• اوباما باید بداند هرگونه مذاکره او با دولت کودتایی ایران،به جای انکه مشکلی از ملت ایران حل کند بر اعتماد به نفس کودتاگران برای سرکوب آزادیخواهان ایران خواهد افزود و نتیجه آن نیز چیزی نخواهد بود جز نفرت تاریخی ایرانیان از آمریکا و رئیس جمهور فعلی آن کشور. خاطره ایرانی ها از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با گذشت نیم قرن هنوز آنها را آزار می دهد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۷ مهر ۱٣٨٨ -  ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۹

 هشت سال قبل از آنکه باراک اوباما به دنیا بیاید ،نخستین دولت ملی ایران در عملیات   « شبه کودتا » سرنگون و رئیس خوشنام آن ـ مرحوم دکتر مصدق - توسط نظامیان دستگیر وزندانی شد . این حادثه در ذهن بسیاری از ایرانیان به عنوان « کودتای ۲۸ مرداد » ثبت شد ونام آمریکا به عنوان حامی کودتا در کنار نام سرنگون کنندگان دولت ملی مصدق جا گرفت . حقیقت آنست که جز دریک مقطع کوتاه بعداز انقلاب سال ۵۷،بسیاری از ایرانیان نگاه خصمانه به امریکا نداشتند اما کودتا یا شبه کودتای ۲۸ مرداد وتلقی حمایت آمریکا از دشمنان مصدق،همواره به عنوان نقطه ای سیاه دررفتار امریکا نسبت به ایران خودنمایی کرده است . این موضوع از چشم دولتمردان واشنگتن نیز مخفی نمانده بود ولذا در دوره ریاست جمهوری خاتمی در ایران،وزیر خارجه وقت آمریکا خودرا موظف دید با تقدیم یک « شبه عذرخواهی » ،بخشی از دلخوری ایرانی ها را برطرف کند . آنچه برخی از ایرانیان آن را کودتای ۲۸ مرداد می نامیدند باعث شد تا پادشاه ایران بتواندبا همان اختیاراتی که قبل از روی کار آمدن   مصدق برای خود قائل بودبه سلطنت ادامه دهد . البته در آن زمان ،کمتر کسی « سلطنت شاه ایران » را غیر مشروع می دانست؛به طوری که تقریبا یک دهه بعداز ۲۸ مرداد ۳۲،آیت اله خمینی در مکاتبات اعتراضی خود خطاب به شاه،اورا « اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر » می نامید . اما حتی اعتراف ضمنی روحانیون به مشروعیت سلطنت،نتوانست خاطره « شبه کودتای ۲۸ مرداد » رااز اذهان ایرانیان پاک کند . به عبارت دیگر ،حمایت آمریکااز پادشاهی که حتی روحانیون معارض نیز تا مدتها از اوبا احترام یاد می کردند خاطره ای منفی در ذهن ایرانیان بر جای گذاشت تا جایی که امروز نیز هر گاه نام محمد مصدق به ذهن ایرانیان می آید نقش دولت آمریکا در سر نگونی نخستین دولت ملی ایران نیز یادآوری می شود .
اکنون از واقعه غم انگیز ۲۸ مرداد ،۵۶ سال گذشته وکسی بر آمریکا ریاست می کند که ۸سال پس از آن حادثه به دنیا آمده است . در عین حال چهره اوبامای ۴۸ ساله ـ به عنوان رئیس دولت آمریکا ـ می تواند برای بعضی از ایرانیان ،یادآور فرصتی باشد که با انتخاب مصدق به نخست وزیری،در پیش روی ایران قرارگرفت وبه اعتقاد بسیاری از هموطنان ،حمایت آمریکا از شاه این فرصت را از مردم ایران سلب نمود .
۵۶ سال بعداز ۲۸ مرداد۳۲،در مرداد ۸۸ دولتی در ایران به صورت رسمی فعالیت خودرا آغاز کرد که به حق ،آن را « دولت کودتایی » نامیده اند . این دولت از لحاظ مشروعیت به هیچوجه با دولتی که در سال های اولیه بعد از ۲۸ مرداد ۳۲ بر ایران حکومت می کرد قابل مقایسه نیست . دولت شاه حداقل تا ده سال بعد از سرنگونی مصدق،حتی در میان بسیاری ازروحانیون به صورت جدی با بحران مشروعیت مواجه نبود . اما « دولت کودتایی مرداد۸۸ » در شرایطی است که بزرگ ترین حامی آن ـ خامنه ای ـنامشروع ترین دوران سلطنت بیست سااله خودرا تجربه می کند تا جایی که مراجع تقلید در ایران حاضر نیستند گواهی او وتشکیلات عریض وطویلش در مورد حلول ماه شوال وفرارسیدن عید فطررا بپذیرند .. پافشاری علنی مراجع تقلید   بر نپذیرفتن عید اعلام شده توسط ولی فقیه،ارسال این پیام به همه جهان بود که « همه تشکیلات رهبری وخود او دروغگویانی هستند که حتی نمی توان شهادت آنها در خصوص یک امر اعتباری را پذیرفت ». همین بحران مشروعیت سران دولت کودتا وحامی اصلی آنها را به این نتیجه رسانده تا درخارج مرزها به دنبال کسب مشروعیت برای خود باشند . ظاهرا نخستین ایستگاه برای پهن کردن « بساط   گدایی   مشروعیت » کشور امریکاست . لذا بر همه ایرانیانی که صدایی در خارج مرزها دارند فرض است که مسئولان امریکایی را نسبت به این مسئله هشیار نمایند . اوباما باید بداند هرگونه مذاکره او با دولت کودتایی ایران ، به جای انکه مشکلی از ملت ایران حل کند   بر اعتماد به نفس کودتاگران برای سرکوب ازادیخواهان ایران خواهد افزودونتیجه آن نیز چیزی نخواهد بود جز نفرت تاریخی ایرانیان از امریکا ورئیس جمهور فعلی آن کشور . خاطره ایرانی ها از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با گذشت نیم قرن هنوز آنها را آزار می دهد پس اوباما باید به خاطر بسپاردکه مشروعیت بخشی او به دولت کودتایی احمدی نژاد، ۲۸ مرداد دیگری را خلق می کند که بد نامی آن تا قرنها موجب شرمندگی امریکاییان خواهد بود .