سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کروبی و میرحسین کفنشان را بردارند و روز ۱۸ تیر جلوی مردم راه بیفتند


عبدالحسین دهقانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۶ تير ۱٣٨٨ -  ۷ ژوئيه ۲۰۰۹


کروبی و میرحسین کفنشان را بردارند و روز ۱۸ تیر جلوی مردم راه بیفتند
عبدالحسین دهقانی

قرار نیست خونی به زمین ریخته شود. مردم تصمیم گرفته اند روز ۱٨ تیر دوباره به خیابان بیایند و کاملا مسالمت آمیز اعتراض کنند. با این حال احتمال برخورد با مردم زیاد است. کروبی و موسوی بهتر است به جای اینکه پشت سر آنها سنگر بگیرند و بیانیه صادر کنند جلویشان راه بیفتند. کروبی و موسوی باید بدانند که خون آنها از خون بقیه رنگین تر نیست. اگر ادعای رهبری این قیام را دارند، حداقل باید در کنار مردم بمانند و به آنها روحیه دهند تا حتی الامکان جلوی خشونت گرفته شود. در صورتی که اجازه ی خروج از خانه به آنها داده نمی شود، باید مردم را مطلع کرده و از بازداشت خانگی شان خبر دهند (تا لحظه نوشتن این مطلب هیچ یک از این دو در حصر خانگی نیستند). در این صورت یکی از هدف های تظاهرات اعتراضی مردم مسیرهایی خواهد بود که به خانه ی این دو منتهی می شود.
کروبی و میرحسین باید بدانند که پذیرش هر مسئولیتی ایجاب کننده ی تعهداتی ست. هر چه مسئولیت سنگین تر باشد تعهدات هم بیشترند. اینجا رایزنی های پشت پرده جواب نمی دهند. اگر هم جواب دهند، جوابش همانی نیست که پدران و مادران داغدار و دختران و پسران باتوم خورده انتظار دارند. مردم روز اول برای پس گرفتن رای خود فریاد می زدند. روز دوم به دیکتاتور لعنت فرستادند روز سوم دیکتاتوری را زیر سوال بردند و حالا مرگ بر خامنه ای می گویند. هر چه که زمان بگذرد و جوابی نگیرند، خواسته هایشان بیشتر و لحنشان تندتر می شود.
کروبی و میرحسین شاید هنوز این نکته را درنیافته باشند که اصلاح در سیستم فعلی غیرممکن است. شاید هنوز امید داشته باشند که بتوان از پتانسیل های خفته در قانون اساسی استفاده کرد. شاید هنوز به راه و مرام خمینی معتقد باشند. اما اصرار و پافشاری بر سیستم ولایت مطلقه ی فقیه یا امید به بازسازی آن با توجه به آنچه که در سه دهه ی گذشته شاهدش بوده ایم اگر عبث نباشد، بسیار محتمل است. پافشاری آنها بر نقطه نظرات فعلی شان در نهایت به اینجا منجر خواهد شد که نیروهای جوان و معترض را از دوروبر آنها پراکنذه ساخته و هر دو را به مهره هایی سوخته در متن نظام جمهور ی اسلامی تبدیل نماید. به مجرد اینکه چنین اتفاقی بیفتد، ولی فقیه به سراغ آنها آمده و دمار از روزگارشان در می آورد. اگر می خواهند ابتکار عمل و رهبری قیام را در دست داشته باشند باید خواسته های مردم را فریاد بزنند. وقتی که سیل از راه می رسد درخت و خانه را در هم می کوبد. اگر می توانی با سیل همراه شو. اگر نمی توانی ادعای هدایت سیل نکن.
کروبی و میرحسین شاید بر این عقیده باشند که دیکتاتور اعظم ممکن است احمدی نژاد را در لحظه ی آخر فدا کند. احمدی نژاد اما یک شخص نیست. او یک تفکر است. تفکری فاشیستی که بیش از هرچیز در مفهوم ولایت فقیه متبلور می شود. این مفهوم، سد راه ملت ایران برای رسیدن به جامعه ای مدرن است. راضی شدن به رفتن احمدی نژاد مثل پرداخت یک کیلو طلا برای خریدن دانه ای ارزن است. حتی اگر دیکتاتور اعظم دانه ی ارزنش را بر فرض محال در مقابل خون صدها جوان ایرانی اهدا نماید، باز هم مشکل اصلی یعنی همان نظامی که احمدی نژادها را می پروراند سرجای خودش می ماند. با رفتن احمدی نژاد تازه داستان شروع می شود. جوانهای کتک خورده دیگر حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی مثل ملتی صغیر با آنها رفتار شود. آنها نافرمانی و سرکشی خود را تا آنجا ادامه خواهند داد که قانون اساسی دچار تغییرات کلی شود.
کروبی و میرحسین باید بدانند ملتی که به خیابان آمده است، حتی اگر هم به خانه برگردد دیگر نه خواهان اصلاح بلکه در پی تغییر است. تاریخ آینده ی این کشور را دیگر نه اصلاح طلبان بلکه تغییر طلبان خواهند نوشت. این دو باید برای پیوستن به تغییرطلبان تلاش کنند و نه اینکه مصلحت را در حرکت در چارچوب نظام ببینند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست