ضرورت تشکیل جبهه متحد آزادی خواهی و پیشنهادهابی برای آن
ا. پوینده
•
هدف اساسی ما ریشه کن کردن فرهنگ دیکتاتوری و نهادینه کردن فرهنگ دمکراتیک است. رسیدن به این هدف مستلزم وجود آزادی های سیاسی، آزادی مطبوعات، ازادی عقیده و توسعه اقتصادی است. دستیابی به این هدف بطور بلاواسطه در شرایط وجود یک نظام استبدادی و توتالیتر ممکن نیست و احتیاج به دوران گذار دارد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۴ مهر ۱٣٨٨ -
۶ اکتبر ۲۰۰۹
ضرورت تشکیل جبهه متحد آزادی خواهی وایحاد بدیل دمکراتیک قدرتمند:
اگربه تجربه های مهم تاریخی کشورمان در یک صد سال اخیر (انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷) توجه نماییم، علت شکست ها یا محدود بودن دستاوردهای این مبارزات در عوامل زیر مییابیم:
۱. عقب ماندگی فرهنگی و سلطه فرهنگ استبدادی در اقشار وسیع جامعه که خود را در عدم آگاهی راجع به تاریخ کشورمان و درک ریشه ای مشکلات نشان میدهد.
۲. عدم وجود سازماندهی قدرتمند آزادی خواهان.
٣. منافع گروهی و ملاحضات ایدئولوژیک، مذهبی رهبران و سیاست بازانی که با تفکرات عقب مانده و یا تحلیل های نادرست خود؛ موانعی جدی در برابر پیروزی یا تعمیق جنبش های اعتراضی داشته اند.
۴. دخالت کشورهای دیگر در امور داخلی کشور ما بطور مستقیم و غیرمستقیم که همیشه بوسیله گروهی از ایرانیان بخاطر همسو بودن منافعشان با بیگانگان انجام گرفته ست.
از میان ۴ عامل بیان شده عامل اول نقش تعیین کننده داشته و کاملا بر عوامل دیگر تاثیر گذار بوده است. سلطه فرهنگ استبدادی و استبداد سیاسی موجب عدم رشد آگاهی گسترده در جامعه و تشکیل نهادهای گسترده مدنی گردیده.
همچنین استبداد سیاسی مانع شکل گیری مطبوعات آزاد و سازمانهای سیاسی مستقل از قدرت (بجز در مقاطع محدود) گردیده. به علت عدم آگاهی وسیع، اهداف جنبش های اعتراضی ناروشن می مانند وسیاست های مداخله جویانه دیگر کشورها به موفقیت میرسد. و سرانجام به علت عدم آگاهی است که شیادی مانند خمینی دیکتاتور، رهبر انقلابی میشود که هدف مهمش سرنگونی یک دیکتاتور دیگر بوده است.
فرهنگ استبدادی تبلور خود را در استبداد سیاسی نمایان میسازد و استبداد سیاسی به نوبه خود با قربانی نمودن آزادی بیان و اندیشه و ممانعت از بوحود آمدن نهادهای مستقل و گسترده مدنی موجب بازتولید فرهنگ استبدادی میگردد.
از این رو، علیرغم تلاش ها و فداکاری های مکرر بخشی از مردم و آزادی خواهان در طول قرن گذشته؛ می توان ادعا کرد که به نتایجی در خور این تلاش ها دست نیافته ایم. گواه این ادعا بر سر کار آمدن حاکمیت استبداد مذهبی پس از انقلاب ۵۷ علیه نظام دیکتاتوری پادشاهی است. سرنگونی استبداد سلطنتی نه تنها به نفی استبداد سیاسی منجر نشد بلکه باعث ادامه آن و شکل گیری بدترین نوع استبداد اجتماعی و نقض مکرر ابتدایی ترین حقوق مدنی و فردی شهروندان در سی سال اخیر گردید.
تجربه تلخ ٣۰ سال گذشته این نکته اساسی را برای بخش آگاه و آزادی خواه جامعه ما روشن ساخت که:
هدف ما نه صرف مبارزه با دیکتاتور بلکه مبارزه با فرهنگ دیکتاتوری است.
امروز شاهد شکل گیری جنبشی گسترده در برابر نظام "جمهوری" اسلامی هستیم . ایران کشوری است پهناور با اقوام وگرایشات فکری متفاوت و ادیان مختلف. دلایل شرکت بخش های مختلف جامعه در جنبش اعتراضی اخیر نیز متفاوتند. در پشت این حرکت فراگیر دستیابی به آزادی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متعددی نهفته است. از جمله: آزادی های فردی، برابری طلبی زنان و آزادی پوشش، آزادی خواهی جوانان و دانشجویان، احقاق حقوق قوم های ایرانی (کرد وآذری و بلوچ و...) و اقلیت های دینی، رعایت حقوق زندانیان و منع شکنجه و مجازات اعدام، دفاع از کودکان، حفظ محیط زیست (کنترل آلودگی آب وهوا، نابودی جنگلها و تالاب ها و گونه های گیاهی جانوری...)، تغییرات اساسی در سیستم آموزشی، خواسته های صنفی و اقتصادی کارگران و کارمندان و معلمان و خیل عظیم جوانان بیکار. عقاید فکری که در این چنبش نقش دارند نیز متنوعند. از اصلاح طلبان دینی گرفته تا سوسیالیست های انقلابی. از سوسیال دمکرات ها گرفته تا مشروطه خواهان. از دمکرات های لیبرال گرفته تا افرادی که ضرورتا گرایش به عقیده سیاسی خاصی ندارند.
از نظر عقاید دینی و فکری نیز دین دار وبی دین، شیعه و سنی. مسیحی و بهایی و زرتشتی و یهودی و دراویش شکل دهنده تنوع افکار و عقاید در کشورمان هستند.
بنا بر این خصوصیت، یک حزب یا جریان سیاسی نمی تواند رهبری چنین حرکتی را عهده دار باشد. رهبران واقعی این جنبش هزاران هزار ایرانی آزادی خواهی هستند که در خیابان های تهران به مصاف سرکوبگران می روند. رهبران این جنبش فعالین حقوق بشری هستند که در ایران و دیگر نقاط دنیا در راه احقاق حقوق زندانیان، دانشجویان و مردم ایران تلاش میکنند. رهبران این جنبش زنان شجاع و آزاده ای هستند که با آگاهی برای حقوق برابر و رفع انواع تبعیض های شرعی و فرهنگی مبارزه می نمایند. پیشگامان اصلی این جنبش دانشچویان آزاده ای هستند که علیرغم جو سرکوب و اختناق پلیسی در دانشگاه های ایران مبارزه خود را علیه این نظام قرون وسطایی ادامه ادامه میدهند. رهبران واقعی این جنبش کارگران و معلمان آگاهی هستند که برای آزادی تشکل و احقاق حقوق خود دستگیر و زندانی می شوند و مدت ها در زندان های انفرادی شکنجه می شوند. رهبران این جنبش هموطنان کرد و آدزی و بهایی و زرتشتی هستند که در برابر نقض حقوق انسانی خود ساکت ننشسته و مظلومانه و بر احقاق حقوق خود پافشاری میکنند. رهبران این جنبش روزنامه نگاران، نویسندگان، هنرمندان متفکران و وبلاگ نویسان شجاعی هستند که برای رشد آزادی خواهی با دیکتاتوری و فرهنگ استبدادی مبارزه می کنند و تاوان این تلاش را در بسیاری از موارد با گذاشتن جان خود در چنگ دژخیمان پرداخت میکنند. رهبران این جنبش مادران داغدیده ای هستند که با کشته شدن فرزندان خود بدست مزدوران رژیم برای آزادی و آینده جوانان این مرز و بوم در خاوران، جلوی اوین و در پارک لاله خواسته های ما را فریاد می کنند.
اگر چه این جنبش یک رهبر ندارد. اما برای پیروزی و سرنگونی نظام استبدادی می باید و می تواند هدف مند و متشکل باشد.
۱. اهداف جبهه ملی ازادی خواهی:
با توجه به نکاتی که ذکر شد هدف اساسی ما ریشه کن کردن فرهنگ دیکتاتوری و نهادینه کردن فرهنگ دمکراتیک است. رسیدن به این هدف مستلزم وجود آزادی های سیاسی، آزادی مطبوعات، ازادی عقیده و توسعه اقتصادی است. دستیابی به این هدف بطور بلاواسطه در شرایط وجود یک نظام استبدادی و توتالیتر ممکن نیست و احتیاج به دوران گذار دارد. هدف های کلی ما برای این دوران گذار می باید حول برچیدن بساط دیکتاوری با تاکید بر پرنسیب های دمکراتیک و توجه به محدودیت های موجود باشند. این هدف ها عبارتند از:
۱. کمک به رشد آگاهی با تلاش های گسترده برای اطلاع رسانی. خوشبختانه زندگی در عصر اطلاعات و پیشرفت های روزمره تکنولوژی این امر را هر روز ساده تر می سازد.
۲. کمک به تعمیق مفاهیم آزادی خواهی، مفاهیم شهروندی که شامل سه پایه: شهروند آگاه، حقوق شهروندی و مسئولیت پذیری شهروندان در رابطه با زندگی اجتماعی است.
٣. سازماندهی مدنی متناسب با شرایط استبداد سیاسی برای نیل به هدفها در مرحله گذار به جامعه باز و دمکراتیک.
سئوال اساسی اینجاست که چگونه می توان این حرکت پرعظمت مردمی را بطور خاص سازماندهی نمود.
انجام این امر دو شرط اساسی دارد:
۱. شفاف بودن خواسته های این مرحله از جنبش آزادی خواهی.
۲. روش های عملی سازماندهی متناسب با شرایط فعلی.
* خواسته های این مرحله از جنبش آزادی خواهی
از انجایی که ریشه اصلی مشکلات و مهمترین دلایل اعتراضات مردمی علیه جمهوری اسلامی نفی ابتدایی ترین آزادی های سیاسی، اجتماعی و فردی و نقض مکرر اصول متعدد مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر است. مطالبات جنبش ازادی خواهی میتواند حول این اصول و پیگیری این خواسته ها سازماندهی شود.
خواسته های عمومی جنبش آزادی خواهی:
آزادی همه زندانیان سیاسی.
منع شکنجه و مجازات اعدام.
رفع هر گونه تبغیض بر مبنای جنسیت، عقیده، مذهب و قومیت.
احترام به حقوق فردی آزادی بیان، آزادی اندیشه و منع حجاب اجباری.
آزادی مطبوعات، آزادی تجمع، آزادی احزاب.
عدم دخالت دین در امر دولت.
استقرار نظام جمهوری و انتخابی بودن تمام سران دولت.
احترام به حقوق اقوام مختلف ایرانی و حمایت از تنوع فرهنگی، قومی و زبانی . واگذاری تصمیم گیری های محلی و استانی به نهادهای انتخابی همان محل و تلاش برای رشد موزون مناطق مختلف کشور و تمرکز زدایی.
رشد اقتصاد مولد با توجه به توسعه پایدار و حفظ محیط زیست .
روشنگری در رابطه با جنایات رژیم "جمهوری" اسلامی در طی ٣۰ سال گذشته. محاکمه و مجازات افرادی که دررهبری این جنایات دست داشته اند.
تک تک این خواسته ها نه بر مبنای سلایق و یا ملاحضات عقیدتی خاص بلکه بر اساس ریشه یابی مشکلات و معضلاتی است که مردم ما با آنها روبرو بوده اند. تحلیل جامع راجع به اهمیت این خواسته ها در نوشته های متعدد مورد بررسی قرار گرفته است.
۲. شیوه های سازمان دهی:
شیوه های سازماندهی میباید با توجه به شرایط خاص مورد بررسی قرار گیرد.
در غیاب احزاب قدرتمند دمکراتیک و مردمی به سبب اختناق کنونی، بخش عمده سازماندهی در این مرحله می باید بصورت غیرمتمرکز صورت گیرد. راه حل پیشنهادی شامل بوجود آوردن تشکلات کوچک (١ الی ۷ نفر) است که بطور مستقل ولی گسترده در محلات، ادارات، دانشگاه ها، آموزشگاهها و کارخانجات... بصورت خودسازمانده و غیرهرمی شکل می گیرند. اعضای گروه با یکدیگر ازطریق محیط کار، مکان تحصیل، محیط زندگی (محله) و یا محیط خانوادگی آشنایی کامل داشته و به هم اعتماد دارند. (تاکید بر محدود بودن اعضا بخاطر راحتر بودن تماس و کاهش ریسک امنیتی است). این مجموعه وسیع وغیرمتمرکز از طریق ارتباطات رادیو و تلویزیونی ماهواره ای و کانال های اینترنتی و روش های خلاق ارتباط گیری و اطلاع رسانی تبدیل به یک شبکه گسترده نهادهای مردمی میشوند.
این سازماندهی در بسیاری نقاط بصورت پراکنده وجود دارد. تشکلات مدنی مانند گروههای زنان، انجمن های دفاع از حقوق بشر، و حفظ محیط زیست، هسته های دانشجویی و کارگری و معلمان وجود داشته و فعال هستند.
هد ف از طرح این پیشنهادات بهم پیوستن این حلقه ها و جهت دار کردن فعالیت ها در چهارچوب یک برنامه مشخص و موثر می باشد.
روش ها:
محور اصلی تلاش های ما اتکا به قدرت خلاق احاد مردم ایران برای تشکیل نهادهای متنوع مدنی و گذار از رژیم استبدادی به نظام جمهوری خواهد بود.
مبارزات جبهه ملی ازادی خواهی در سه بخش کلی سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک تعریف میگردد:
هدف ما گسترش اعتراضات با اتکا به شیوه های متنوع سازماندهی و اعتراضات مدنی در محله ها، ادارات، کارخانه ها، دانشگاهها، مدارس و ... برای فلج کردن کامل حکومت کودتا با حداقل هزینه از نظر جانی و مالی است.
مزدوران رژیم خواهان اعمال خشونت برای بوجود اوردن جو ارعاب و سرکوب مبارزات حق طلبانه ما هستند. می خواهیم بطور اگاهانه در حد امکان از بخشونت کشاندن اعتراضات جلو گیری کنیم. به چند دلیل:
تشدید خشونت در هر حال باعث ترس عده ای از هموطنان و امکان عدم شرکت انان در اعتراضات میگردد.
تشدید خشونت باعث صدمه بیشتر به هموطنان می شود. ما نمی خواهیم حتی یکنفر اسیب ببیند. ما برای ازادی و تحولی تلاش میکنیم که هدفش زندگی و اینده بهتر بر مبنای رعایت حقوق انسانی تک تک افراد جامعه باشد.
ما شهادت طلب نیستیم. می خواهیم غبار سی ساله "مرگ بر این"و "مرگ برآن" را بزداییم. بنابراین ادبیات و رفتار ما نیز باید باسرکوبگران فرق اساسی داشته باشد. ما از خود دفاع میکنیم و سعی در خنثی کردن مزدوران داریم. اما هدف خشونت نیست. هدف شهروند بودن، تلاش برای کسب و حفظ حقوق انسانی مان و تبدیل این تلاش بصورت بخشی از فعالیت های روزمره است.
از طرفی ماموران هم انسان هستند. بعضی از روی نا اگاهی و جبر زمانه درگیر این کارند. اگر بتوان با نشان دادن روش های انسانی انها را بفکر انداخت چه بسا درکار خود تجدید نظر کنند و یا حتی به جنبش بپیوندند.
پیشنهادات خاص برای سازماندهی جنبش ازادی خواهی:
هدف: سازماندهی مقاومت با اشکال متنوع. هر کس و هر تشکلی به تناسب توان و امکاناتش در دفاع از حقوق انسانی و در برابر اعمال و سیاست های سرکوبگرانه رژیم بطوری که هزینه سرکوب وعدم پاسخگویی به خواست های مردم هر روز سخت ترگردد. بخاطر داشته باشیم که با نیرویی سروکار داریم که فقط قدرت را درک می کند. با قدرت جنبش آزادیخواهی می توان باعث تحول دمکراتیک باحداقل هزینه شد.
* تشکیل گروههای مقاومت در محله ها، ادارات، کارخانه ها، دانشگاه ها و... با هدف های زیر:
* سعی در اطلاع رسانی گسترده از طریق پخش علامیه، شبنامه، و CDهای حاوی اعتراضات مردمی و روشهای مختلف مقاومت و سازماندهی. لزوم اینگونه اطلاع رسانی در شهرستان ها که سیستم اینترنت کند و محدود است، روشن تر است. اطلاع رسانی پاشنه اشیل این رژیم است.
* با تشویق حضور گسترده مردم در جنبش آزادی خواهی، فشار بیش از حد از دوش فعالین سیاسی کم گشته و تواناییشان در رویارویی با سرکوبگران افزایش می دهد. بجای شرکت فردی در تظاهرات فکر سازماندهی و تشویق ۲۰ نفر برای این کار باشیم. بقولی بجای روشن کردن اتش با روزنامه بفکر روشن کردن کنده درخت باشیم.
* کمک و همیاری به خانوادهای جان باختگان و اسیب دیدگان مبارزات. خصوصا توجه به اسیب دیدگان شکنجه های روانی که ممکن است دچار افسردگی روحی و علایم نامشخص باشند. کمک و همیاری به افراد محله در صورت بروز مشکلات. شناسایی عوامل سرکوب و دادن اخطار به انان. شناسایی خانه های امن و شکنجه گاه های رزیم شناسایی پایگاه ها و انبار تسلیحات رژیم و خنثی یا خلع سلاح نمودن ان در موقع لازم.
* کمیته های اداری و کارگری برای سازمان دهی اعتصابات. تشکیل صندوق کمک به خانواده های اسیب دیدگان مبارزات و زندانیان در محیط های کاری. شناسایی عوامل سرکوب در محیط های کاری، جمع اوری اطلاعات مستدل در رابطه با فساد مالی، جاسوسی این افراد. توجه داشته باشیم که روش عادلانه برای این مجرمان داشتن مدارک هر چه بیشتر و ارایه ان به دادگاهها پس از سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.
* تشکیل کمیته های حقیقت یاب که از افراد در تشکلات مختلف مدنی محله ای، تشکل های دانشجویی، سندیکایی، سازمانهای سیاسی تشکیل شده و در تماس با سازمان های فعال در دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی قرار می گیرند. این کمیته ها در جمع اوری اطلاعات درباره موارد سرکوب و گزارش به سازمان های دفاع از حقوق بشر همکاری می کنند. در صورت موفقیت رژیم در سرکوب سازمان های علنی فعال در دفاع از حقوق بشر این کمیته ها می توانند اطلاعات جمع اوری شده را بطور مستقیم در اختیار سازمان های خارج از کشور قرار دهند.
* تامل و دقت در تکنیکهای راهپیمأیی ها و مبارزات خیابانی. روشهای کمک رسانی به همدیگر. توجه به روشهای سرکوب از طرف مزدوران سازماندهی حرکات اعتراضی با بررسی جوانب امنیتی. جان تک، تک هموطنان عزیز است. ما میخواهیم با کمترین هزینه برای خود و جنبش آزادی خواهی به نتیجه برسیم. فراگیری کمکهای اولیه، روشهای دفاع از خود.
* مبارزه با جنگ روانی و ارعاب کودتاگران و شجاعت دادن به کسانی که هنوز در تردید به سر می برند.
* برگذاری مراسم یادبود جان باختگان راه آزادی و بزرگداشت خاطره ی آن ها در مناسبت های مختلف.
کمک به هموطنان دربند با اطلاع رسانی بطور بی وقفه در مورد آنان. هر چه که نام عزیزان در بند ما بیشتر بر سر زبانها بیفتد کار سرکوبگران شکنجه گر سختر میگردد. با پخش اعلامیه و شبنامه و فریادهای زندانی سیاسی آزاد باید گردد برای آزادی این عزیزان در بند تلاش کنیم.
مبارزه اقتصادی:
* وضع تحریم های سازمان داده شده علیه حامیان کودتا ( صدا و سیما و شرکتهایی که با رژیم همکاری میکنند یا وابسته به سران رژیم هستند. شناسایی شرکت ها و کارخانه های که در دست عوامل رژیم کودتا ست. تحریم گسترده محصولات این شرکت ها. از انجاییکه رژیم گودتا در چند سال اخیر اقدام به بخشیدن بسیاری از شرکت ها و اموال ملی به ایادی خود کرده، شناسایی این موسسات و برگرداندن انها به مردم و صاحبان اصلی آنان.
* تعیین روز های اعتصاب در بازار شهر ها و هماهنگی با کسبه ازادی خواه. رفتن به بازار در روز اعتصاب و مشاهده اعتصاب شکنان و تحریم مغازه های انان.
* اتکای اصلی رژیم در این مرحله بر سرکوب خشن از طریق نیرو های انتظامی و مسلح است. تلاش برای خنثی نمودن بزرگترین سلاح رژیم. این شامل آگاهی رسانی به نیروهای نا اگاه، شناسایی و خنثی کردن طرح های سرکوب و تشویق نیروهای مخالف در نیروهای انتظامی برای پیوستن به مردم ویا سازماندهی مقاومت از درون قرار گاهها می شود. بیاد داشته باشیم بهترین روش برای جلو گیری از گسترش خشونت تلاش در به حداقل رسانیدن خشونت از طرف رژیم است
فعالیت های بین المللی:
هدف از این فعالیت ها ایزوله نمودن رژیم، روشنگری در مورد جنایات، پیگیری دزدی های کلان و انتقال سرمایه های ملی توسط عوامل و ایادی رژیم بطور مستقیم و غیر مستقیم است. همچنین وارد نمودن فشار اقتصادی با تاکید بر سیاست هایی که باعث حداقل فشار به مردم عادی می گردند. مثلا تحریم دارویی یا قطعات هواپیماهای مسافربری بر خلاف منافع مردم است. ولی مشخصا فروش هر گونه تکنولوژی نرم افزازی و سخت افزاری که مورد استفاده برای سرکوب دارند باید شدیدا ممنوع گردد. اینجا تاکید ما می باید تاکید بر منافع جنبش آزادی خواهی و نه حساب گری های کشور های دیگر باشد.
* تشکیل کمیته های حقوقی برای پی گیری شرکت ها و کشور هایی که با رژیم قرار داد های اقتصادی می بندند و اخطار به انها که این قرار داد ها با رژیم کودتا از نظر حقوقی مورد قبول مردم ایران نخواهد بود.همچنین هر گونه ضرر و زیان جانی و مالی بواسطه عقد این قرارداد ها پیگرد قانونی خواهد داشت.
* پیگیری دزدی های سران نظام که بوسیله انتقال ثروت ملی مردم ایران به بانک ها و شرکت هایی در خارج از ایران انجام شده . اخطار به این موسسات و بانک ها که مخفی نگاه داشتن این گونه متابع به مثابه همکاری با کودتا گران بوده و با تمام توان مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.
* پیگیری و تهیه لیست مستند از مسولین و جنایات رژیم جمهوری اسلامی و تشکیل پرونده در دادگاههای جهانی برای جنایات و شکنجه و قتل عام زندانیان در ٣۰ سال اخیر.
* پیگیری و تهیه لیست مستند از جنایات رژیم جمهوری اسلامی درطی٣۰ سال اخیر و بانیان آن و تشکیل پرونده در دادگاههای جهانی.
* ارسال مقالات به روزنامه های متعدد در باره مسائل ایران. این فعالیت هم نشانگر آگاهی و حساسیت ایرانیان در رابطه با حقوق هموطنان خویش است و هم باعث فشار بر سیاست مدارانی است که وسوسه منافع و انعقاد قرار دادههای پرسود، موضوع سرکوب گری نظام ولایت فقیه را از خا طراشان دور می کند.
* کمک به سازماندهی نهادهای مستقل مدنی ازطریق ایجاد ارتباطات با فعالین در ایران وبررسی راههای همیاری.
در اینجا: نکته اساسی سازماندهی مبارزه برمبنای قرار دادن نیروی عظیم ولی پراکنده مردمی در یک چهارچوب منطقی و" خود سازما نده" و تبدیل آن به یک نیروی موثر و کار امد است. با رشد حرکت، هر فردی نقش خود را در این چرخه گسترده مبارزه مدنی برای احقاق خود خویش و تاثیر گذاری برای ساختن جامعه ای بهتر پیدا می کند. کسانی ممکن است دو ساعت در هفته و عده ای چهل ساعت در هفته در این راه تلاش نمایند. از مبارزه منفی، تا پخش اعلامیه در محل کارو محله. از ارائه مقالات کارشناسانه تا تلاش در برای سازماندهی اعتصاب. همه وهمه حلقه هایی کوچک اما مهم هستند. با پیشرفت مبارزه قدرت استبداد ضعیف شده و دایره آزادی گسترش می یابد. در آن شرایط نهاد های کوچک در ارتباط مستقیم تری با هم قرار گرفته ونهاد های وسیع تری برای هماهنگی شکل خواهند گرفت.
بیاد داشته باشیم که تلاش برای کسب و حقظ آزادی نه یک فعالیت مقطعی بلکه مستلزم تلاشی همیشگی است. سیر حوادث، منافع گروههای با تفکر استبدادی و تمامیت خواه ، منافع دولت های خارجی و غیر قابل پیش بینی بودن بعضی ترفند های سران جمهوری اسلامی، همه و همه چالش هایی جدی در برابر حرکت آزادی خواهی قرار خواهند داد. همچنین بخاطر داشته باشیم که گذار از فرهنگ استبدادی و نهادینه شدن فرهنگ آزادی خواهی و دمکراتیک مستلزم وجود فضای باز سیاسی ، آزادی بیان و مطبوعات و آزادی احزاب است. به این ترتیب حتی با گذار از نظام ولایت سفیه و اسقرار جمهوری ، چالش های جدیدتر مطرح خواهند گشت. با توجه به این نکات:
مهمترین ضامن پیروزی جنبش آزادی خواهی در مرحله اول درجه آگاهی و در مرحله دوم قدرت سازمان یافته آن است. هر جه سازماندهی ما قدرتمند تر باشد. سختی ها و هزینه ها برای این دوران گذاز کمترخواهد بود
قدم های بعدی:
۱. با روشن بودن هدف ها و برنامه، هر تشکل کوچک میتواند متناسب با امکانات و شرایط بطور خلاق برای پیشبرد هدف ها تلاش نماید. تشکلات مختلف با گرایشات فکری متنوع و حقظ استقلال فکری میتوانند حول برنامه مشترک به اتحاد عمل برسند. بدون احتیاج به بوجود آوردن بروکراسی تشکیلاتی، تنها شرط عضویت در جبهه متحد و گسترده آزادی خواهی کوشش و همیاری در جهت اهداف مشترک خواهد بود. برای سازماندهی و برنامه ریزی اعتراضات و اعتصابات سراسری هموطنان میتوانند با استفاده ازروش های متنوع، اطلاع رسانی گسترده نمایند. با برنامه ریزی درست میتوان بعضی از روز های تاریخی مانند ۱٣ آبان، ۲۲ بهمن را تبدیل به روزهایی برای همبستگی ملی و نمایش قدرت جنبش آزادی خواهی در برابر رژیم قرار داد. مردم آزادی خواه ما در هفته آخر خرداد (حماسه ۲۵ خرداد)، در تیر ماه(یادبود ۱٨ تیر) در مرداد ماه (یابود کودتای ۲٨ مرداد) و آخرین بار در شهریور ماه (روز قدس ) همبستگی شجاعانه و قدرتمند خود را به نمایش گذاشتند. با رشد جنبش رهبران واقعی و نیروهای دمکراتیک نقش خود را متناسب با تلاش هایشان پیدا نموده و بنیان های احزاب دمکراتیکی که در سازندگی ایران آزاد فردا نقش خواهد داشت را پایه ریزی می نمایند.
۲. هر سازمان، تشکل و یا فردی که خواهان پیوستن به جبهه متحد آزادی خواهی است می تواند در صورت امکان بخشی از وب سایت خود را به مسائل مربوط به "جبهه متحد آزادی خواهی" اختصاص دهد. بدین وسیله میتوان با اتکا به خرد جمعی و تبادل نظر راجع به موضوعات ،به سازماندهی اعتراضات و تلاش برای پیروزی جنبش آزادی خواهی پرداخت.
لینک و لوگوی مشخص می تواند دارای تیتر " جبهه متحد آزادی خواهی" باشد.
٣. امیدوارم با ارایه این مقاله قدمی هر چند ناچیز در راه تشکیل جبهه متحد آزادی خواهی برداشته باشم. امید است با ارسال پیشنهادات خود وتبادل نظرات در رابطه با موضوعات طرح شده همدیگر را برای رسیدن به ایرانی آزاد و دمکراتیک یاری رسانیم.
باشد تا راه هزاران جان باخته برای آزادی خود و کشورمان را روشن نگاه داریم.
ا.پوینده.
Freenet.bijan@gmail.com
poyandeh.wordpress.com
|