یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

همبستگی ملی شرط ضرور شکست کودتا!


ماشااله سلیمی - منوچهر مقصودنیا


• نه آقای موسوی و نه آقای کروبی کاندیدای ایده آل برای ایجاد تغییرات بنیادی نیستند، اما شرایط سیاسی کنونی جامعه و جنبش و قیام برآمده از آن، از همه ما می طلبد که با پرهیز از حداکثر خواهی، همراه مردم برای عقب راندن کودتاگران با همه کسانی که علیه کودتا هستند، همدلی و همیاری داشته باشیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ خرداد ۱٣٨٨ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۰۹


همانگونه که قابل پیش بینی بود تقلب وسیع انتخاباتی، مقاومت و اعتراضات گسترده مردمی را سبب شده است. رژیم که از حضور مردم در خیابانها به وحشت افتاد، تلاش می کند تا با سرکوب آنها را به خانه ها برگرداند. تلاشی که تاکنون موفق نبوده و به ضد خود تبدیل گردیده است.
اختلافات دو جناح عمده رژیم آنچنان پیش رفته که هرگونه عقب نشینی امتیازهای جدی را به سود طرف مقابل در برخواهد داشت. بر این اساس در چشم انداز کنونی عقب نشینی، تا زمانی که در جنگ قدرتی که به خیابانها کشیده شده یکی از طرفین شکست سنگینی را متحمل نشده و شرایط طرف دیگر را نپذیرد،.غیرمحتمل به نظر می رسد.
بنابراین با توجه به اوضاع کنونی و صف بندی موجود دربالا و حضور مردم در خیابانها، احتمال تداوم شرایط بحرانی و قیام مردم، مادام که یکی از این دوجناح شکست و ضربه شدیدی نخورد، قابل قبول تر می باشد.
گرچه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری مثل انتخابات تاکنونی نظام در میان خودی ها برگزار شد و هیچکدام از نیروهای غیرباورمند به نظام ولایت فقیه حق کاندیداتوری نداشتند، اما اختلافات شدید کاندیداها با همدیگر و افشاگری هائی که در مناظره های تلویزیونی صورت گرفت، اکثریت مردم را به پای صندوق های رای کشاند. این بار اکثریت مردم تصمیم گرفتند برای دفع چکمه پوشان احمدی نژاد ــ خامنه ای به موسوی و یا کروبی رای بدهند. چنین نیز شد. و بدین ترتیب انتخابات را باند خامنه ای ــ احمدی نژاد به صورت مفتضحانه ای باخت. اما آنها با اتکا به قدرت نظامی و امنیتی مخوف و سرکوبگر خود وقیحانه و بی توجه به باخت مطلق شان، حتی بدون شمارش آرا، احمدی نژاد را برنده اعلام کردند.
باند خامنه ای ـ احمدی نژاد، فکر می کرد این بار نیز مانند دور گذشته انتخابات ریاست جمهوری، تقلب شان حداکثر اعتراضی محدود را برخواهد انگیخت و کاندیداهای «بازنده» تنها به شکایت به امام زمان یا خداوند بسنده خواهند کرد. اما اینبار مردمی که به وسعت میلیونی در روزهای قبل از انتخابات در خیابانها و ستادهاهای انتخاباتی حضور داشته و برای نجات از دست آنها به آقایان موسوی و کروبی رای داده، مصمم بودند تا از حرمت و اعتبار رای خویش حمایت کنند. مردم که با انجام چنین تقلب گسترده و مضحک خشم شان به اوج رسیده بود، بی توجه به عدم اجازه وزارت کشور، در ابعاد میلیونی در تهران و سایر شهرهای بزرگ کشورمان به خیابانها ریخته و با شعارهای مرگ بر دیکتاتور و ابطال انتخابات، به دفاع از اعتبار رای خویش پرداختند.
در حقیقت تقلب انتخاباتی باند خامنه ای ـ احمدی نژاد، بهانه ای شد تا خشم فرو خورده و فشرده مردم طی سی سال حاکمیت ولایت فقیه فوران کرده و تبدیل به آتش فشان شود.
دست اندرکاران کودتا بطور وحشیانه به مقابله با حرکت میلیونی مردم پرداخته اند. آنها نیروهای سازماندهی شده و مسلح امنیتی را بجان مردم بیدفاع انداخته، تا با ضرب و شتم و کشتار و نیز دستگیری های گسترده، کودتا را تکمیل و مقاومت مردم را در هم شکنند.
این اقدامات سرکوبگرانه باردیگر نشان داد که خلافت خواهان حاضر نیستند به آسانی تسلیم خواست برحق مردم شوند.
در عین حال کودتاگران سعی دارند، تا با به سازش کشیدن بخش دیگر حکومت، از گسترش وسیع تر جنبش اعتراضی جلوگیری کنند. و درست از همین زاویه است که علی خامنه ای و برخی از اعضای تیم کودتا، به بازشماری محدود رای ها اشاراتی داشته اند. آنها بدین وسیله می خواهند، موضوع را به شورای نگهبان منتخب خویش محول کنند، و مردم را به خانه هایشان بازگردانند، و بدین وسیله با کسب زمان، مساله را به فراموشی بسپارند.
از این رو، شعارهائی نظیر تشکیل کمیته حقیقت یاب، هرچند که با هدف خیرخواهانه و یافتن راه حل مسالمت جویانه مطرح شده، نمی تواند درخدمت جنبش اعتراضی مردم قرار گیرد. زیرا کودتاگران هرگز با کمیته ای که بی طرف و دارای قدرت کافی، رضایت نخواهند داد. و حتی بر فرض محال تشکیل چنین کمیته ای، باند کودتا با ابزار و امکاناتی که در اختیار دارد، آنقدر مزاحم کار آن خواهد شد که تا موضوع مشمول مرور زمان شده و مردم دچار خستگی و ناامیدی شوند. بنابراین در نهایت چنین راه حلی به سود باند خامنه ای و احمدی نژاد تمام خواهد شد.
ازاین رو جنبش و نیز آن بخش از حکومتیان که کودتا علیه آنها و مردم صورت گرفته، نباید فریب برخی نرمش های مصلحتی و لحظه ای طرفداران خلافت را بخورند.
آنها باید به یاد داشته باشند که آقای خامنه ای، قبل از سرکوب کامل جنبش دانشجوئی در ۱٨ تیر ۱٣۷۶ نیز با زبان مسالمت جویانه صحبت کرد، و دیدیم که بعد از سرکوب، و مطمئن شدن از عدم پیوستن مردم به آنها و تنها گذاشتن دانشجویان از سوی اصلاح طلبان و بویژه آقای خاتمی، دوباره شمشیر را از رو بسته و چهره واقعی خودرا نشان داد.
بدین ترتیب امید بستن به شورای نگهبان و ولی فقیه می تواند خطرناک باشد. باید خطر این امکان را که شورای نگهبان به صحت انتخابات رای داده و خامنه ای هم از آن حمایت کند را گوشزد کرده و از همین اکنون جامعه را به رد آن دعوت کنیم.
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه آقایان موسوی و کروبی و سایر حامیان آنها قرار گیرد این است که با توجه به توازن قوا در خرداد ۷۶ خامنه ای و طرفداران وی، اگر در ازای خالی کردن پشت دانشجویان توسط اصلاح طلبان تن داد که آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور تدارکچی در پست خود باقی مانده و به سایر اصلاح طلبان نیز آسیبی نرسد، این بار اگر آنها پشت مردم را خالی بگذارند و باز مصالح و منافع نظام را بر عزت و شرف و منافع ملی کشور ترجیح دهند، آنها نیز سرکوب خواهند شد. نشانه های چنین سرکوبی از همین الان نیز آشکار شده است. دستگیریهای گسترده مخالفین و اصلاح طلبان حکومتی در این راستا است. بنابراین راه نجات آنها و راه نجات مردم نه در عقب نشینی، بلکه در پیشروی است.
شکی نیست که نه آقای موسوی و نه آقای کروبی کاندیدای ایده آل برای ایجاد تغییرات بنیادی نیستند، اما شرایط سیاسی کنونی جامعه و جنبش و قیام برآمده از آن، از همه ما می طلبد که با پرهیز از حداکثر خواهی، همراه مردم برای عقب راندن کودتاگران با همه کسانی که علیه کودتا هستند، همدلی و همیاری داشته باشیم. اگر جنبش اعتراضی مردم موفق شود، کودتاچیان را به عقب نشینی واداشته و خواست تجدید انتخابات بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان و با حضور ناظران بیطرف بین المللی و داخلی کند را به کرسی بنشاند، آنوقت گام مهم و اساسی ای را برای اصلاحات جدی ساختار حاکمیت برداشته است.
از این رو در شرایط کنونی می توان یک همبستگی ملی را با شرکت تمامی نیروهای سیاسی دمکرات، مردمی و اجتماعی جامعه، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، جمهوری خواه و مشروطه خواه تحت عنوان دفاع از رای مردم و علیه کودتا ایجاد کرد.
هم اصلاح طلبان حکومتی و هم نیروهای سیاسی دمکرات و مهین پرست و مترقی اپوزیسیون مسئولیت دارند که شرایط خطیر را دریابند، و هم چنانکه مردم در خیابانها این همبستگی را ایجاد کرده اند، به آن رسمیت بخشند و با حفظ دیدگاههای خویش برای شکست خلافت گران دست یاری به هم دهند.
اگر چنین اتحادی رسمیت یابد، بی شک در جبهه مقابل شکافهائی را سبب خواهد شد. و احتمال ریزش برخی از نیروهای آنها بویژه در سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی را بالا خواهد برد.
درایت سیاسی از همه ما می طلبد که ضمن پرهیز از ماجراجوئی و چپ روی، در روشهای بکار گرفته شده اعتراض تاکنونی، قدری تامل کنیم. و پیوسته در باره روشهای جدیدی فکر کرد، که مبارزات مردم را موثر و کاراتر بکند.
از این رو ما فکر می کنیم که گرچه تظاهرات مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است، اما به تنهائی کافی نیست!
بنظر ما، اقدامات زیر به موازات تظاهرات خیابانی می تواند در نتیجه بخشی مبارزات مردم موثر باشد!
۱ ــ دعوت به اعتصابات سراسری، در ادارات، کارخانه ها، مدارس و بویژه در صنعت نفت. با انجام اعتصابات سراسری امکان سرکوب وسیع از کودتاگران گرفته شده و بر توان مبارزاتی مردم افزوده می گردد.
۲ ــ ایجاد هماهنگی با تشکیل ستاد مشترک از نیروهای دمکرات، با شرکت سازمانها و احزاب و شخصیت های آزادیخواه.
٣ ــ برگزاری کنفرانسهای مشترک مطبوعاتی از سوی این ستاد مشترک.
۴ ــ اعزام هیات هائی به کشورهای مترقی دنیا، نهادهای بین المللی، بویژه سازمان ملل متحد، جهت جلب پشتیبانی جدی تر آنها از مبارزات مردم.
۵ــ اعتراض به کشورهائی که انتخابات را برسمیت شناخته و از احمدی نژاد حمایت کردند.بویژه کشور روسیه.
۶ ــ ایجاد شبکه خبر رسانی مستقل تلویزیونی در خارج و تلاش برای خارج کردن شبکه صدا و سیما از انحصار باند کودتا.
۷ ــ تشکیل انجمن هائی در محل زندگی و کار، برای سازماندهی مبارزات مردم.
٨ ــ تشکیل کمیته های مردمی،جهت حفظ امنیت مردم در تظاهرات.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست