به بهانه بزرگداشت رضا سیدحسینی
با ذهنی نوجو می گوید: من مترجم ام!
عرفان قانعی فرد
•
امروز ۵ شنبه - بزرگداشت استادم است و من هزاران کیلومتر دور از وطن. به یادش و با احترام این نظرهای صادقانه را می نویسم و امروز اگر برایش جشن می گیرند حق مسلم اوست. رضا سید حسینی را می توانم از ۴ دیدگاه بررسی کنم: مترجمی صاحب سبک با ذهنی نوجو و انتخاب درست، منتقدی سالم و آگاه، مشوق کار جمعی... با چه غرور زیبایی می گوید: من مترجمم!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۷ ارديبهشت ۱٣٨۵ -
۲۷ آوريل ۲۰۰۶
وبلاگ قانعی فرد: سفرها و دیدارها
http://erphaneqaneeifard.blogfa.com
اگر نسل اول مترجمان ایران در اواخر قاجار را افرادی مانند حاجی بابای میرزا حبیب، میرزا عبداللطیف طوجی تبریزی، میرزا جعفر قرچه داغی، شاهزاده محمد طاهرمیرزا، اعتصام الملک و... شامل می شد که کامشاد درباره شان در کتاب «اندیشه درگذار ترجمه»اش می گوید: «ترجمه های معروف دیگری نیز پیش از مشروطیت انتشار یافتند و نقش بارزی در نهضت ادبی آن دوره ایفا کردند، درواقع با آمدن صنعت چاپ به ایران ترجمه از زبان های اروپایی به فارسی آغازشده بود. ولی ترجمه های نخست بیشتر کتاب های درسی، درباره تاریخ، جغرافی و علوم برای بهره گیری در دارالفنون بودند و ارزش ادبی چندانی نداشتند. ترجمه داستان و نمایشنامه در سالیان بعد شروع شد و محتوای بدیع، شکل دلپذیر و زبان گویای آنها چنان خوانندگان را مفتون کرد که تا سال ها این آثار منبع اصلی مرکزی خانواده ها در سراسر مملکت بود.»
در آغاز شروع حرکت اجتماعی مردم در سده حاضر ، که روشنفکران کشور به باز کاوی اندیشه و فرهنگ ایران پرداخته بودند و محصلان اروپا رفته و دیده هم سعی در برقراری نوعی پیوند میان دو فرهنگ سنتی و مدرن داشتند. و چنین شد که مترجمان بار انتقال تفکر از مجرای ترجمه را به دوش کشیدند که هر کدام به نوعی پ یشکسوت نام گرفتند ... نسل نویسندگان و مترجمان بزرگی چون محمدقاضی، ابوالحسن نجفی، رضا سید حسینی، ابراهیم یونسی، به آذین ؛ نجف دریابندری، کریم کشاورز، محمدمهدی فولادوند، عبدالله توکل، احمد آرام، زریاب خویی، سیمین دانشور، فروغی، شاهرخ مسکوب، پرویز داریوش، احمدشاملو، مصطفی رحیمی، کرم امامی و... به حساب آورد که هرکدام جدای از تفکر و ایدئولوژی و شخصیت فرهنگی در طبقه های سبک های مختلف، مترجمان نسل دوم ایران را تشکیل می دهند که البته هرکدام گرایش به حوزه ای خاص و در بعضی موارد مشابه یافتند.
با این همه سید حسینی به طرز غریبی با بسیاری از هم نسلان اش تشابه ن دارد. صرفا در ادبیات غوطه خورد و بس و همچگاه خود را از آن محور خارج نکرد و مثلا مانند بسیاری از دیگر روشنفکران هم عصرش و عضو آن کانون ، در دهه های ۴٠ و ۵٠ به حزب توده ن گروید .
در اوج تغییرات و تحولات سیاسی معاصر ایران در بین دولت های از «سیدضیاء تا بختیار» گرایش تفکری و عقیدتی به هیچ تفکری جز ادبیات پیدا ن کرد که شاید تکاپو و نوجویی او باعث گرویدن به نو یافته ای جذاب دیگر جز ادبیات و فرهنگ در برهوت اندیشه آن دوران ایران معاصر ن شد؛ .
چون اکثر مترجمان آن زمان در تحولات انتشار روزنامه، توسعه صنعت چاپ و اعزام به خارج قرارگرفته بودند و کامشاد دراین باره می گوید: «از آنجا که گروه اول محصلان ایرانی اعزامی به خارج با بورس دولتی به فرانسه فرستاده شدند، تأثیرپذیری آنها از فرهنگ و ادب این کشور در اواخر قرن ۱۹ بارزتر بود و اکثر ترجمه ها از فرانسوی شد.»
سید حسینی از لحاظ کار ترجمه در سراسر دوران فعالیتش با نظم و دقت و استمرار در بازشناخت درست مطلب برآمد ؛ علاوه بر داشتن قدرت تحلیل و تسلط بر زبان توانست با وفاداری به متن و انتخاب درست معادل ها به مترجمی صاحب سبک در اید که در کنار نام او تنها می توان به ابوالحسن نجفی اشاره کرد ، حتی محمد قاضی هم ذهن نوجوو قابا تامل این دو را نداشت !
در نگاهی به آثارش نوعی نظم در ارایه آثارش مشهود است و نوعی بازآفرینی محض ادبی .شاخه به شاخه نرفتن و یک خط ممتد کاری دنبال کردن او هم در میان "هویت چهل تکه روشنفکر ایرانی "جای بسی تقدیر دارد .
از لحاظ زبانی ، بنا به تسلط او به زبان و شناخت زبان – چه مبدا که در محیط آموخت و چه مقصد که عمری را با آن آزمود – همواره سعی اش ارایه درست بازآفرینی متن بود و بس.البته در کنار ترجمه دوستی و مراوده اش با استادان و فعالان زبان و ادب فارسی و کوشش و مساعی او در شناخت درست فضای ادبیات معاصر و ذهنیت اهل خالق اثار و خواندن و مقایسه وتمرین در ارایه کار با کیفیت هم مزید بر علت می شود و از او چهره ای کار کشته و استخوان و دارای کمال می سازد و با مروری بر آثار او براحتی می توان پختگی زبانی او را دید و ستود.
همواره در دیدن و تجربه نوآفرینی ها هم نقش داشته و از تجربه کردن نهراسیده و خود را به بوته نقد خواننده واگذاشته است ، چه در نوشتن و چه در نقد و چه در ترجمه. که البته ، ترجمه و گذشتن از فضای ذهنی و آثار ی که او برگزیده ، این نظر را تداعی می کند که مترجم در ترجمه آثارش و انتخاب اندیشه اش باید آزاد و مختار باشد تا غوطه ای بخورد و رشد یابد و مرا به یاد جمله استاد درس نقد ادبی ام در دانشگاه علامه طبا طبایی می اندازد که یادش بخیر باد ؛ سعید ارباب شیرانی ، که می گفت : " ترجمه از این افراد –پوشیدن نوعی پوتین آهنی می خواهد و داشتن پوست کلفتی و ضخیم ، که البته از عهده هر کسی بر نمی آید ! " .....
اما طبع آزمایی اش هم حساب شده و با تامل بوده و هست.مانند سخنرانی هایش که همیشه دوست دارد به شنونده ، بی تعارق و رک و راست ؛ چیزی جامع . آموزنده و هدف دار را ارایه کند!
افرادی که مانند من از نزدیک با کار او آشنا باشند می توانند شهادت دهند که دائماً به دنبال شناساندن چهره های تأثیرگذار ادبیات غرب امروز می باشد که بتوان ترجمه کرد و به خواننده چیزی نوآموخت ...و به همین دلایل او علاوه بر اینکه مانند بسیاری دیگر از هم نسلانش ؛ مترجمی زحمتکش و پ رکار است ، بلکه این نحوه نگاه و تفکر خاص و عصیانگر و نوگرای او بوده که برایش جایگاهی رفیع و بدون تردید در حرفه ترجمه ادبی دوران معاصرما ساخته است و هر چند بدون اغراق می توان امروز از او به نام «پایه گذار» نام ببریم .
آنهم به گونه ای مستمر و ذهنی فعال، که جوانانه کار کرد و همچنان به تجربه حرفه ای اش افز و د. هر چند دیگر گاهی به خاطر در گذشتن دوستان همسفر و یاران محفل و نردیکان به او ، دل و دماغ کار ندا شت و قبراق نبود ، اما باز هم جز ادبیات مرهمی دیگر نجست و راهی دیگر نرفت!..انگار که می خواهد در ماندگاری اش در ادبیات خدشه ای وارد نیاید !...
سید حسینی را همیشه منتقدی با شعور و با فهم دانسته ام ، که دغدغه اش ادبیات و زبان بوده نه شخص !...و آنچه گفته درباره کسانی است که به درستی خوانده و شناخته و کاویده ، و بالطبع فرق دارد با دیگران !
در این چند سال هم به کار فرهنگ آثار همت گمارد ؛ هم خواست با صداقت نقصانی را رفع کند و هم خواست در کنارش تازه استعدادانی رشد یابند و آنها هم به نوبه خود در آتیه زبان و ادبیات را جدی بگیرند و میراث دار باشند .
فرهنگ نویسی کاری طاقت فرسا و کشنده است ، که بدون اغراق در انتشار این اثر ، نظم و جدی گرفتن او سامان و ستون کار شد که به قول احمد سمیعی گیلانی " نشر فرهنگ آثار نشر یک اثر عادی نیست؛ به نظر من یک حادثه فرهنگی است . "
یک بار این سرپرست گروه مولف فرهنگ آثار به خبر نگار ایسنا گفت: تکمیل این اثر را مدیون آدمهایی هستم که متخصص این کار بودند و با من همکاری کردند. این فرهنگ مال تمام دنیاست؛ جز بخشهای اسلام و ایران که در دست تدوین هستند . ... یکی از علتهای موفقیت ما در تدوین این اثر، شاید این بود که ساختار عجیب و غریب مردم و دستگاهی نداشتیم، هرچند که در این میان نمیدانم به چه علتی به دلیل سهلانگاری یکدفعه دیدیم که سه هزار صفحه مطلب گم شده است و واقعا آن روز من به فکر خودکشی افتادم . "..
و امروز اگر برایش جشن می گیرند، حق مسلم اوست.
امروز این یادگار مانده از " خانلری ، قاضی ، توکل و آتشی " می دانم به جایزه و عکس و.. نیازی ندارد ، دریای انرژی است و چه بسا همین امشب هم به دنبال خواندن کتاب جدیدی از ادبیات فرانسه باشد ؛ شاید تنها کسی است که همیشه با غرور و آهنگین می گوید : من مترجمم!
آخرین بار که دیدمش در مهرماه ۱۳۸۴ بود در مشهد که شرحش را لابد در ایسنا خوانده اید !...عمرش دراز باد!
------------------------------------
با حضور جمعی از بزرگان و فعالان، فردا دومین همایش ترجمهی ادبی در ایران آغاز میشود
خبرگزاری دانشجویان ایران - مشهد
سرویس: فرهنگ و ادب - ادبیات
دومین همایش ترجمه ادبی در ایران با تاکید بر موضوع «زبان ترجمه زبان فارسی» در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (۶ و ۷ مهر ماه) در تالار فردوسی دانشکده ادبیات فردوسی مشهد برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دومین همایش ترجمه ادبی در ایران که به همت گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد و با همکاری دانشگاه امام رضا (ع) برگزار میشود، فردا در نوبت صبح (از ساعت ٨ تا ۱۲:٣۰) با سخنرانی محمدرضا باطنی، پروفسور جولیان هاوس، خشایار دیهیمی، رضا سیدحسینی و محمدجعفر یاحقی درباره موضوعهای «نگاهی به ترجمه انگلیسی اشعار مولانا»، «تاثیر زبان انگلیسی بر ترجمههای آلمانی»، «مخاطب در سنت ترجمه ادبی در ایران»، «استراتژی ترجمه ادبی» و «اوج و حضیضهای ترجمه میرزا حبیب از حاجی بابای اصفهانی» آغاز خواهد شد.
برنامههای بعدازظهر چهارشنبه (از ساعت ۱۶ تا ۱۹:۱۵) با سخنرانی احمد سمیعی گیلانی، منوچهر بدیعی، علی دهباشی، نادر جهانگیری، حسن لاهوتی، علی خزاعیفر، عرفان قانعی فرد و نجمه رجایی درباره موضوعهای «آیا برنامهریزی ترجمه در شرایط کنونی کشورمان ضرورت دارد؟»، «آیا آموزش ترجمه ادبی ممکن است؟»، « وضعیت ترجمه ادبی در مطبوعات ایران»، «جایگاه معنا در ترجمه ادبی»، «زبان فارسی معیار شناخت ترجمه»، «ترجمه ادبی از منظر زبان فارسی»، «ترجمه ادبی و فرهنگهای لغت» و «موانع و پیچیدگیهای ترجمه متن ادبی» ادامه خواهد یافت.
به گزارش ایسنا، صبح پنجشنبه (از ساعت ٨ تا ۱۲:٣۰) حسین معصومی همدانی با عنوان «نکاتی در باب ترجمه شعر»، محمد شهبا با عنوان «مخاطبمحوری در ترجمه»، علی صلحجو با عنوان «تعادل ادبی پویا»، صفدر تقیزاده با عنوان «نقد ترجمه ادبی در ایران»، عباس پژمان با عنوان «زیباییشناسی حشوها»، رضی خدادای هیرمندی با عنوان «راهکارهای تجربی برای ترجمه شعر کودک و نوجوان به فارسی»، منوچهر توانگر با عنوان «سبکشناسی ترجمه ادبی»، علیرضا خانجان با عنوان «تعادل فرامتنی در منظومه خیاموار فیتز جرالد»، نیلیپور با عنوان «نقش عناصرشناختی در ترجمه ادبی» و محمد کلباسی با عنوان «میرزا حبیب اصفهانی و ترجمه ادبی» به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت.
بعدازظهر پنجشنبه نیز (از ساعت ۱۶ تا ۱٨) میزگردی درباره مسائل و مشکلات ترجمه ادبی در ایران با موضوع راهکارهایی برای ارتقای کیفیت ترجمه ادبی در ایران در دانشگاه امام رضا (ع) برگزار خواهد شد.
شرکتکنندگان در این میزگرد فرزانه طاهری، معصومی همدانی، علی صلحجو، خشایار دیهیمی، عباس پژمان و علی خزاعیفرد (دبیر همایش) خواهند بود.
|