سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در دفاع از سوسیالیسم (۱۹)
اتحاد علیه کودتا، مبارزه برای دمکراسی


جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت (داخل کشور)


• با حوادثی که در این چند روز گذشته رخ داده، بحث حول تحریم و یا حضور در انتخابات دیگر موضوعیت خود را از دست داده است. این امر نباید بهانه¬ای برای تشتت صفوف و دوری ما از همدیگر شود. اتحاد و یکپارچگی رمز پیروزی ماست، و بایستی همچنان در دستور کار ما قرار داشته باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٨ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱٨ ژوئن ۲۰۰۹


    دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در ۲۲ خرداد با حضور میلیونها هموطن¬ما برگزار گردید. حضور میلیونها رأی دهنده که تعداد زیادی از آنها شاید برای اولین بار تجربه حضور در نمایش انتخاباتی از نوع جمهوری اسلامی را تجربه می¬کردند، از وجوه مشخصه این دوره از انتخابات بود. میلیونها ایرانی بدنبال دست¬یابی به خواست¬های خویش از طریق مراجعه به صندوق¬های آرا، تجربه¬ای را برای چندمین بار روی نمونه¬ای سترون آزمایش کردند. هرچند آراء مردم بنفع کاندیدایی در صندوق¬های آراء ریخته شد که خود عضوی از نظام و متعهد به حفظ نظام بود، با این همه دستگاه دیکتاتوری حاکم این تغییرات اندک و غیر بنیادین را هم برنتافت. دستکاری گسترده و وقیحانه در آراء مردم، دهن¬کجی آشکار به کسانی بود که خوشبینانه به تغییر از راه¬های قانونی و در چارچوب نظام حاکم می¬اندشیدند.
    شعار میلیونها ایرانی که در کوچه و خیابانهای شهرهای کشورمان فریاد برمی¬آورند: "موسوی، موسوی، رأی ما را پس بگیر" دلیلی قاطع بر صحت گزینه تحریم، و افشای ناباروری جمهوری اسلامی و مهر تأییدی بر عدم امکان تغییر در نظام، و اصلاح این نظام قرون وسطایی بود. حضور میلیونها نفر از هموطنان ما در تظاهرات خیابانی که دامنه آن هر روز گسترده¬تر می¬گردد، و عقب¬نشینی¬های رژیم از جمله قبول بازشماری آراء، علیرغم تبریک پیروزی به احمدی¬نژاد توسط رهبر، شکستن ابهت جمهوری اسلامی، و جو وحشتی که طی سی سال بر کشور حاکم نموده¬اند، با حضور میلیونی مردم در تظاهراتی که وزارت کشور آنرا غیر قانونی اعلام نموده بود، دلیلی محکم¬تر بر درستی تصمیم تحریم کنندگان می¬باشد. این تظاهرات بیشتر از همه نشان داد که خواست¬های مردم از جمله تعیین سرنوشت دمکراسی و حقوق دمکراتیک نه در پای صندوق¬های رأی، و نه در چانه¬زنی¬هایی که بدون حضور مردم در بالا صورت می¬گیرد، بلکه در بطن جنبش¬های اجتماعی و با حضور مردم مشخص خواهد گردید.
    کودتاچیان به رهبری خامنه¬ای در مقابل اعتراضات گسترده مردم، مانند گذشته سیاست مشت آهنین و سرکوب عریان را پیشه نمودند. دستگیرهای گسترده فعالین سیاسی، حمله نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی¬ها به تظاهرات آرام مردم در اکثر شهرهای بزرگ، تهاجم وحشیانه به اجتماعات دانشجویی و خوابگاه¬ دانشجویان، و کشته شدن دهها مرد و زن ایرانی، پی¬آمد سیاست ددمنشانه رژیم بود. ما ضمن محکوم نمودن سرکوب وحشیانه مردم و کشتار هموطنان آگاه و مبارز خود، خواستار آزادی تمامی دستگیر شدگان و محاکمه و مجازات عاملین و عامرین سرکوب و کشتارهای اخیر هستیم. ما شخص خامنه¬ای و احمدی¬نژاد را مسئول تمامی این جنایت¬ها می¬دانیم و از تمامی مجامع و افکار عمومی جهان، خصوصاً نیروهای آزادی¬خواه و شخص بان¬کن¬مون رئیس سازمان ملل متحد، خواهان دفاع ازحقوق مردم ایران و افشای جنایت¬های رژیم هستیم. مردم ما کسانی را که به هر دلیلی حکومت جمهوری اسلامی با دولتی کودتایی¬اش را به رسمیت بشناسند، شریک سرکوب¬گران و مشوق جنایتکاران علیه حقوق بشر معرفی خواهند نمود. مسلماً هر حکومت دمکراتیکی که در ایران بر سر کار بیآید، مشارکت آنان در جنایات جمهوری اسلامی و باند خامنه¬ای – احمدی¬نژاد را فراموش نخواهد کرد.   
    حضور نزدیک به چهل میلیون ایرانی- طبق آمارهای دولتی- در انتخابات، که در نمایشات خیابانی قبل از انتخابات تمایل خود را برای تغییر بیان داشته بودند، هم حاکی از تمایل شدید و گسترده مردم برای گذر از جمهوری اسلامی، البته از راههای مسالمت¬آمیز بود. نمایشی چنین پرشکوه، حکومت را چنان غافلگیر و دستپاچه نمود، که در نحوه اعلام نتایج و تبریک رهبر و سران نظام - آن هم قبل از تأیید شورای نگهبان- بخوبی مشخص بود. بیت رهبری با کودتایی از پیش طراحی شده به مقابله آشکار با خواست مردم برخواست. حضوری چنین گسترده¬ که می¬توانست به حساب جمهوری اسلامی گذاشته شود، با اقدامی نابخردانه¬ که از هر دیکتاتوری انتظار می¬رود، عملاً به رفراندومی علیه نظام و "نه" بزرگی به جمهوری اسلامی، رهبر و ولی فقیه مبدل گردید.
    از اهداف کودتاچیان به رهبری خامنه¬ای، برای چنین تقلب آشکاری، نشان دادن مشت آهنین به کسانی بود که خواهان تغییر و اصلاح نظام حاکم بودند. از طرفی دیگر دزدان نوکیسه نظامی که قبل از به قدرت رسیدن احمدی¬نژاد با راه¬اندازی موسسات اقتصادی و با امکانات دولتی اقدام به انباشت ثروت¬های هنگفتی کرده بودند. با بقدرت رسیدن احمدی¬نژاد، همراه با قدرت نظامی¬ای که از قبل داشتند، قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی را هم یکجا در دست گرفتند. آنها دیگر حاضر نیستند در ثروت به یغما برده¬شان از مردم، با دزدان قبلی شریک شوند. به همین دلیل دیگر حاضر به پذیرش فردی غیر خودی بر مسند ریاست جمهوری نمی¬باشند. تثبیت قدرت سیاسی برای تقویت قدرت اقتصادی باند حاکم امری ضروری و لازم می¬باشد. سناریویی که شاید در ادامه به ولایتعهدی مجتبی خامنه¬ای منتهی شود.
    اعتراضات مردم توانست از رخنه¬ای که تقلبات انتخاباتی در پیکره نظام جمهوری اسلامی بوجود آورده بود، خود را بیرون بکشد. این اعتراضات صرفاً برای احیای ریاست جمهوری موسوی و به قدرت رساندن جناح دیگری از نظام حاکم بر مسند قدرت نیست. بلکه تلاشی برای طرد دیکتاتوری و بی¬عدالتی و نفی وضع موجود و رژیم ولایت فقیه¬ و خود نظام جمهوری اسلامی است. هرچند که موضوع تقلب در انتخابات و دزدیدن آرای مردم اهانتی آشکار و گستاخانه به شعور ایرانیان تلقی می¬گردد، در عین حال بموازات آن می¬تواند مستمسکی برای تشکیل جبهه وسیع دمکراسی¬خواهی و دلیلی برای مبارزه مشترک علیه دیکتاتوری و بی¬عدالتی باشد.
    بزرگترین آسیب جنبش¬های اجتماعی ایران در یکصد سال پس از جنبش مشروطیت این بوده که، مردم ما علیرغم آنکه می¬دانند، که چه چیزی را نمی¬خواهند، اما بر آنچه که می¬خواهند آگاهی کامل ندارند. مشارکت فعال نیروهای چپ بایستی متوجه رشد آگاهی و متشکل نمودن توده¬های زحمتکش جامعه، یعنی کسانی که چپ بدانها تعلق دارد، باشد. برای پیشبرد برنامه¬ریزی شده جنبش و برای اجتناب از سازش و انحراف آن، لازم است برنامه¬ای در عرصه مبارزه و با حضور طیف¬های مختلف تدوین و بکار بسته شود. برنامه¬ای که حاوی خواست¬های فوری و آتی جنبش باشد.
    با حوادثی که در این چند روز گذشته رخ داده، بحث حول تحریم و یا حضور در انتخابات دیگر موضوعیت خود را از دست داده است. این امر نباید بهانه¬ای برای تشتت صفوف و دوری ما از همدیگر شود. اتحاد و یکپارچگی رمز پیروزی ماست، و بایستی همچنان در دستور کار ما قرار داشته باشد. نیروهای سیاسی و خصوصاً احزاب و سازمان¬های چپ اگر نمی¬خواهند مانند انقلاب بهمن ۵۷، بار دیگر سرشان بی¬کلاه بماند، و مجدداً رهبری تحمیلی را تجربه کنند، اتحاد و همبستگی تنها و تنها کلیدی است که درب موفقیت را به روی آنان خواهد گشود. فرصتی که امروز در حال شکل¬گیری است، اگر نتوانیم بخوبی از آن استفاده کنیم شاید برای سال¬های مدیدی تکرار نشود. نبایستی چنان عمل کنیم که در هر مقطعی علیرغم تحمل هزینه¬هایی سنگین محصولی عایدمان نشود. و جنبش¬های اجتماعی و فعالین سیاسی سالهای دیگری را هم در یأس و نا¬امیدی سپری کنند. اتحاد نیروهای ترقی¬خواه و بطور اولی جریانات چپ می¬بایستی سالها قبل از این شکل می¬گرفت. متأسفانه با درایت و هدایت جمهوری اسلامی، چنین امری تا به امروز تحقق نیافته است. با این همه، اتحاد خواست دیروز، امروز و فردای ماست. قبل از آنکه خیلی دیر شده باشد با ایجاد "جبهه متحد چپ ایران" به این خواست جنبش عدالت¬خواهانه و دمکراتیک کشورمان، پاسخی درخور بدهیم.
    باید از جنبشی که در حال نضج است حمایت نمود، چپ¬ها و کمونیست¬ها بایستی در صف مقدم مبارزه و در پیشاپیش تظاهرات خیابانی و اعتراضات مردمی حضور داشته¬باشند. با حضور خود رنگ و بوی چپ را در جنبش دمکراتیک مردم کشورمان محسوس¬تر کنیم. بی¬آنکه به تقابل با خواست¬های مذهبی مردم کشیده شویم، با مذهبی کردن جنبش و دادن رنگ و بوی مذهبیو تحمیل مجدد حکومتی دینی در هر شکل آن مبارزه کنیم. اگر کسانی مدعی آنند که این حرکت در راستای انقلابات مخملی و رنگین اروپای شرقی و جمهوری¬های سابق شوروی شکل می¬یابد، چاره ما نه در کنار کشیدن از صحنه مبارزه، بلکه در حضور موثر و پر رنگ مان در عرصه مبارزه و البته سهم خواهی از رهبری جنبش اجتماعی کشورمان می¬باشد. عدم حضور ما به مثابه قبول رهبری اصلاح¬طلبان حکومتی و پذیرش سیاست "همه با من" خمینی خواهد بود.
    چپ همواره از خواست مردم برای تغییر حمایت می¬کند. حتی اگر برای تحقق این منظور به روش¬های قانونی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی از جمله شرکت در انتخابات، متوسل شده باشند. علیرغم آنکه خود منتقد چنین شیوه¬هایی بوده، و در انتخابات گذشته هم به هیچ یک از کاندیداهای حکومتی رأی نداده باشد. باید با استیلای روحیه یأس و ناامیدی در بین مردم و فعالین جنبش¬های اجتماعی مبارزه کرد. اگر چه کاملاً به ناپیگیری اصلاح¬طلبان و شخص موسوی واقفیم. سیاست ما در این مقطع، باید برای تعمیق شکافی باشد که در داخل طیف¬های معتقد به نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته است. بی¬آنکه بخواهیم توده¬های مردم و خصوصاً زحمتکشان را تحمیق نموده و از اصلاح¬طلبان رهبرانی برای جنبش اجتماعی کشورمان ترسیم نماییم. بایستی نوک پیکان حمله ما علیه کودتاچیان و بسمت باند حاکم خامنه¬ای- احمدی¬نژاد و نظامیان نشانه گیری شود. از طرفی دیگری با سازماندهی توده¬ها و فشار از پایین مانع از سازش سریع و آشکار اصلاح¬طلبان با کودتاچیان به رهبری خامنه¬ای شویم. با حضور مستمر و پیگیر می¬توانیم هزینه سازش را بالا ببریم، بنحوی که موسوی و یارانش به راحتی نتوانند بر سر مصالح و خواست¬های مردم مصالحه¬ کنند.
    رفقا! همه ما بر ناپیگیری اصلاح¬طلبان و شخص موسوی آگاهیم، ولی تا زمانی که آنها حداقلی از همراهی را با خواست¬های مردم دارند، ما در برابر آنان نخواهیم ایستاد. اما باید هوشیار بود که آنها بخاطر منافع طبقاتی خویش و بعلت نقش خود در سی سال حکومت سیاه جمهوری اسلامی و از ترس تعمیق مبارزات مردم و رادیکالیزه شدن جنبش، هر آن ممکن است با اصحاب قدرت سازش کرده یا از مبارزه کنار بکشند. باید برای ارتقاء آگاهی مردم و شناخت¬شان از ظرفیت¬های آنان تلاش کنیم. کانون مرکزی و مانع اصلی بر سر راه دمکراسی و عدالت اجتماعی را افشاء سازیم. با سازماندهی مردم در کمیته¬های اعتراض، نافرمانی¬های مدنی را شکل دهیم. اعتراضات مردمی نبایستی به چند اعتراض خیابانی محدود شود. برای برپایی کمیته¬های اعتصاب، تحصن و تظاهرات خیابانی در کارخانه¬ها و دانشگاه¬ها و در ادامه حتی در مدارس، برنامه¬ریزی نماییم. ایجاد چنین تشکل¬هایی است که فشار را بر سازشکاران افزایش خواهد داد. و در صورت سازش اصلاح¬طلبان دولتی و موسوی، کمیته¬های مزبور بطور منطقی خلاء ناشی از غیبت آنان را پر خواهند نمود. مراجعه به زنان و دانشجویان، به معلمین و پرستاران، و به کارگران و کارمندان می¬تواند در پیشبرد جنبش¬های اجتماعی و رادیکالیزه شدن آن کمک شایان توجه¬ای بنماید. کارگران صنعت نفت بار دیگر می¬توانند نقشی تعیین کننده در حیات سیاسی ایران ایفاء نمایند. اگر بتوانیم اعتراضات خیابانی و تظاهرات شبانه را به محلات پایین¬شهر و به میان کارگران و زحمتکشان بکشانیم، مطمئناً بقاء و دوام جنبش را تضمین خواهیم نمود. تداوم جنبش و رشد آگاهی¬های مردم رمز پیروزی و ابزاری مناسب برای تعمیق خواست¬های آنان بشمار می¬آید.

جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران- اکثریت(داخل کشور)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست