شب همبستگی با مبارزات مردم ایران در برلین
•
ایرانیان برلین از نسلهای متفاوت و عقاید گوناگون در شب ۱۲ تیر ماه برابر با ۳ جولای ۲۰۰۹ گرد هم آمدند تا همبستگی خود را با مبارزات مردم در ایران نشان بدهند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱٣ تير ۱٣٨٨ -
۴ ژوئيه ۲۰۰۹
شبکهی جوانان ایرانی در برلین
ایرانیان برلین از نسلهای متفاوت و عقاید گوناگون در شب ۱۲ تیر ماه برابر با ٣ جولای ۲۰۰۹ گرد هم آمدند تا همبستگی خود را با مبارزات مردم در ایران نشان بدهند.
بر اساس اعلام قبلی مراسمی که بنا بود توسط شبکهی جوانان ایرانی در برلین تحت عنوان «شب همبستگی با مبارزات مردم در ایران» برگزار شود، در ساعت ٨ شب به وقت اروپای مرکزی با اعلام یک دقیقه سکوت به یاد کشتهگان جنبش مردم ایران در روزهای اخیر آغاز شد.
سارا دهکردی با اعلام اینکه حضور این تعداد از شرکتکنندهگان برای همبستگی با جنبش مردم ایران واقعن امیدوارکننده است افزود: «ما میخواهیم مردم ایران بدانند تنها نیستند و صدایشان به گوش مردم جهان میرسد».
سارا بعد از سکوت یک دقیقهیی از ولفگانگ ویلاند، نمایندهی مجلس آلمان و وکیل دادگاه میکونوس خواست به روی صحنه بیاید.
ویلاند سخنانش را چنین آغاز کرد: «من میخواهم برای شما از تاریخ طولانی همبستگی با مبارزات مردم ایران، یعنی تاریخی که از ۲ یونی وقتی شاه ایران به آلمان سفر کرد، آغاز میشود، حرف بزنم». او با اشاره به کشته شدن بنه اونهزورگ در تظاهرات اعتراض به سفر شاه توسط پلیس گفت: «جنبش دانشجویی آلمان با این روز آغاز شد».
عضو حزب سبزهای آلمان که مانند بسیاری از هم حزبیهایش از دانشجویان فعال جنبش دانشجویی در دهههای ۶۰ و ۷۰ بوده است، از انقلاب ۱۹۷۹ صحبت کرد و گفت که بسیاری از رفقای ایرانیاش با پیروزی انقلاب در کشورشان با دلهایی سرشار از امید به ایران بازگشتند اما خیلی طول نکشید که دوباره مجبور شدند به تبعید بازگردند.
ویلاند با اشاره به اعدام مخالفان در دههی شصت، تجاوز به دختران جوان پیش از اعدام و پروندهی دادگاه میکونوس گفت: «اینها ماهیت حکومت ایران را نشان میدهد».
نمایندهی مجلس آلمان تاکید کرد: «احضار سفرا و تذکر دادن به حکومت ایران کافی نیست و ما وظیفه داریم به شدت از مردم ایران و مبارزات آنها پشتیبانی کنیم و اقدامات قاطعی در مورد حکومت ایران انجام دهیم». (به زودی متن کامل سخنرانی ولفگانگ ویلاند و فیلم سخنرانی او با زیرنویس فارسی منتشر خواهد شد.)
پس از سخنرانی ویلاند صبا یکی دیگر از اعضای شبکهی جوانان ایرانی در برلین از محمود رمضانی، نوازندهی سه تار، حیدر ساجدی، نوازندهی کمانچه و بهروز، نوازندهی پرکاشن خواست روی صحنه بیایند.
در ابتدا محمود رمضانی به تنهایی قطعهیی را با سه تار اجرا کرد و بعد از آن قطعهیی که در آن مضمون خروسخوان و بیداری و مبارزه به وضوح به گوش میرسید، توسط هر سه همراه جوان ما اجرا شد.
پس از این برنامه سه جوان ایرانی دیگر یعنی کاوه جریانی، نوازندهی تنبک، آرش سرکوهی و مجید قدیانی، هر دو نوازندهی تار روی صحنه آمدند تا دو قطعه از ساختههای مجید قدیانی و یک قطعه از ساختههای مجید درخشانی را اجرا کنند. این گروه با اجرای شعر «گون از نسیم پرسید» سرودهی محمدرضا شفیعی کدکنی احساس خود در مورد مبارزات مردم ایران را بیان کردند.
گروه داد متفاوتترین اجرای موسیقی در شب همبستگی با مبارزات مردم در ایران بود. این گروه با اجرای ترانهی «مامان ایران» به سبک رپ فضای مراسم را دگرگون کردند.
پس از گروه داد و در حالی که به رغم گرمای شدید سالن برگزاری مراسم که هواکشها و پنکهها را هم از نفس انداخته بود، جمعیت بسیاری در سالن بودند محسن نامجو، خواننده و آهنگساز برای اجرای برنامه روی صحنه حاضر شد.
نامجو ابتدا در سخنان کوتاهی که به طور همزمان توسط بهزاد به آلمانی ترجمه میشد گفت: «کنسرت گذاشتن در این روزها به نظر من کار خوبی نیست اما من آمدهام تا در این برنامهی اعتراضی دینم را ادا کنم».
نامجو ادامه داد: «در دوران نوجوانی و جوانی شعر میگفتم و در بسیاری از محافل شرکت میکردم اما حوادثی مانند ترور مخالفان در رستوران میکونوس من را با یک خلا روبهرو کرد. من متوجه شدم در جامعهیی زندگی میکنم که رهبرانش مجرمند».
او افزود: «در آن مقطع متوجه شدم موقعیت من به عنوان یک موزیسین چقدر پا در هواست و از این خلاها نسل من در این سالها بسیار تجربه کرده است».
نامجو از تاثیر اتفاقات اخیر ایران بر ذهن خودش گفت و تاکید کرد: «من و موسیقی البته به راه خودمان خواهیم رفت اما تصمیم گرفتم از خودسانسوری دست بردارم». جمعیت حاضر در سالن از تصمیم نامجو با تشویقهای مکرر استقبال کرد.
این خواننده و آهنگساز سپس شعری خواند که به گفتهی خودش «مدحنامهیی است مانند یک شاعر درباری در مدح رهبر مذهبی ایران» و بعد از آن دو قطعهی همراه شو عزیز و یادگار خون سرو را اجرا کرد. بابک آخوندی در این دو قطعه با گیتار نامجو را همراهی کرد.
ایرج جنتی عطایی، نمایشنامهنویس، ترانهسرا و حافظهی عاشقانهی دو نسل نفر بعدی بود که روی صحنه دعوت شد. جنتی عطایی در بخشی از سخنانش گفت: «خوشحالم که در کلانسالهگی مهمان جوانان درخشانی هستم که این شب را فراخواندهاند. به عنوان کارورز تئاتر و ترانه که سی و یک سال است در تبعید زندگی میکنم و با کلیت نظامی که بر میهنم حکومت میکند مخالفم تا زایش نظام یا قانونی اساسی که در آن اثری از زنستیزی، آپارتاید از هر نوعش، زندانی سیاسی، اعدام، حکومت دینی و دین رسمی و غیررسمی نباشد خوشحالم که در کنار جنبشهایی از این دست، من هم از دور "های ما اینجا هستیم" خودم را اعلام بکنم».
مهرداد سخنان جنتی عطایی را به آلمانی ترجمه کرد و آقای ترانه در حالی که توسط گیتار بابک آخوندی همراهی میشد ترانههای جنگل، خونه، ما همونیم، بن بست، پروانهیی در مشت، به من چه، خاک خسته، رهایی و دریایی را دکلمه کرد و در پایان ترانهیی را به جوانهای برگزارکنندهی مراسم اهدا کرد.
پس از جنتی عطایی در حالی که بیش از نیم ساعت هم از زمان پایان شب همبستگی گذشته بود، محسن نامجو به درخواست حاضران دوباره روی صحنه آمد و شعر دههی شصت را به همراه چند ترانه اجرا کرد. شب همبستگی پایان یافت اما حاضران تا ساعتی پس از آن و تا اولین دقایق روز ۱٣ تیر در محل برگزاری مراسم ماندند و در مورد وضعیت جنبش در ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند.
|