رنج های احمد و مرثیه مهدیه
یادداشتی از تقی رحمانی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۹ مهر ۱٣٨٨ -
۲۱ اکتبر ۲۰۰۹
رنج های زیدابادی را مهدیه مرثیه می کند. چون مرثیه می شود پس تاثیر گذار است. به راستی اگر زینب در کربلا نبود عاشورا خلق می شد؟ خوی مردانگی ویژگی های خاص دارد. خوی مردانه حماسه ساز است و فاجعه پرداز. اما خوی زنانه حماسه را به انتقام تبدیل نمی کند. و حماسه را به بخشش و گذشت نزدیک می کند. همانند رفتار پیامبر بعد از فتح مکه مقایسه کنید با فتح ایران و تخت جمشید توسط اسکندر مقدونی.
خوی زنانه فاجعه را تبدیل به شکست کامل نمی کند. زیرا از شکست مرثیه می سازد، کاری که زینب با عاشورا کرد. در حالی که شهادت امام حسن مظلومانه تر بود، اما عاشورا نشد.
رنج های زیدابادی همانند دیگر به بندکشیدگان است. زندانیانی که نباید در زندان باشند. اما در میان تمام زندانیان انان که زینب گونه ها دارند، از رنج های همسران خود مرثیه می سازند. مرثیه شور و سوز دارد، عاطفه بر می انگیزاند و بعد سوال به وجود می اورد و پژواک می شود به کدامین گناه؟
باید رنج بکشند این بندیان؟ چرا باید در زندان باشند این زندانیان؟
در میان همسران زندانیان اخیر، شور و حال مهدیه محمدی در بیان رنج های احمد احساس را بر می انگیزاند، همدلی ایجاد می کند و بر مظلومیت احمد صحه می گذارد و تاثیر سخت میگذارد.
زبان مهدیه مرثیه ساز است و چون ساده و صمیمی است در بیان احساس خودش چندان ملاحظه شرایط را نمی کند، زیدابادی نیز در بیان عقیده و نظر چندان ملاحظه کار نیست.
حال که دامنه سخن به دین جا رسید باید گفت که زمانی که زندگی مبارزه شود یا باید حماسه خلق کرد یا فاجعه این ویژگی مردانه است، البته خوی مردانه و زنانه فقط در زنان و مردان نیست. بلکه مردانی خوی زنانه و یا زنانی خوی مردانه دارند.
مبارزه سیاسی در جامعه ما خوی مردانه داشته و دارد، حتی زمانی که زنان مبارز شده اند خوی مردانه یافته اند.
اما در ایران مدنی خوی زنانه و مردانه توامان لازم است. رفتار زنان فعالان سیاسی اعم از ملی مذهبی ها و فعالان زنان و زندانیان بعد از انتخابات بیشتر از این ویژگی توامان خوی زنانه و مردانه برخوردار بوده است.
هر بار که رنجی بر احمد زیدابادی یا مصطفی تاج زاده و میردامادی می رود همسران ایشان با انعکاس زنانه این وقایع احساس و توجه ها را به مسئله زندانیان جلب می کنند.
حضور زنان در مبارزه با ویژگی زنانه موجب ان می شود که فعالیت سیاسی به زندگی روزمره نزدیک شود. نزدیکی فعالیت سیاسی به زندگی روزمره و واقعی باعث می شود که سیاست از حالت انتزاعی، ذهنی و گاه خشن ان به سوی رفتار مدنی سوق پیدا می کند.
این نوع کنش سیاسی، سیاست را واقعی، کم هزینه، فراگیر و به زندگی نزدیک تر میکند.
پس و جه مدنی تر پیدا می کند. مدنی شدن سیاست ورزی جامعه را به دموکراسی نزدیک تر می کند.
پس باید زنان و مردان سیاست ورزی مدنی کنند، همان گونه مرد و زن برای ارامش یک دیگر خلق شده اند، حضور توامان انها در صحنه سیاست، سیاست را به زندگی نزدیک تر می کند.
مرثیه مهدیه محمدی برای رنج های احمد زیدابادی و دیگر همسران زندانیان سیاسی نمادی است که توجه ما را به شکل جدیدتری از مبارزه سیاسی و سیاست ورزی مدنی جلب می کند. که خوی زنانه و مردانه را همراه می خواهد. چرا که سیاست ورزی مدنی، موثرتر و کاراتر و به زندگی واقعی نزدیک تر است.
مرور تجربه سیاست ورزی مدنی – مسالمت امیز و مستمر زنان در سه واقعه سال های اخیر یعنی دستگیری ملی –مذهبی ها در سال ۱٣۷۹ و ۱٣٨۰ و تلاش های فعالان حقوق زن که با همکاری مردان مواجه شد و فعالیت زنان در انتخابات اخیر و بخصوص دستگیری همسرانشان می تواند به عنوان اموزه های موثر برای سیاست ورزی مدنی برای همه ما باشد.
چرا که در سایه رنج های احمدها و مرثیه های مهدیه ها، می توان به تجربیات جدید دست یافت که نسل های بعد چنین رنج ها و مرثیه هایی را نداشته باشند.
این مقاله تقدیم به زهرا مجردی همسر میردامادی مظلوم
|