یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراخوان گروهی
۲۸ مرداد، روز عزای عمومی در سراسر کردستان


• امضا کنندگان بیانیه پیشنهاد کرده اند، یاد هزاران انسان کرد قربانی تجاوزات جهموری اسلامی ایران، گرامی داشته شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ تير ۱٣٨٨ -  ۱۴ ژوئيه ۲۰۰۹



در نتیجه مبارزات قهرمانانهمردم ایران و تأثیر سیاست دفاع از حقوق بشر جیمی کارتر بر حکومت وابسته شاه، دراواسط دههپنجاه، از شدت فشار و اختناق حاکم بر جامعه‏ی ایران تا حدودی کاستهشد: ناظران دفاع از حقوق‏بشر اجازه یافتند به طور محدود از زندان‏های ایران بازدید کنند، سانسور مطبوعات تا اندازهای کاهش یافت و در مجموع، فضای نیمه باز سیاسی فرصت داد تا مدافعان حقوق بشر و تلاشگران سیاسی ایران امکان بیان آراء خودرا بدست آورند. جوانان پر شور و مبارز کردستان نیز، که در طول بیست و پنج سال مجال بیان عقاید خود را نداشتند، از این فرصت استفاده کردند و به مناسبتهائی، در شهرهای مختلف کردستان به برگزاریتظاهرات پرداختند. این تظاهرات خیابانی، از همان بدو کار، رنگ خاص کردستانی داشت. در بسیاری شهرهای ایران، بویژهپس از نمایش قدرت مردم تهران در روز تاسوعای سال 1357، این روحانیون شیعه بودند کهغالبا رهبری تظاهرات مردم را به عهده داشتند و در نتیجه، اعتراضات توده ای به تدریج رنگ مذهبی به خود می‏گرفت. اما حرکات اعتراضی مردم در کردستان خصلتی دموکراتیک و آزادی‏خواهانه داشت. دختران و زنان کرد همراه مردان، فریاد آزادی‏خواهی و عدالت طلبی سر می‏دادند.
اندک زمانی پیش از سقوط رژیم سلطنتی، بر بستر شوراهای مختلف محلات در شهرهای کردنشین، شوراهای شهر تشکیل گردید. این شوراها تظاهرات و اجتماعات مسالمت‏آمیز مردم را هدایت می‏کردند و حفظ نظم آنهارا به عهده داشتند. سازمان‏های سیاسی کردستان که تا آن زمان در خفا فعالیت می‏کردند، کم کم علنی شده، شعارهای سیاسی و برنامه‏های اجتماعی خود را به میان مردم ‏بردند، به گونه‏ای که در روز سقوط حکومت سلطنتی، بیشتر شهرهای کردستان در اختیار مردم و شوراهای منتخب‏شان بود. فضای سیاسی شهرهای کردستان به تمامی باز بود و هیچ محدودیت نا روا و نابجایی بر سازمان‏های سیاسی و اجتماعی تحمیل نمی‏شد. احزاب و سازمان‏های سیاسی به انتشار روزنامه و اعلامیه می ‏پرداختند و فضای تسامح و تساهل بر محیط سیاسی سایه افکن بود.
پس از پیروزی انقلاب ایران، دولت موقت دست نشانده‏ی آیت‏الله خمینی و تابع شورای انقلاب در ایران برپا شد، شورائی کهدر آن روحانیون دست بالا را داشتند. اعضای این شورا و تا حدودی دولت موقت هم، از اینکه عواملشان سررشته‏ی کارهای کردستان را چون بقیهایران در دست ندارند، غضبناک بودند و تدارک تغییر وضع منطقه را می‏دیدند.
این حقیقت زمینه ‏ساز یورشی نظامی بود که در روزهای پایان سال 1357 و اوایل سال 1358 سنندج را به آتش و خون کشید و تلفات بسیاری به بار آورد. از طرف آیت‏الله خمینی هیأتی مرکب از آقایان طالقانی، بهشتی، رفسنجانی و بنی صدر به سنندج اعزام گردید و هم زمان، وزیر کشور دولت موقت در معیت سخنگوی جمعیت کردهای مقیم مرکز و دو شخصیت کرد مقیم تهران به سنندج وارد شدند و مذاکراتی جدی برای پایان دادن به جنگ انجام گردید. دراثر پایداری نمایندگان مردم، اختیار اداره‏ی شهر به شورای منتخب مردم سپرده شد و بدین ترتیب آرامش به سنندج بازگشت.
انعکاس اخبار رویدادهای کردستان در سراسر ایران بسیار دامنه‏دار بودو مایه‏ی دلگرمی آزادی‏خواهان و طرفداران راستین دموکراسی گردید. سازمان‏های سیاسی کردستان به گسترش تشکیلات خود و تبلیغات وسیع در میان توده‏ها پرداختند و تمامی تلاش آن‏ها در این جهت بود که مبانی دموکراسی را هر چه استوارتر سازند. متاسفانه ملایان حاکم در تهران از این آرامش و فضای تسامح و تساهل سو‏استفاده کردند، اقدام به اعزام واحدهای نظامی به کردستان نموده، زمینه‏ی مساعدی برای درگیری‏های مسلحانه را با مردم زحمتکش کردستان به وجود آوردند. علی‏رغم تمام این تمهیدات نابکارانه، کردستان به صورت دژ استوار دموکراسی و مشعل فروزان آزادی سراسر ایران جلوه‏گر شد و کارگران و دانشجویان و روشفنکران و هنرمندان، دسته دسته از شهرهای دیگر ایران به کردستان روی می‏آوردند و نشریات خود را آزادانه منتشر می‏ساختند، به بیان نظریات خود می‏پرداختند و با گوشت و پوست خود مزایای استقرار دموکراسی را لمس می‏کردند.
این وضع برای ملایان حاکم در تهران غیرقابل تحمل بود، زیرا تا آن زمان دیگر در سراسر ایران از یک سو حزب‏الله کوچه و خیابان‏ها را قرق کرده بود و هیچ حزب و سازمانی امکان تظاهرات و لو در مقیاس محدود را نداشت و از سوی دیگر خمینی با عنوان کردن «وحدت کلمه»، در واقع باب بیان هر عقیده و نظر را از جانب هرفرد یا سازمان و حزب مسدود ساخته بود و آشکارا می‏گفت «اگر سی میلیون نفر بگویید آری من می گویم نه» (نقل به مضمون). در چنین اوضاع و احوالی بود که خمینی و همدستانش مقدمات اجرای یک یورش وسیع نظامی رابه کردستان تدارک دیدند و منتظر بهانهای بودند تا نقشه‏ی شوم خود را عملی کنند.
تمهیدات مقدماتی از سوی ارتجاع بالاخره فراهم شد و خمینی در روز 28 مرداد ماه 1358 جهاد علیه کردستان را رسما اعلام کرد. او از تمام مردم مسلمان (پیروان ولایت فقیه) خواست که به وظیفه‏ی شرعی خود، یعنی هجوم به کردستان و بر افکندن «بنیان کفر و الحاد» عمل کنند.
مصطفی چمران پرورده شده در سازمان امل لبنان همراه با آیت اللهخلخالی جلاد و دیگر سر دستگان باندهای مسلح رژیم به کردستان سرازیر شدند و جنگی تمام عیار را به مردم کردستان - که اکثریت آنان مسلمان بودند، تحمیل کردند. جهادگران شیفته ولایت فقیه در کردستان چنان جنایاتی مرتکب شدند که نظیر آن در جهان کمتر دیده شده بود. به دنبال اعلام جهاد خمینی و در تأیید آن، دستهدستهپیر و جوان را بهجوخههای اعدام سپردند. پزشکان ، کادر بیمارستانی و مجروحان از این جنایات مستثنی نبودند. در نقده، بدستور ملا حسنی و ظهیرنژاد، ساکنان روستاهای قارنا و قلاتان قتل عام شدند و همزمان، در زندان تبریزدهها زندانی سیاسی کرد شبانه بدون هیچ محاکمه‏ای اعدام گردیدند. دامنه‏ی قتل و شکنجه و جنایات ضد انسانی رژیم تدریجا سر تا سر کردستان را فراگرفت، پاسداران رژیم هزاران انسان بی گناه را بی محابا بهقتل رساندند وهمهجنایاتی را که خود مرتکب شدهبودند در کتابهای درسی مدارس بهحساب ملت مظلوم کرد نوشتند و بهخورد دانش آموزان ایران دادند تا بیشتر تخم نفاق و کینه را در میان آحاد ملت بپاشند.

آیا انتخاب تاریخ 28 مرداد برای اعلام جهاد علیه مردم کردستان تصادفی بود؟
روز28 مرداد 1332 در تاریخ مبارزات حق طلبانه‏ی مردم ایران به عنوان 'روز شوم' ثبت گردیده است. انتخاب این روز از سوی خمینی برای هجوم به کردستان هم، تصادفی نبود. خمینی آگاهانه و با علم به ماهیت کودتای 28 مرداد 1332 این روز را برای اعلام 'جهاد' علیه مردم کردستان انتخاب کرد. آخر مگر نه این بود که او کودتا را 'یک سیلی الهی به بنا گوش مصدق' خوانده بود (نقل به مضمون) واین رویداد شوم را آگاهانه تقدیس کرده بود؟ آری او این روز شوم را با اعلام جهاد علیه کردستان باز تولید کرد و در نتیجه، مردم کردستان در روز 28 مرداد دو بار به مسلخ فرستاده شدند. از تاریخ اعلام 'جهاد' تاکنون، هفته‏ای نبوده است که جوانان مبارز کرد در زیر شکنجه جان نداده باشند یا ناجوانمردانه توسط بیدادگاه‏های اسلامی اعدام و یا به دست مزدوران رژیم در خارج از کشور بویژه در کردستان عراق ترور نشده باشند. ترورهای مکرر روشنفکران و رهبران سیاسی خلق کرد نمونه‏ گویا و فراموش ناشدنی این جنایات ضد بشری است و رأی دادگاه میکونوس آلمان دائر بر محکومیت سران طراز اول جمهوری اسلامی شاهد این واقعیت است.
ما امضا کنندگان این بیانیه، با احساس مسئولیت و برای بزرگداشت یاد هزاران انسان کرد قربانی تجاوزات رژیم ضد بشری جهموری اسلامی ایران، جهانیان و وجدان‏های بیدار را در جریان این حقایق جانگداز قرار می‏دهیم و برای اینکه خاطره تلخ این جنایات به دست فراموشی سپرده نشود، پیشنهاد میکنیم که روز بیست و هشتم مرداد به عنوان روز عزای عمومی در کردستان اعلام گردد.
پیشنهاد می‏کنیم که امسال، و هر ساله در ساعت 12 روز 28 مرداد (به وقت ایران)، مردم کردستان شامل کارگران، دهقانان، کارمندان ادارات و سازمان‏های دولتی و خصوصی، و بقیه اقشار جامعه در هر کجای دنیا که باشند دست از کار کشیده، دو دقیقه سکوت کنند. آنگاه برای نثار گل، بهمزار جان باختگان راه آزادی رفته از خانواده شهدا دیدار بعمل آورند و بدین ترتیب یاد همهجان ‏باختگان در راه آزادی و حقوق بشر در کردستان را زنده نگاه دارند.
ما از مردم ایران و احزاب و سازمان‏های سیاسی و رسانههای جمعی درخواست می‏کنیم که با ما هم صدا شده این اقدام را تایید و از مردم و هوادارانشان بخواهند که همراه مردم کردستان، این ادای احترام را با دو دقیقه سکوت به مورد اجرا بگذارند!

آزادی‏خواهان سراسر جهان! سازمان‏های مدافع حقوق بشر! وجدان‏های بیدار! بشریت ترقی‏خواه! با پشتیبانی از این حرکت اعتراضی، در کنار ملتی مظلوم و حق طلب قرار می‏گیرید که ده‏ها سال است قربانی تجاوز و انواع جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی ایران شده است. مردم کردستان مانند دیگر ملل، حق دارند از حقوق انسانی شناخته شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور ملل متحد برخوردار گردند. همراه با مردم کردستان در روز عزای عمومی، نشان دهید که حقوق بشر میتواند و باید شامل سراسر جهان و همه ملت‏ها ‏باشد.

امضا کنندگان:
صارم الدین صادق وزیری - باقر مومنی - دکتر حسین خلیقی - هاشم کریمی - غنی بلوریان - عزیز ماملی - پرفسور آلان دیلانی - انور سلطانی - یوسف اردلان - دکتر سهیلا قادری - نجم الدین غلامی - ناصر رزازی - رشید فیض نژاد - کالی آتشی - ناهید بهمنی - دکترمحمد رحیمی - علی مهرپرور- دکتر کامران امین آوه‌ - رشاد مصطفی سلطانی – ایران نسیمی، گلاویژ حیدری - زبیده (زبی) ذبیحی - ملکه مصطفی سلطانی - جمیل محمدی (جمیل نوره) - جعفر تیکان تپه - سیامند معینی - هوشنگ ختمی - آسو صالح - شهلا دباغی – صدیقه نبوی – عطیه معمارپور – شیدا معمارپور- خلیل حواری نسب - حسن درزی - معروف کعبی - مصطفی مدرسی - عبدالعلی سنجابی - آزاد سقزی-   نادر فتحی- کریم دانشیار- احمد بهرامی - ابراهیم فرشی – رحیم بهرام زاده‌ - جمعیت کردهای مقیم فرانسه و ....

در صورت تمایل به امضا اینجا را کلیک کنید :   www.ipetitions.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست