یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تصور کنیم: اگر در ۱۳۶۷ اعتراض به جنایت طنین بیشتری داشت
اعلامیه هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت ۲۱مین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ شهريور ۱٣٨٨ -  ۲٨ اوت ۲۰۰۹


بیست و یکمین سالگرد کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران را در شرایطی برگزار می کنیم که در حدود ۱۰ هفته اخیر، دژخیمان و شکنجه گران گوش به فرمان علی خامنه‏ای، حداقل ده ها و چه بسا شماری سه رقمی از زنان و مردان غالباً جوان میهن ما را به قتل رسانده‏اند. در شرایطی یاد جان باختگان ۱۳۶۷ را گرامی می داریم که صد‏ها فعال سیاسی زندانی و تحت فشار و شکنجه قرار دارند.
تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی، تاریخ حذف و سرکوب نیروهای سیاسی کشور است که یکی پس از دیگری قربانی ماشین جهنمی کشتار، شکنجه، اعتراف گیری و خرد کردن شخصیت انسان‏ها شده‏اند. رد خونی که امروز بر آسفالت خیابان‏ها و کف دخمه‏های کهریزک نقش بسته است، به سی سال پیش می‏رسد، زمانی که رهبر وقت جمهوری اسلامی فرمان هجوم خونین به کردستان را صادر کرد. تابستان خونین ۱۳۵۸، تابستان‏های فاجعه بار دیگری نیز در پی داشت، از ۱۳۶۰، سیاه ترین سال تاریخ معاصر ایران تا ۱۳۶۷ که در تابستان آن به فرمان خمینی هزاران زندانی مجاهد و چپ قتل عام شدند تا امسال که علی خامنه ای فرمان سرکوب خونین مقاومت در برابر نمایش رسوای برگماری مجدد احمدی نژاد به ریاست جمهوری را داد.
اما فجایعی که امسال رخ داد، از یک حیث با موارد قبلی تفاوت دارد. امروز شماری از کسانی که در گذشته نه چندان دور، از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی بوده‏اند و نیز تعدادی از روحانیون سرشناس که به عنوان بنیانگذاران اصلی جمهوری اسلامی شناخته شده اند، زبان به اعتراض علنی گشوده‏اند. ابعاد رویگردانی نیروهای درون جمهوری اسلامی از حکومت کشتار و شکنجه، بسیار گسترده تر از سالهای ۱۳۵۸، ۱۳۶۰و ۱۳۶۷ است. اینک آقای مهدی کروبی که دو بار رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است، برخی از موارد فاجعه تجاوز به زندانیان زن و مرد را افشا کرده است. اکنون آقای میرحسین موسوی که در دهه خونین ۱۳۶۰ نخست وزیر جمهوری اسلامی بود به دیدار خانواده قربانیان کشتار می رود. آیت‏الله یوسف صانعی که از نزدیکترین یاران آیت‏الله خمینی محسوب می شد زبان به اعتراض گشوده است. همه اینها که در سال ۱۳۶۰ در برکناری آقای بنی‏صدر همداستان بودند و در سال ۱۳۶۷ آیت الله منتظری را تنها گذاشتند، اکنون به صف معترضان به کشتار و شکنجه پیوسته اند.
تصور کنیم چه می شد اگر همه کسانی که امروز به عنوان مخالف دستگاه سرکوب شناخته شده‏اند، در سال ۱۳۶۷ به کشتار زندانیان سیاسی اعتراض می‏کردند. تصور کنیم همه منتقدان امروز قتل و شکنجه، در همان تابستان ۱۳۶۷ در مخالفت با قتل عام هزاران زندانی سیاسی بی‏دفاع، از مقامات خود کناره‏گیری می‏کردند. آیا قربانیان امروز ماشین سرکوب و خانواده‏های آنان، حق چنین تصوری ندارند؟ آیا آنان حق ندارند بیاندیشند چه می شد اگر ۲۱ سال پیش، اعتراض به جنایت طنین بیشتری داشت؟ آیا کسانی که امسال عزیزان خود را از دست داده‏اند حق ندارند تصور کنند شاید اعتراض گسترده تر به کشتار ۶۷، به مسیر دیگری از تحولات در کشور ما می انجامید، مسیری که دیگر رد خون نداشت؟
اگر هم صداهای بلندتر و پرشمارتر در محکومیت قتل عام ۱۳۶۷، نمی توانست جان قربانیان آن فاجعه را نجات دهد، اما چه بسا بحرانی را که با کشتار امسال دامن حکومت را گرفته است، پیش می انداخت. چه بسا رهبران آن زمان جمهوری اسلامی به فکر می‏افتادند که ولو به دروغ و به قصد فریب، کمیته حقیقت یاب تشکیل دهند. شاید رهبر وقت جمهوری اسلامی نیز مانند آیت علی خامنه‏ای که مدعی است می خواهد جنایات کوی دانشگاه و کهریزک را پیگیری و عوامل آن را مجازات کند، ناگزیر به اظهارات مشابهی در مورد قتل عام در زندانها می‏شد. و اگر نه، شاید چند ماه بعد از کشتار ۶۷ که آیت الله خامنه ای به رهبری می رسید، تصمیم می گرفت چهره دیگری از خود نشان دهد، چهره‏ای که در همان ایام قتل عام ۱۳۶۷ در گفتگوی خصوصی و محرمانه با آیت الله منتظری از خود نشان داده بود و آقای منتظری در خاطرات خود درباره آن چنین می نویسد:
"بعد از مدتی یک نامه‌ دیگری از امام گرفتند برای افراد غیرِ مذهبی که در زندان بودند، هدف آنها این بود که با این نامه کلک آنها را هم بکنند و به اصطلاح از شرشان راحت بشوند. اتفاقاً این نامه به دست آقای خامنه‌ای رسیده بود، آن زمان ایشان رئیس جمهور بود. به دنبال مراجعه خانواده‌های آنان، ایشان با متصدیان صحبت کرده بود که این چه کاری است که می‌خواهید بکنید دست نگه دارید، بعد ایشان آمد قم پیشِ من با عصبانیت گفت : از امام یک چنین نامه‌ای گرفته‌اند و می‌خواهند این‌ها را تند‌تند اعدام کنند."
اما چنین نشد. علی خامنه‏ای تنها چند ماه پس از آنکه در حضور آقای منتظری خود را لااقل در ظاهر از اعدام زندانیان غیر مذهبی بر آشفته نشان داد، بر مسندی تکیه زد که از فراز آن امسال فرمان کشتار خونین را صادر کرد. مسئول اصلی این جنایات، شخص علی خامنه ای است، اما ضرورت دارد کسانی که ۲۱ سال پیش از قتل عام زندانیان سیاسی حمایت یا در قبال آن سکوت کردند از خود بپرسند مسئولیت آنها چیست.
ما علیرغم انتقادی که به عملکرد ۲۱ سال پیش برخی منتقدان امروز سرکوب داریم، از اینکه اکنون به صف مخالفان ماشین کشتار و شکنجه پیوسته اند استقبال می کنیم و امیدواریم این بار بتوانیم فجایع خونین امسال را به آخرین برگ کارنامه طولانی قتل و شکنجه و تواب سازی در جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.

هیات سیاسی - اجرایی شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۶ شهریور ۱۳۸۸


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست