اعلامیه ی سوم
جمعی از خانوادههای جانباختگان دههی شصت
•
بیائید امسال مسئله کشتار دهه ۶۰ و کشته شدگان جنبش اخیر را به یک وجه از مبارزه کنونی مان و زمینه ی اتحاد و همبستگی بین خود تبدیل کنیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۶ شهريور ۱٣٨٨ -
۲٨ اوت ۲۰۰۹
به خانواده کشته شدگان جنبش حق طلبانه ی مردم ایران
به مردم آزادی خواه سراسر ایران
به همه ی کسانی که از ستم رنج می برند و می خواهند پایانی بر بیعدالتی ها بگذارند.
در تابستان سال ٨٨ بسر می بریم و دو ماه است که کشور درگیر وضعیتی فوق العاده شده است. خواهران و برادران ما، دختران و پسران ما، مادران و پدران ما بپا خاسته و ندای آزادی و رهایی از ٣۰ سی سال بیحقوقی و ظلم را سر داده اند. پاسخ اولیه ترین حقوق و خواسته های انسانی چیزی نبوده بجز گلوله و زندان و شکنجه. در جستجوی عزیزان ناپدید شده خود به هر دری زدیم و مرارت های بسیار تحمل کردیم و عاقبت جسد خونین او را به ما تحویل دادند. از ما بهای گلوله خواستند و برای سوگواری بر پیکرعزیزانمان ما را منع کردند. کسانی از ما هنوز در حال گذراندن دوره ی رنج آور جستجو هستند و تلاش های ما با بی حرمتی و ضرب و شتم پاسخ میگیرد. دروغ و فتنه را که مشخصه حکومت های ضدمردمی است توسط رسانه های خود در بوق دمیدند و گفتند "هیچکس کشته نشده است!" بعد از اینکه به کمک اطلاع رسانی مردمی و خانواده های کشته شدگان بسیاری امور آشکار شد آنگاه با صدها اما و اگر، وعده بررسی دادند.
ما "جمعی از خانوادههای ...." این رنج ها را تجربه کرده ایم .
با شور و شوق و به امید جامعه ای که دیگر در آن از این مصیبت ها خبری نباشد در سال ۵۷ انقلاب کردیم و ثمره ی انقلاب مردمی مان را همین کسانی که امروز در جنگ قدرت با هم بسر میبرند، ربودند. به جرم آزادی خواهی و حق طلبی و دگراندیشی خودمان یا عزیزانمان را به بند کشیدند، شکنجه دادند، به دار آویختند یا به جوخه های تیر سپردند. دربدری های بسیاری کشیدیم و در صحن زندان اوین پیراهن خونین بما تحویل دادند و پول گلوله درخواست کردند. برخی از ما هنوز نمیدانیم عزیزمان چگونه و کجا کشته شد و گور او کجاست. در تمام دهه ۱٣۶۰ ده ها هزار پدر و مادری که در پشت زندان های اینان در جستجوی فرزندانشان تجمع کرده و اشک می ریختند، با قنداق تفنگ از سوی اینان پذیرائی شده و خبر اعدام فرزندانشان را بدون اینکه نام و نشانی از محل دفنشان بگیرند، از دهان اینان شنیدند. برخی فرزندانشان را درون زندان و در حالیکه شکنجه شده بودند بدنیا آوردند و در همان زمان خبر اعدام همسر یا خواهر یا برادری، را دریافت کردند. تمام دهه ی ۶۰ وضع به همین منوال بود و در سال ۶۷ بزرگترین قتل عام زندانیان سیاسی صورت گرفت. درست در ۲۱ سال قبل در همین روزها فرزندان ما، همسران ما، خواهران و برادران ما، دوستان ما در حالیکه در زندان بسر میبرند و برخی از آنان مدت زندانی بودنشان نیز بسر آمده بود و در امید آزادی بودند، در محکمه هایی سه ثانیه ای و به جرم دگراندیشی روانه قتلگاه شدند. هنوز آمار دقیقی از این جنایت علیه بشریت در دست نیست اما گورستان خاوران و دهها گورستان گمنام دیگر در سراسر کشور که پذیرای گورهای دسته جمعی عزیزان ماست گواهی است بر اینکه تعداد کشته شدگان بسیار بوده است.
دهه ی شصت تیره ترین دوران در تاریخ معاصر ماست که بخاطر مسئولیت های انسانی و اهمیت تاریخی اش نمی توان به سادگی آن را فراموش کرد. دهه ای یگانه در تاریخ ماست که یگانگی اش برخاسته از وسعت و گستره ی جنایت هایی است که صورت گرفت و درد و رنجی است که بما تحمیل کرد.
از آن زمان تا به امروز ما را از برگزاری مراسم برای عزیزانمان منع کردند و سخن گفتن در مورد این فجایع را جرمی بزرگ و خط قرمز کل حاکمیت می دانستند. شکی نیست که بسیاری از شما چیزی در این مورد نمی دانید و هنوز طوری وانمود میشود که گویی اکنون برای نخستین بار است که کشور با پدیده زندانی سیاسی و شکنجه و تجاوز و کشتار مواجه شده است.
در همه این سالها ما خانواده ها، به رغم تهدید و ارعاب، به هر شکلی یادمان عزیزان خود را برگزار کردیم. مجالس و مراسم برپا کردیم، در خاوران گرد آمدیم و اجازه ندادیم یاد و آرزوهای آنان همچون پیکرشان به خاک فرو رود. حاکمین مجال ندادند تا ما در کنار تعداد بیشتری از مردم کشورمان مراسم خود را برگزار کنیم زیرا از همدردی و اتحاد میان مردم بیش از هرچیزی وحشت دارند. همانگونه که امروز تلاش میکنند تا تعداد قربانیان مبارزه ی عادلانه ما را مخفی نگهدارند. دهها دروغ و دمبل سرهم می کنند تا بلکه افکار عمومی را از فجایعی که صورت گرفته بیخبر نگاه دارند.
اما این حیله ها دیگر کار ساز نیست. امروز مردم ما در مقیاسی میلیونی و با انباری از خشم سی ساله به صحنه آمده اند؛ به برکت آگاهی عمومی و روش های اطلاع رسانی امروز دیگر نمی توانند جنایت و حق کشی هایی که انجام داده اند را پنهان کنند.
همان دستانی که در کهریزک یا دهها بازداشتگاه دیگر عزیزان شما را شکنجه کرد و کشت، با عزیزان ما در دهه ۶۰ چنین کرد. همان نظامی که کیانوش ها، نداها، سهراب ها و دهها جان شیفته ی دیگر را در اوج جوانی از شما ربود، با اعضای خانواده ی ما در دهه ۶۰ چنین کرد. همان خواسته های انسانی و حق طلبانه ای که عزیز شما را روانه قتلگاه کرد با عزیز ما چنین کرد. همان مصائبی که امروز بر سر شما میآید برای سالیان دراز بر سر ما آمد. پس ما عمیقا و از ته دل رنج و خشم شما را درک میکنیم و با آن صمیمانه همدردی داریم.
اما این کافی نیست. برای اینکه خون ها هدر نرفته باشد باید دست به دست هم دهیم و صدای اعتراض خود را به این فجایع انسانی متحدانه بلند کنیم. مسببین این جنایت ها بیش از هرچیز از وحدت خواست و اراده ی ما وحشت دارند. زیرا میدانند زمانی که مردم متحد و آگاه در کنار هم قرار گیرند، آنگاه قادرند کوه ها را جابجا کرده و صخره ها را از جای در آوردند و بر پایه آن جامعه ای سالم و پویا و بدون بیعدالتی را بنا گذارند.
پس بیائید امسال مسئله کشتار دهه ۶۰ و کشته شدگان جنبش اخیر را به یک وجه از مبارزه کنونی مان و زمینه ی اتحاد و همبستگی بین خود تبدیل کنیم.
بیائید تا برای نجات جان صدها تن دیگری که در اوین، زندان های شهرستان ها و در بازداشتگاههای مخفی اسیرند، مبارزه ای متحد را به پیش ببریم، نگذاریم عزیزان بیشتری را از ما بربایند و خیل داغداران این کشور را افزون کنند.
بیائید در ۲۱ امین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی و به یاد همه ی کشته شدگان دهه ۶۰ دوشادوش هم قرار بگیریم و خواسته های مشترک مان را یک صدا اعلام کنیم.
۱. پی گرد و محاکمهی مسببین کشتارهای دههی شصت، به ویژه اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ و سرکوب، کشتار، شکنجه و تجاوزات حوادث اخیر
۲. اعلام اسامی دفن شدگان دههی شصت در گورستان خاوران و اعلام اسامی کشتهشدگان و زندانیان وقایع اخیر
٣. آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی
۴. الغای اعدام برای هر جرمی و شکنجه تحت هرعنوانی
۵. دریافت کیفرخواست محکومین سیاسی و اعدام شدگان در طی این سی سال و افشای علت اعدام آنان
۶. دریافت وصیتنامه اعدام شدگان
۷. به رسمیت شناختن محل دفن اعدام شدگان سیسال حاکمیت اسلامی در تهران و شهرستانها و تحویل بدون قید و شرط کشته شدگان حوادث اخیر به خانوادهها و اجازهی برگزاری مراسم در منازل و یا سر خاک این کشته شدگان
٨. اجازهی گذاشتن سنگ برقبر کشته شدگان
۹. پیگرد ومحاکمهی عامرین و عاملین کسانی که اقدام به تخریب خاوران و گورستانهای مشابه در سایر نقاط ایران کرده و به آزار خانوادهها درطی این سالها پرداختهاند،
۱۰. بازگرداندن حقوق شهروندی خانوادهها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان... و
۱۱. پذیرش و حفظ گورستان خاوران و گورستانها و یا قبرهای مشابه در سایر نقاط کشور به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بینالمللی
٣۰ مرداد ۱٣٨٨
|