یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چطوری تقلب شد
من یکی از یک میلیون مجری انتخابات هستم که حسابی سر کار گذاشته شدیم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٨ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱٨ ژوئن ۲۰۰۹


گزارش ارسالی برای اخبار روز:
من یکی از یک میلیون مجری انتخابات هستم که حسابی سر کار گذاشته شدیم
از سه روز قبل منشی صندوقهای رای گیری را به عنوان کاربر کامپیوتر به ستادهای انتخابات از جمله مناطق مختلف آموزش پرورش فرا خواندند تا برنامه رایانه ای رای گیری انتخاباتی را آموزش دهند در این جلسه توجیهی دو کاربر از هر حوزه انتخاباتی آمده بودند.
وا ما روز جمعه ۲۲ خرداد روز حماسه ملت .از ساعت ۶ و نیم صبح به حوزه رفتیم .در هر حوزه رای گیری ۱۵ نفر نیروی اجرایی حضور داشتند به ترتیب رییس صندوق معاون صندوق و ٣ منشی دو کاربر کامپیوتر و سه ناظر از فرمانداری و وزارت کشور و شورای نگهبان و نیروی امنیتی حفاظتی صندوق و ۴ ناظر ۴ کاندیدا که بیشتر از همه ناظر آقای موسوی تا آخرین لحظه شمارش آرا حضور داشت.
از ساعت ۷ تا ٨ صبح نیروهای ستادی تلاش کردند تا کامپیوتر و خط تلفن و اینترنت را وصل کنند و برنامه رای گیری را از حالت آفلاین به آنلاین درآوردند تا در عین حالی که با استفاده از بارکد خوان بارکد کارت ملی وارد کامپیوتر میشد همزمان به صورت دستی هم در فرمهای رایانه ای کدهای ملی وارد میشد و سپس تعرفه نویسها مشخصات فرد رای دهنده را وارد می کرد و در شناستامه مهر زده میشد و تعرفه ریاست جمهوری به فرد داده میشد.
صندوقها نخست توسط این اعضا بازدید شد که خالی است و در آن را به ترتیب رییس صندوق و سپس سه ناظر دولتی پلمپ کردند.
آنچه که جالب بود اینکه مردم از ۷.۵ صبح صف کشیده بودند تا رای خود را به صندوق بیاندازند .از ساعت ٨ که کار رای گیری شروع شد تا ساعت ۱۰ برای ٣۵۰ نفر تعرفه صادر شد و رای گیری برای آنان به دو صورت دستی و کامپیوتری صورت می گرفت. مجریان صندوق یک لحظه استراحت نکردند تا بتوانند این حماسه ملی را سریعنر ثبت کنند و مردم کمتر در صف بمانند.
صف بسیار طولاتی بود و صحنه هایی از حضور مردم دیده میشد که هر کس را بسیار متاثر می کرد. تعرفه بیش از ۲۰ نفر را خودم نوشتم که متولد ۱٣۰۵ تا ۱٣۱۱ بودند به زحمت راه می رفتند و من شرمنده از این همه انتظار آتها در این صف طولانی. مردی نشسته بر ویلچر که ظاهرا سکته کرده بود و به زحمت صحبت می کرد پسرش او را همراهی می کرد. خارج از صف او را پذیرفتم و برایش تعرفه ریاست جمهوری را صادر کردم پسرش میخواست برایش رای را بنویسد اما او قبول نکرد و با دستان خودش رایش را نوشت.
اما اتفاقات قابل توجهی که افتاد: ساعت ۱۰ خبر دادند که صفها بسیار طولانی است صف حسینیه ارشاد به یک کیلومتر رسیده فورا از وزارت کشور دستور رسید که رای گیری کامپیوتری را جمع کنید برخی از اعضا اجرایی مخالف بودند و می گفتند این دقیقترین راه جمع آوری آراست و تا ساعت ۱۰ و نیم علیرغم مخالفت ناظرین به رای گیری کامپیوتری ادامه دادیم ناظر شورای نگهبان آمد و با دستور گفت همین حالا به ما دستور رسیده رای گیری کامپیوتری را جمع کنید گفنیم بگویید این تنها راه چک کردن دقیق تعداد تعرفه ها با تعداد آرا است. بدون توجه به اصرار کاربران دستگاه کامپیوتر جمع آوری شد. و رای گیری به صورت دستی ادامه داشت.
ساعت ۱۲ شب حوزه بسته شد و شمارش آرا توسط اعضا اجرایی صورت گرفت.
اینجا حوزه ای بود که هیچگاه بیش از ۱۲۰۰ رای نداشته است اما امروز ٣۲٣۷ رای به صندوق ریخته شده بود و رایی که برای انتخابات خبرگان ریخته شده بود تنها ۶۶۰ رای بود که ۱۴۵ تا باطله داشت و ۲۵۵ رای به آقای علوی و ۲٣۰ رای آقای تسخیری.
اما آرای ریاست جمهوری در این حوزه که شامل دو صندوق میشد روی هم از مجموع ٣۲٣۷ رای ماخوذه ۲۶۰۵ رای به میرحسین موسوی ۴۴٣ رای احمدی نژاد ۱۰۰رای کروبی و ۶٣ رای رضایی بود و ۲۶ رای باطله بود.
پس از نوشتن ۷ نسخه صورتجلسه که به ترتیب یکی در صندوق انداخته میشد و ۲ تا به هیئت اجرایی وزارت کشور مستقر در ستاد اصلی باید تحویل داده میشد و به رییس صندوق و ناظر شورای نگهبان و ناظر فرمانداری هم هر کدام یک نسخه از فرم ۲۲ تحویل داده شد که همه این صورتجلسه ها باید به امضای تمامی اعضای اجرایی و ناظر بر صندوق می رسید.
رای شمارش شده به صورت بسته های ۱۰۰ تایی دسته بندی شد و با تعرفه های باقیمانده و خالی و مهرهای شورای نگهبان و نظارت و ریاست جمهوری همه باید در صندوق گذاشته و مجددا بوسیله رییس صندوق و ناظرین پلمب میشد و شماره پلمب ها هم در صورتجلسه فرم ۲۲ قید میشد.
ناظر وزارت کشور پس از پایان شمارش از کاربران خواست تا فرم ۲۲ را به صورت اینترنتی وارد سایت وزارت کشور کنند که علیرغم تلاش کاربران به علت شلوغی خطوط اینترنت تا ساعت ۲ صبح ۲٣ خرداد نتوانستیم فرم ۲۲ را وارد سایت وزارت کشور کنیم. به علت خستگی اعضا اجرایی که ۱۴ ساعت تلاش بی وقفه برای ثبت آرا کرده بودند ساعت ۲ و نیم صبح کلیه اعضا اجرایی و ناظرین به همراه صندوق ها به سایت منطقه واقع در آموزش پرورش رفتیم که صندوق ها را تحویل دهیم.
نکات جالب در این رای گیری این است که یکی از اعضا اجرایی که طرفدار و حامیان منطقه ۱۷ احمدی نژاد بود و از حضور گسنرده مردم شکست خود را پیش بینی میکرد و می گفت خوبه هر وقت مردم لج می کنند حضورشون گسترده تر میشه. ساعت ۱۲و نیم با موبایل به او خبر دادند که آرا شمارش شده و از ٣٣ میلیون رای ۲۲ میلون احمدی نژاد رای آورده. از تعجب خشکمان زد. گفتیم هیچ صندوقی هنوز شمارش آرا تموم نشده مگه میشه؟
با تماس به دوستان اجرایی در صندوق های دیگر این خبرها را تا ساعت ٣ صبح دریافت کردم. سلسبیل در تهران از حدود ۵ هزار رای ۴هزار موسوی حصارک کرج از ۱٨۰۰ رای ۱۴۰۰ موسوی از صندوقی در نازی آباد از حدود ۴ هزار رای احمدی نژاد دو برابر بیش از موسوی رای داشته در یک منطقه محروم خرمشهر از ٨۰۰ رای ۶۰۰ احمدی نژاد و ۱۵۰ موسوی از حوزه ای در شهرک ولیعصر شیراز از ۱۷۰۰ رای ۱۰۴۰ رای احمدی نژاد و ۶۵۰ رای موسوی. جالب این بود که هیچکدام به اینترنت وصل نشده بودند و هیچکدام زودتر از ساعت ٣ صبح شنبه صندوق ها را تحویل نداده بودند در صورتیکه تلویزیون از ساعت ۱ بامداد ارقام ۱۰ میلیونی را اطلاع رسانی می کرد.
اما آنچه که در ساعت ۱۱ صبح یکشنبه ۲۴ خرداد در آموزش و پرورش یکی از مناطق تهران مشاهده کردم مرا از چگونگی این آمار ساختگی آگاه و راز این تقلب را برایم برملا ساخت. ساعت ۱۰ و نیم صبح یکشنبه ۲۴ خرداد بناگاه چند سرباز امدند و در آموزش و پرورش را بستند. گفتم چه خبر شده؟ جواب ندادند. دیدم وانتی را آوردند و در کنار سالن بزرگ آموزش و پرورش قرار دادند. درون سالن را که نگاه کردم از تعجب خشکم زد. تمام صندوق هایی را که ما ۲ و نیم بامداد شنبه در اینجا تحویل داده بودیم و قرار بود به وزارت کشور برده شود همانجا بود. پلمب شده و دست نخورده. یعنی اصلا باز نشده بود. سربازه گفت داریم رایها را می بریم. آشفته به ساختمان وارد شدم مسئول ستاد انتخابات را دیدم گفتم خسته نباشید، این سربازها دارن تازه امروز صندوق های رای را می برند مگر قرار نبود این صندوق ها را به وزارت کشور برده و رای ها جمع آوری شود. گفت نه نیاز نبود همون فرم ۲۲ که کامپیوتری وارد کردید برای وزارت کشور کافیست و دیگر نیازی به باز کردن صندوقها نیست. گفنم پس این رایها را میخواهند چکار کنند؟ گفت دپو کنند. گفتم دپو؟ گفت نه برای ۶ ماه رای ها در جایی برده و محافظت می شود.
احساس سرخوردگی و شرمندگی از ملتی که ۱۴ساعت سرپا ایستاده بودند و خودم که واقعا سرکار بودم وقتی قرار نبود حتی زحمت بازکردن صندوق ها را به خود دهید و از برگه های رای وحشت داشتید چه زیبا بود که از همون اول می گفتید انتخاباتی برگزار نمی کنیم و دیگر نیازی به ارائه آمار دروغ نبود. جالب است وزارت کشور حتی جرات تقلب و دستکاری در آرای مردم را نیز نداشت و از دیدن صفوف رای گیران و نتایج وحشت داشت.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست