یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پیام این تقلب گسترده
چرا باند خامنه ای – احمدی نژاد تقلب انتخاباتی خود را چنین آشکار صورت داد؟


• پرسش این است که چرا تقلب در انتخابات ۲۲ خرداد، چنین آشکار، بدون هیچ پرده پوشی و غیرقابل توجیه صورت گرفته است که به ده ها و بلکه صدها دلیل بتوان آن را اثبات کرد؟ آیا برگزار کنندگان انتخابات نمی توانستند دستکاری در آرا و انتصاب مجدد احمدی نژاد را به شکل «آبرومندانه»تری به سرانجام برسانند؟ با توجه به امکاناتی که کودتاگران در اختیار داشته اند، پاسخ به این سوال به هیچ وجه منفی نیست. آن ها می توانستند تقلب کنند، اما طوری که دیگران کمتر ببیند، یا کمتر باور کنند، کاری که در هر انتخاباتی صورت داده اند. ا ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۵ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹


پرسش این است که چرا تقلب در انتخابات ۲۲ خرداد، چنین آشکار، بدون هیچ پرده پوشی و غیرقابل توجیه صورت گرفته است که به ده ها و بلکه صدها دلیل بتوان آن را اثبات کرد؟ آیا برگزار کنندگان انتخابات نمی توانستند دستکاری در آرا و انتصاب مجدد احمدی نژاد را به شکل «آبرومندانه»تری به سرانجام برسانند؟ با توجه به امکاناتی که کودتاگران در اختیار داشته اند، پاسخ به این سوال به هیچ وجه منفی نیست. آن ها می توانستند تقلب کنند، اما طوری که دیگران کمتر ببیند، یا کمتر باور کنند، کاری که در هر انتخاباتی صورت داده اند. اما به نظر می رسد باند خامنه ای – احمدی نژاد که از مدت ها قبل سناریوی این انتخابات را نوشته و گام به گام به اجرا در آورده است، چنان در نتیجه ی آرا تقلب کرده است، که این تقلب کاملا آشکار و واضح باشد، که هر کسی بتواند در همان نخستین لحظات شمارش آرا بفهمد، تقلبی در ابعاد بزرگ و بی سابقه در جریان است.
چنین تقلب آشکاری حامل پیام های روشنی به جناح های اصلاح طلب حکومت بوده است.
با آرایی که برای آقای کروبی خوانده اند، به او و حامیانش گفته اند سرنوشت طرح مطالباتی که در بعضی جاها خط قرمزها را بشکند، جز این نخواهد بود. آن ها کروبی را چنان زمین زده اند تا اعلام کنند اندیشه ای که در پشت نام او گرد آمده بود و از حقوق بشر، تغییر قانون اساسی، حقوق زنان و حقوق اقلیت ها صحبت می کرد اصلا در جمهوری اسلامی و «آرای ده ها میلیونی اش» هیچ جایی نمی تواند داشته باشد.
اما آن ها پیام جدی تر و مهم تری هم در این تقلب آشکار به همه ی جناح های رقیب خود داشته اند. این پیام این است که «جمهوریت نظام» به آخر خط رسیده است. کودتاگران به اصلاح طلبان گفته اند که نه در این انتخابات، بلکه در هیچ انتخابات دیگری هم به فکر تصرف بخش های انتخابی قدرت نباشند. به ان ها گفته اند دوران «چرخش قدرت» در میان جناح های حکومتی بر اساس رای مردم – که در طول جمهوری اسلامی – تقریبا همواره رعایت می شده است، به پایان رسیده است. گفته اند «انتخابات، بی انتخابات» و حالا دیگر از این کلمه ی جادویی فقط همانش قبول است که به درد آقای خامنه ای برای اثبات «مشروعیت» حکومتش بخورد.
بدون تردید چنین پیام روشن، خشن و ناامیدکننده ای، یکی از دلایل و انگیزه های مهم اعتراض های بی سابقه ای است که تاکنون از سوی اصلاح طلبان صورت گرفته است. زیرا آن ها احساس می کنند جناح کودتاگر آن ها را به بازی «مرگ و زندگی» کشانده است. احساس می کنند اگر این فرصت از دست برود و این انتخابات را وا بگذارند، دیگر نمی توانند به امید دو سال بعد و چهار سال بعد و انتخابات های دیگر بنشینند و هرگز شانسی برای پیروزی در هیچ انتخاباتی و لاجرم حضور در قدرت نخواهند داشت. چنانچه اعتراض هایی که در اشکال مختلف صورت گرفته است، به نتیجه ی مشخصی نرسد و جناح خامنه ای – احمدی نژاد بتوانند کودتای خود را به سرانجام برسانند، در آن صورت هرگونه چشم اندازی برای فعالیت های اصلاح طلبان حکومتی از بین خواهد رفت.
پیروزی این کودتا، نه تنها چشم انداز فعالیت اصلاح طلبان حکومتی را از بین خواهد برد و بقای آن ها را در خطر جدی قرار خواهد داد، بلکه به اندیشه ی «انتخابات»، «صندوق رای»، «اصلاح» در چارچوب حکومت ولایت فقیه نیز ضرباتی سنگین وارد خواهد آورد و دیگر بسیار بعید خواهد بود که بتوان مردم را به امید اصلاح امور در سایه ی ولی فقیه، به پای صندوق های رای کشاند و بازار چنین انتخابات هایی را گرم کرد.
این بازی بسیار خطرناکی است که آقای خامنه ای به آن وارد شده است. مردم اگر از اصلاح حکومت ناامید شوند، اگر باور کنند که «صندوق های رای» آن معجره ای را که اصلاح طلبان دائما تبلیغ آن را کرده اند، با خود به همراه نخواهد داشت، از مبارزه ی خود برای رهایی از این حکومت نکبت بار دست بر نخواهند داشت، مسیر این مبارزه را عوض خواهند کرد. پیامی که کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد به جامعه ی ایران داده است، همین تغییر مسیر است. این است که امکان اصلاح حکومت از راه های قانونی و انتخاباتی وجود ندارد و جنبش های رادیکال و مبارزاتی برای براندازی رژیم را تقویب خواهد کرد.

به نظر نمی آید آن ها که نقشه ی کودتا را کشیدند و گام به گام آن را اجرا کردند، حالا بعد از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، توانسته باشند همچنان کنترل خود را بر اوضاع به طور مطلوب حفظ کنند. عقب نشینی آن ها در برابر معترضین به نتیجه ی انتخابات، راه را برای فوران خواست های سرکوب شده ی مردم باز خواهد کرد و ایستادگی شان حتی اگر در کوتاه مدت به ناامیدی و یاس در میان مردمی که وعده های اصلاح طلبی را باور کرده بودند، بیانجامد، اما حفاظ اصلاح طلبانه ی حکومت را مانند حبابی خواهد ترکاند.
آیا آقای خامنه ای نتوانسته است این حقیقت ساده را دریابد که این حباب چقدر برای ادامه ی حکومتش ضروری است؟!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست