب فعالین مدنی وپرکردن زندانها از آنان،سرکوب وزندانی کردن فعالین کارگری وتداوم ظلم وتبعیض ملی افزایش یافته وشخص خامنه ای مصمم است که این وضعیت ادامه یابد.اکنون نیزهمچون دوره های قبل،کاندیداها از قبل توسط شورای نگهبان وارگانهای دیگرکاندیداتوری مشخص میشوند.به عبارتی دیگرفرصت هیچ گونه رقابتی برای افرادی جز پیروان ولایت مطلقه ی فقیه وجود ندارد ودستگاه نظارت استصوابی درواقع انتخابات راه طنز آلود ساخته ورای مردم در این سیستم معنایی نخواهد داشت .مردم ایران سی سال است که این ظلم و زور را متحمل میشوند،زنان از ابتدایی ترین حقوق محروم مانده اند ،کارگربیکار،واخراج میشودوکمترین دستمزد بدو داده نمیشود،روشنفکرسرکوب می شود وحقوق ماهانه ی معلمان وفرهنگیان کفاف مخارج آنها وخانوادهایشان را نمیکند و ناچارند به شغلهای دوم وسوم روی آورند.حقوق ملیتهای ایران بسیار بدتر از دوره رژیم قبلی تضییع می شود،سیاست تبعیض ملی ،اقتصاد عقب مانده این ملیت ها رابیش ازپیش به حاشیه رانده است،سهم مردم کرد ازاین رژیم آنقدر بوده است که آهن آتش براو نازل سازند ،مورد قتل عامش قرار دهند وسرزمینش رامیلیتاریزه کنند.حتی دردوره حاکمیت اصلاح طلبان وکاندیداتورهای اصلی کنونی نیز،تغییری جدی دراین امور و زندگی مردم ایجاد نشد و اساس این سیاستها به اجرادرآمد.کسانی که امروز مطرحند و قصدتکیه زدن برکرسی ریاست جمهوری رادر سر می پرورانند،عموما ازمدافعان جمهوری اسلامی وشریک دیکتاتوری وبی عدالتی های موجود بوده وهستند.اگربرخی ازکاندیداتورها درحال حاضرمجبور شده اند که به طورناقص بحث حقوق اقوام ایرانی مطرح سازند،حتی حاضرنیستند آنان را ملیت بنامند.این اندازه اعتراف دولا دولا هم هنرخودشان نیست ودو دلیل اصلی دارد.نخست :مسله ملی ورشد آگاهی ملی درمیان تمامی ملیتهای ایرانی برجستگی وگسترش روزافزونی یافته است .اکنون اندیشه فدرالی برمبنای ملیت :برای روشنفکران ملیت حاکم دیگرممنوعه نیست وهرروزه جانبداری بیشتری می یابد.جهان خارج و افکارعمومی جهانی ملیت های ایرانی را محق تحقق یافتن حقوق ملیشان می دانند. کسی راتوان بازداشتن این روندروبه رشدنیست .واضح است که چرا درچنین شرایطی به فکرملیت های ایرانی افتاده اند .می خواهند هم مطالباتشان را بیالایندو تحریفش کنندوهم نظربخش وسیعی از مردم ایران را به سمت خویش جلب کنند.دوم :این کاندیداتورها خودنیز آنچنان ازسوی جناح محافظه کارتحت فشارهستند و شکست جریان موسوم به اصلاح طلبی اسلامی چنان بر گرده هایشان سنگینی می کندکه فکرمیکنندبکار گیری این سیاست وبرخی وعده های بی تضمین ،درمعادلات ولی فقیه وسیستم رهبری درجمهوری اسلامی ،کاندید و رییس جمهورخویش رامشخص ساخته اند .فریادهایشان برای شرکت درانتخابات ،تنهاوتنها به منظور مشروعیت بخشیدن به سیستم مستبدانه وناعادلانه وغیردمکراتیک موجود درایران است.مردم کرد تاکنون به کمترین میزان درانتخابات های رژیم حضوریافته ،پس بیایید این بارنیز پیاممان برای همه دنیا توانمندتر از گذشته باشد و {نه }ی بزرگی به جمهوری اسلامی ونمایشهای انتخاباتی بکوشیم ،این وظیفه ای ملی وآزادیخواهانه برای همگی ماست .   
      
کمیته ی مرکزی کومله زحمتکشان کردستان