سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در آغاز کلمه بود...


شکوفه تقی


• زینهار از عشق نگریزی و با رنج آن نستیزی که در این آزمون رازهای دل بر تو آشکار می شود تا خود را در قالب خدا بریزی. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۹ تير ۱٣٨٨ -  ۱۰ ژوئيه ۲۰۰۹


 
در آغاز کلمه بود، کلمه خدا بود، خدا زندگی بود، زندگی مهر بود و مهر نور بود که در تاریکی درخشید و خود را به هزار گونه آفرید.
میهمان ناخوانده شد، خانه‌ی دل را از خود چنان انباشت که نه من ماندم و نه جایی برای غیر گذاشت.
دوست شد هر چه گفت باور داشتم. آتش برسرم ریخت آبش برداشتم. طردم کرد به خود خواندنش انگاشتم. ویرانم کرد آبادیم پنداشتم.
هاتف شد، ندایش را شنیدم، سر از پای نشناخته بدنبالش دویدم، از آن رو که هم راه بود و هم راه بر، نه به مقصد و نه به سختی راه اندیشیدم.
آموزگار شد، همان دم که از آب زندگیم نوشاند با شوکران مرگ هم مرا سوزاند، لیک آموزه‌هایش را به جان خریدم. بدان هنگام که با نوشداروی دیدار به بهشتم خواند با زهر جدایی به دوزخم کشاند سر سپردم، از پی‌ آمدی نرمیدم.
شجاعت شد، هراس‌هایم را ربود. مغنی شد زیباترین ترانه‌ها را در گوشم سرود. ساحل امن شد دلم در کنار دریایش از نام و ننگ آسود.
خیش شد مزرعه‌ی روحم را خراشید، دست شد بذر همدردی در آن شیارها پاشید. گندم لذت شد با خارهای درد روئید.
صلیب تنهایی شد بر دوش غربتش کشیدم، ادراک شد با جهانی معنای رنج کشیدن را چشیدم، شعور شد، از خشونت بیزاری جستم و مهر ورزیدن را برگزیدم.
زینهار از عشق نگریزی   و با رنج آن نستیزی که در این آزمون رازهای دل بر تو آشکار می‌شود تا خود را در قالب خدا بریزی.
از آنرو که در آغاز کلمه بود، کلمه خدا بود، خدا عشق بود و عشق غزلی که زندگی را با درد و شادی هم زمان می‌سرود.
شکوفه تقی
اوپسالا ٢۷ ژوئن ٢٠٠٩
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست