آینده اصلاحات از دیدگاه اصلاحطلبان
•
در حالی که بیش از هشت ماه از آخرین انتخابات که اصلاح طلبان در آن با شکست مواجه شدند، می گذرد، این انتظار که «اصلاح طلبان» بار دیگر به عرصه ی سیاست بازگردند، هنوز برآورده نشده و فرا رسیدن بهار نیز به این «خواب زمستانی» که درست از قلب تابستان آغاز شد، پایان نداده است. خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی دیدگاه برخی از اصلاح طلبان پیرامون آینده اصلاحات را جویا شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱٨ فروردين ۱٣٨۵ -
۷ آوريل ۲۰۰۶
در حالی که بيش از هشت ماه از آخرين انتخابات که اصلاح طلبان در آن با شکست مواجه شدند، می گذرد، اين انتظار که «اصلاح طلبان» بار ديگر به عرصه ی سياست بازگردند، هنوز برآورده نشده و فرا رسيدن بهار نيز به اين «خواب زمستانی» که درست از قلب تابستان آغاز شد، پايان نداده است. خبرگزاری دانشجويان ايران در گزارشی ديدگاه برخی از اصلاح طلبان پيرامون آينده اصلاحات را جويا شده است. اين گزارش را در زير می خوانيد:
شايد اكنون زمان مناسبی نباشد كه بتوان قضاوت درست و قطعی از وضعيت اصلاحطلبان داشت. آنها خودشان زمان يك قضاوت درست را انتخابات آينده ميدانند. گرچه تاكيد دارند كه اين قضاوت زمانی قابل اعتناست كه شرايط انتخابات عادلانه باشد. با توجه به تمهيدات در نظر گرفته شده از سوی جبههی اصلاحات، اصلاحطلبان معتقدند كه وضع آنها در انتخابات بعدی بهتر خواهد بود. آنها سعی دارند به يك اتحاد استراتژيك در جبههی اصلاحات دست يابند.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) بسياری از اصلاحطلبان هنوز ايفای نقش برجستهتر سيدمحمد خاتمی را در حرکت اصلاحات خواستارند و ارتباط گستردهتر وی با مردم سراسر کشور را فرصت مناسبی برای تشريح دستاوردها و عملکرد دولت اصلاحات ميدانند. حتی برخی مخالفان دولت اصلاحات نيز از خاتمی به عنوان پرچمدار جريان اصلاحطلبی ايران نام ميبرند و از وی خواستهاند كه بعد از هشت سال از فعاليت اصلاحطلبان تعريفی از اصلاحات ارائه دهد.
سران اصلاحطلب نيز معتقدند كه امروز بايد با توجه به اشتباهات و پيروزيهايی كه در اين مدت به دست آوردهاند به دنبال يافتن ادبيات جديدی باشند تا بتوانند با هجومهای عوامگرايانه مقابله كنند. آنها همچنين سعی ميكنند با توجه به انتظارات مردم، همگرايی نسبی خود را به سطح قابل توجهی برسانند.
محمد خاتمی رييسجمهور سابق كه وی را رييسجمهور دولت اصلاحات ميناميدند، اصلاحات را دارای ابهامهايی در عملکرد، تعريف و چشمانداز ميداند.
وی بر اهميت تبارشناسی اصلاحات و اين كه بدانيم جريان اصلاحات با تبار گذشته خود چه به لحاظ ماهيت و چه به لحاظ هويت پيوند دارد، تاكيد كرده است.
سه محور "آزادي، استقلال و پيشرفت" قوام بخش اصلاحات مورد نظر خاتمی در عرصه حيات اجتماعی است و خاطرنشان ميكند كه جريان اصلاحطلب در اين دوره بايد به مبدا خود يعنی انقلاب اسلامی بنگرد.
آيا ضرورتی به بازتعريف اصلاحات وجود دارد؟ خاتمی به اين سوال ايسنا پاسخ داد: خود اصلاحات، نياز به اصلاحات دارد. اصلاحات در متن به راه خود ادامه خواهد داد، اما كسانی هستند كه رهبری اصلاحات را داشتهاند و يا ميخواستند چنين باشند و يا مدعی اصلاحات در جامعه بودهاند .آنها مرتكب اشتباهاتی شدهاند و درطول تجربه قطعا به راههای بهتری دست پيدا كردهاند. اين اصلاحات قطعا بايد مورد بازشناسی قرار گيرد.
رييس جمهور سابق تاكيد دارد كه حركت اصلاحات به سوی آزادي، استقلال و پيشرفت است و اصلاحات واقعی آن است كه از موضع دين، خواستار اين سه برای جامعه است.
اصلاحطلبان شعارهايی دادهاند كه گفته ميشود نتوانستند آنها را با زندگی مردم تبيين كنند. الان فرصت تبيين آنهاست. اگر اصلاحات هنوز روشی بلارقيب است، امروز فرصت آن است كه آن را تبيين كنند.
آيا سكوت اصلاحطلبان به معنای بيبرنامگی است؟ آنها چنين فرضيهای را رد ميكنند.
محمدصادق جواديحصار يك عضو حزب اعتماد ملی در اينباره طی گفتوگويی با ايسنا به تشكيل حزب اعتماد ملی از سوی مهدی كروبی و يا تاسيس بنياد باران توسط سيد محمد خاتمی اشاره كرد و گفت: اين فعالان سياسی هماكنون برای رسيدن به يك چشمانداز بهتر در آينده و تقويت مديران عالی و برجسته، فعاليتهای گذشته را ارزيابی ميكنند؛ از اين رو نميشود گفت اين افراد بيكار نشستهاند.
"اصلاحطلبان كارهای زيادی دارند كه بايد انجام دهند" اين جمله از بين تحليلهای افراد همين طيف خارج شده است كه تاكيد دارند: امروز نبايد اصلاحطلبان به بهانهی اينكه قدرت اجرايی در اختيار ندارند بيكار نشسته و دست روی دست بگذارند بلكه بايد همهی نيروهای باانگيزه وارد ميدان شوند و اگر كسی نااميد شده و انگيزهی خود را از دست داده حتما بايد كنار گذاشته شود.
عليرغم اين كه برخی افراد مانند اسدالله بادامچيان از اعضای حزب موتلفهی اسلامی در گفتوگو با ايسنا اعتقاد خود را اينگونه بيان كرد كه اصلاحطلبان مردهاند و كاری از دست مرده برنميآيد، عزتالله سحابی در رابطه با اصلاحات و سرنوشت آن در كشور اظهار داشت: جريانات اصلاحات نيز بايد نقد شود ولی به نظر من هنوز شكست نخورده است.
اما بادامچيان اصلاحات را جريان مردهای ميداند كه حتی با نفس مسيح نيز شانس زنده شدن را ندارد، جريان اصلاحات از نظر وی فاقد تعريف و استراتژی مشخص است تا آنجا كه گفته است: جريانی كه در تعريف علمی از خود پايش ميلنگد چطور ميخواهد مجددا به صحنه سياسی كشور بيايد.
از سوی ديگر مصطفی كواكبيان دبيركل حزب مردمسالاری نيز در گفتوگو با ايسنا تاكيد كرده است: اصلاحات جدا از مردم، از اول هم مرده بود؛ ولی اصلاحات مردمي، هيچ گاه نخواهد مرد.
وی اصلاحات را نيازمند برنامه، استراتژي، رهبری مشخص و اهداف معين ميداند كه بايد مانيفست شفاف و مشخصی در راستای تداوم آن مد نظر قرار گيرد و چنين اصلاحاتی نخواهد مرد.
احمد شيرزاد از اعضای حزب مشاركت ايران اسلامی در اينباره گفت: اغلب گروههای اصلاحطلب گروههايی هستند كه كار حزبی و اصل رای جمعی را كمابيش به رسميت شناختهاند و عقل و منطق برای آنها ملاك است نه صرفا ريشسفيدي؛ در حالی كه جناح مقابل در اين بخشها مشكل دارد و وقتی به چالش برخورد كند به سادگی قادر به حل آن نيست مگر با اعمال برخی ارادهها.
اصلاحطلبان از گذشته تا به حال با توجه به حداقل اشتراك نظرهايی كه داشتهاند در عرصههای مختلف از جمله انتخابات رياستجمهوری سال ۷۶ گرد هم آمدند و البته اين در حالی است كه خيلی از اين تشكلها و احزاب بعد از آن، شناسنامهدار شدند و به صحنه آمدند.
ابراهيم امينی از اعضای حزب اعتماد ملی در گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه غير واقعی و غير معقول است كه انتظار داشته باشيم اصلاحطلبان در همهی مسائل با هم اشتراك نظر داشته باشند، افزود: انتظار اين است كه اصلاحطلبان با توجه به اشتراكات زيادی كه دارند در مسائلی كه پيشروست به شكل پروژهای با هم ائتلاف كنند و البته بر اساس بخشی از اعتقاداتشان اين قضيه اجتنابناپذير است.
اصلاحطلبان بايد از تجربيات گذشته و از وزن اجتماعی كه در جامعه دارند استفاده كنند، برای همين چارهای نيست كه از اختلافنظرهای جزيی گذر كنند تا به ائتلافهای بزرگ برسند.
سيد مصطفی تاجزاده جريان اصلاحات را اينگونه توصيف كرده است: بايد بپذيريم كه جريان اصلاحات بازی برد – برد است. چون هم تقويت نظام را در پی دارد و هم نظامی را تثبيت ميكند تا بتوان اصلاحش كرد.
پس از انتخابات نهم رياستجمهوری مهمترين سوال پيشروی اصلاحطلبان اين است كه «چه بايد كرد؟». اين سوال گسسته از بازخوانی گذشته نيست، ولی آنها تاكنون هيچ بديلی برای اصلاحات نيافتهاند و معتقدند كه حتی حاكميت يكدست مشی اصلاحطلبانهاشان را بهتر به هدف رهنمون ميكند.
هدايت آقايی يك عضو شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی نيز در گفتوگو با ايسنا تاكيد كرد: اصلاحطلبان برای تداوم اصلاحات بايد ضمن ايجاد يك اتحاد فكری و تشكيلاتی در جامعه ظرفيتسازی كرده و البته با نمادهای ارتجاع و بهويژه خرافهپرستی به شدت مبارزه كنند.
وی خاطرنشان كرد: اصلاحات يك امر طبيعی است كه به طور جدی در هر جامعهای كه رو به رشد باشد اتفاق ميافتد، منتهی گروهها، احزاب و جريانات ميتوانند افتخار اين را داشته باشند كه به اين امر طبيعی سرعت دهند؛ چراكه اصلاحات بسان زايمانی است كه اگر كمك شود با درد كمتری صورت ميگيرد و اين در حالی است كه به هر حال اين نوزاد متولد خواهد شد و دموكراسی در كشورها برقرار ميشود و مردم در ادارهی امور خود حتما حضور خواهند داشت، اما چه بهتر كه اين كار راحتتر بدون دردسرتر و با هزينهی كمتر صورت گيرد و افتخار آن هم نصيب كسانی شود كه سرعت بيشتری به اصلاحات دهند.
وی ادامه داد: اصلاحطلبان بايد اتحاد فكری و تشكيلاتی پيدا كنند. يعنی تعاريفشان از اصلاحات و از برداشتهايی كه از اين واژه است يكی كنند و البته پراكندگی را كنار بگذارند و اگر اختلاف در ديدگاهها گاهی آنقدر ناچيز است كه ميشود از آن چشمپوشی كرد، به عنوان تشكيلات و تشكلهای موازی سازماندهی نشوند.
رسول منتجبنيا قائم مقام دبيركل حزب اعتماد ملی در اينباره به ايسنا گفت: تمام اصلاحطلبان بايد به اين فكر باشند تا عوامل اختلاف شناسايی شوند. معنا ندارد كه در مورد اجماع و ائتلاف صحبت كنيم. آنانی كه نقش منفی ايفا كردهاند بايد اشتباه خود را بپذيرند. حداقل اينكه دست آنها بايد از عرصه تاثيرگذاری اصلاحات كوتاه شود. خطر وجود اين افراد در آينده هم وجود دارد. اصلاحات برای جلوگيری از بروز مجدد چنين شرايطی به تعريف مجدد، حضور چهرههای شاخص و نظارت و مديريت نيازمند است و در اين زمينه تمام گروههای اصلاحطلب بايد اقدام كنند.
عليرضا علويتبار از تحليلگران سياسی نيز معتقد است: اگر جنبش اصلاحات ميخواهد دوباره شروع و حركت كند، به نوسازی نياز دارد و بايد از هدف خود ابهامزدايی كند.
اما محمد سلامتی دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران منظور از اصلاحات را همان مفاهيم انقلاب اسلامی و قانون اساسی ميداند كه به بازتعريف نياز ندارد. معتقد است كه مفاهيم اصلاحات به قوت خود باقی است؛ چون با ذات و طبيعت افراد هماهنگ است. در نتيجه هيچ قدرت و شخصی نميتواند آن را از مردم بگيرد. البته ممكن است روند آن كند شود اما پيش ميرود.
ابراهيم اصغرزاده از فعالان سياسی نيز در اينباره به ايسنا گفت: در اين مقطع زمانی جبههی اصلاحات ناچار به ترميم خود است. ما نميتوانيم به اين راحتی دست از اصلاحطلبی برداريم و وارد يك گفتمان ديگر شويم. اين امكان در جبههی اصلاحات وجود دارد كه ترميم به صورت منطقی در آن به وجود آيد.
وی با تاكيد بر اين كه "راز بيتوجهی مردم به اصلاحطلبان را بايد پيدا كرد" ادامه داد: اين راز سر به مهری است كه اگر پيدا شود فرم خود را هم پيدا خواهد كرد. شايد در اين صورت ديگر احتياجی به تشكيلات حزبی نباشد. اصلاحطلبان بايد يك گوهر از دست رفتهای را پيدا كنند كه آن گوهر اعتماد عمومی را به آنها برگرداند.
وی معتقد است: استراتژيهای اصلاحطلبان بايد معطوف به آينده باشد. هنوز هم به نظر ميرسد اگر اصلاحطلبی و يا جنبش اصلاحات ترميم گردد و مورد بازنگری قرار گيرد به عنوان يك آلترناتيوی بتواند فضای سياسی كشور را تحت تاثير قرار دهد.
در همين راستا شورای هماهنگی جبههی اصلاحات تاكيد دارد كه اصلاحات راهحل بديل و تنها آلترناتيو برای عبور از وضعيت موجود است و گروههای اصلاح طلب بايد روی حداقلها با هم اجماع داشته باشند.
به گزارش ايسنا بهزاد نبوی از اعضای سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، اعتقاد به نظام و ادامه فعاليت در چارچوب نظام را اصل اساسی حركت اصلاحات عنوان كرده و گفته است: آينده متعلق به اصلاحات است به شرطی كه اصلاحطلبان تشكيلات و جلسات خود را پيگيری كنند و ادامه دهند.
هرچند كه مصطفی معين گفته است كه اصلاحات ادامه دارد حتی اگر اصلاحطلبان خسته شده و به حاشيه كشيده شوند اما الهه كولايی معتقد است: بايد در اصلاحات اصلاحات صورت گيرد، اصلاحات مستمر و نه تقليل دادن اين اصلاحات صرفا به يك مقولهی سياسي، بايد به عنوان يك رويكرد دايمی به اصلاحات توجه داشته باشيم
|