یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سخن پانزدهم انجمن آرای ایران ۳۱ دسامبر ۲۰۰۹



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ دی ۱٣٨٨ -  ٣۱ دسامبر ۲۰۰۹


 
" جشن عاشورا "

جشن عاشورا، نمادی از خودآگاهی ملی
روند فروپاشی حکومت اسلام با شتاب جریان دارد و روزهای تاریخی، یکی پس از دیگری برگ زرینی بر خودآگاهی ملی که برآیند نوزایی فرهنگی ارزش های ایرانی ست، می افزاید. هنوز چند روزی از حماسه‍ی تاریخی مردم سیرجان برای نجات جوانان محکوم به اعدام و پرهیز از شرکت در جنایت های علنی رژیم نگذشته بود که جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران و خرد همگانی راهنمای این جنبش بزرگ و سرنوشت ساز، در روزهای عزاداری برای قاتلان مردم این سرزمین، حماسه‍ی تاریخی و بی همتای دیگری را از خودآگاهی ملی در نگاه جهانیان برجسته کرد. گروهی از مردم برای نخستین بار در تاریخ شیعه، با خالی کردن محتوای عزاداری از روزهای عاشورا و تاسوعا که از نمونه های بارز انحطاط و پریشانروانی ملی ست، در برابر عزاداران حکومتی به جشن و پایکوبی برخاستند و همانگونه که مردم دلاور سیرجان از شرکت در مراسم جنایت پرهیز کردند، آنان نیز نشان دادند که به آیین انیرانی خودزنی برای قاتلان مردم ایران نفرت می ورزند.
ریزش حکومت اسلامی در همه‍ی زمینه های اساسی به سرانجام خود نزدیکتر می شود. رژیم در زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و "عدالت اسلامی" اش فروریخته است و در داخل و خارج از هیچ اعتباری برخوردار نیست. تنها در زمینه‍ی اسلامی است که رژیم به تمامی فرونپاشیده و تا اندازه ای قادر بوده است بر پایه های ناخودآگاهی، توهم و خرافه چند صباحی تاب بیاورد. درست در همین زمینه است که هم اکنون مردم، حکومت اسلام را نشانه گرفته اند. نخستین بار است که گروه های پرشماری از مردم در روزهای عاشورا و تاسوعا به پایکوبی پرداختند و همانگونه که خبرگزاری دولتی فارس در روز ششم دیماه ۱٣٨٨ گزارش داده است " جشن عاشورا " برپای کردند.
بازتاب این رویداد های تاریخساز در رسانه های حاکمیت، پیش از آنکه نمایشی از مظلوم نمایی و وااسلامای مشتی آخوند باشد، برنامه ای اهریمنی ست تا بر اساس آن موسوی و کروبی و شرکا را که به پندار حاکمیت، سران فتنه هستند، به واکنشی منفی وادارند تا مردم نیز از آنان روی برتافته و در روند این جداسازی، از سویی حذف و نابودی آنان کم هزینه تر شود، و از سوی دیگر بتوانند جنبش آزادی خواهانه مردم را نیز به سهولت سرکوب کنند.
اما، بارزترین کمبود این برنامه، دوری آن از واقعیت های امروز جامعه و جنبش شهروندی مردم ایران است. سران رژیم اسلامی هنوز درنیافته اند که موسوی و کروبی و خاتمی و شرکا، نه تنها نقش چندانی در هدایت جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران ندارد، بلکه مردم با تکیه بر خرد همگانی از این مسلمانان و شرکای ٣۰ ساله‍ی حکومت، استفاده ابزاری و یا به تعبیری استفاده ای بهینه می کنند، تا با صرفِ هزینه ای کمتر به خواسته های خود که تنها در احیای ایرانیگری تعریف پذیرند، دست یابند. اما از سوی دیگر بر موسوی و کروبی و خاتمی روشن است که اگر مردم از آنان روی برتابند، رژیم دودمانشان را بر باد خواهد داد. آنان اگر چه می دانند که سمت و سوی جنبش آزادیخواهانه، نفی اسلام، و نابودی حکومت اسلامی ست، اما ناگزیرند برای نجات از مرگ محتوم، تا فروپاشی تام و تمام رژیم در کنار جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم بمانند. به سخن دیگر جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران، حکومت و تمامی جناج های آنرا در بن بستی مرگ آور گرفتار کرده است.

ایرانشهری، محتوای جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران
جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران در دو سطح به هم پیوسته جریان دارد:
۱. در سطح سیاسی؛
۲. در سطح فرهنگی.
در سطح سیاسی، سوای چند سازمان های سیاسی و ملی – مذهبی ها که سرنوشت خود را با بود و نبود حکومت اسلامی گره زده اند، همه نیروهای سیاسی دیگر، خواهان فروپاشی رژیم هستند و در مبارزه برای سرنگونی حکومت اسلامی، سهیم اند.
اما، مبارزه در سطح فرهنگی چنین نیست.
واقعیت این است که بسیاری از نیروهای سیاسی سنتی، هنوز در اسارت کلیشه های ایدئولوژیک دوران جنگ سرد گرفتارند و از توان دریافت واقعیت هایی که ژرفای این جنبش را به جنبش تاریخی و ایرانشهری بابک و مزدک می پیونداند، محروم هستند. هنوز، برای بسیاری از اینان، اهمیت تاریخی این جنبش بی بدیل که در وجه ایجابی و اثباتی خود بر " جمهوری ایرانی" و " نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" تکیه دارد، به اندازه‍ی کافی روشن نیست و بسیارانی از مدعیان جهان سیاست نیز هستند که با فریب خود می کوشند، چشم بر حقیقتِ این شعارها که از خردِ ایرانگرای مردم سیراب می شود، فروبندند. آنان با انحرافی شمردن این خواسته ها، در عمل همراه و همزبان حکومت اسلامی شده اند که این شعارها را شعارهایی "ساختار شکنانه" خوانده است. برای نخستین بار در ایران شیعه زده، در روزهای تاسوعا و عاشورا که برای رژیم از اهمیت حیاتی برخوردارند، گروهی از مردم، قرآن را سوزاندند و پایکوبی کردند. هنوز، بسا زود باشد که بر اهمیت فرهنگی و تاریخی چنین اقدام بنیان کنی پای بفشاریم. اما، نمی توان این نکته را یادآور نشد که به تعبیر یکی از خبرگزاری های دولتی، " جشن عاشورا" ی امسال، آغاز روندی ست که بی تردید به فروپاشی اسلام در ایران خواهد انجامید.
باری، چنین جنبشی، پیش از آنکه ادامه‍ی انقلاب ناتمام مشروطیت باشد، ریشه در سرچمشه های همیشه گوارای ایرانشهری دارد و به دنبال آن است که خواسته های بهین خرمدینان و بابک بزرگ را که هنوز هم هماهنگ و همخوان با منافع ملی و نوگرائی فرهنگی هستند، دراین سرزمین مستقر کند.
امروز، جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم ایران، به دنبال ایرانشهری و باززایی ارزش های ایرانی ست که با شمشیر خونریز مسلمانان، ترکان، مغولان و تاتاران و ... در غبار فراموشی فرورفته بودند و امروز با مبارزه‍ی مردم ایران جلوه ای درخشان می یابند. جنبش اگر چه در مبارزه‍ی فرهنگی، تا اندازه‍ی زیادی تنهاست، اما در این امر چنان مصمم است و چنان استوار گام برمی دارد، که دیر یا زود همه‍ی اسلام زدگان و خواب زدگان، ناگزیرند از کنج عافیت بیرون آمده و خود را همسوی فرهنگ ایرانشهری مردم کنند.

مرگ بر اصل ولایت فقیه
در فیلم هایی که از تظاهرات عاشورا و تاسوعا پخش شده اند، دیده می شد که بعضی از شرکت کنندگان در تظاهرات به آنانی که شعار " الله اکبر" می دادند، گوشزد می کردند که از دادن این شعار بپرهیزند. از سوی دیگر، بازهم طنین گوشنواز شعار " آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی " در تمام شهرهای ایران شنیده می شد. "مرگ بر اصل ولایت فقیه" ترجمه‍ی دیگری از شعار " جمهوری ایرانی" است که در این دو روز، از شعارهای محوری جنبش آزادیخواهانه‍ی مردم به شمار می رفت. کوتاه به اهمیت این شعار اشاره ای می شود:
به باور مسلمان شیعه، ولایت فقه یا فقیه، دنباله‍ی اصل اولیه‍ی امامت است و از آنجا که اصل امامت، در کنار چهار اصل اولیه‍ی توحید، نبوت، عدل، معاد تمام ایدئولوژی شیعه را ساخته و پرداخته است، و بر تمام قانون های ثانویه مانند نماز و... ارجحیت دارد، نابودی آن به معنای ریزش و فروپاشی این ایدئولوژی بیگانه نیز هست. سران شیعه، از جمله آقای منتظری مانند دیگر مسلمانان نامدار، با اینکه در نکوهش ولی فقیه، به نصیحت، سخن بسیار گفت، اما هرگز در پی حذفِ اصل ولایت فقیه یا فقه از اندیشه‍ی دینی برنخاست.
خرد همگانی، با طرح این شعار در سرتاسر پهنه‍ی میهن، در حقیقت به نفی ایدئولوژی و حکومت ایرانی ستیز اسلام برخاسته است و ما امروز در پرتو اصل های " استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" شاهدان مرگ تاریخی و فرهنگی این آیین انیرانی هستیم.

با باور به پیروزی، زنده باد آزادی، زنده باد ایران.
http://www.anjomaneara.org
info@anjomaneara.org
تلویزیون انجمن:
www.livestream.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست