• روس ها از احمدی نژاد حمایت می کنند و بسیاری بر این اعتقادند که کودتاگران پشتوانه ی حمایتی آن ها را هم داشته اند. مقاله ی پراودا جنبش مردم ایران را کار آمریکا معرفی می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۵ تير ۱٣٨٨ -  ۲۶ ژوئن ۲۰۰۹

اخبار روز: پال گریک رابرتز در روزنامه ی روسی پراودا که همچنان مهم ترین روزنامه ی روسیه محسوب می شود، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران را رد می کند و اعتراضات اخیر را کار آمریکایی ها می داند که میرحسین موسوی را بازیچه ی خود کرده اند. مقاله ی او «موقوفه ی ملی برای دموکراسی در پس «انقلاب سبز» نافرجام ایران» نام دارد که توسط ع. سهند به فارسی برگردانده شده است:


پرزیدنت اوباما از دولت ایران خواست به تظاهرکنندگان اجاره بدهد کنترل خیابانهای تهران را به دست گیرند. آیا اوباما یا هر رئیس جمهور دیگر ایالات متحده اجاره خواهد داد تظاهرکنندگان کنترل خیابانهای واشنگتن دی. سی. را بدست گیرند؟
در مقایسه با این انتخابات در ایران، مدارک عینی بیشتری وجود داشت که نشان می داد جورج دبلیو بوش دو انتخابات خود را دزدید. اما هیچ کارزار هدایت شده ای از طرف رسانه ها برای بی اعتبار ساختن دولت آمریکا وجود نداشت.
در روز ۱۶ ماه مه ۲۰۰۷، «دیلی تلگراف» لندن گزارش داد که جان بولتون مقام رسمی رژیم بوش به تلگراف گفت که حمله نظامی ایالات متحده به ایران «بعد از شکست تحریم های اقتصادی و تلاش برای براه انداختن انقلاب عمومی "آخرین گزینه" خواهد بود.»
ما اکنون شاهد «تلاش های» ایالات متحده در تهران «برای دامن زدن به یک انقلاب عمومی» در پوشش یک «انقلاب رنگی» هدایت شده دیگر از طرف سیا هستیم.
این محتمل است که شکاف میان خود روحانیون که حاصل جاه طلبی های رقابت آمیز آنهاست به آنچه که تلگراف (مورخ ۲۷ ماه مه ۲۰۰۷) «نقشه های سیا برای کارزار تبلیغاتی و اشاعه اطلاعات دروغ در جهت ایجاد بی ثباتی و نهایتاً سرنگون کردن حکومت تئوکراتیک روحانیون» توصیف کرد، کمک و یاری رساند. بدون تردید این یک واقعیت است که جوانان سکولار شده تهران بازیجه دست های سیا شده اند.
اعتراضات موسوی ایران را در معرض سرکار آمدن یک دولت دست نشانده ایالات متحده یا یک حمله نظامی قرار داده است. روحانیون در شرایط باخت-باخت قرار دارند. حتا اگر روحانیون متحد بمانند و اعتراضات را سرکوب کنند، مشروعیت دولت ایران در چشم جهان خارج آسیب دیده است. رویکرد دیپلوماتیک اوباما قبل از آنکه شروع شود خاتمه یافت. نئوکان ها و اسرائیل بُردند.
مداخله ایالات متحده و اطلاعات نادرستی که بوسیله رسانه های غربی بطور هدایت شده پخش می شود آنچنان مبرهن است که غیرممکن است تصور کرد که هیج شخص یا دولت مطلعی آن را نبیند. نمی توان به این نتیجه نرسید که غرب می خواهد انقلاب ۱۹۷٨ ایران را سرنگون کند و قصد دارد با فریبکاری یا خشونت به آن هدف برسد.
باور به اینکه واقعیات و حقیقت انگیزه رسانه های خبری غربی است بنحو فزاینده ای دشوار می شود. جهت ثبت، مایلم به چند مورد از واضح ترین سهل انگاری ها (بفرض حسن نیت آنها) در گزارش از ایران اشاره کنم.
بنا به گزارش منابع خبری بسیار متنوع (بعنوان مثال، تلگراف لندن، یاهو نیوز، گلوب و میل،Asbarez.com   و Politico)، «آقای موسوی قبل از بسته شدن حوزه های اخذ رای، با توجه به همه نشانه ها از سراسر ایران، خود را "بطور یقین برنده" اعلام کرد. او مدعی وجود تخلفات انتخاباتی گسترده شد بدون آنکه مورد مشخصی را ذکر کند و اشاره کرد که آماده چالش کردن نتایج نهایی انتخابات است.»
دیگر منابع خبری، که ممکن است خبر نداشتند که رای گیری چندین ساعت بعد از زمان مقرر تعطیل حوزه ها تمدید شد، چند دقیقه بعد از به سر آمدن وقت عادی، گزارش دادند موسوی خود را برنده اعلام کرده است.
ادعای پیش از موعد موسوی، قبل از پایان رای گیری یا قبل از آنکه آرا شمرده شده باشند آشکارا یک حرکت پیش دستانه است، که هدف آن بی اعتبار نشان دادن هر نتیجه دیگری غیر از پیروزی اوست. دلیل دیگری برای طرح این ادعا وجود ندارد.
در نظام ایران، تقلب انتخاباتی معنی نمی دهد، زیرا گروه کوچکی از روحانیون حاکم کاندیداهایی که در انتخابات شرکت می کنند را بر می گزینند. اگر آنها از کاندیدایی خوششان نیاید، بطور ساده به او اجازه نمی دهند در انتخابات شرکت کند.
زمانی که خاتمی اصلاح طلب لیبرال برای ریاست جمهوری در انتخابات شرکت کرد، با ۷۰ درصد آراء پیروز شد و از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ رئیس جمهور بود. اگر روحانیون با تقلب خاتمی را از پیروزیش محروم نکردند، بعید به نظر می رسد که چهره دیگری از نظام مانند موسوی را-که در محافظه کارترین دولت وزیر امور خارجه بود، و از طرف رفسنجانی، یکی دیگر از چهره های نظام حمایت می شود-محروم کنند.
به این دلیل که به موسوی بعنوان «تدارک چی» رفسنجانی نگاه می شد، چرا «باور نکردنی» است که موسوی به همان میزانی که احمدی نژاد در انتخابات گذشته رفسنجانی را شکست داد، به احمدی نژاد ببازد؟
کنت تیمرمن Kenneth Timmerman نئوکان با گفتن اینکه یک «انقلاب رنگی» هدایت شده در دست اجراست، گربه را از گونی بیرون انداخت. تیمرمن قبل از انتخابت نوشت: «در تهران صحت از یک "انقلاب سیز" است. چرا قبل از رای گیری و اعلام نتایج، اعتراضات سازماندهی می شد؟ اعتراضات سازماندهی شده ای که تحت حمایت در انتظار وقوعند را نمی توان پاسخ خودبخودی به تقلب در انتخابات دانست.
بودجه سازمان تیمرمن، بنیاد برای دموکراسی Foundation for Democracy را موقوفه ملی برای دموکراسی National Endowment for Democracy با هدف آشکار ارتقای دموکراسی در ایران،تأمین می کند. به گفته تیمرمن، پول موقوفه ملی برای دموکراسی «به گروه های هوادار موسوی که با سازمانهای غیردولتی خارج از ایران ارتباط دارند و بودجه آنها را موقوفه ملی برای دموکراسی تأمین می کند، انتقال یافت.»
رسانه های ایالات متحده با جدیت تمام این واقعیات روشن کننده را نادیده گرفته اند. رسانه ها تحلیل های عینی ارائه ننموده و گزارش نمی دهند. آنها درگیر یک تاخت و تاز پروپاگاندایی propagandistic onslaught علیه دولت ایران هستند.
ما می دانیم که ایالات متحده بودجه سازمانهای تروریستی را تأمین کرده است که در داخل ایران مسئول بمب گذاری های و دیگر اقدامات خشونت بار هستند. این محتمل است که این سازمانهای تروریستی مسئول به آتش کشیدن اتوبوسها و دیگر اقدامات خشونت باری باشند که در جریان اعتراضات در تهران اتفاق افتاد.
نویسنده ای در سایت pakalert.wordpress.com می گوید او از ظهور ناگهانی دهها هزار پیامک اینترنتی Twitter که ادعا می کنند احمدی نژاد انتخابات ایران را دزدید، هاج و واج شد. او تحقیق کرد، و گزارش می دهد که تک تک این سایت های فعال در روز شنبه ۱٣ ژوئن [۲٣ خرداد] ایجاد شدند. «انتخابات ایران» "IranElection" پر استفاده ترین واژه کلیدی keyword آنها است. او منبع ارسال پیامک های ناخواسته spammers را به چند مرکز محدود یافت: StopAhmadi @IranRiggedElect @Change_For_Iran@. او با تحقیق بیشتر کشف کرد که روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست در روز ۱۴ ژوئن مقاله ای پیرامون پیامک های اینترنتی جدید منتشر کرد.
او نتیجه گرفت که سایت های ارسال پیامک های اینترنتی بخشی از عملیات تبلیغاتی اند.
جای شگفتی است که جوانان جهان که به هیچ انتخابات دزدیده شده ای در هیچ کجای دنیا اعتراض نمی کنند، چرا ذهنشان اینچنین با ایران مشغول شده است.
پرسش بررسی نشده موسوی و انگیزه های اوست. چرا موسوی باید تظاهراتی را به را بیاندازد که آشکارا از طرف یک غرب متخاصم برای بی اعتبار کردن دولت انقلاب ایران که دولت دست نشانده ایالات متحده را سرنگون کرد مورد بهره برداری قرار گیرد؟ آیا اینگونه اقدامات «معتدل» اند؟ یا اینها اقدامات فرد دلخوری است که می خواهد نارضایتی خود از همقطاران خویش را با کسب فرصت جهت بی اعتبار کردن رژیم با اعتراضات خیابانی ابراز کند؟ آیا موسوی از طرف سازمانهایی که پول آنها را دولت ایالات متحده تأمین می کند به بازی گرفته شده است؟
جان بولتون استراتژی را تعیین کرد. ما اول سعی می کنیم رژیم را بی ثبات کنیم. با شکست آن، ما به آنها حمله نظامی می کنیم.
با اجرای این استراتژی، ایران بابت ساده لوحی جوانان سکولار خود و بابت اشتباهی که روحانیون در اعتماد کردن به موسوی مرتکب شدند، با استقلال یا خون خواهد پرداخت.