یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دادگاه های نمایشی
نمایش نفرت انگیز مجازات در ملاء عام

(بخش نخست)


مسعود نقره کار


• اعتراف گیری در "دادگاه های" نمایشی نوعی مجازات و تعذیب در ملاء عام اند, این دادگاه ها محل بازجویی و شکنجه اند, که در آن ها آمران شکنجه و بازجویان و شکنجه گران نظاره گران دستاورد تلاش های ضدانسانی و سبعانه ی خویش اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۲ مرداد ۱٣٨٨ -  ۱٣ اوت ۲۰۰۹


اعتراف گیری در دادگاه های نمایشی بخشی از ساختار نظام سیاسی و قضایی حکومت اسلامی ست . این حکومت نزدیک به سی سال است دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی حکومت اسلامی , و بخشی از جامعه را با کاربرد چنین روشی تعذیب و مجازات کرده است. نماد های دیگری از این نوع تعذیب ومجازات نفرت انگیز را مردم میهنمان در سنگسار , اعدام و تعزیر و شکنجه در ملاء عام نیز دیده اند.
تعذیب و مجازات عده ای از رهبران اصلاح طلبان و نیز شرکت کنندگان درتظاهرات اخیر با چنین روشی , بار دیگر موضوع اعتراف گیری در این نوع "دادگاه" ها را به بحث روز بدل کرده است .

پیشگفتار

اعتراف گیری و نمایش علنی اعتراف گیری عمری تاریخی دارد. آغاز ثبت تاریخی ی اعتراف گیری از " متهم" , "مجرم" و "گناهکار " و داد گاه های نمایشی( علنی) این اعتراف گیری ها , به دوران تفتیش عقاید مسیحی ( انکیزیسیون )بر می گردد. در آن هنگام , یعنی در قرون وسطی ( یا عصر ایمان , دوران فیودالیسم ) هر اندیشه و عملی که با مسیحیت همخوانی نداشت ,ارتداد و " جنگ با خدا" و " گناه بدعت" تلقی می شد و مستوجب مجازات بود. در آغاز این نوع اعتراف گیری ها جنبهی دینی داشت اما به تدریج سیاسی شد.
از نمونه های جنجالی قرن های پانزده و شانزده این نوع اعتراف گیری ها و دادگاه های نمایشی می توان به محاکمه "جوردانو برونو" اشاره کرد که سر انجام به گناه اینکه همچون استادش " نیکلای کپرنیک "بر این باور بود که :" زمین مرکز عالم نیست و خورشید در مرکز عالم قرار داردو این زمین است که به دور خورشید می چرخد" سوزانده شد. برونو تن به پذیرش اعتراف و ندامت نداد. حکایت اعتراف و ندامت گالیله و آنچه دارالجهل ها با او کردند را نیز همگان می دانند. فرانسیس بیکن نیز که به جای کتاب آسمانی " کتاب طبیعت را گشود" سرنوشتی چون پیشینیان اش داشت. شاید بتوان سوزندان" ژاندارک " که از سوی کلیسا به " بدعت گذاری و ارتداد " محکوم و سوزانده شد , سر آغاز نوع سیاسی این دست اعتراف گیری ها و نمایش ها قلمداد کرد.
این نوع اعتراف گیری ها و ندامت ها نه فقط در اروپا ,در سایر قاره ها و کشورها ی جهان نیز وجود داشت , و نه تنها مسیحیت سایرمذاهب وادیان نیز با مرتد خواندن اندیشگی ها و رفتار های متفاوت و مختلف به اعتراف گیری و تعذیب " گناهکار" ان روی آوردند . تاریخ اسلام تاریخ وفور این نوع تعذیب ها و مجازات ها ست, اما به لحاظ تاریخی و اهمیت علمی و سیاسی , مطرح ترین و معروف ترین آن ها اعتراف گیری های کلیسای " تفتیش عقاید"   دردوران قرون وسطی است.
در تاریخ معاصر اعتراف گیری و دادگاه های نمایشی ای که ژزف استالین بر پا کرد و یاران و همکاران اش را تعذیب ومجازات کرد , جنجالی ترین بود. در دهه‌ی ۱۹۳۰ به دستور استالین بازجوئی‌ها , شکنجه گران و دادگاه‌ها ی نمایشی, بهترین کادر ها و رهبران حزب کمونیست , دانشمندان , پژوهشگران و نویسندگان را زیر شکنجه و به بهانه‌ی این که با اعتراف خود به کشور و حزب و انقلاب و استالین خدمت می‌کنند، اینان را مجبور کردند به گناهان ناکرده اعتراف کنند . برخی از این قربانیان اعدام شدند , و برخی دیگر در اردوگاه‌های سیبری جان باختند. بوخارین، زینوویف، کامنیف و ... که خودشان در پایه گذاری انقلاب و حزب بلشویک روسیه سهم داشتند، نمونه ها هستند.
در بسیاری از کشور های جهان این شیوه اعتراف گیری و دادگاه های نمایشی وجود داشته و دارد , برای نمونه به چین و امریکا می توان اشاره کرد , در امریکا از دوران مک کارتیسم این شیوه رواج بیشتری یافت, و هنوز نیز, با کیفیتی متفاوت با آنچه در حکومت های مشابه ی حکومت اسلامی رایج است , وجود دارد.

در ایران اعتراف گیری پنهان و آشکار ( علنی و نمایشی ), چه پیش از اسلام و چه پس از اشغال ایران توسط مسلمین رایج بود. در اسلام این شیوه در کنارجنبه های قضایی و قانونی , جنبه" آموزشی " و جلو گیری از تکرار " گناه " و" جرم" نیز پیدا کرده است , با این خیال که مردمان با دیدن تعذیب و مجازات دیگر به سراغ کار ها و گفته های گناهکارانه و جرم آلود نخواهند رفت.
در گذشته میادین شهر ها محل برگزاری این نمایش ها بود , اما اندک اندک به تالار های حکومتی و بعد تر به تالارها و اتاق های زندان ها و دادگستری ها کشیده شد. گاه نیز این اعتراف گیری ها و ندامت ها به طور مکتوب نوشته و پحش می شد. ( که به زمان رضا شاه اینگونه بود).
با رونق بازار تلویزیون , این جعبه ی جادویی بهترین وسیله برای اجرای این نمایش ها شد.
در دوران محمدرضا پهلوی اعتراف گیری و نمایش علنی اعتراف ها , بخشی از ساختار سیاسی و قضایی رژیم پهلوی شد , بویژه بعد از واقعه ی سیاهکل , که صدها تن از فعالین سیاسی, فرهنگی و ورزشی قربانیان این نوع اعتراف گیری و نمایش شدند.رژیم پهلوی یکی از ماموران جنایتکارش به نام " پرویز ثابتی " را صحنه گردان این نمایش ها کرد ه بود .
یکی از بزرگترین نمایش های اعتراف گیری در زمان پهلوی نمایش " سپاس " بود . در بهمن ماه سال ۲٣۵۶ شاهنشاهی ( فوریه ۱۹۷۷) , ۶۶ زندانی سیاسی و عقیدتی ( ۵۹ مرد و ۷ زن ) دردادگاهی نمایشی اعتراف و اظهار ندامت کردند و مورد عفو ملوکانه ی آریا مهر قرار گرفتند . اکثر این زندانیان "مسلمان و مارکسیست " بودند. در میان آنها چهره هایی چون حبیب الله عسگر اولادی و حاج مهدی عراقی نیز حضور داشتند .
در حکومت اسلامی اعضای گروه فرقان در سال‌های ۵۸ و ۵۹ نخستین اعتراف‌ کننده های این نمایش ها بودند . برخی از افراد "دفتر هماهنگی‌های مردم و رئیس جمهور" آقای بنی صدر قربانیان بعدی بودند. از خرداد سال ۶۰ به بعد رهبران و فعالین سازمان های مجاهدین , فدایی , پیکار , سربداران و گروه های دیگر چپ اعتراف کنندگان این دست دادگاه های شدند. این اعتراف گیری ها از آغاز سال ۱٣۶۱ به کسانی که از بر پا دارندگان قدرت و نظام سیاسیی اسلامی بودند نیز تسری یافت .سپس نوبت به رهبران و کادر های حزب توده ایران و سازمان فداییان اکثریت رسید. با یک وقفه چند ساله برخی از اهالی قلم , ملی – مذهبی ها و اصلاح طلبان نیز به صحنه ی این نوع نمایش ها کشانده شدند .


اعتراف گیری

اعتراف به معنی پذیرش خطاست , بیان یا اقرار به پذیرش خطا راهی برای کاهش فشار های روانی ناشی از انجام عمل خطا , و نیز روشن شدن علل و چرایی بروز خطا و تلاش برای جلو گیری از تکرار آن است. روانپزشکی ,روانکاوی , روانشناسی و برخی مذاهب با چنین بر داشتی به سراغ امر اعتراف رفته اند.
پذیرش گناه و جرم به معنای پشیمانی و پاسخگویی در برابر قانون است , این اما با روند اعتراف گیری ای که برخی مذاهب و ادیان و ایدیولوژی مشابه , در قدرت سیاسی از آن سوء استفاده کرده و می کنند ,متفاوت است.
در نگاه برخی مذاهب و ایدیولوژی های مشابه , اعتراف برای پالایش روح و روان اعتراف کننده و کشف حقیقت و پاسخ انسانی و قانونی به آن نیست , وسیله ای برای تولید" حقیقت کاذب " و تعذیب و مجازات انسان است , وسیله ی ست تا قدرت دینی و سیاسی دلیل وجودی اش , یعنی حقیقت کاذب و دروغین اش را حقیقت بنمایاند. نظام های سیاسی دینی و ایدیولوژیک توتالیتر و اقتدار گرا برای توجیه و تدوام حیا ت شان زندانیان عقیدتی و سیاسی را با اعمال شدیدترین شکنجه های روانی و جسمانی مجبور به پذیرش گناه یا جرمی که زندانی مرتکب نشده است , می کنند. این امر می تواند پنهانی در زندان ها وشکنجه گا ها رخ بدهد و یا به طور آشکار در برابر دوربین تلویزیون به نمایش گذاشته شود.
برخی ازاهدافی که حکومت اسلامی از اعتراف گیری در دادگاه های نمایشی دنبال می کند را می توان به اختصار موارد زیر دانست:
۱- توجیه و تبلیع قدر قدرتی قدرت سیاسی و کسب مشروعیت
۲- نمایش قدرت در به شکست کشاندن هر گونه ابراز نارضایتی و مخالفت
٣- فرافکنی اقدام ها ی غیر قانونی و فجایع به دیگران
٣- تحقیر دگراندیشان و مخالفان
۴- تولید وحشت و ترس درمیان مخالفان و جامعه
۵- تلقین حس امنیت فردی و اجتماعی به مردم به ویژه هواداران قدرت سیاسی
۶- اصلاح انسان های گناهکار ( نهی از منکر علنی و آموزشی)

چرا زندانی تن به اعتراف های نمایشی می دهد:

برخی از عواملی که سبب شده اند زندانیان ( قربانیان ) تن به اعتراف های نمایشی بدهند :
۱- گریز از شکنجه و جلو گیری از تکرار آن.
۲-   پذیرش شکست فکری و سیا سی خود و جریان فکری و سیاسی ی وابسته به آن
٣- همسویی فکری و نزدیکی عقیدتی با بازجو و شکنجه گر.
۴- ریزش موقتی ی ارزش های انسانی در زندانی با مشاهده ی افکار و کردار بازجوها و شکنجه گران انسان نما. ریزش این ارزش ها بی تفاوتی نسبت به قضاوت دیگران را نیز بهمراه می آورد.
۵- القاء ها ی( ارشاد های) بازجو و شکنجه گر.
بازجو و شکنجه گر بر بنیان بهم ریختگی ذهنی و روانی ی زندانی( قربانی) ذهن کشی قربانی را هدف می گیرد. بازجو و شکنجه گر تلاش میکند این ذهن رابه " لوح سفید" بدل کند ودگرگونی و تغییر هویت و ماهیت زندانی و نیز قانع شدن اجباری زندانی برای پذیرش القا ء ها را بر آن لوح بنشاند. در واقع پدیده ای مشابه " شتشوی مغزی " را سبب شود.
( این تغییر هویت زندانی و قربانی را مهندس بازرگان سالیانی پیش با طنز خویش اینگونه بر زبان آورد:
«... تا دو روز دیگر عمر نخستین مجلس شورای اسلامی که این‌جانب عضو آن بودم و از مزایای این عضویّت، از جمله [از] مصونیت پارلمانی برخوردار بودم به پایان می‌رسد. از پس‌فردا من نیز مانند بقیه موکّلینم قابل تعقیب و بازداشت و تأدیب هستم. به همین دلیل نیز با استفاده از فرصتی که رئیس مجلس در اختیار بنده گذاشته‌اند می‌خواهم به اطّلاع برسانم که اگر در روزهای بعد شاهد گردیدید که بنده را بازداشت کردند و بعد با تبلیغات و سر و صدا اعلام نمودند که بنده جهت بعضی توضیحات و روشن نمودن حقایق در تلویزیون ظاهر خواهم شد و در صورتی که دیدید آن شخص حرف‌هایی غیر از سخنان دیروز و امروز می‌زند و مثل طوطی مطالبی را تکرار می‌کند، بدانید و آگاه باشید که آن فرد مهدی بازرگان نیست»! [روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۳]).


پیامد های روانی فردی برای اعتراف کننده :
پیامد های روانی و عصبی تعذیب و مجازات اعتراف گیری نمایشی با توجه به شرایط جامعه و بر داشت فرد اعتراف کننده , جریان سیاسی وابسته به آن و نیزجامعه از پدیده ی اعتراف ,فرق خواهد کرد.
پیامدها یا عوارض روانی با نگاه اعتراف کننده , جریان سیاسی اش و جامعه به پدیده اعتراف متناسب خواهد بود. در گذشته فرد اعتراف کننده , جریان های سیاسی و جامعه امر اعتراف های نمایشی را مذموم , زشت و ناشی از ضعف و بریدن, و در نهایت خیانت می پنداشتند . چنین بر داشتی ناشی از " قهرمان" پنداشتن زندانی سیاسی و عقیدتی از یک سو و ناآشنایی با مکانیزم های اعتراف گیری از سوی دیگر بود. امروز چنین پندار و باوری دچار تغییر شده است . اعتراف کننده به خود و جریان سیاسی او ,و بخشی از جامعه به او به عنوان یک "قربانی" نگاه می کنند ,قربانی ی وحشیانه ترین شکنجه های روانی و جسمانی. به همین دلیل عوارض روانی ( و جسمانی) نیز فرق خواهد کرد . بدیهی ست هنگامی که به اعتراف کننده به عنوان یک خائن برخورد شود تا هنگام که به عنوان یک قربانی, فرق خواهد بود. در شق دوم شدت پیامد ها و عوارض کاهش چشمگیری خواهد داشت.
این عوارض را می توان به احسا س گناه نسبت به خود , گروه و جامعه , افسردگی , اضطراب , کاهش حساسیت به آنچه پیرامون او می گذرد , کاهش احساس های عاطفی , کاهش توانایی تمرکز , بیخوابی ,
کابوس , گوشه گیری و انزوا و نوعی ترس ( فوبیا) از حضور در جمع و... خلاصه کرد.

پیامد های روانی در سطح جامعه
پیامدهای روانی – اجتماعی این نوع اعتراف گیری ها :
۱- گسترش نومیدی, اضطراب و نگرانی , و افزایش بیماری های روانی و عصبی در جامعه ناشی از تولید وحشت و ترس در جامعه.
۲- قدرت نمایی ضد انسانی و وحشیانه, در میان مخالفان دو نوع واکنش را سبب می شود :
الف: ترس ,نومیدی و سرخوردگی
ب:ایجاد کینه و نفرت نسبت به حکومت و اتخاذ روش های مبارزاتی قهر آمیز
ضمن اینکه تدوام این نمایش ها خفقان و بی تفاوتی نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی , و حتی دینی , را به دنبال خواهد داشت.
٣- دامن زدن به تداوم و حیات تئوری توطئه و سوءظن در جامعه
۴- بحران اعتماد نسبت به حکومت .
اعتراف گیری ها ی اخیر در دادگاه های نمایشی , به این دلیل که اعتراف کنندگان از کارگزاران این حکومت اند , سبب گسترش بی اعتمادی یا بحران اعتماد نسبت به حکومت در جامعه خواهد شد , و باز به این دلیل که این حکومت , حکومتی دینی ست , این بی اعتمادی دامن دین و مذهب را هم خواهد گرفت.این نکته نیز واجد اهمیت است که اعتراف گیری های اخیر با اعتراف گیری های دهه ی شصت تفاوت دارد , این اعتراف گیری ها سیاسی ست نه دینی و ایدئولوژیک , بنابراین تاثیر آن بر باور مردم با توجه به بافت دینی و مذهبی جامعه متفاوت با اعتراف گیری های دینی و ایدئولوژیک سال های شصت خواهد بود.

ادامه دارد


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست