یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نتیجه گیری محمد ابطحی از انتخابات ۲۲ خرداد
دیگر از طریق صندوق های رای نمی توان به فکر اصلاح بود



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱٣ ژوئن ۲۰۰۹


گونی‌ای که به جای کلاه بر سرمان رفت

دیروز و دیشب خیلی با هم فرق داشت. دیروز ایران شادمان بود که دارد سرنوشت خود را با تغییر شکل می‌دهد. همه هم آمده بودند. دیشب اما شب تلخ شوک‌آوری شد. خبرها، مثل چهار سال پیش با اعلام زودرس خبرگزاری فارس و کیهان شکل گرفت. اول باور کردنی نبود. کم‌کم که خبرها جلو رفت خبرها داشت مثل یک کوه سنگین در برابر چشم کسانی که دیده بودند واقعیت این نیست، رسمی می‌شد. مهندس موسوی هم همزمان اعلام رسمی کرد که پیروز انتخابات است. اما اطلاعات رسمی بود که همچنان در دنیا مطرح بود و بدجوری روی اعصاب ملت لیز می‌خورد. اینبار مسئله خیلی مهمتر از تقلب بود. خیلی‌ها اسم آن را کودتای سفید می‌گذارند. با ستادهای مختلف در تماس بودم. مگر می‌شد خوابید؟ دوبار رفتم پیش آقای کروبی یکبارش ساعت ۲ بامداد بود. با دوستان مختلف در ستاد آقای موسوی صحبت میکردم. همه شوک بودند. هروقت فرصت می‌کردم به فیس بوک و فرند‌های نگران آنجا سر می‌زدم. دوستانی که این بار انتخاب کرده بودند و نتایج را می‌دیدند و داشتند دق‌میکردند، می‌خواستند حرف‌های امیدوارکننده بزنم. من هم از این خبرها نداشتم. شرایط سختی بود. یاوران آقای احمدی‌نژاد علیرغم ممنوعیت تظاهرات، شهر را تسخیر کرده بودند. دوسه ساعتی خوابیدم. صبحی به دفتر آقای خاتمی رفتم. از جلسه‌ای آمده بود و در حال رفتن به جلسه مهم دیگری بود. بیانیه آقای موسوی را دیدم. خیلی صریح بود. بعد از آن به دفتر آقای کروبی رفتم. ایشان هم در حال نوشتن این بیانیه بود. با بی‌بی‌سی فارسی هم گفتگوئی کردم. تحلیل این تقلب واضح را کردم. یکی از دوستان میگفت در خیابان فردی را دیده که گفته این بار به جای کلاه گونی بود که به سرمان رفت، مهندسی این انتخابات خیلی هوشمندانه بود. از یک سو رکورد رای دادن در تاریخ انتخابات شکست. اینکه همیشه می‌گفتند خاتمی در دور دوم بیشتر رای آورد هم باید درهم می‌ریخت و احمدی‌نژاد در این مهندسی باید رای بیشتری از خاتمی به دست می‌آورد. مهندس موسوی و همه کسانی که همراهش بودند را هم می‌خواستند، به پایان خط ببرند. ماجرای رای سیصد هزار نفری آقای کروبی هم بخش مهم این سناریو بود. با اینکه آقای کروبی بیشترین کسی بود که یک مجموعه‌های ثابت رای داشت. اما به دلیل اینکه دیگر کسی از این شعارهای تند و مردم‌محورانه ندهد و اعلام کنند همه مخالفان و ناراضیان در کشور عددی نیستند، سقف سیصد هزار نفری را برایش در نظر گرفتند. این در حالی است که اخبار رسیده از همه صندوقهای شهرستانها حداقل تساوی آقایان موسوی و احمدی‌نژاد بود. این بار اگر دوباره فراموش نکنیم، جریان غیر دولتی و اصلاح‌طلب را باید به این نتیجه رسانده باشد که دیگر از طریق صندوق‌های رای نمی‌شود، به فکر اصلاح بود. انتظار می‌رود کاندیداها و به خصوص مهندس موسوی که خود را کاندیدای پیروز اعلام کرده است و حرف بیجائی هم نزده است، تلاش‌هائی را که آغاز کرده‌اند به نتیجه برسد. ظاهرا می‌خواهند تقاضای تجدید انتخابات کنند. اما نمی‌دانم آیا امکان پذیر هست یا نه؟ در هر حال این شوک و بهت غیر قابل توصیف جامعه ما را گرفته است. نسل جوانی که می‌خواست خودش را در این نظام تعریف کند دچار یاس تلخی شده است. موج مهاجرت در ذهن جوانان دوباره جدی می‌شود و هزاران "چیز" دیگر. اما در عین حال دنیا با این اتفاقات پایان نمی‌پذیرد. سعی کنید زمین نخوریم.

سایت شخصی محمدعلی ابطحی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست