روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ خرداد ۱٣٨٨ -
٣ ژوئن ۲۰۰۹
روزنامه «کیهان» در شماره دیروز خود «گزارشی تحلیلی از آخرین نظرسنجیهای انتخاباتی» داشت. «کیهان» بدون ذکر نام سازمانها یا کارشناسانی که این نظرسنجی ها را انجام دادهاند نوشته است: «آخرین اخبار و گزارشهای دریافتی کیهان حاکی از آن است که رای کاندیدای اصولگرایان در انتخابات ۲۲خرداد٨٨ به وضعیت «مطمئنی» رسیده و تقریبا به طور قطعی میتوان گفت تکلیف انتخابات ریاست جمهوری دهم در دور اول مشخص خواهد شد.
با وجود اینکه جریان اصلاح طلب طی ماههای گذشته استراتژی انتخاباتی خود را تماما بر پروژه «کشاندن انتخابات به دور دوم» متمرکز ساخته بود و هنوز هم همان استراتژی را تعقیب میکند، پیمایشهای ملی و منطقهای افکار عمومی نشان میدهد که این استراتژی به بن بست رسیده و دیگر زمانی هم برای جبران عقب ماندگی و جایگزین کردن آن با یک استراتژی جدید وجود ندارد.
جریان اصلاح طلب که اکنون در قالب دو ستاد جداگانه برای میرحسین موسوی فعالیت میکند - و تقریبا تمامی گروههای تحریم کننده انتخابات هم به آن پیوسته اند- از ٣ ماه پیش استراتژی انتخاباتی خود را بر دو عنصر استوار کرد:
۱- تبلیغات وسیع و پرحجم و ۲- تخریب بیامان و گسترده دولت نهم.
محور اول خیلی زود و با پول هنگفتی که از ناحیه جناح شکست خورده در انتخابات ٣تیر ٨۴ و برخی منابع دیگر در اختیار ستادهای اصلاحطلبان قرار گرفت عملیاتی شد. در حالی که موسوی خود در روزهای نخست ورود به صحنه انتخابات گفته بود که علاقه و نیازی به تبلیغات وسیع ندارد، به فاصله چند روز از آغاز زمان رسمی تبلیغات تقریبا تمام کشور مملو از عکسهای و پوسترهای تبلیغاتی وی شد و این پرسش را به دنبال آوردکه هزینه این همه تبلیغات چگونه تامین شده است.
علاوه بر این تیم تبلیغاتی میرحسین موسوی تلاش کردند با استفاده از رنگ سبز و دیگر نمادهای مذهبی موسوی را به عنوان چهرهای اصولگرا معرفی کنند (یکی از اعضای کلیدی ستاد وی در جایی گفته است موسوی در اصولگرایان رای دارد و نباید از آن صرف نظر کرد) و در همان حال در پس پرده با طیفهای متنوعی از گروههای تندرو و مسأله دار از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین گرفته تا تحریمکنندگان انتخاباتهای گذشته زد و بند کردند.
در بعد سیاسی اما هجومی وسیع و بیسابقه به دولت نهم شکل گرفت که «دروغ» اصلیترین عنصر سازنده و هدایتکننده آن بود. در این مدت، اصلاحطلبان با نادیده گرفتن حجم انبوه خدمات دولت در رسیدگی به محرومان انواعی از اتهامات را به دولت نهم نسبت دادند که برای دولت حتی فرصت پاسخگویی به بخش اندکی از آنها نیز فراهم نشده است.
با این وجود، آخرین برآوردها از وضعیت افکار عمومی که با دقت بالا توسط نهادهای مسئول و متخصص صورت گرفته نشان دهنده آن است که رای محمود احمدی نژاد همچنان از مجموع آراء ٣ کاندیدای دیگر تا حدود زیادی بیشتر است و به رغم همه تخریبهای انجام شده - که بیتردید در روزهای آینده قوتی صد چندان خواهد یافت - کاندیدای اصولگرایان در موقعیتی است که قادر خواهد بود در دور اول انتخابات به مبارزات انتخاباتی پایان دهد. یک نظرسنجی که در هفته دوم خرداد ٨٨، انجام شده نشان میدهد احمدی نژاد بدون احتساب روستاها و شهرستانهای بسیار کوچک ۵۵ درصد رای دارد در حالی که رای میرحسین موسوی حدودا ٣۰ درصد است. یک پیمایش دیگر که فقط شامل ۱۵ شهر بزرگ کشور است نشان میدهد احمدی نژاد بین ۴۰-٣٨ درصد آرا در این شهرها را از آن خود کرده است.
این در حالی است که برخی از متخصصان افکارسنجی عقیده دارند هیچ کدام از نظرسنجیهای انجام شده دقیق نیست و بویژه رای روستاها و شهرهای کوچک را به علت دشوار بودن انجام نظرسنجی دقیق در آن مناطق در بر نمیگیرد. این نکته خصوصا از این حیث واجد اهمیت است که میتوان با یک مطالعه تاریخی ثابت کرد میزان مشارکت در روستاها و شهرهای کوچک بسیار بالاست و حال آنکه این نمود در شهرهای بزرگ گاه زیر ۵۰ درصد است.
به همین دلیل اگرچه به لحاظ عددی جمعیت شهری واحد حق رای بیش از جمعیت روستایی است ولی عملا تعداد افرادی که در روستاها و شهرهای کوچک پای صندوق میآیند گاه با شهرهای بزرگ برابری میکند.
یک نکته کلیدی دیگر این است که کاندیدای اصولگرایان در انتخابات دهم برخلاف تصور رقیبانش در شهرهای بزرگ نیز از رای قابل توجهی برخوردار است چه رسد به روستاها و شهرهای کوچک که اصلاح طلبان تقریبا به طور کامل از آنها ناامیدند و بنا بر شنیدهها اخیرا تصمیم گرفتهاند چند روز مانده به انتخابات به طور فلهای و با هدف تخریب رای احمدینژاد به آنجا سفر کنند، اگرچه به گفته یک فعال سیاسی «این روشن است که نمیتوان رایی را که احمدی نژاد ۴ سال با خدمت به مردم برای اصولگرایی فراهم کرده با ۲۰ روز عملیات روانی از او گرفت.»
برخی قرائن حکایت از آن دارد که اصلاح طلبان از نتیجه پیمایشهای اخیر مطلع شدهاند و به همین دلیل سعی دارند با کلید زدن یک پروژه عملیات روانی گزارههایی مانند «این انتخابات حتما دودوری است» یا «رای موسوی در حال رشد شتابان است» یا حتی «موسوی حتما در دور اول برنده است» را به طور وسیع به جامعه القا نمایند. برخی ناظران عقیده دارند طراحی این قبیل پروژههای عملیات روانی صرفا با هدف مخدوش جلوه دادن انتخابات و زمینه سازی ذهنی پیشاپیش برای هواداران به منظور ایجاد آشوب و ناآرامی در حین و پس از انتخابات انجام میشود و در واقع به معنای پذیرش قطعی شکست از جانب اصلاح طلبان تندروست.
کیهان وعده داده است: در روزهای آینده به جزئیات این پروژهها خواهد پرداخت.»
جوانان و خلق رویداد بزرگ دیگر
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان: «آفرین بر جوانان» نوشته است: «پس از حوادث و رویدادهای پرشمار دوران اصلاحات و سربرآوردن انواع مشکلات و موانع بر سر راه جوانان امیدوار و مشتاق و به صحنه آمده، نوعی سرخوردگی در میان این قشر از جامعه به وجود آمد، تا جایی که برخی از صاحب نظران تحلیلهای ناامیدانهیی نسبت به این قشر مهم و تاثیرگذار از خود ارائه دادند و جمع دیگری از سیاسیون از آنان دل برکندند و به سکوت و انزوا رضایت دادند.
دانشجویان به عنوان جلودار و آگاهترین جمع حاضر در میان جوانان تحت محدودیتهای همه جانبه دوران سختی را پشت سر گذاشتند و چه بسا عطای سیاست ورزی را به لقایش بخشیدند، اما شاید هیچ کس باور نمیکرد که شور و شوق جوانی، آرمانخواهی جوانان و تاثیرگذاری آنها چیزی نیست که برای همیشه خاموش شود و به پستوی خانهها برود. انرژی متراکمی که در این حوزه اجتماع نهفته بوده و هست فقط زمینه آماده یا آرمان مشخص و در دسترسی میخواهد که سر برآورد و باز هم معرکههای دیدنی از «سرزندگی»، «بودن» و «خواستن» را به منصه ظهور برساند. این روزها کسانی که صدها و هزاران ستاد انتخاباتی در سراسر کشور را اداره میکنند و در هر میتینگی شور و شوقی وصف ناشدنی نثار چشمهای خیره جهانیان میکنند و ماشین انتخابات را با گرمی و حرارت به حرکت واداشتهاند، باز هم جوانان دوست داشتنی و شیرین و آگاه خودمان هستند که در حال تصحیح اشتباه بسیاری از قلم به دستان هستند. اگر امروز ستادی فعال است حتی در میان اصولگرایان به یمن حضور همین جوانان است. خدمت همه سیاسیون، علما، روشنفکران، نخبگان، دانشمندان، مسئولان، خارجیان، داخلیان، تحلیلگران سیاسی و جامعه شناسان باید با صدای بلند بگوییم که باز هم جوانان ما آمدهاند و در حال خلق رویداد بزرگ دیگری هستند.
جوانان ما این روزها سر از پا نمیشناسند و سیاستمدارانه دین خود را به ملک و ملت ادا میکنند. ما که میگفتیم جوانان سرخورده در غم حال و آینده خویش به حاشیه جامعه پناه بردهاند، امروز به عیان خطای مدعای خود را میبینیم و سینهمان سرشار از امید و اطمینان به آنها میشود. با اینکه تمایل آشکار و انکارناشدنی اکثریت جوانان به اصلاحات کاملاً هویدا است، منتها مهمتر از این تمایل اصل حضور و فعالیت و اهتمامشان به سرنوشت کشور است که باید چون یک سرمایه بیبدیل اجتماعی مغتنم شمرده شود و بادقت و احتیاط محفوظ بماند. کشوری که چنین جوانان پرشور و آگاهی دارد، کشوری که جوانانش به رغم همه مشکلات و موانع، لذایذ زودگذر اغوایشان نمیسازد و از مسائل جدی جامعه غافلشان نمیسازد، کشوری پیشرو و پراستعداد است که اگر به درستی مدیریت شود، گامهای بلند توسعه را یکی پس از دیگری برخواهد داشت. با همین جوانانی که اجتماعات سیاسی عظیم اصلاحطلبان را سر و سامان میدهند و فضای آن را عطرآگین به شور جوانی میکنند، میشود به جنگ هر مشکل و مانع و معضلی رفت. این نیروی انسانی بکر و غنی بالاتر از هر ابزاری به کار حرکت توفنده و مستمر و مثبت کشور میآید و اگر نخبگان جامعه توان مدیریت و شکوفاییاش را ندارند باید اشکال را در خود جست وجو کنند. در مقابل خیل این جوانان که بدون کوچکترین چشمداشتی صحنههای انتخاباتی را گرم میکنند و آگاهانه ایران عزیز را در آغوش گرم خویش به پیش میبرند و سربلندی را برای ایرانیان به ارمغان میآورند، چه میتوان گفت جز اینکه سر تعظیم فرود آورد و اشک شوق نصیبشان ساخت. کاش این روزها و صدها روز دیگر که جوانان دیروز و امروز ایران زمین حماسههای زیبای وطن دوستی، انسانیت و آزادگی میآفرینند، اقبال لاهوری بود که از عمق جانش شعر و شعور خویش را نثارشان کند و بگوید:
چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما»
خبرهای داغ!
دکتر عطاءالله مهاجرانی یادداشت کوتاهی با عنوان: «خبرسازی خبرگزاری!» در روزنامه «اعتمادملی» دارد که در پی نقل شده است: «با صهبا داشتیم کتابهای بخش کودکان کتابفروشی واتر استون را نگاه میکردیم. ناگاه دوستی ایرانی به طرفم آمد و با تعجب پرسید:
عجب شما لندن هستید؟
من هم با تعجب جواب دادم: کجایش عجب است؟!
گفت: خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش داده است، شما به خاطر موقعیت بسیار خوب کاندیدای اصولگرایان و برای کمک به آقای کروبی به تهران رفتهاید.
اندکی درنگ کردم و گفتم: اگر کاندیدای اصولگرایان موقعیتی خوب داشت و انتظار میرفت که قاطعانه پیروز شود. اولا: این همه دروغ تحویل مردم نمیداد، که تازه ترینهایش را آقای جهانگیری و آقای ترکان افشا کردند. دروغ پلههای کاخ الیزه را هم عکسها و توضیح آقای صادق خرازی برملا کرد.
دوم: این همه پول پمپاژ نمیکردند.
سوم: برای اولین بار یکی از مراجع اعلام کرده است، به کاندیدای دروغگو رای ندهید!
چهارم: خبرگزاری هم دروغ نمیگفت. خبرگزاری در لندن دفتر دارد. میتوانست با یک تلفن متوجه شود که من به ایران سفر نکردهام. این دروغ خبری را از این رو جعل کردهاند تا نشان دهند که موقعیت کاندیدای اصولگرایان مستحکم است!»
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|