یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تهدیدات سرلشکر جعفری


فرخ نعمت پور


• سپاه‌ پاسداران با توجه‌ به ‌الگوی پاکستان و ترکیه ‌در فکر ایجاد سیستمهائی مشابه‌ این کشورها، اما بر اساس شرایط ویژه‌ ایران باشد. همانگونه ‌که ‌در ترکیه‌ و پاکستان، ارتش، تکیه‌گاه ‌اصلی حفظ کشور و سیستم سیاسی است، سپاه‌ پاسداران نیز می خواهد در ایران همان نقش را بازی کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۴ شهريور ۱٣٨٨ -  ۵ سپتامبر ۲۰۰۹


اخیرا سرلشکر جعفری فرمانده‌ سپاه ‌پاسداران در سخنانی به‌مناسبت حوادث اخیر ایران به‌شدت به ‌اصلاح طلبان تاخته‌، و آنان را به‌تلاش برای تغییر ماهیت (و نه ‌شکل جمهوری اسلامی) متهم ساخت. وی ضمن تاکید بر آنکه‌ امروزه‌ تهدیدات علیه‌ نظام تغییر فرم یافته‌اند، گفت که ‌اصلاحات موردنظر اصلاح طلبان عبارت است از اصلاحات دین ستیزانه‌، رواج بی بندوباری به ویژه بین روابط دختران و پسران، حذف نمادهای دینی و انقلابی و سعی در حذف عکس خمینی و خامنه‌ای. و نیز تلاش در جهت رایج کردن خصوصیات غرب باورانه،‌ و آلوده کردن جامعه‌ به فساد مالی و دنیوی. جعفری برای اینکه ‌بهتر و در یک کلام عمیقتر آنچه‌را که‌از طرف اصلاح طلبان تعقیب می شده ‌است فرمول بندی کند، گفت که‌ آنها به‌دنبال حذف ولایت فقیه ‌بودند.
در محافل سیاسی سخنان سرلشکر جعفری به‌عنوان مرحله‌ای ‌جدی از تهدیدات سپاه ‌علیه ‌اصلاح طلبان تلقی می شود، که‌ در آن سپاه‌ پاسداران به‌عنوان یکی از ارکان اصلی قدرت در ایران که ‌اخیرا نقش سیاسی و اقتصادی آن به‌شدت افزایش یافته‌ است، در تلاش است که ‌راه ‌را برای قدرت بلامنازع و یکه‌تازانه ‌جریان راست افراطی و خود باز کند، و هر آنچه‌ را که‌ بوئی از دگراندیشی دارد در صحنه‌ سیاسی و اجتماعی جامعه‌ حذف کند. بی گمان چنین اظهاراتی مابه‌ازای عملی خود را نیز خواهد داشت، و بنا به‌وضعیت سیاسی کشور و نوع امکانات سپاه‌ و نیروهای امنیتی، آنها تلاش خواهند کرد که‌ به ‌اقدامات عملی بیشتری در سرکوب اصلاح طلبان روی بیاورند.
اما فراتر از این سخنان و ارتباط آن با اصلاح طلبان، می توان از زوایای دیگری نیز به‌این امر پرداخت. از جمله‌ جایگاه ‌آتی سپاه‌ در کشور، و بویژه ‌نقش آن در هرم قدرت، و میزان تاثیرگذاریش در تعیین سیاسی مسیرهای آتی.
چنانکه‌می دانیم در دو کشور همسایه‌ ایران، با در نظر گرفتن ویژگی های هر کدام از آنان، یعنی در پاکستان و ترکیه‌، نقش و رل ارتش در حفظ یکپارچگی این کشورها و حفظ سیستم سیاسی، نقش بی بدیلی است. در پاکستان ارتش است که‌ کشوری را به‌ نام پاکستان سرپا نگه‌ داشته‌ است، و در ترکیه ‌این ارتش است که‌ در نهایت حافظ سیستم لائیک به‌جا مانده ‌از آتاتورک می باشد. در پاکستان هر آنگاه ‌که ‌خطر فروپاشی سیاسی قدرت وجود دارد، این ارتش است که ‌به ‌عنوان نیروی جایگزین و حافظ وارد عمل میشود، و در ترکیه ‌آنگاه ‌که ‌بر‌اثر فشار نیروهای سیاسی ـ اسلامی خطر تضعیف لائیسیته‌ فراهم می آید، این ارتش است که‌ با التیماتومهای خود، و یا اقدامات احتمالی، کفه‌ ترازو را به ‌نفع سیستم موجود نگه ‌می دارد.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اما وضع متفاوت است. در ایران این نه ‌ارتش (به ‌عنوان یک نیروی کلاسیکی ـ نظامی عرفی) بلکه‌ این سپاه‌پاسداران است که‌ از همان اوائل سعی کرده‌ است علیرغم وجود ارتش، نقش بیشتری را‌در حوزه ‌امنیت خارجی ایفا کند. و البته‌این تنها یکی از نقشهای سپاه‌ بوده ‌است. در حقیقت سپاه ‌پاسداران نیروئی بوده‌ است که‌ بنا بر اعتراف خود سران آن، بیشتر نقش حفظ امنیت داخلی (بخوان حفظ نظام) را داشته ‌است، و عملا در این حوزه ‌اختیاراتی داشته‌است که‌ در بسیاری موارد آن را به‌عنوان نقش آفرینان اصلی در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی در انظار جلوه‌گر ساخته ‌است. اما این نقش اخیرا با توجه‌ به ‌حوادث منطقه‌ و ایران، روند بسیار سریعتری به‌ خود گرفته ‌است. تمهیدات بیشتر در جهت سرانیدن آنان به‌ ایفای نقش اصلی در حوزه‌های سیاست و اقتصاد از جمله‌ عملکردهائی است که‌ روز به ‌روز عمق و وسعت بیشتری می یابند.
چنین به‌نظر می آید، و البته‌ با تاکید بیشتر بر سخنان سرلشکر جعفری، سپاه‌ پاسداران با توجه‌ به ‌الگوی پاکستان و ترکیه ‌در فکر ایجاد سیستمهائی مشابه‌ این کشورها، اما بر اساس شرایط ویژه‌ ایران باشد. همانگونه ‌که ‌در ترکیه‌ و پاکستان، ارتش، تکیه‌گاه ‌اصلی حفظ کشور و سیستم سیاسی است، سپاه‌ پاسداران نیز می خواهد در ایران همان نقش را بازی کند. و این نقش امکان پذیر نیست مگر اینکه ‌عوامل سپاه، ‌هم در فرم افراد مدنی به ‌درون قدرت بخزند، و هم در بخش اقتصاد، بازرگانان و سرمایه‌داران بخشهای کلیدی باشند.
اما در همان حال خصوصیاتی که‌سپاه ‌و نقش آن را در ایران نسبت به‌ کشورهائی مثل پاکستان و ترکیه‌ جدا می کند، این است که‌ سپاه ‌یک ارگان ایده‌ئولوژیکی است که‌ بر خلاف ارتش های پاکستان و ترکیه ‌در تقابل با آمریکا و اسرائیل قرار دارد، و همراه‌ با آن در کنار خود یک نیروی نظامی عرفی همانند ارتش را دارد که ‌خودبخود باعث کاهش انحصارگرائی آن می شود. امری که‌ شاید نظام حاکم در صورت پیشبرد کارهایش در آینده ‌برای آن نیز برنامه‌ای داشته ‌باشد. هم چنین در ترکیه ‌و پاکستان علیرغم مشکلات و کمبودها، سیستم های دمکراتیک وجود دارند که ‌در آن امکان رقابت احزاب وجود دارد. امری که ‌در ایران موجود نیست. یعنی در واقع در این کشورها ارتش ها در جوامع دمکراتیکی عمل می کنند که ‌هنوز فاکتورهای دیگر نگه‌دارنده ‌و حافظ دولت ـ ملت ضعیفند. اما در ایران در غیاب سیستم دمکراتیک، جامعه‌ مدنی نسبتا قوی ای عمل می کند، که ‌آن را از دو کشور مذکور تا حد زیادی جدا می کند. و درست در بستر این جامعه ‌مدنی نسبتا قوی است که‌ سپاه‌ آرزوی ایجاد یک سیستم سیاسی قدرت بر اساس یک نیروی نظامی ـ ایده‌ئولوژیکی را دارد! و اگر متناقض نمائی وجود داشته‌ باشد، درست در همین جاست.
پراکتیزه‌کردن قدرت بر اساس یک نیروی نظامی ـ ایده‌ئولوژیک خاص جوامعی است که‌ در آن هنوز جامعه‌ اگر نه‌کاملا اما تا حد زیادی در مرحله‌ سنتی قرار دارد، جامعه‌ای که ‌هنوز در آن گرایش های مدرن و مدنی با نهادهایشان ایجاد نشده‌اند. سپاه‌پاسداران با این رویا و عمل خود همان نظامی را که ‌برای حفظ آن درست شده ‌است، در مخمصه‌ بزرگی قرار ‌خواهد داد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست