قصیده ای برای احمدی نژاد
جهان آزاد
•
در بیت ِ گاو بازی ِ آن رهبر ِ علیل،
َورزای ِ مست ِ بی رسنی، احمدی نژاد!
آسیمه سار و خیره، بهر سوی می دوی
هی میکُشی ومی شکنی، احمدی نژاد!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣۱ تير ۱٣٨٨ -
۲۲ ژوئيه ۲۰۰۹
بی آبرو و لافزنی، احمدی نژاد!
منفور ِ مرُدم ِ وطنی، احمدی نژاد!
ای نام ِ مستعار ِ تو " تیر ِ خلاص زن"
در ذات ِ خویش گور کنی، احمدی نژاد!
گر اصل ِ ُمرشد ِ ت و به تمساح می رسد
تو خود زنسل کرگدنی، احمدی نژاد!
گر رهبر تو تالی حجاج یوسف است
تونیز ابلهی َخـفـنی، احمدی نژاد!
در بیت ِ گاو بازی ِ آن رهبر ِ علیل،
َورزای ِ مست ِ بی رسنی، احمدی نژاد!
آسیمه سار و خیره، بهر سوی می دوی
هی میکُشی ومی شکنی، احمدی نژاد!
از جاهلان سفله فراز آوریده ای
بر ِگرد خویش، انجمنی، احمدی نژاد!
در شهر، جمله را به شراکت گرفته ای
هرجا که بود قلـتـشنی، احمدی نژاد!
انبوهه ی رذالت و انبانه ی فساد
کابوس شوم مرد و زنی، احمدی نژاد!
ازمکر و از رذیلت تو خلق در شگفت
تو باتلاقی از لجنی، احمدی نژاد!
نوع بشر بیاد ندارد بسان ِ تو،
لیچارگوی ِ بد دهنی، احمدی نژاد!
صورت مپرس، غبطه ی بوزینگان هند
سیرت مگو، که اهرمنی، احمدی نژاد!
با هاله ی عظیم بلاهت به ِگرد ِ خویش،
هر سوی برق می فکنی، احمدی نژاد!
برگ هزار شعبده داری در آستین
هم "شومنی" وهم شمنی، احمدی نژاد!
پوشانده ای به هیکل منحوس خویشتن
از خون خلق پیرهنی، احمدی نژاد!
وقتی که صحبت از خس وخاشاک می کنی،
در کار ِ وصف ِ خویشتنی، احمدی نژاد!
بگذار تا بگوش تو خوانم دوباره باز
یاسینی ای شغال ِ دنی، احمدی نژاد:
"کشتار بیدریغ ترا چاره ساز نیست
ماییم و بارور چمنی، احمدی نژاد
هرلحظه در طراوت این دشت می دمد
" سهراب" وار نارونی، احمدی نژاد
در خاک سرخ خون "ندا" جلوه می کند
نسرین و یاس و نسترنی، احمدی نژاد!
این شعر بازتاب صدای "ترانه" ها ست
یعنی ترانه ای وطنی، احمدی نژاد!"
آه ای نماد واره ی اسلام راستین
دیریست در خور کفنی، احمدی نژاد!
بس دور نیست ساعت سعدی که دست خلق
آویزدت به بابزنی، احمدی نژاد!
جهان آزاد ۲۱ تیر ۲۰۰٨
سه واژه:
۱- ورزا: گاو نر که برای شخم به گاو آهنش بندند.
۲- خفن: این واژه که به معنای بی نظیر و شگفت انگیزاست، در گفتگوی امروز جوانان ایران کار بردی گسترده دارد.
٣- بابزن : سیخ
|