علیه سیستم ولایت فقیه و برای مطالبات دموکراتیک متحد شویم!
احد واحدی
•
حرکتی که شروع شده می رود که طومار جمهوری اسلامی را درهم بپیچد، تجربه انقلابات کلاسیک و همچنین اعتراضات توده ای معاصر نشان می دهد که برای درست حرکت کردن در اعتراضات اجتماعی، قبل از هرچیز اندیشه درست لازم است! در مطالبات اجتماعی امروزی، برای نتیجه گرفتن از این اعتراضات وحدت عمل نیروهای شرکت کننده لازم است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱ تير ۱٣٨٨ -
۲۲ ژوئن ۲۰۰۹
تظاهرات دیروز شنبه ۳۰ خرداد، نقطه عطفی بزرگ در چنبش آزادیخواهی مردم کشورمان بود؛ چرا که بعد از اتمام حجت خامنه ای از یکطرف و اظهارات موسوی در بارهء ادامه تظاهرات مسالمت آمیز مردم از طرف دیگر، کاملا” آشکار بود که کار، به جاهای باریکی کشیده می شود. تظاهرات دیروز در عین حال با توجه به صف آرایی دو نیرو در برابر هم بمثابه مسئله “مرگ و زندگی” برای هر دوی آنها بود. کاملا” روشن بود که موضع خامنه ای موضع تمام مرتجعین از شورای نگهبان گرفته تا مجلس خبرگان، از سپاه گرفته تا نیروی انتظامی و بسیج و دیگر ارگانهای سرکوب رژیم می باشد. جواب موسوی هم با حال و هوای میلیونها مردمی که بر علیه تقلب انتخاباتی بپا خواسته اند همخوانی داشت. عقب نشینی هر دو ی آنها، ضربات جبران ناپذیری را علیه نیروهای خود و بنفع نیروهای طرف مقابل به همراه داشت! اگر موسوی عقب می نشست، جنبش آزادیخواهی مردم حداقل در این مرحله از حرکت خود از فرصت طلایی که نصیبش شده بود بی بهره می ماند و به احتمال قوی، زمان زیاد و شرایط ویژه ای لازم داشت که دوباره خودش را بازسازی کند؛ هرچند که به نظر من، به علت شرایط ویژه ایران و نارضایتی گسترده مردم، این جنبش را دیگر سر باز ایستادن نمی باشد حتی اگر موسوی و یا هر یک از رهبران معترض آن را همراهی نکنند! از طرفی نیروهای تمامیت گرا با اتمام حجت رهبرشان که صد البته برای ادامه حکومت دینی و ولایت فقیهی خود، چاره ای جز همان تأیید درستی انتخابات و ریاست جمهوری احمدی نژاد و داغ و درفش نشان دادن به مردم نداشت؛ اعلام موضع کرده بودند. مردم برای صیانت از آرا خود و برای اعتراض به تقلب انتخاباتی که صورت گرفته بود، چاره ای جز اعتراضات و تظاهرات خیابانی مسالمت آمیز نداشتند. اگر ارتجاع حاکم گامی پس می گذاشت، با دستهای خویش گورش را می کند. نقطه تلاقی دو سیاست، دو خواست و دو شیوه برخورد دیروز بود! دیروز مردم بی توجه به اعلامیه های حکومت مبنی بر غیرقانونی بودن تظاهرات که ساعت به ساعت از رادیو و تلویزیون دولتی ایران پخش می شد، بشکل گسترده ای و با شرکت صدها هزار نفر به خیابانها ریختند و اینبار در کنار شعار “ابطال انتخابات و تجدید انتخابات”شعار “مرگ بردیکتاتور” و “مرگ براین دولت مردم فریب” را سر دادند.
طبق گزارشات واصله علیرغم اینکه حکومت با تمام امکاناتش سعی در ممانعت از بروز تظاهرات داشت و با بستن خیابانها و کوچه های منتهی به میدان انقلاب سعی داشت در برابر اراده مردم صدها مانع ایجاد کند، ولی تظاهرات بشکل متمرکزی برگزار شد. تمهیدات نیروی انتظامی و بسیج بعنوان عاملین سرکوب مردم سبب استحکام اراده و یکدستی صفوف تظاهر کنندگان گردیده و زمزمه های آنها را به فریادی عظیم مبدل کرد که پایه های حکومت اسلامی را بلرره در آورد. رژیم مرتجع اسلامی تظاهرات بزرگ مردم را علیرغم وجود انگیزه های کاملا” دموکراتیک، مردمی و مسالمت آمیز سرکوب کرد! رژیم در این جنگ سرنوشت ساز با تمام گزمه هایش به مردم عادی حمله کرده و صدها نفر را کشته و مجروح کرد. با اینکه شبکه CNN آمار کشته شدگان در تظاهرات شنبه را به نقل از منابع حکومت ۱۹ نفر اعلام کرده است، منابع غیر رسمی از کشته شدن ۱۵۰ نفر و شایعات از کشته شدن صدها نفر خبر می دهند. طبق خبرهای رسیده به سایت آذربایجان، دیشب تهران وحشتناکترین شب خود را گذراند. گزمه های رژیم در لباس پاسدار، بسیجی، نیروی انتظامی، لباس شخصی و… ابتدا با ماشین های آبپاش و گاز اشگ آور به صفوف منسجم تظاهرات حمله کرده و در تداوم آن مردم تظاهر کننده ای را که با تمام شدن تظاهرات قصد مراجعت به منازل خود را داشتند، در خیابانهای اطراف میدان آزادی و میدان انقلاب محاصره کرده با ضربات باتوم و شلیک گلوله وحشیانه مورد حمله قرار داده و تظاهرات مسالمت آمیز را به خون کشیده اند. طبق اخبار رسیده تمامی بیمارستانهای تهران پر از مصدومین تظاهرات دیروز می باشد که در عین اینکه بوسیله پرسنل بیمارستانها مداوا شده، در خیلی موارد توسط نیروهای سرکوبگر رژیم دستگیر شده و به نقاط نامعلومی برده شده اند. طبق گزارشهای واصله، تهران دیروز، آخرین روزهای منتهی به انقلاب سال ۵۷ را در اذهان تداعی می کرد. دستگیریهای دیروز به اندازه ای زیاد بود که حتی دیده شده است که ۲۰ ـ ۱۵ نفر را به هم دستبند زده بودند.
رژیم قرون وسطایی حاکم بر ایران با حرکت روز گذشته خود نشان داد هیچ مشروعیتی در داخل مردم ایران ندارد. اگر تا دیروز عده ای هنوز در درستی این حکم شک داشتند امروز مثل روز روشن هست که این رژیم با تمام مخالفین خود از اول پیدایش آن با زبان زور، تقلب،پرونده سازی، تهدید و ارعاب و در تحلیل نهایی با حذف فیزیکی سخن گفته است! امروز بیش از هر زمان دیگر باور عمومی مردم نسبت به این رژِیم ضربه دیده است! مردم ایران برای یک زندگی شرافتمندانه مبارزه می کنند. کمترین آرزوی آنها، حاکمیت قانون می باشد. در حالیکه تمامی ممالک جهان مدارج ترقی را می پیمایند، آنها می خواهند کشورشان از این قافله تمدن عقب نمانده و از حداقل پیشرفتهای اقتصادی برخوردار باشند. آنها برای آزادی در تمامی ابعاد آن مبارزه می کنند. آنها می خواهند مثل خیلی از کشورها انتخاباتشان واقعا” آزاد باشد. آنها خواهان آزادی احزاب و سازمانهای سیاسی، ملی، طبقاتی و… هستند. آنها می خواهند بیش از نیمی از کشور که به زبان دیگر سخن می گویند، آزادی تحصیل و تدریس بزبان مادری خود را داشته باشند. آنها می خواهند ملیت های غیر فارس، سازمانها و ادارات و تاسیسات ملی خود را داشته باشند و از امکانات عمومی کشور بشکل مساوی و عادلانه بهره مند شوند. آنها می خواهند که فرهنگهای مختلف موجود در جامعه جدی گرفته شده و امکانات کشور بشکل عادلانه ای در رشد و شکوفایی همه آنها بکار گرفته شوند. آنها می خواهند زنان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند از حق برابر با مردان برخوردار شوند. آنها می خواهند کودکان و جوانان مملکت با دور نمای روشنی به آینده بنگرند. در یک کلام آنها می خواهند در مملکت ما کرامت انسانی برای تمامی اهالی فراهم شود.
حوادث یک هفته گذشته نشان داد مردمی که به جان رسیده اند، چه پتانسیل نیرومندی برای ایجاد و گسترش یک حرکت اجتماعی در راستای یک تغییر جدی می توانند داشته باشند! حرکتی که با اینکه در کشور متشنجی مثل ایران انجام گرفته ولی تمام معیارهای یک حرکت مدنی را با خودش حمل می کند. حرکتی که برای پدیده انتخابات با یک سیستم اندیشه گی جدیدی می نگرد که تا به امروز در کشور ما سابقه نداشته است.
آینده این حرکت وسیع و چشمگیر مردمی را چگونه می شود پیش بینی کرد؟ اینکه موسوی و خاتمی و کروبی از درون این رژیم بیرون آمده اند در حال قضیه فرقی نمی کند؛ چرا که این پدیده اگر یک عیب داشته باشد، یک حسن نیز بهمراه دارد! عیبش این است که نسل اول و دوم مخالفان جمهوری اسلامی به این پدیده با چشم تردید می نگرند! حسنش اینست که بدلیل در درون رژِیم بودن، آنها تمام شگردهای مقابله با رژیم را هم می دانند و اکثرا” با همان شیوه ها، رژیم را به چالش می کشانند. مسئله دیگر اینست که تمام افتخاراتی را که رژِیم به افراد خود می دهد بنوعی اینها هم خود را صاحب همان افتخارات می دانند. در نتیجه رژیم نمی تواند با نادیده گرفتن این خصوصیات با مسئله خام برخورد کند. این پدیده در عین بغرنجی، امکانات وسیعی را پیش پای حرکت اعتراضی قرار می دهد که با توجه به وضیعت منحصر به فرد ایران، مشخصا” به نفع جنبش اعتراضی تمام بشود!
حرکت اعتراضی علیه تقلب انتخاباتی رو به گسترش است؛ رژیم جمهوری اسلامی نه راه پیش دارد و نه راه پس! رژیم هر اندازه با پدیده اعتراضات بشکل خشن برخورد بکند، بیشتر در باتلاقی که خود ایجاد کرده است، فرو خواهد رفت! حرکت اعتراضی اگر نمی خواهد درجا بزند، باید سطح مطالبات خود را ارتقاء بدهد. از شعار ابطال انتخابات تا طرح تغییر قانون اساسی و یا طرح رفراندوم به احتمال فوی در روزها و هفته های آینده خواهد رسید. رهبران حرکت اعتراضی باید موازی با اعتراضات خیابانی، از امکانات دیگر مبارزاتی نیز استفاده بکنند. مثلا” اعلام اعتصاب سراسری (در وهله اول محدود!) معرفی ابعاد گوناگون جنبش به مجامع داخلی و بین المللی! خواست عدم معامله با رژیم و در تنگنا قرار دادن آن توسط کشورهای خارجی خصوصا” ممالک اروپایی! تحریم اقتصادی و….
حرکتی که شروع شده می رود که طومار جمهوری اسلامی را درهم بپیچد، تجربه انقلابات کلاسیک و همچنین اعتراضات توده ای معاصر نشان می دهد که برای درست حرکت کردن در اعتراضات اجتماعی، قبل از هرچیز اندیشه درست لازم است! در مطالبات اجتماعی امروزی، برای نتیجه گرفتن از این اعتراضات وحدت عمل نیروهای شرکت کننده لازم است. بعید نیست فردا هر گروه اجتماعی با مطالبات مشخص و ویژه خود وارد میدان مبارزه شود و لی امروز وحدت عمل همه نیروهای شرکت کننده در جنبش بمثابه یک حرکت اجتماعی یکپارچه از بدیهیات حرکت آغاز شده می باشد. نیروهای سیاسی خارج از کشور اگر می خواهند در تحولات آتی داخل نقشی داشته باشند، باید در لحظه فعلی اختلافات موجود را بکناری نهاده و بر سر دفاع از مبارزات داخل، انعکاس وسیع آن در مجامع بین المللی، تلاش برای ارتقاء این مطالبات در راستای خواسته های دموکراتیک به توافق برسند. مطالبات جنبش اعتراضی باید از خواست ابطال انتخابات به خواست انتخابات آزاد، الغای ولایت فقیه، برگزاری رفراندوم فرا روید! زمان کوبیدن سر اژدهای ولایت فقیه فرارسیده است. علیه سیستم ولایت فقیه و برای مطالبات دموکراتیک متحد شویم!
۳۱ خرداد ۱۳۸۸
از سایت آذربایجان
Ahadwahedi@gmx.de
www.azer-online.com
|