آزموده را آزمودن خطاست
نامه ی سرگشاده به آقای کدیور
الف. روشن
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۵ آبان ۱٣٨٨ -
۱۶ نوامبر ۲۰۰۹
حضور محترم دکتر کدیور
بادرود و سپاس از زحمات امروز شما در حمایت از جنبش مردم. دوست داشتم مطالبی را در ارتباط با سخنرای اخیر شما به عرض برسانم . پیشا پیش از شما بخاطر صراحت کلام و تندی بیان احتمالی پوزش می خواهم.
با تمام احترام و ارزشی که به شما جهت قرارداشتنتان در صف مردم قائلم, اجازه می خواهم راحت صحبت کنم .
همانگونه که شما نیز به درستی اشاره کرده اید, امروز نباید شعارهائی یا مسائلی مطرح کرد که انشقاق در جنبش ایجاد شود. پرسش اصلی من از شما این است که هیچگاه به این فکر کرده اید که خود با طرح این مسائل و حمله به دگر اندیشان , تشتت و نفاق در صفوف مردم و جنبش می اندازید و این همان چیزیست که دشمن در انتظارش نشسته است ؟
در بخشی از سخنرانی, شما میگوئید " برخی از شعارهایی که ما می شنویم، که افرادی نادانسته میدهند، اینها در تاریخ ایران سابقه دارد. در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، بسیاری از تودهایهای دوآتشه کاری کردند که نتیجهآن نهضت بسیار ارزشمند ششدانگ در خدمت ارتشبد زاهدی، شعبان بیمخ و محمدرضا پهلوی قرار گرفت. برگردید ببینید چه شعارهایی آنجا میدادند. آن شعارها صرفاً برای این بود که حساسیت دینی مراجع را تحریک کنند تا با مصدق مخالفت کنند، از مصدق یک چهرهغیردینی ارایه کنند، در نتیجه با دامن زدن به این حساسیتها در جامعه انشقاق ایجاد کنند، که کردند."شما سعی دارید با جعل تاریخ سازشکاری وخیانت آیت الله کاشانی را به گردن حزب توده ایران بیاندازید. در صورتی که حزب توده ایران پس از مدتی به ارزیابی اشتباه خود در شناخت از مصدق پی برد و تا به آخر از مصدق و جنبش حمایت کردوبهترین میهن دوستان خود را پس از کودتااز دست داد. از شما با ید پرسید چرا به جای این اتهامات بی اساس که باعث تشتت در جنبش میشود برای یک بار هم که شده به رسم زهد و صداقت اعلام نمی کنید که حزب توده ایران پس از انقلاب ۵۷ با تمام نیرو از انقلاب و نیروهای انقلابی مذهبی و غیر مذهبی حمایت کرد. وبخاطر همین سیاست درست و مردمی بود که مورد حملات دشمنان داخلی وخارجی انقلاب قرار گرفت . چرا از صداقت توده ایها و ازناجوانمردی جمهوری اسلامی نمی گوئید که پیش از یورش جمهوری اسلامی, رهبری حزب بارها به نیروهای خط امامی هشدار داد که خاکریز اول حزب توده ایران است وپس از آن نوبت نیروهای مذهبی وفادار به انقلاب خواهد رسید؟ چرا به مردم نمیگوید که اگر آنزمان هشدار حزب را جدی می گرفتید وآن زمان از سرکوب یک حزب دگراندیش وفادار به انقلاب خوشحالی نمی کردیدو با سرکوب آن مخالفت میکردید شاید مردم ما امروز مجبور نبودند که برای پیش پا افتاده ترین آزادیهای مدنی دوباره به خیابانها بریزند؟ من ایران را سرزمین انقلابهای شکست خورده نامیده ام. چرا نمی گوئید دلیل شکست این جنبشها انحصار طلبی حاکمان و رهبران این جنبشها بوده نه اشتباه جریانات یا احزابی که دراپوزیسیون بوده اند و حتی اجازه فعالیت آزاد هم نداشته اند؟ چرا نمی گوئید, آنزمان که توده ایها زیر شکنجه های قرون وسطائی به دادگاه های تفتیش عقاید جمهوری اسلامی کشانده شدند و آن انسان شریف ودانشمند و سرمایه افتخار این سرزمین, گالیله زمان, احسان طبری و رهبران دیگر حزب توده ایران را اجبار به نفی خود کردند, اگر خوشحالی یا سکوت نکرده بودید, امروز این جنایات غیر انسانی در حق انسانهای شریف دیگری چون ابطحی , حجاریان , نبوی ....روا نمی شد.
دوست گرامی!
به هیچ وجه قصد من از این نوشتار اتهام زدن و محکوم کردن کسی نیست. هدف تنها این است که هر کدام از ما وظیفه تاریخی خود را به خوبی انجام دهیم و بدون پیش داوری و احترام متقابل به یکدیگر فرهنگ سیاسی نوینی در این جامعه تشنه آزادی ایجاد کنیم.
شما به درستی اشاره کردید که همه جریانات سیاسی دچار اشتباه بوده اند. من هم می گویم تنها مردگانند که اشتباه نمی کنند.
پس بیائید شما به عنوان یک روحانی و پیشوا, مردم را به وحدت و یکپارچگی دعوت کنید. بیائید شعار "همه با من" را به شعار "همه با هم" تبدیل کنیم. بیائید این بار از تجربیات تلخ گذشته بیاموزیم و از انحصارطلبی و خود محور بینی بپرهیزیم و همه ایران را از هر قوم و مسلکی به اتحاد دعوت کنیم. ایران رابرای تمام ایرانیان بخواهیم. ایران و ایرانی را سزاوار آینده ای روشنتر در جامعه جهانی بخواهیم.
در انتها برایتان سعادت و درایت در وظیفه ای که تاریخ به دوشتان گذاشته است, آرزومندم.
به امید پیروزی خلق قهرمان ایران, این فرزندان خلف رستم و کاوه ومزدک......
به امید سعادت و بهروزی ایران و ایرانی
ـ الف روشن ـ
|