یک خانه پر ز مستان
ک. معمار
•
محال است بی خبر بمانی مثل آن تابستان شوم که ۴۵۰۰ تن از شما را به جوخه آتش و خون سپردند, در آن زمان از سنگ صدا بر خاست از آدم...
اما امروز آن فریاد های شما در نهانخانه آن جنایت پیشگان با موش موشک و اینترنت به گوش دنیا می رسد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۷ مرداد ۱٣٨٨ -
۲۹ ژوئيه ۲۰۰۹
یک خانه پر ز مستان.
مستان نو رسیدند
سلام حسن , بهزاد , گلعلی , حسین , سعید و شیدا
اب زنید راه را ان که نگار می رسد
مژده دهید ......
ببینید جنبش را , ٣۰ سال بذر افشانی چه بار اورده . انها امدند.یعنی پیش شما اوردند همان جایی که شبانه شما را دسته دسته بسته بندی کردند و با بلدوزور درون خاک جایتان دادند. ببینید شان همه شان جوانند. زمانی که شما را شبانه کاشتند انان کودکانی بیش نبودند که از صدای رعد وبرق و بوق ماشین ها
میترسیدند اما حالا زنان ومردان سلحشوری شدند که با دست خالی, تنها با اشاره به ازادی و انسانیت دستهاشان را بالا گرفتند که ما مسلح هم نیستیم اما تسلیم شما هم نمی شویم.
باور کنید. یادتان است در زندان چه بهم می گفتیم. چقدر از هم عصبانی بودیم از وضعیتمان...
بچه های مجاهد دستمان می انداختند و می گفتنمد که دیر به زندان امدیم انان بقول خودشان مجددی و سه جددی بودند وما تازه دستگیر شده بودیم . چه نازنین هایی خیلی هاشان را من بعدا ندیدم . خاک نشین شدند و انانی که ماندند خاکستر نشین. اما این اتش پاره ها را ببینید. این ها را که تازه پیش شما اوردند یک وقت بهشان سخت نگیرید
یادتان است جدیدی ها را می اوردند ما به شوخی ازشان بازجویی می کردیم . چون تواب در اتاق ما بود می گفتیم هر چه به بازجو گفتی اینجا بگو ان ۲۴ سوال لعنتی... جنایات ومکافات.
زمان هواخوری اون حاجی بخشی مدیر زندان و... الان اون کجاست حنما داره جایی تیر خلاص می زنه
..گلعلی جان رفته بودم دانمارک پسرت مجید را دیدم برای خودش مردی شده سندیکالیست است و فعال از تو هم روشن تر .
حسین جان مریم تو عروس شده من عروسی اش نبودم اما با مادرش حرف زدم مهرگان تو دلاوری شده و دانشجوست و این روزها گاز اشک اور استشمام می کنه
بهزاد جان نتوانستم سفارش تو را انجام دهم بعد از سفر سرخ شما من ۷ سال نتوانستم تکون بخورم و نمیدانم ناهید ...اما ان شیر زن هر جا هست ازادی را گز میکنه سعید و شیدای عزیز امسال دوستان تو را بعد از ۲۵ سال دیدم اشک ها و لبخند هایمان به کنار از شیرین تو گفتند که خانومی شده است ودر کانادا زندگی می کند.
پیری است وچانه گردانی از میهمانانتان بگویم همانها که تازه پیش شما اوردند. نگاه کنید همه شان جوانند.
توی روز روشن پیش چشم همه تیر مستقیم به انان زدند دستگیرشان کردند در زندان به انان تجاوز کردند سوزاندنشان خفه کردند دست و پایشان را شکستند سهراب را ببینید جای سالم در بدنش نیست ۱۹ سالش بود فقط سبز اند یش بود انهایی که اورا کشتند شب پرست جانی و ادم خواری بیش نبودند.
نوعروس ما ندایمان به رویش گل بپاشید سرخ سرخ .اون اصلا نترسید وقتی کلوله خورد. نقش زمین شد با دیدگان باز با دو چشم مست ازادی اون دو چشم دیوانه کرد دنیای ازاد اندیشی را, و ازادی را, به سرعت رفت روی تلکس خبرگزاری ها دلدار زیبا روی ما عروس در خون تپیده ما ندا.
جمعتان جمع است مستانه بخوانید و دست افشان بگردید.
اینجا در خارج از کشور نمی دانید تظاهرات چقدر راحت است. هر چه دلت خواست میتوانی بپوشی
دست دوست دختر یا پسرت را بگیری و زیر لب نهانی ترین عاشقانه هایت را بر زبان بیاوری شعر بخوانی فریاد بزنی نه کسی است به تو اعتراض کند نه نگاه از سر تقصیر نه گاز اشک اور نه باتوم
نه لباس شخصی از تکبیر و الله و اکبر هم خبری نیست
ما می خواهیم همبستگی با داخل داشته باشیم دهان انان شده ایم چون انان هستند که دارند تاریخ را ورق
می زنند و باز خوانی می کنند روز ها و شب ها را.
نمی دانید چه شوری در میهن بر پاست دوره ما نیست دست نویس استنسیل ها و چاپ سگی گستتنر و جوهر و عرق ریزی و نخوابیهاو...
امروز اینترنت .. فیس بوک و... هست موبایل نمی دانی چه معجزاتی نمی کند امروز دیگر پارتیزانهای
اینترنتی حمله را اغاز کردند. محال است بی خبر بمانی مثل آن تابستان شوم که
۴۵۰۰ تن از شما را به جوخه آتش و خون سپردند, در آن زمان از سنگ صدا بر خاست از آدم...
اما امروز آن فریاد های شما در نهانخانه آن جنایت پیشه گان با موش موشک و اینترنت به گوش دنیا می رسد. انها بر طبل دروغ و ریا و تزویر می کوبند و می خواهند حقنه کنند رای و نظر خود را اما فرزندان مردم در خیابان و پشت بام نمی گذارند .
برنامه هاشان بسیار است. هر شب با ستارگان تا صبح نــــــدای ازادی سر میدهند .
صبح با افتاب کاران در خیابانند.
اری روبرویشان صف کشیده اند . بدتر از همه لباس شخصی ها هستند. فرزندان همان چماقداران حزب اللهی ها هستند . نامشان هست ...نوپو... نیروی ویژه پیرو ولایت این ها تخم وت رکه چه قومی هستند
انها را نتوانستم کشف کنم اما مشتی مزدور ولی فقیه هستند که مغزشان را فقط با لاطاعلاتی که D.N.A
خودشان می دانند چیست و غریبه با فرهنگ ما است پر کرده اند و به جان مردم انداختند.
جانیان خیابانی که هر چه بخواهند انجام می دهند.
مگر ما چه خواسته بودیم؛ خود دست چین کردن و ما به انتخاب انان انتخاب کردیم. همچنان که ٣۰ سال است دزد ناموس و خاک هستند, رای ما را هم دزدیدند و می خواهند مترسکی را به ما تحمیل کنند.
اما ما نمی پذیریم شاید او را قربانی کنند و بخواهند شرایط را از این هم که هست دشوار تر کنند
راه بازگشتی ندارند اما ما اماده ایم
روی هر پاشنه بچرخند ما سماع ازادی مان را به نمایش می گذاریم .
انان همه چیز دارند.. خیابان ..زندان.. پول اسلحه ..می دانی چه چیز را ندارند؟ ما را مردم را
کارگاه تولید شعار ما شبانه روز در حال تولید است اصلا هم به تورم دچار نمی شود هر دقیقه و ساعتی به حالتی دیگر تغییر می یابد. تمام مردم دنیا در همدلی با ما همراه شده اند. خوانندگان غربی برایمان اواز می خوانند .از جنبش ایران انرژی می گیرند و در تمام میدان های سیاسی اجنماعی و فرهنگی هنر و موسیقی از ما یاد می کنند و از جنبش ما
نهانی ترین ارزوهایتان امروز بر زبان زنان و مردان دلیر ما جاریست .
ما برای این می رزمیم که دیگر کسی دستگیر نشود.
چه جان های شیفته ای برای گام اول ازاد اندیشی بخون تپید.
امروز میهن پنجره ای به وسعت جهان گشوده است ودل پذیری هوای تازه را استشمام می کند.
ما برای این می رزمیم که هستیم و هستی مان را طلب می کنیم. نه شلاق نه زندان نه کشتن هیج یک
دیگر نمی تواند از عزمی که داریم را از ما بگیرد. ما همه با هم هستیم و از هیچ چیز نمی ترسیم .
ما برای ازادی و دمکراسی می جنگیم و در این میدان صدایمان خاموشی نخواهد گرفت .
شبها که دور هم جمع هستید بدانید هرگز شما را فراموش نکرده ایم.
ما با شما هستیم ما با هم هستیم و همه با هم هستیم
|