مریم ای داد مریم
افسانه خاکپور
•
نمیدانم چرا مریم، مریم ما، مریم مردم، مریم آزادی خواه، مریم تساوی زنان، چنین شتابان مرگ را بر ربود. آنهم در این روزها که جنبش دمکراتیک، جنبش زنان بیش از هر زمان به وجود او نیاز داشت. ملالش چه بود دردش چه نمیدانم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲٣ تير ۱٣٨٨ -
۱۴ ژوئيه ۲۰۰۹
نمیدانم چرا مریم، مریم ما، مریم مردم، مریم آزادی خواه، مریم تساوی زنان
چنین شتابان مرگ را برربود
آنهم در این روزها که جنبش دمکراتیک، جنبش زنان بیش از هر زمان به وجود او نیاز داشت.
ملالش چه بود دردش چه نمیدانم.
میدانم اما که او با تمام وجود شیفته آزادی میهن اش بود و در این راه صادقانه و بدون چشمداشت به قدرت و مقام و نام، از خود مایه میگذاشت
او میدوید آنگاه که همگان نشسته بودند
او میچرخید تا دستی را بفشارد
برای همراهی به سوی آزادی، آزادی، آزادی
از سکون و سکوت بیزار بود
از برکه و مرداب میگریخت
از فرصت طلبی و خود خواهی آزرده
هشیار و حساس به کنه آدمها مینگریست
او در پی پیوند میان اینجا و آنجا بود
او بی دریغ؛ بی دریغ
از دانش و تجربه و تسلط خود به زبان فرانسه برای پیشبرد جنبش زنان چه بسا تنها کوشید
در مهاجرت اما هرکس بار مشقت خود را بدوش میکشد
و دغدغه اش قدر وجای آن دیگری نیست.
یا گاه با بی سپاسی بر دوش دیگری سوار میشود تا از فروتنی مریم ها برجی ،جایی برای خود بسازد.
بادا که در این میان ارج چنین زنی از یاد رفتنی نیست که نیست.
|