سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

حادثه خبر می کند


پرتو نوری علا


• به نقل از معاون وزارت کشور عراق خواندم که بعد از ظهر جمعه، یازده سرباز ایرانی، از مرز گذشتند و چاه نفتی در جنوب عراق را که در بخش مورد اختلاف مرز دو کشور قرار دارد، اشغال کرده و پرچم ایران را در محل چاه نفت برافراشتند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٨ آذر ۱٣٨٨ -  ۱۹ دسامبر ۲۰۰۹


 
امروز در اخبار صدای آمریکا، به نقل از معاون وزارت کشور عراق خواندم که بعد از ظهر جمعه، یازده سرباز ایرانی، از مرز گذشتند و چاه نفتی در جنوب عراق را که در بخش مورد اختلاف مرز دو کشور قرار دارد، اشغال کرده و پرچم ایران را در محل چاه نفت برافراشتند. به نقل از خبر، دولت عراق یک "پاسخ حساب شده و دیپلماتیک" به این حادثه را که خاطرات زد و خوردهای بین دو کشور در سالهای قبل را بیاد می آورد، دنبال خواهد کرد.
این حادثه خبر می دهد که ایران برای رهایی از بحران داخلی و حفظ مجدد خود خیال افروختن آتش جنگ دیگری با عراق را دارد. یعنی مردمی را که به مرگ حاضر شده بودند، به تب راضی کند.
در این لحظه حساس آیا وظیفه ایرانیان داخل و بویژه خارج از کشور، چیست؟ آیا هنوز هم باید این همه نیروی آماده برای ریشه کن کردن رژیم اسلامی را به یک خط واحد سبز اسلامی تقلیل داد؟ نیرویی که بی شک در صورت وقوع جنگ با عراق، برای دفاع از مام میهن به جبهه ها خواهد رفت، دوباره هزاران کشته و معلول از خود به جای خواهد گذاشت و بار دیگر رژیم آخوندی، جان سالم از مهلکه اختلافات داخلی به در خواهد برد و از نابودی ی مطلق نجات خواهد یافت. یا بگذارد دشمن به کشور راه یابد یا آمریکا از هر دو کشور سردرآورد و ایرانی دوباره از چاهی به چاهی دیگر بیفتد؟
بنظر من در این شرایط حساس که آسیب بزرگی در کمین ایران و ایرانیان است، بهتر آن است که آقای موسوی، همانطور که از ابتدا گفت که "من خالق این جنبش نیستم، بلکه مخلوق آنم" یا آقای کروبی که میان مردم محبوبیتی خاص دارد، و همچنین هواداران آگاه و هوشمند اصلاحات در خارج از مرزهای ایران، از رهبری تک حزبی دست بردارند و به جای آن که در فکر حفظ چارچوب نظام اسلامی باشند، خط مشی اجتماعی - سیاسی جنبشی را که هنوز توان و نیرویی دارد با همه شخصیت های سیاسی و اجتماعی مجرب ایرانی و همه گروه ها و تشکلات ملی و میهنی شریک و سهیم شوند.
بدون شک تلاش رهبران اصلاحات، با همه حسن نیت و خوشدلی هایشان در جهت حفظ قانون اساسی موجود و نظام اسلامی و بازگشت به 30 سال پیش، فقط به تلاش گورکنان "فرنگی" می ماند که جنازه ای را بزک میکنند، لباسی شیک بر تنش می پوشانند و برای آخرین خداحافظی بستگان آن متوفی، او را در تابوتی تزئین شده می خوابانند.
خانم ها، آقایان، رژیم اسلامی ایران، (نه باور اسلامی و فردی مردم ایران) مدتهاست که مرده است و حفظ نعش متعفن آن، فقط مشام را می آزارد و موجب پخش بیماری میان مردم خواهد بود. بیایید تا دیر نشده در یک تصمیم گیری جمعی، حکومت آتی ایران را به رفراندم بگذارید و به جای عکس خمینی، عکس نازنین جانباختگانمان را بر فراز شهرهای ایران به اهتزاز درآورید. جوانانی که گرچه در این رژیم سرکوبگر و ضد اندیشه، متولد شده و رشد کرده بودند اما با داو گذاشتن جان خود ثابت کردند که انسان، اندیشمند و خردورز است و توهین و تحقیر به حیثیت آدمی را روا نمی دارد.   

هیجدهم دسامبر 2009 میلادی
www.montrealgazette.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست