•
یادِ توام به گریه می آرد هنوز هم:
وآن هم چه گریه ای، که به درد و به سوز هم!
ایرانِ من! جدایی ی ما دیر ساله شد:
اما چکد زدیده ی من خون هنوز هم.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۹ آذر ۱٣٨٨ -
۱۰ دسامبر ۲۰۰۹
یادِ توام به گریه می آرد هنوز هم:
وآن هم چه گریه ای، که به درد و به سوز هم!
ایرانِ من! جدایی ی ما دیر ساله شد:
اما چکد زدیده ی من خون هنوز هم.
باران همین نه کشتگه ام را به سیل بست،
کآمد به آذرخش مرا خانه سوز هم.
میرابِ آفتاب کُله گوی کج منهِ:
سر ریز کرد تیرگی ی شب به روز هم!
زودا کز ابرِ این همه آهی که می کشیم
بارد تگرگ بر سرِ ما در تموز هم!
شادا دمی که سینه بشوییم از غمان
و زکینه ی سترونِ آتش فروز هم.
گرمای مهر باید و نرمای آب مان
با دشمنانِ سنگدلِ کینه توز هم.
بهرام و تیر و ماه و اناهید زانِ ماست:
نیز آن یگانه اخترِ گیتی فروز هم.
نبود فراتر از خرد اسرارِ هست و نیست:
باید در آوریم سر از آن رموز هم.
چهاردهم تیر هشتاد و هشت،
بیدرکجای لندن
|