سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مقاومت


یاشار پورخامنه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۱ مرداد ۱٣٨٨ -  ۱۲ اوت ۲۰۰۹


امروزه فرهنگ نئولیبرالیسم آن چنان اجتماعی شده و خود را در افکار عمومی جا داده که دیگر کسی به عنوان یک مکتب یا طرز خاصی از تفکر توجهی به آن ندارد. بالعکس جهانی اینگونه را جهانی آزاد از تمام مکاتب و انسانی می‏پندارند. بی شک اصلی‏ترین دلیل آن تبدیل ما به پودهای این جامعه می‏باشد. چرا که برای ادامه‏ی حیات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود ناگزیر به قبول قوانین این مکتب به مثابه ارزش‏های اجتماعی هستیم. این ناگزیر خود به ناخودآگاه حتی مخالفان نئولیبرالیسم تبدیل گشته.
جنبش رادیکالیته‏ی نوین در مبارزه‏ی خود، دیگر به دنبال پیدا کردن هسته‏ی سالم وجود انسان‏ها برای نجاتشان از چنگال قدرت‏های بزرگ، توسط بدست آوردن قدرت سیاسی با کمک حزب عمودی که در بالای آن فولاد آبدیده با هسته‏ی سالم بزرگ و در پائین سرباز پیاده‏ها با هسته‏های کوچک قرار دارند، نیست. به جای آن و به جای طرح سوال "چه باید کرد؟"، مسئله‏ی در موقعیت بودن با مفهوم "الان و همین جا" را مطرح می‏کند. به طور کلی مهم‏تر از اینکه برای "کودکان کار" یا "مردم زلزله‏زده" و ... چه کاری می‏توان انجام داد، مسئله‏ی حضور در موقعیت می‏باشد زیرا آنچه که اهمیت دارد، از موقعیت پدید می‏آید.
شکست مبارزات کلاسیک در قرن پیش باعث از بین رفتن هرگونه اقدام جمعی و قدرتمند شدن نئولیبرالیسم شده به طوری که دیگر کسی حاضر به شرکت در کار جمعی برای مبارزه نیست بلکه راه نجات را قدرتمند و توانمند شدن فردی از طریق کسب ثروت می دانند. امروز دیگر جنگ علیه فرد موضوع بحث نیست بلکه صحبت از شکلی از مقاومت است که در کنار فرد برای از بین بردن حاکمیت انحصاری او رشد می‏یابد. شکل نوینی که دیگر فاعل (سوژه) را برای آزاد کردن شی (ابژه) آرزو نمی کند، بلکه همه را به فاعل تبدیل می‏کند.
درست همین جاست که طرفداران جنبش‏های کلاسیک خطر تفرق را در برابر تنوع جنبش قرار می دهند و شروع به یادآوری ضرورت و لزوم متشکل شدن و سازماندهی می کنند. این دسته همان‏هایی هستند که بلافاصله بعد از شروع هر جنبشی برای وصل کردن آن به جریانی انتزاعی وارد عمل می‏شوند. در حالی که تنوع جنبش به این معناست که دقیقا در شرایط کنونی چه تصمیمی باید گرفته شود و همین تنوع است که شرط پایندگی و ادامه‏ی آن است و هر اراده‏ای که برای هماهنگی و سازماندهی از خارج جنبش به آن تحمیل شود، خود باعث تفرقه خواهد بود.
اکنون به جای طرح شعار باید با حضور در موقعیت و فعالیت نیازهای به وجود آمده در جامعه را برای تبدیل آن‏ها به جنبش پررنگ کرد، تا لزوم تغییر قبل از تصویب قانون یا هر اقدامی کاملا بروز کرده باشد. در این صورت برای صاحبان قدرت مرکزی که توانایی خلق چنین جنبشی را ندارند، تنها دو راه باقی‏ست: نابود کردن یا همراه شدن با تغییر. پس آنچه مهم‏تر از واژه‏ی "قدرت" برای اصلاح تاریخ است، واژه‏ی "هدایت" است که به جای تولید و کنترل جریان، خود جزئی از جریان قرار می‏گیرد. چرا که دیگر لازم نیست تغییر جهان در اختیار کارشناسان و نمایندگان طبقه‏ای خاص باشد و باقی به امید تحقق وعده‏ها تنها نظاره‏گر حوادث بمانند. فرد باید با حضور در موقعیت، طرد تمامی وعده‏ها و با اندیشه و عمل بومی، خود برای بهبود اوضاع تلاش کند.


یاشار پورخامنه – ۱۲/۰۵/٨٨


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست