لبخندی برای ندا
عباس سماکار
•
تو رفته ای
و همچنان بر قامت این زمانه خیره مانده ای
و نگاهت
زیباترین زبان جهان است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱ تير ۱٣٨٨ -
۲۲ ژوئن ۲۰۰۹
کجائی نازنینم
چرا دیگر نمیخندی و شعارنمیدهی
دمی دیگر تاب بیاور
خون را از دهانت بیرون نده
مرا به وحشتی دچار نکن
که تابوی مرگ در پیش چشمم بازساخته است
لبخند بزن
و این دم آخرین را
با لبخند بمیر
من کیستم
وقتی خیره میشوم به نگاهت
که دیگر نگاه نیست
و ابدیت ترا بازمیسازد
تو رفتهای
وهمچنان بر قامت این زمانه خیره ماندهای
و نگاهت
زیباترین زبان جهان است
و من لبخندم را به دهانت میگذارم
تا خود در مرگ تو
زبانی به زیبائی نگاهت به سخن بازکنم
و تو همچنان بخندی
لبخند بزن عزیزم
لبخند بزن
مگر نمیبینی
ما پیروز شدهایم
|