یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تنها کمی دیرتر، اما
آقای شریعتمداری، شما هم این صدا را خواهید شنید


• روزنامه ی کیهان روز چهارشنبه گزارشی منتشر کرده که نقشه ی فرماندهی کودتا را آشکار می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣ تير ۱٣٨٨ -  ۲۴ ژوئن ۲۰۰۹


اخبار روز: روزنامه ی کیهان را همگان می شناسند. می دانند آن چه کیهان را کیهان کرده است، نه اعتبار روزنامه نگاری حسین شریعتمداری که جایگاه بلند او در میان سرکوبگرترین جناح حکومت اسلامی است. «اعتبار» کیهان در آن بوده که همه ی سناریوهایی که نوشته، با کمی پس و پیش توسط «مجریان قانون» یا ستاد رهبری «حزب پادگانی» به آجرا در آمده و قربانیان تازه ای گرفته است.
روزنامه ی کیهان امروز، چهارشنبه، گزارشی نوشته است تحت عنوان «موج خون خواهی مردم از میرحسین موسوی». این گزارش، سطر به سطر، آن چه ستاد کودتا برای مقابله با جنبش مردم تدارک دیده است را بازگو می کند. در این گزارش هم سرنوشت میرحسین موسوی روشن شده است و هم تکلیف جنبش آزادی خواهانه ی مردم و نقشه ی مقابله با آن.
گزارش کیهان نشان دهنده ی آن است که ستاد فرماندهی کودتا، هنوز از موضع «قدرت» حرف می زند. اما انقلاب قوانین خود را دارد. راه صد ساله، یک شبه پیموده می شود. تعادل قوا با سرعتی به هم می خورد که خیلی ها عقب می افتند. دیکتاتورها معمولا دیر صدای انقلاب ملت را می شنوند، و وقتی می شنوند که دیگر همه ی راه ها به رویشان بسته شده است.
گزارش کیهان روز چهارشنبه را در زیر می خوانید:


ده ها کشته و زخمی، تخریب گسترده اموال عمومی، آتش سوزی های وسیع و صدها مورد تخریب خودروهای مردم حاصل دو هفته قانون گریزی و خودخواهی میرحسین موسوی است.
موسوی کاندیدای افراطیون و احزاب سه قلوی مشارکت، کارگزاران و مجاهدین که ابتدا با ژست قانون گرایی پا به عرصه انتخابات دهم ریاست جمهوری گذاشت پس از اینکه با رأی منفی قریب به ۲۵ میلیون ایرانی مواجه شد بلافاصله تمام ادعاهای پیشین خود خصوصاً قانون گرایی را به ورطه فراموشی سپرد و چهره واقعی خویش را که در پس شعارهای پرطمطراق دوران انتخابات مخفی کرده بود آشکار ساخت.
نامزد تندروهای مدعی اصلاح طلبی فردای انتخابات ۲۲ خرداد بدون ارائه هیچ سند و مدرکی و در شرایطی که بیش از ۴۰ هزار نماینده او در شعب اخذ رأی عملا بر سلامت انتخابات صحه گذاشته بودند، حکم به ابطال آرای ۴۰ میلیون ایرانی صادر کرد. او به همین مقدار هم بسنده نکرد و با بیانیه های تند و تحریک آمیز که مدام از پی هم صادر می شوند هواداران خویش را به توسل به ابزارهای غیرقانونی فراخواند. این حرکت فراقانونی با برپایی تجمع بدون مجوز ۲۵ خردادماه در میدان آزادی به اوج رسید. این اجتماع غیرقانونی پس از آن صورت گرفت که موسوی یک روز قبل از آن در دیدار با رهبر انقلاب مطالب خود را گفته و رهبری هم به وی توصیه موکد نموده بود که برای پیگیری مسائلش فقط از طریق قانون اقدام کند.
اما موسوی بدون توجه به این توصیه مشفقانه و منطقی، هوادارانش را به تجمع غیرقانونی میدان آزادی فرستاد و خود نیز در میان آنها حضور یافت و به بیان مطالب تند و تحریک آمیز علیه نهادهای قانونی نظام پرداخت.
پس از اتمام سخنان تند موسوی، تعدادی از آشوب گران و هواداران افراطی او به جان مردم بی گناه افتادند. تخریب صدها دستگاه اتوبوس و وسیله نقلیه عمومی، آتش زدن وسیع بانکها، شکستن شیشه های منازل مردم و در نهایت جنایت مهدکودک «آوای باران» نمونه ای از کارنامه ۲۵ خرداد ٨٨ آشوب گران طرفدار موسوی است.
قضیه از این قرار است که اغتشاشگران پس از شنیدن سخنان افراطی موسوی که در نوع خود بی نظیر بود به سمت پایگاه بسیجی که در ابتدای خیابان محمدعلی جناح قرار داشت حمله کردند. آشوب گران که مجهز به سلاح گرم بودند در این یورش وحشیانه به سمت مادر و دختری که از ترس به داخل یک مهدکودک پناه برده بودند آتش گشودند و آنها را به شهادت رساندند. نقاب زدگان سبزپوش به این نیز بسنده نکردند وبا قمه کشی و قداره بندی چند هموطن دیگر را به شیوه های فجیعی به قتل رسانده و یا زخمی کردند.
طبق آمارهای رسمی فجایع ۲۵ خرداد به کشته شدن حداقل هفت انسان بی گناه، ٣۶ زخمی و تخریب گسترده اموال عمومی و... انجامید.
مدعی قانون گرایی پس از بروز این فجایع بازهم به قانون تمکین نکرد و سرکشانه به صدور بیانیه های تحریک کننده خود ادامه داد. او حتی از تسامح نظام اسلامی سوءاستفاده کرد و با متهم کردن حاکمیت جای شاکی و متهم را تغییر داد. این وضعیت تأسف بار موسوی حتی پس از بیانات راهگشا، محبت آمیز و هشدارگونه رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و آشوب گران حامی او در روز شنبه ٣۰ خرداد فاجعه دیگری در غرب تهران آفریدند.
عناصر اغتشاشگر شنبه شب مسیر میدان انقلاب تا آزادی را به آشوب کشیدند و مقدسات ملت را مورد تعرض قرار دادند. در این بلوا که افراد مسلح نیز در ساماندهی و هدایت آن فعال بودند علاوه بر تخریب مراکز عمومی و اموال مردم، چندین مسجد مورد تعرض قرار گرفت و مسجد لولاگر در تقاطع خیابان آذربایجان- نواب به آتش کشیده شد.
چند نمازگزار مومن در این حرکت آشوبگرانه به شهادت رسیدند. حضور عوامل تروریستی و استفاده آنها از مواد منفجره و سلاح گرم در این آشوب متأسفانه منجر به قتل ۱۰ نفر از هموطنان و مجروحیت بیش از ۱۰۰ شهروند شد.
همچنین ساعتی قبل از آغاز اغتشاشات ٣۰خرداد یک تروریست نیز با سوءاستفاده از فضای به وجود آمده توسط موسوی تلاش کرد تا در مرقد مطهر امام خمینی(ره) بمب گذاری کند که با هوشیاری ماموران امنیتی نتوانست وارد مرقد امام شود اما مواد همراه خود را منفجر کرد و در نتیجه علاوه بر هتک حرمت به مرقد امام راحل، چند نفر از زائران و شیفتگان آن عزیز سفر کرده نیز مجروح شدند و فرد تروریست هم به هلاکت رسید.
موسوی اما پس از این فجایع باز هم لجوجانه در کرسی شاکی نشست و با صدور بیانیه ششم، آشوب گران را مردمی نامید که به خاطر اظهارنظر(!) با آنها برخورد شده است.
وی حتی در مطلب دیگری که بر روی سایت رسمی خود قرار داد از آسیب دیدگان وقایع اخیر خواست تا شماره تلفن خود را برای پیگیری حقوقی به دفترش ارسال کنند. این در حالی است که بسیاری از قربانیان حوادث اخیر به وضوح اعلام کرده اند که میرحسین موسوی را عامل اصلی جنایات و فجایع دو هفته اخیر می دانند و در همین زمینه نیز بیش از ۲ هزار شکایت مردمی از طرف خانواده های کشتگان و مصدومان به مراجع ذی ربط ارسال شده است.
موسوی چه بخواهد و چه نخواهد مسئولیت مستقیم این جنایت ها از جمله کشته شدن حدود ۲۰ شهروند بی گناه، صدها زخمی، ۲۰۰ مورد آتش سوزی بانک، ۲۰۰ مورد تخریب خودروی مردم و ٣۰۰ مورد تخریب اموال عمومی با اوست.
همچنین سردار رادان جانشین فرمانده انتظامی کشور اعلام کرد در آشوب های اخیر ۴۰۰ نفر از نیروهای پلیس مجروح شده اند و بیش از ۱۰ هزار مورد شکایت مردمی برای برخورد با اغتشاشگران به پلیس ارسال شده است.
وی تاکید کرد کسانی که مردم را دعوت به تجمعات غیرقانونی و راهپیمایی می کنند باید تبعات آن را نیز بپذیرند.
در پی این جنایات است که موج خونخواهی مردم از میرحسین موسوی روز به روز افزایش می یابد و میرحسین نمی تواند در پوشش شرکت در مجالس ختم قربانیان و یا حرکات کودکانه نظیر شمع روشن کردن و... از زیر بار مسئولیت این فجایع شانه خالی کند و از پاسخگویی به این سوال بگریزد که اگر نبود اصرار او به قانون شکنی- که حتماً دلیلی جز خالی بودن دست او از مستندات قابل اعتنا ندارد- آیا زمینه و فضا و شرایط لازم برای این همه جرم و جنایت فراهم می شد یا خیر؟ این در حالی است که اخبار و قرائن مفصلی وجود دارد که میان آشوبگران روزهای اخیر پول های کلانی توزیع شده و برخی افراد که تمامی آنها شناسایی شده اند مشغول سازمان دهی اراذل و اوباش برای ایجاد ناامنی در خیابان ها بوده اند. تمامی این اقدامات در چارچوب حمایت از میرحسین موسوی انجام شده و در موارد مهمی از آن اعضای رسمی ستاد او و اصلاح طلبان نزدیک به او دخیل بوده اند. موسوی در حالی تلاش می کند مجموعه این اغتشاشات را مردمی جلوه دهد که مجموعه آشوبگران بیش از چند هزار نفر نیستند و توده ۱٣ میلیونی رای دهنده به او نه فقط هیچگونه همراهی با این تحرکات از خود نشان نداده اند بلکه به روشهای مختلف از جمله تماس با رسانه ها انزجار خود را از این قبیل حرکات او ابراز می کنند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست