زلزلهی سیاسی
مصطفی حیدری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۶ شهريور ۱٣٨٨ -
۲٨ اوت ۲۰۰۹
۱- سپاه پاسداران با در دست داشتن قدرت اقتصادی و نظامی به ضرورت یکپارچه سازی قدرت سیاسی رسیده تا بتواند خود را با حرکت سرمایه در جهان منطبق کند.
۲- برای رسیدن به مقصود یکپارچه سازی، کلید ایجاد درگیری بین قدرتمندان سیاسی را با جریان نمایشی مناظرات انتخاباتی زد. با این ابتکار سپاه میتواند کل جریان سیاسی حاکم را در نزد مردم بی اعتبار و متزلزل نشان دهد که در این امر موفق شده و این جریان کماکان ادامه دارد. این طیف رهیری خامنه ای / رئیس جمهور / دادستانی و .... را در بر میگیرد.
٣- بعد از اینکه کل جریان حاکم اعتبار خود را از دست داد، سپاه با یک مانور سیاسی/نظامی سریع که گزینه های مختلفی میتواند داشته باشد به کنار زدن تمام افراد ریز و درشت حاکم دست خواهد زد و با این مانور خواهد توانست اعتراض خونین مردم را مهار کند (مگر اینکه مردم به سصح بالاتری از آگاهی سیاسی برسند).
۴- گزینه های مختلف سپاه بر دو گونه خواهد بود: الف- مربوط به حاکمان کنونی که احتمال زیاد همراه با ترور یا بمب گذاری و یا محاکمه خواهد بود. ب- مربوط به سردمداران و ارگانهای معترض مانند مجاهدین انقلاب اسلامی/ میرحسین موسوی/ کروبی/ بازماندگان خانوادهی خمینی و ... است که یا با حذف فیزیکی آنها به بهانهی ایجاد ناامنی و یا ترور آنها و به گردن انداختن آن به جناح راست حاکم و یا حتی تطمیع آنها که البته آخری محتمل تر است، خواهد بود. باید منتظر بود ودید که سپاه چه کسی را بعنوان عامل اجرایی به جلو خواهند انداخت که البته فرقی در اصل مسئله نخواهد داشت. آنچه که مهم است اینستکه مردم باید و باید به این موضوع واقف باشند و به دام آن نیافتند.
۵- دانش و آگاهی مردم موجب میشود که آنها یک گام جلوتر از سپاه پاسداران باشند. مسئلهی درگیری بین رهبری / مجمع تشخیص مصلحت نظام / شورای نگهبان / مجلس خبرگان / ریاست جمهوری / دادستانی و ... همه و همه نشان یک توطئهی بسیار یزرگ و در پس پرده است و مسئولیت را دو برابر میکند زیرا دشمن در پشت دشمنی دیگر پنهان شده.
جمع بندی اولیهی اعتراض خونین خرداد هشتاد و هشت
۶- شکاف در بدنهی اصلی رژیم خود را در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد و این بنوبهی خود امکان اعتراض همگانی را به مردم داد تا تجربهی فراموش شدهی حرکت اجتماعی سال ۵۷ را بیاد بیاورند .در حالیکه مردم در نهایت به ریاست جمهوری میرحسین موسوی دید مثبتی نداشتند ولی بصورت ناخودآگاه و بعضا آگاهانه از آن بعنوان سکوی پرش رسیدن به یک حرکت اجتماعی، استفادهی مناسبی برده و می برند.
۷- اعتراض همگانی در حال حاضر به سبب واکنش بسیار خشن رژیم، از اعتراض به نتایج انتخابات به اعتراض به وجود رژیم تیدبل شده و مردم جرات اجتماعی درخواست تغییر رژیم منفور را پیدا کرده اند. سپاه پاسداران از این موضوع بخوبی آگاه است و سعی می کند با زنده نگهداشتن آلترناتیو میرحسین موسوی امکان متوقف کردن حرکت اجتماعی مردم در شرایط غیر قابل کنترل را برای خود نگه دارد. بنابراین حذف میرحسین موسوی از تمامی شعارها و برنامه ریزیهای ستاد انتخاباتی او باید مد نظر قرار گیرد.
٨- رژیم از وجود بحران در خیابان های شهر هراسی ندارد و حتی از آن در مسیر سازماندهی نیروهای خود به خوبی بهره میبرد. او فقط از سرنگونی مسلحانه بسیار ترس دارد. ار اینرو ادامه وضع اعتراض آمیز کنونی به همین شکل رژیم را از پا در نخواهد آورد و بالعکس مردم نهایتا از پا درآمده و بعد از کشته و زخمی دادن بسیار با ناامیدی به خانهیهای محزون خود بر خواهند گشت. بنابراین تغییر شکل و تاکتیک اعتراضات کنونی باید در صدر برنامه ریزی کنونی نیروهای انقلابی قرار گیرد.
۹- از آنجا که نیروی سیاسی انقلابی پیشرو با اهداف مشخص انقلابی در ایران وجود ندارد که قادر به رهبری مردم باشند و یا اگر وجود دارد ناشناخته و ناکارا میباشد، بنابراین ضرورت شکل گیری یک حزب مردمی با در نظر گرفتن منافع اکثریت افراد محروم بیش از هر امر دیگری ضروری است.
۱۰- رژیم فاشیستی حکومت ایران بر پایهی رانت خواری و در ساده ترین تعریف بر اساس فروش نفت و گاز و وارد کردن کالا و توزیع در سطح جامعه با سود آوری غیرقابل تصور به قیمت فقر اقشار وسیع مردم به حیات ننگین خود ادامه میدهد. این ساختار به تولید کالا حتی برای مصرف داخلی احتیاجی ندارد و حتی به عمد تولید را از بین میبرد تا بتواند از راه وارد کردن آن سود بیشتری ببرد. در این مسیر از دادن باج به هر کشور خارجی برای تضمین بقاء خود هیچ ابایی ندارد.
چه باید کرد؟ طرح اولیه
۱۱- جنبش باید و باید به مناطق فقیر نشین شهری سرایت کند. لشکر بیکاران و فقرا منتظر جرقهی انقلاب هستند. بنابراین گردهمایی ها باید از سطح خیابانهای شمال و مرکز شهر به جنوب شهر منتقل شود.
۱۲- برای تغییر شکل اعتراضی کنونی، پیشنهاد تشکیل کمیته های کوچک محلی توسط نیروهای جوان و افراد باتجربه را دارم. کمیته محلی لازم به مسلح شدن به تمامی سلاحهای ممکن از سرد تا گرم است. وظایف اولیهی کمیتهی محلی عبارت است از: مقابله با شبیخون شبانه عوامل رژیم برای دستگیری یا سرکوب شعارهای شبانه مردم – شناسایی افراد جاسوس در محلات و پاکسازی آنها – کمک به پنهان کردن افراد تخت تعقیب – مداوای افراد زخمی – جمع آوری کمکهای مردمی برای افراد و خانواده های مستقر در محله که توسط رژیم آسیب دیده اند - ... و وصل شدن به کمیته های محلی دیگر است.
۱٣- کمیته های محلی در مراحل بعدی به هسته های اصلی بازوی اجرایی حکومت بعدی تغییر خواهند یافت. کمیته های مقاومت محلی نباید توسط افراد تشنهی قدرت قبضه شوند. از اینرو همهی افراد کمیته های محلی میباید نقش موثر در تصمیم گیری و اجرا داشته باشند و مدیریت آن باید چرخشی باشد.
۱۴- ساختار اقتصادی رژیم به آنها این امکان را داده است که یک حزب فاشیستی قدرتمند برای بقاء خود داشته باشند(بسیج – سپاه – نوپا و ... همه اشکال مختلف سازماندهی این حزب فاشیستی میباشند). هرگونه توهم نسبت به قدرت و شقاوت و درندگی این افراد باعث هرز رفتن نیروهای سیاسی میشود. شناسایی این افراد و پاکسازی آنها در اشکال مختلف موجب ترس و واهمه و کنده شدن آنها از بدنهی رژیم خواهد شد.
۱۵- نسل جدید نیروهای انقلابی باید در سرلوحهی خود مرامنامه انسانی را قرار داده و بدانند هدف، تغییر رژیم و فراهم آوردن زمینهی مناسب برای رشد همهی آحاد ملت بدون در نظر گرفتن رنگ / نژاد و دین میباشد.
|