سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آن چه در آن دو هفته گذشت


میزان


• اگر نگاه پر از راز و پرسش آن چشمان به خون آلوده‍ی به دست بسیجی عرق سرد شرم از گناه بر بدنت نمی نشاند، همان قاتل مزدور اهریمن وطنی هستی که دستانش به خون بی گناهان آغشته است. اما اگر عرق شرمساری بر پیشانیت می نشاند و اشک غم مظلومیت مردم چشمانت را می پوشاند، کارت بسیج را بر سینه‍ی آن روحانیانی بکوب که تو را به جنایت و تجاوز و ظلم و تعدی می خوانند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۹ تير ۱٣٨٨ -  ٣۰ ژوئن ۲۰۰۹


1- بسیج

در دو هفته‍ی آخر خردادماه که ایران آبستن اعتراضات مردم به یکی از فرآورده های نظام ولایت مطلقه‍ی فقیه بود و هنوز هم باشدت کمتری ادامه دارد، شاهد دوگانگی مردم و دولت که حاصل طبیعی قانون اساسی موجود می باشد بودیم. دوگانگی میان حق و حقوق مردم و تکاثر و تمرکز قدرت نزد انگشت شماری متجاوز به حقوق مردم. دولت ولایت فقیه برای حل این دوگانگی با شتابی باورنکردنی و دور از انتظار بر روی مردم آتش گشود و ناحق، به حق حیات و آزادی مردم تجاوز کرد. در این مدت به بهانه‍ی انتخابات حوادثی اتفاق افتادند و حقایقی آشکار شدند که قابل تأمل و بررسی ویژه ای می باشند. حضور میلیون ها مردم در خیابان ها، جناح های مختلف نظام را به حدی غافلگیر کرد که اصل انتخابات را درحاشیه برد و بود و نبود نظام را دغدغه‍ی اصلی دولتمردان قرار داد. اکنون برنده و بازنده‍ی انتخابات به دنبال راه حلی برای نجات نظام با دستورکار وحدت مشغول رایزنی هستند. وحدت دربرابر چه می تواند باشد غیر از جنبش مردم؟ سعی می کنیم در چند نوبت به درس هائی که باید از این رویدادها گرفت نگرشی اجمالی بیندازیم.
در سوره‍ی مائده آیه‍ی 32 آمده است: کشتن یک بی گناه همانند کشتن تمامی انسان ها است. شهادت "ندا" به دست یک بسیجی تفسیر عینی این آیه شد. نگاه او درهنگام مرگ بدنه‍ی بشریت را به لرزه درآورد و بنابر این آیه، بی گناه از میان ما رفت درحالی که تفسیر این آیه را به اثبات رسانید. در مغرب ها و مشرق ها از دیگر چشمان اشک ها جاری شدند و بر استبداد و خون ریزی لعنت فرستادند. او از گوشه‍ی چشمان زیبا و صاحب کرامتش به انسان هائی تهی از انسانیت می نگریست که برای روزی بر حکومت ماندن و پشیزی بر ثروت پلید خود افزودن بی پروا از انسان ها خون می گیرند. به آیات عظام و روحانیانی می نگریست که در آن دو هفته مهر سکوت بر جنایت را بر لبان خود گذاشته و نظاره گر سرکوب مردم بی دفاع بودند، تا به آنان بگوید که لباس حسینی برتن دارید و حکومت یزیدی می کنید، که من شهید زنده ام و زنده می مانم تا بر این نیرنگ شما شهادت دهم. آن گوشه‍ی چشم به انسان های دیگری هم می نگریست که مات و مبهوت فهم و شعور و انصاف و انسانیت خویش را به ورطه‍ی فراموشی سپرده و منتظرند تا بر خون ریخته‍ی مبارزان وکوشندگان و به پا خاسته گان، جشن آزادی بگیرند.

اما بسیج
شما بسیجیان که آن روزگاران برای تدارکات دفاع از مردم و کشور خود گردهم آمدید، جان بر کف از خدمت گزاری به مردمان دریغ نمی کردید، چه شد که به خدمت قدرت درآمدید و اینک به مصاف مردم می روید؟ چه شد که از قله‍ی شرافت خدمت گزاری و جان بازی برای مردم به قعر بندگی ظلم درآمدید تا جان مردم بستانید؟ اکنون دست شما به خون بی گناهان آلوده شده است، (بای ذنب قتلت) از شما می پرسند: به چه جرمی کشتید؟ بدانید از این به بعد نام بسیج با رنگین خون سرخی که برچهره‍ی "ندا"ها نشست عجین شده است. همراه با جاری شدن خون از لبان "ندا"، نام بسیج در پلید خانه‍ی تاریخ ایران جای گرفت.
درست است، نمی توان ادعا کرد که چند صدهزار بسیجی قاتل و آدم کش باشند. ططری فرمانده‍ی بسیج عشایری در دوران جنگ در جلسه ای که در یوتوب انتشار پیدا کرد، قربانیان تظاهرات اخیر را شهید راه آزادی خواند. اما چه می توان کرد، نام بسیج آلوده به خون شده است، آلوده به گناه شده است. خونی ماندگار و گناهی جاودانه در دو جهان.
گذشت آن زمانی که بسیج جان خود را به مردمانش و کشورش به هدیه می داد تا استقلال و آزادی و آسایش فراهم آورد و برای خود شرف و انسانیت کسب نماید. اکنون بسیج جان مردمان رشید وبه پا خاسته‍ی خود را می گیرد تا استبداد بتواند چند صباحی بی نور و سیاه و متعفن در منجلاب قدرت نفسی دیگر بکشد. آن بسیج، فرشته و درخدمت مردم و دین بود و این بسیج کافر و مزدور دیو شده است. آن بسیج افتخار بود و این بسیج جیره خوار و عمله‍ی استبداد شده است. دولت اسلامی اعلام کرده، قاتل "ندا" جزو اراذل و اوباشی می باشد که اجیر شده‍ی یک انگلیسی بوده است، اما مردمی که آن قاتل را دستگیر کرده بودند کارت بسیج او را مشاهده و عکس برداری نمودند. می بینید که ولی نعمت خودتان بسیجیان را اراذل و اوباش می خواند و به هنگام ضرورت در قربانی کردن شما تردیدی به خود راه نمی دهد. به دروغ پای اجانب را به میان می آورد غافل از اینکه مسئول کشتار خود اوست که با اجیر کردن، به اقرار خویش، اراذل و اوباش از بسیج سازمانی جانی و خونخوار و در خدمت اجانب پدید آورده است تا بتواند با ایجاد رعب و وحشت بر عمر پلید استبداد فقیه اندکی بیفزاید. در این دو هفته ثابت شد بسیج در خدمت دفاع از زور و استبداد و ظلم است. ثابت شد بسیج نه در خدمت مردم که در خدمت قدرت حاکم است، خواه آن قدرت یزید باشد خواه مأمون. در این دو هفته، شرف و آبروی بسیج که زیر سئوال بودند ازمیان رفتند و بسیج نماد خالص تجاوز و مزدوری گشت.
خون "ندا"ها بر دستان بسیج خشک نمی شود. میلیون ها تصویر آن چشمان بازپرسنده که بر چهره ای خونین، زنده و آرام به عمق وحشی گری می نگرد، بر دیوارها نصب شده اند تا ثابت کنند که شهید نمی میرد. استوار می ماند تا یزیدیان را رسوای همیشه‍ی تاریخ گرداند.
جفای بزرگی که دولت ولایت فقیه بر شما روامی دارد این است که در برابر امتیاز مادی ناچیزی شما را در فضائی زندانی کرده است که در آن ابتکارعمل را خودش در دست دارد. فضائی که اهل حجاز را به پرستیدن غیر خدا برمی انگیخت. هر حرکتی از سوی شما باید به دستور او باشد. به همین دلیل در آن دو هفته، درحالی که هم وطنان و خواهران و برادران بی دفاع شما در خیابان ها مورد تهاجم بی رحمانه قرار گرفتند، نه تنها به کمک آنان نشتافتید که کمترین وظیفه‍ی شما بود، بلکه بر عکس، نقش بارز شما در این سرکوب ها با جنایت عجین گشت.
اکنون که نام بسیج با فرومایگی و پستی و رذالت همراه و پیوسته و هم شکل شده است، بر بسیجیان پاک سرشت لازم و ضروری است که خود را از این نام ننگ ناخواسته برهانند و با ترک بارگاه ظلم و ستم، دست خود را از این خون های بی گناه و ستم های روزمره بشویند و با برائت جستن از بسیج حفظ شرف خویش کنند و به ملت بازآیند. عمر این نظام به سر رسیده است، تا دیرنشده ننگ انگ بسیجی نظام ظلم و ستم را از پیشانی خود بزدائید.
اگر نگاه پر از راز و پرسش آن چشمان به خون آلوده‍ی به دست بسیجی عرق سرد شرم از گناه بر بدنت نمی نشاند، همان قاتل مزدور اهریمن وطنی هستی که دستانش به خون بی گناهان آغشته است. اما اگر عرق شرمساری بر پیشانیت می نشاند و اشک غم مظلومیت مردم چشمانت را می پوشاند، کارت بسیج را بر سینه‍ی آن روحانیانی بکوب که تو را به جنایت و تجاوز و ظلم و تعدی می خوانند.‏ خود را آزاد سازید، حر شوید، و مزه‍ی انسانیت را بچشید و به آغوش ملت بازگردید.
درفرصت های بعدی از زوایای دیگر به آن چه درآن دوهفته گذشت خواهیم پرداخت.

[email protected]


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست